به گزارش ایکنا، علی حسننیا، عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد و نویسنده کتاب «خاورشناسان و حدیث شیعه»، شامگاه چهارشنبه، 13 اسفندماه، در نشست علمی «نهجالبلاغه از دیدگاه خاورشناسان»، گفت: برخی از مستشرقان روش مطالعات جدیدی در بین مجموعه مطالعات خاورشناسی مطرح کردهاند که از جمله روش حلقه مشترک، تاریخگذاری و ریختشناسی در روایات به عنوان روش و موضوع جالب و قابل تأمل است.
وی افزود: آگاهی از فعالیت اینها از جنبههای مختلف مهم است، از جمله اینکه نگاه بیرونی به اسلام را بدانیم و تفکر آنان را نقد کنیم و جواب دهیم؛ بنابراین نباید و نمیتوانیم خود را از مطالعه این آثار بینیاز بدانیم، به ویژه در سالیان اخیر که کارهای مستشرقان پختهتر و روشمندتر شده است.
حسننیا با بیان اینکه روش اینها عمدتاً تاریخی تحلیلی است، اظهار کرد: در حدیث هم باز به این ترتیب روش تحلیلی تاریخی بیشتر مورد استفاده بوده و هست.
تعبیر غلط اسلام شیعی
استاد دانشگاه شاهد با بیان اینکه مطالعات شیعهشناسی با تأسیس کرسی زبان عربی در هلند به صورت پراکنده و با اهداف استعماری شکل گرفت، افزود: اسلام شیعی از اصطلاحاتی است که ما از غرب گرفتهایم و این ادبیات غلطی است که در داخل کشور هم به کار گرفته میشود؛ زیرا اسلام، اسلام است یا بعضی گفته میشود که اسلام محمدی که باز اسلام از خداوند است که توسط پیامبر(ص) بر مردم تعلیم داده شد، بنابراین نباید تن به این گرتهبرداریها بدهیم که بعضاً ممکن است اهداف نادرستی را دنبال کنند.
وی تصریح کرد: امروزه در برخی دپارتمانهای کشورهای خارجی مطالعات خاص شیعهشناسی وجود دارد، در صورتی که تا 150 و حتی صد سال پیش چنین چیزی وجود نداشت که این کار هم از سویی نشانگر اهمیت انقلاب و از سویی بیانگر هدفمندی آنها در مبارزه علمی علیه شیعه است.
حسننیا با بیان اینکه شیعهشناسی غربیان نسبت به اسلامپژوهی آنها دیرتر صورت گرفته است، اظهار کرد: انقلاب اسلامی مانند یک جرقه، مطالعات شیعهشناسی را شعلهور کرد و در این عرصه، نقطه عطف بوده است. برخی در توجیه چرایی آن بیان کردهاند، نگاههای خاص در دانشگاههای غربی، نگاه غالباً سنی بوده است؛ بنابراین به مطالعات شیعی احساس نیاز نداشتند.
وی گفت: کلبرگ میگوید که مطالعات امامیپژوهی وضعیت خیلی بدی داشته است، وی در یک سخنرانی در تلاویو گفته است که مطالعات شیعه اثنی عشری نسبت به سایر فرق اسلامی بسیار کم صورت گرفت. از نگاه وی انقلاب اسلامی ایران، نگاهها را به سمت شیعه تغییر داده است.
مطالعات شیعهشناسی بعد از انقلاب اسلامی
وی اضافه کرد: برخی مانند نوسکی آغاز مطالعات حدیثی شیعه در غرب را با اهل تسنن یکی میدانند، البته میگوید مطالعات شیعه به صورت پراکنده و جزئی بوده است. وی معتقد است که این مطالعات عمدتاً از کلبرگ شروع شده و افراد بعد از او متأثر از وی هستند.
حسننیا تصریح کرد: از نگاه بنده از پیروزی انقلاب تا سال دوهزار یک فصل زمانی و نقطه عطف و از سال دوهزار به بعد دوره جدیدی در مطالعات حدیثی شیعه از سوی مستشرقان است. مطالعات سنتی، جدید و مجموعهای سه نوع مطالعات این افراد است که برخی متنگرا و برخی هویتگراست.
این پژوهشگر بیان کرد: از سال دوهزار به بعد هم گروهی از خاورشناسان پیرو خاورشناسان قدیمی همان روش و سبکی را پیگیری کردهاند که گذشتگان رفتهاند، ولی در مطالعات جدید، سبک و روش عوض میشود؛ مطالعات سنتی عمدتاً متنگراست، به این معنا که متون حدیثی شیعه مورد بررسی قرار گرفته است، ولی یکسری دیگر از این مطالعات هویتگراست، به این معنا که شیعه را از نگاه عقاید و باورها مورد مطالعه قرار میدادند؛ مثلاً مرجعیت، ولایت فقیه، نواب امام زمان(عج)، جایگاه ائمه(ع) و تشیع، رجعت..
وی با بیان اینکه در بین مطالعات مستشرقان در حدیث شیعه، کتاب بحار، کافی و به خصوص محاسن برقی و بصائرالدرجات بیشتر مورد توجه آنان بوده است که دلایل متعددی هم دارد، اظهار کرد: در مطالعات جدید، کارهایی از سوی جاناتن براون انجام شده و کتابی را به نام «حدیث؛ میراث محمد» در قرون میانه و دنیای مدرن نوشته است؛ وی فصل چهارم این کتاب را به مطالعات حدیثی در بین شیعه اختصاص داده است.
نویسنده کتاب «خاورشناسان و حدیث شیعه» با بیان اینکه همچنین مقاله «حدیث شیعی» از سوی کلبرگ نوشته شده است، افزود: وی یک مقاله را در 1983 که دو سه صفحه بیشتر نیست، منتشر کرده و در سال 2013 بر کتابی از فرهاد دفتری که از ایرانیهای شاغل در انگلیس در مؤسسه اسماعیلیه است، مقدمه نوشته است. با مقایسه میان این دو مقاله میبینیم، نگاه کلبرگ در طول این 30 سال تغییرات زیادی پیدا کرده است.
حدیث؛ پایه شیعهشناسی
وی اضافه کرد: یکی از نکاتی که کلبرگ مطرح کرده این است که حدیث، اصل و پایه تاریخ و فرهنگ شیعه است و اگر نباشد تشیع هم مفهومی ندارد؛ او جریانات حدیثی شیعه را دستهبندی کرده است و یکسری مطالعات او هم در مورد نقد سند است که در گذشته تقریبا در آثار مستشرقان وجود نداشته است.
حسننیا با اشاره به محتواهای مورد توجه این افراد، افزود: جاناتان بروان میگوید که موضوع غصب خلافت و جانشینی امام علی(ع) موضع خیلی مهمی در تاریخ شیعه است و در آثار خاورشناسان هم پررنگ است. موضع مهم دیگر تشکیل خلافت از سوی امام علی(ع) همچنین مقطع مهم دیگر بعد از غیبت امام زمان(عج) رخ داده است که علما جریان فکری و فرهنگی شیعه را به دست گرفتند.
وی با بیان اینکه جوامع اولیه حدیثی شیعه به دوره بعد از غیبت صغری بازمیگردد، تصریح کرد: به اعتقاد این مستشرقان دوره آلبویه دوره مهم شکلگیری شیعه است؛ زیرا شیعه آزادی فرهنگی و عینی داشت و میتوانست عقاید خود را به روشنی بیان کند. کلبرگ گفته ظهور غیبت کبری از یکسو و فعالیت آزادانه در دوره آلبویه دو عامل مهم در نگارش متون روایی بود و علت انتقال مرکزیت علم به ری و بغداد هم به همین علت است.
رویکرد ادبی نهجالبلاغه؛ علت اهتمام اندک مستشرقان
حسننیا با بیان اینکه خاورشناسان به نهجالبلاغه توجه چندانی ندارند، بیان کرد: علت این است که کتبی مانند بحار، کافی و محاسن، بازشناسی جریانات شیعه را بیشتر نشان میدهد در صورتی که نهجالبلاغه عمدتاً با نگاه ادبی نوشته شده است. با این حال، اولین توجهات به کلام امام علی(ع) در قرن 14 در کرسیهای زبان عربی مورد توجه قرار گرفت یا سخنان ایشان به عنوان حکمتها و سخنان خوب به صورت پراکنده منتشر شده است و البته نهجالبلاغه و سخنان امام(ع) به زبانهای مختلف در اروپا نشر یافته است.
این پژوهشگر گفت: دو رساله دکتری هم بعد از پیروزی انقلاب درباره نهجالبلاغه در غرب تولید شده است که یکی از سوی سیدمحمدوارث حسن در اسکاتلند و دیگری در دانشگاه کنت نوشته شد. وارث در این اثر به معرفی نهجالبلاغه و بررسی انتقادی آن پرداخته است.
وی افزود: مقاله دیگری را هم «امینه اینلوز» نوشته و به این بحث که آیا علی(ع) زنستیز بود، پرداخته است. وی نهجالبلاغه را با کتاب «سلیم بن قیس» که شاگرد امام(ع) بوده و آرای امام(ع) را تألیف کرده، مقایسه کرده است؛ زیرا اختلافنظر میان دو کتاب که هر دو از امام علی(ع) است، از نظر وی قابل تأمل است. وی بحث نقصان عقل را طرح کرده و میگوید که انتساب این سخنان به امام(ع) که همسرش الگوی بشریت است بعید و غیرممکن است.
انتهای پیام
نظر شما