شناسهٔ خبر: 46643858 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه کیهان | لینک خبر

پشتیبانی و مانع زدایی؛ اقدام مهم عملیاتی برای احیای تولید- بخش دوم

مانع زدایی، اصلی‌ترین پشتیبانی از تولید

صاحب‌خبر -



دکتر حسین صمصامی، استاد اقتصاد و عضو هیئت‌علمی دانشگاه شهید بهشتی: اگر بخواهد در تولید جهش اتفاق بیفتد ما به این موضوع باید فکر کنیم که در درجه اول باید نقدینگی را به بخش تولید هدایت کنیم و برای این‌که این اتفاق بیفتد باید تولید جذاب شود. چرا تولید جذاب نیست چون با موانع بسیاری مواجه است. در حال حاضر فعالیت‌های غیرمولد در اقتصاد ایران مثل سفته‌بازی و واسطه‌گری بسیار جذاب است. در مقابل فعالیت‌های مولد اصلاً جذاب نیست.
شاید بتوان مهم‌ترین پشتیبانی از تولید را رفع موانع تولید دانست. در سال‌های اخیر پشتیبانی‌های نسبتاً خوبی چه در حوزه تقنین، چه در حوزه اجرا و چه در حوزه قضا از تولید صورت‌گرفته است اما به گفته کارشناسان علت اصلی به جریان نیفتادن تولید کشور، وجود موانع سنگین بر سر راه تولیدکنندگان است.
وقتی پای درد و دل تولیدکنندگان واقعی می‌نشینیم، اکثر قریب به‌اتفاق آنها اذعان دارند که اگر موانعی همچون مجوزهای غیرضروری، سنگ‌اندازی‌های برخی دستگاه‌های دولتی، قوانین دست‌وپاگیر و... از میان برداشته شود، تولیدکننده نیاز زیادی به پشتیبانی ندارد و مهم‌ترین پشتیبانی در همین رفع موانع است.
همه موانع تولید نیز به عملکرد مسئولان و دستگاه‌های حاکمیتی بازنمی‌گردند و در بخش‌هایی، عموم مردم تأثیر مستقیم در رکود یا رونق گرفتن تولید دارند.
«در مورد موانع تولید، من دو سه مورد را به‌عنوان‌مثال عرض می‌کنم؛ مثلاً فرض کنید واردات بی‌رویّه و بی‌مورد، یا قاچاق کالا، یا مقرّرات زائد و غیر لازم و دست‌وپاگیر، یا کمک نکردن بانک‌ها و نظام بانکی به تولید که اینها مواردی است؛ لکن موانع تولید فقط اینها نیست؛ گزارشی به من دادند که در آن گزارش موانع تولید را به‌تفصیل بیان کرده‌اند و به نظر من خوب است که چنین گزارشی در صداوسیما به‌وسیله کسانی که با این مسائل آگاه هستند به مردم داده بشود تا بدانند که برداشتن بعضی از این موانع تولید برعهده خود مردم است، و بعضی برعهده دستگاه‌های دولتی یا به‌کلی دستگاه‌های حکومتی است؛ چه قوّه مجریّه و چه سایر قوا. به‌هرحال موانع تولید زیاد است که اینها باید از سرِ راه برداشته بشود.» (رهبر انقلاب- ۱۴۰۰/01/۱۰)
موانع تولید به روایت آمار
سال ۹۸ «رونق تولید» و سال ۹۹ «جهش تولید» نام‌گذاری شد. اما بنا بر آمارهای رسمی منتشر شده، علی‌رغم حرکت‌هایی که در این جهت آغاز گردید، هنوز فاصله زیادی تا محور شدن تولید در اقتصاد کشور وجود دارد.
طبق آمارهای رسمی مرکز آمار، رشد اقتصادی 9 ماهه بدون نفت منفی یک درصد و رشد اقتصادی ۹ ماهه با نفت منفی 1.2 درصد بوده است. همچنین رشد سرمایه‌گذاری، منفی 2.4 بوده در حالی که سال ۹۸ رشد اقتصادی بدون نفت مثبت 0.6 بود.
آقای دکتر حسین صمصامی، استاد اقتصاد و عضو هیئت‌علمی دانشگاه شهید بهشتی در گفت‌وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «با این آمارها ملاحظه می‌کنیم که نه در سال ۹۸ رونق تولید اتفاق افتاد و نه در سال ۹۹ آن‌طور که انتظار می‌رفت جهش تولید اتفاق افتاد. چون آمار رشد منفی حکایت از جهش تولید ندارد. اگر بخواهد در تولید جهش اتفاق بیفتد رشد اقتصادی ما باید حداقل ۹ درصد و یا دورقمی می‌شد و به ۱۰ درصد می‌رسید. رشد نقدینگی ما در سال گذشته به شدت افزایش پیدا کرد و در حال حاضر به ۳ هزار و ۳۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است و این رشد در ۱۰ ماهه حدود ۳۸ درصد (طبق آمار بانک مرکزی) بوده است. در ۱۱ ماهی که بانک مرکزی اعلام کرده تسهیلاتی که بانک‌ها در سال قبل اعطا کرده‌اند، هزار و ۶۰۰ هزار میلیارد تومان بوده است. ۶۰ درصد این تسهیلات صرف سرمایه در گردش شده است ولی بااین‌وجود ما رشد سرمایه‌گذاری را منفی می‌بینیم.»
سؤالی که اینجا به وجود می‌آید این است که این منابع به کدام سمت حرکت کرده و چرا تبدیل به سرمایه‌گذاری نشده است؟ دکتر صمصامی در پاسخ به این سؤال اظهار می‌دارد: «البته خود بانک مرکزی در اینجا توضیح می‌دهد که حدود ۲۰۵ هزار میلیارد تومان از این تسهیلات برای مسئله کرونا هزینه شده و همچنین شرکت‌های کارگزاری بورس. یعنی این شرکت‌ها تسهیلات دریافت کردند و با آن سهام خریدوفروش کرده‌اند! در حال حاضر مسئله‌ای که در اقتصاد وجود دارد این است که نقدینگی، ساختار بودجه دولت، عملکرد بانک‌ها و... همه به یکدیگر متصل هستند. تورم در 12 ماه منتهی به آذرماه سال ۹۹ بر اساس آمار مرکز آمار، 30.5 درصد بوده است، از طرفی حجم نقدینگی در حال افزایش است، کسری بودجه دولت نیز از طریق بانک مرکزی و سیستم بانکی تأمین می‌شود. به‌این‌ترتیب در ۱۰ ماه، بدهی دولت به بانک‌ها بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان شده است و اگر شما به این روند بدهی دولت به بانک‌ها بنگرید خواهید دید که در سال‌های اخیر این بدهی به شدت در حال افزایش است. نقدینگی هم در حال حاضر ساعت‌به‌ساعت در حال افزایش است به‌طوری‌که در هر ساعت حدود ۱۰۰ میلیارد تومان به نقدینگی جامعه افزوده می‌شود.»
تولید باید جذاب شود
چرا نقدینگی عظیم موجود در جامعه، تسهیلات بانکی و منابعی که به آن اشاره شد در اختیار تولید قرار نمی‌گیرد؟
استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی معتقد است: «اگر بخواهد در تولید جهش اتفاق بیفتد ما به این موضوع باید فکر کنیم که در درجه اول باید نقدینگی را به بخش تولید هدایت کنیم و برای این‌که این اتفاق بیفتد باید تولید جذاب شود. چرا تولید جذاب نیست چون با موانع بسیاری مواجه است.»
این استاد دانشگاه اضافه می‌کند: «در حال حاضر فعالیت‌های غیرمولد در اقتصاد ایران مثل سفته‌بازی و واسطه‌گری بسیار جذاب است. در مقابل فعالیت‌های مولد اصلاً جذاب نیست. به‌عنوان نمونه شما ببینید سال گذشته نرخ ارز در ابتدای سال ۱۶ هزار تومان بوده و در انتهای سال به ۲۴ هزار تومان رسیده است. افزایش نرخ طلا و سکه هم به همین شکل. خب طبیعی است سرمایه‌گذار وقتی این رشد قیمت‌ها را در بازار ارز و طلا و سکه می‌بیند تشویق می‌شود که به سمت این بازار حرکت کند. در حالی که اگر همین نقدینگی را در بخش تولید هزینه می‌کرد هرگز به چنین سودهای نمی‌رسید.»
پشتوانه پولی و تولید
«اگر از مانع‌زدایی از تولید می‌گوییم، با تورم ۳۷ درصد نمی‌توان درباره تولید صحبت کرد؛ چون در تورم عدم اطمینان هست. در عدم اطمینان نمی‌توان از برنامه توسعه صنعتی صحبت کرد.» این را آقای دکتر مجید شاکری، کارشناس مدیریت مالی می‌گوید و در ادامه اظهار می‌دارد: «وقتی در مورد تورم صحبت می‌کنیم، در واقع داریم درباره بودجه دولت صحبت می‌کنیم. نمی‌شود ارز در بودجه دولت در یک سال دوبرابر شود. کسری به‌جای خود، تبعات دیگرش را هم باید نگاه کرد. از پایه پولی یا پول بانکی هم نمی‌توانیم استفاده کنیم. الان برای تأمین مالی توسعه و تأمین مالی تولید، سقف جدیدی دارد ایجاد می‌شود؛ یعنی ما دیگر نمی‌توانیم به سبک قدیم ذخایر خارجی‌مان را در صندوق توسعه ملی ببریم و از بانک مرکزی ریال بگیریم و برای جریان‌دهی به تولید استفاده کنیم. اساساً موضوع تأمین مالی توسعه به موضوع شماره یک تبدیل شده است.»
شاکری می‌افزاید: «طرف دیگر این موضوع، نظام بانکی است. در نبود ارز خارجی ابزار برای داشتن برنامه توسعه صنعتی استفاده از پول بانکی و خلق پول بانکی است، نه اینکه با پول پاشیدن تولید ایجاد شود. پول به‌عنوان یک نهاد، معجزه نمی‌کند که اگر پول بیشتری بپاشیم، تولید بیشتر می‌شود؛ امّا پول ابزار خوبی برای کنترل زنجیره تولید است که مدت‌هاست از آن استفاده نمی‌کنیم. در دوران جنگ، جهت‌دهی برنامه توسعه صنعتی با استفاده از پول بانکی بود، ولی الآن ما این ابزار را کلاً کنار گذاشتیم. وقتی برنامه داشته باشیم، می‌دانیم که چگونه از خلق پول بانکی استفاده کنیم تا از بین رده‌های صنعتی مختلف‌، چند تا را برای مرکز تولید و پیشران تولید استفاده کنیم و اقتصاد را جلو برویم.»
او تصریح می‌کند: «نکته‌ای هم که در خلق پول بانکی (رشد نقدینگی) مهم است، درصد رشدش است. منظور من این نیست که ما باید سیاست پولی انبساطی داشته باشیم، امّا خلق پول بانکی که دارد به دلیل نیازهای درون‌زای اقتصادی رشد پیدا می‌کند را می‌شود با آن برخورد کرد. وقتی برنامه توسعه صنعتی داشته باشیم، می‌دانیم که کجا تولید، کشاورزی و مسکن به همدیگر وصل می‌شود. در این صورت عناوین غیر قابل‌سنجش و پایش به پروژه قابل بازرسی و تخصیص اعتبار تبدیل می‌شود. در این ساختار، ابزار حکمرانی برای کنترل مصرف و رشد اقتصاد و تولید، عملاً خلق پول بانکی به ریال خواهد بود.»
لزوم هدایت نقدینگی به سمت تولید
مطابق آنچه کارشناسان اقتصادی اظهار می‌دارند؛ بخش عظیمی از نقدینگی کشور که در اختیار بخش خصوصی است در یک فرایند طبیعی و نه دستوری باید به سمت تولید سوق داده شود. البته ساختار و بستر اقتصادی ما در حال حاضر به نحوی تنظیم شده که نقدینگی موجود به بخش‌های غیرمولد منتقل می‌شود.
به‌عنوان‌مثال در بخش مسکن فردی اگر یک آپارتمان ۴۰ متری را ابتدای سال گذشته خریداری می‌کرد و انتهای سال می‌فروخت حدود دوبرابر سود به دست می‌آورد. برای سرمایه‌گذاری بخش خصوصی چه تجارتی بهتر از این (که هم مطمئن است، هم‌سود بالایی دارد و هم ریسک کمتری را
در بر خواهد داشت) وجود دارد؟ در حالی که در مقابل اگر کسی بخواهد سرمایه خود را وارد تولید کند با انواع و اقسام و مجوزها و دست‌اندازهای مختلف رو‌به‌رو خواهد شد. پس از اخذ مجوز، سرمایه‌گذار اگر بخواهد تسهیلاتی را برای تولیدش دریافت کند با یک خوان دیگر مواجه می‌شود. سپس اگر تولید اتفاق افتاد مباحث مربوط به بازاریابی و بحث فروش محصول با توجه به واردات بی‌رویه‌ای که وجود دارد قوزبالاقوز دیگری است که بر سر راه تولیدکننده قرار دارد.
پس از طی همه این مراحل سرمایه‌گذار محاسبه می‌کند که اگر با موفقیت بتواند این مراحل را پشت سر بگذارد شاید حدود ۲۰ درصد بتواند سود به دست آورد. طبیعی است که هیچ سرمایه‌گذاری انگیزه و میل پیدا نخواهد کرد که در چنین وضعیتی سرمایه خود را به سمت تولید بیاورد. آقای دکتر صمصامی در بخش پایانی گفت‌وگو با گزارشگر کیهان تصریح می‌کند: «مسئله دیگری که وجود دارد مسائلی است که پیرامون بازار بورس وجود دارد. بازار بورسی که قرار بود از طریق آن منابع در اختیار تولید قرار بگیرد ولی در خدمت سفته‌بازی قرار گرفته است! یعنی در حال حاضر بسیاری از سرمایه‌گذاران سرمایه خود را به بازار بورس آوردند تا در کوتاه‌مدت سودی به دست بیاورند و سرمایه‌شان را خارج کنند. دلیل این موضوع هم این است که مردم به سودهای بالا و کوتاه‌مدت عادت کرده‌اند؛ لذا شما می‌بینید شاخص سهامی که از ۶۰۰ هزار به دو میلیون رسیده کمک خاصی به جریان تولید نکرده است.»

نظر شما