شناسهٔ خبر: 45779512 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: دیپلماسی‌ایرانی | لینک خبر

سفر رافائل گروسی تنها برای بررسی ابعاد فنی پرونده هسته ای است

بعید است بایدن امروز به برجام بازگردد

حشمت الله فلاحت پیشه در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی ضمن تاکید بر این نکته که بعید است بایدن امروز جمعه به برجام بازگردد، معتقد است که سفر فردا شنبه آقای گروسی به ایران هیچگونه اثر سیاسی و دیپلماتیک ندارد و بیشتر می توان گفت که آقای گروسی برای کسب اطلاع از نحوه اقدامات ایران در خصوص توقف پروتکل الحاقی، ارزیابی تبعات فنی آن و تاثیرش بر تداوم نظارت های آژانس به ایران سفر می‌کند.

صاحب‌خبر -

دیپلماسی ایرانی – بر اساس برخی گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای و مشخصا ادعای یک خبرنگار قرار است امروز جمعه جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در سخنرانی خود برای کنفرانس امنیتی مونیخ از بازگشت ایالات متحده آمریکا به توافق هسته‌ای پرده بردارد. به باور بسیاری این اقدام احتمالی بایدن به دلیل نگرانی واشنگتن و کشورهای اروپایی از اقدام پنجم اسفندماه تهران برای توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی است؛ اقدامی که حتی به سفر فردا شنبه رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهد انجامید. اما تا چه اندازه این گمانه زنی های رسانه ای می تواند نزدیک به واقعیت باشد؟ آیا جو بایدن به دلیل نگرانی از اقدام پنجم اسفندماه ایران است که با تعجیل به دنبال بازگشت به توافق هسته‌ای است؟ آیا سفر فردا شنبه مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می تواند با یک توفیق همراه باشد؟ دیپلماسی ایرانی پاسخ به این سوالات را در گفت و گویی با حشمت الله فلاحت پیشه، نماینده سابق مجلس، رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در دوره دهم و تحلیلگر مسائل بین الملل پی گرفته است که در ادامه می ‌خوانید:

لائورا روزن، خبرنگار المانیتور که در سال ۲۰۱۳ از مذاکرات مخفیانه مقامات ایران و آمریکا در عمان خبر داده بود؛ دیروز پنج شنبه در خبری دیگر ادعا کرد که ممکن است جو بایدن در سخنرانی خود در کنفرانس امنیتی مونیخ، برنامه آمریکا برای بازگشت به برجام را اعلام کند؛ سخنرانی که امروز جمعه ۱۹ فوریه/ اول اسفند حدود ساعت ۱۱:۱۵ صبح به وقت واشنگتن دی سی برگزار شود. هر چند بسیاری معتقدند این اعلام موضع بایدن نمی تواند به اندازه کافی برای توقف کاهش سطح همکاری های ایران با آژانس بین المللی اتمی، ذیل توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی موثر باشد. از نگاه شما و با توجه اقتضائات سیاسی و دیپلماتیک کنونی در خصوص برجام و پرونده هسته ای ایران این ادعا تا چه اندازه نزدیک به واقعیت است؟ آیا بایدن امروز وعده بازگشت آمریکا به برجام را مطرح می کند؟ آیا به دلیل نگرانی واشنگتن و کشورهای اروپایی از اقدام پنجم اسفند ماه تهران برای توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی است که بایدن با تعجیل می خواهد به برجام بازگردد؟

اول باید روشن کنیم که آیا بایدن عجله ای برای بازگشت به برجام دارد تا در خصوص باقی پرسش ها به جمع بندی برسیم. به واقع همان گونه که اشاه داشتید بازگشت احتمالی، تاکید می کنم احتمالی امروز بایدن به برجام در حد همان حدس و گمان خبرنگاری است و بیش از آن که نزدیک به واقعیت باشد احتمالا نشئات گرفته از بازی ژورنالیستی است. اما به باور من بایدن در مواضع و سخنرانی‌های خود سعی می‌کند در کلیات، برجام را حفظ کند، ولی به موازات آن تلاش دارد در صحنه عمل، تضمین و تعهدی به جمهوری اسلامی ایران ندهد. لذا کلیات بحثی که امروز جمعه قرار است جو بایدن در خصوص برجام مطرح کند و در همین چارچوب خواهد بود. نکته بسیار مهمی که لازم به ذکر است این است که با توجه به اقدامات خصمانه دولت دونالد ترامپ لحن و واکنش مقامات جمهوری اسلامی ایران نیز بسیار تند بود، اکنون که بایدن به دنبال انعطاف دیپلماتیک در خصوص برجام است، لحن مقامات داخلی در ایران نیز قدری منعطف و ملایم تر شده است. خصوصا مقام معظم رهبری که در واکنش دیپلماتیکشان مسئله «عمل در برابر عمل» را مطرح کرده‌اند که به نظر می‌رسد بستر بسیار مناسبی برای آغاز مذاکرات و احیای برجام خواهد بود. پیرو این  نکته به نظر می رسد که بایدن در سخنان امروز خود را پیرامون توافق هسته‌ای یک روند عملی را در کاهش تحریم ها مطرح کند در غیر این صورت به باور من بایدن آخرین فرصت دیپلماتیک خود را از دست می دهد و طبیعتاً در پنجم اسفند ماه ایران به اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی پایان خواهد داد.

در راستای نکته پایانی شما چرا توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی آخرین فرصت دیپلماتیک دولت ایالات متحده برای احیای برجام است خصوصا این که ما دیروز پنجشنبه ما شاهد سه اقدام مهم از سوی دولت جو‌ بایدن در قبال ایران بودیم؛ به موازات اعلام تمایل آمریکا برای حضور در نشست ۱+۵ توسط ند پاریس، سخنگوی وزارت امور خارجه، عصر پنجشنبه ابتدا اعلام شد که کاخ سفید طی نامه ای از سوی ریچارد میلز، سرپرست نمایندگی آمریکا در سازمان ملل به شورای امنیت، موضع دولت ترامپ درباره فعال شدن مکانیسم ماشه و احیای کلیه قطعنامه ها و تحریم های سازمان ملل و شورای امنیت را پس گرفته است. در کنار آن میلز در نامه جداگانه دیگری اعلام کرد ایالات متحده به نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل اطلاع داده که محدودیت‌های اعمال شده در خصوص سفر دیپلمات‌های ایرانی در نیویورک را از دستور کار خارج کرده است؟

اگرچه نکاتی که شما اشاره کردید می‌تواند گام‌های مثبت و پالس‌های مناسبی از سوی دولت ایالات متحده آمریکا باشد، اما هیچ کدام از آن ها نمی تواند تضمین کننده این مسئله باشد که ایران در پنجم اسفند ماه از توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی صرف نظر کند، بلکه ایران به دنبال لغو عملی تحریم ها و از دستور کار خارج شدن سیاست فشار حداکثری ایالات متحده است تا توقف پروتکل الحاقلی را عملیاتی نکند. اما پیرو سوال شما چرا توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی آخرین فرصت دولت جو بایدن برای احیای برجام خواهد بود، چون که این گام در مقام قیاس با پنج گام کاهش تعهدات برجامی سال گذشته دولت و نیز آغاز غنی‌سازی ۲۰ درصد، ذیل مصوبه مجلس یازدهم تقریبا یک گام برگشت ناپذیر جلوه می کند. به هر حال واقعیت این است که قوه مجریه در ادوار پیشین بر خلاف قوانین پذیرش پروتکل الحاقی را در دستور کار قرار دادند و مجلس نظر مثبتی در خصوص آن نداشت. یعنی مجالس با اغماض در این خصوص برخورد کردند. بنابراین اگر دولت روحانی در پنجم اسفند توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را در دستور کار قرار دهد، آن هم با نظارت مجلسی که نگاه بسیار تندی در تقابل با ایالات متحده آمریکا دارد، امکان اجرای مجدد پروتکل الحاقی بسیار سخت و حتی به نظر من غیر ممکن خواهد بود.

اگر بر فرض محال بایدن امروز مسئله بازگشت به برجام را مطرح کند می توان آن را یک تله دیپلماتیک برای واداشتن ایران به انصراف از توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و بازگشت از دیگر اقدامات کاهش تعهدات برجامی دانست. چرا که بایدن با بازگشت به برجام گام عملی از خود نشان می دهد و در مقابل این گام توقعی که پیش می اید این است که ایران هم در گام عملی بازگشت از گام های کاهش تعهدات برجامی را عملیاتی کند، اما آن چیزی که مطلوب نگاه جمهوری اسلامی است، نه بازگشت آمریکا به برجام، بلکه لغو تحریم ها است بنابراین این احتمال وجود دارد که حتی با اعلام بازگشت بایدن به برجام، ایران کماکان مسئله توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی در پنجم اسفند را عملیاتی کند و در این صورت این تهران خواهد بود که یک چهره مخرب دیپلماتیک از خود نشان خواهد داد. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟

اول اینکه به نظر مسئله بازگشت به برجام در یک سخنرانی صورت نمی گیرد، بلکه همانگونه که دونالد ترامپ با امضای یک فرمان اجرایی از برجام خارج شد بایدن نیز باید با امضای یک فرمان اجرایی دوباره به برجام بازگردد؛ فرمان اجرایی که می تواند فرمان اجرای دونالد ترامپ را باطل کند. البته در سخنرانی امروز بایدن می تواند بگوید که من بنا دارم فرمان اجرایی برای بازگشت به برجام را امضاء کنم، اما به باور من جمهوری اسلامی ایران دو تجربه تلخ در خصوص توافق هسته‌ای دارد؛ تجربه تلخ اول به عدم لغو کامل تحریم های ایران در دوران اوباما باز می گردد؛ تحریم هایی بیشتر در حوزه پولی و بانکی بود. به گونه ای که ایران نتوانست استفاده لازم را از شرایط پسابرجام و گشایش اقتصادی ببرد. تجربه تلخ دوم دیگر شکستی بود که دونالد ترامپ به توافق هسته ای تحمیل کرد. این دو تجربه تلخ باعث شده است که اعتماد ایران به طرف‌های برجامی به ویژه امریکا به کمترین میزان خود برسد. بنابراین جو بایدن باید مواضعی عملی را اتخاذ کند. یعنی اگر امروز بایدن در سخنان خود از یک زمان‌بندی مشخص برای بازگشت به برجام و رونمایی از برنامه‌ای مدون برای لغو تحریم ها در خصوص ایران سخن نگوید تهران گام مهم پنجم اسفندماه را عملیاتی می کند. بنابراین جو‌بایدن حداقل در مواضع امروز خود می‌تواند تعهد برای لغو بخشی از تحریم‌ها را بدهد که می تواند اثری به اصطلاح انسان دوستانه داشته باشد. یعنی زمینه‌ای فراهم شود که ایران در دوران شیوع کرونا به داروها، کالاهای اساسی، اقلام پزشکی، مواد غذایی و واکسن دست پیدا کند تا آن چیزی که خود آمریکایی‌ها مدعی آن هستند یعنی «کاهش فشار بر مردم و حفظ فشار بر دولت در ایران» را عملیاتی کنند. هرچند که آمریکایی ها تا کنون نتوانسته اند این دو مسئله را از هم تفکیک کنند. البته اگر این مواضع امروز در سخنان جو بایدن دیده شود باز هم کمکی به حل مسئله نخواهد کرد مگر اینکه جو بایدن بازه زمانی معینی را برای بازگشت به برجام و لغو تحریم ها مشخص کند.

پیرو نکته شما پیرامون حساسیت بالای اقدام ایران در پنجم اسفندماه برای توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی است که به نظر می رسد که رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی هم فردا شنبه سفری به تهران داشته باشد. اما آن چیزی که تقریباً قطعی به نظر می رسد این است که در صورت برداشته نشدن گامی عملی برای لغو تحریم ها، تهران در پنجم اسفند ماه اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را از دستور کار خارج خواهد کرد. حال با توجه به این نکات آیا مدیر کل آژانس انرژی اتمی با حضور در تهران می‌تواند به توفیقی دست پیدا کند؟

ببینید واقعیت این است که مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی یک چهره دیپلماتیک، حقوقی و سیاسی ندارد، چرا که اساساً کار آژانس یک کار فنی در حوزه فعالیت‌های هسته‌ای کشورهاست. بنابراین سفر فردای آقای گروسی به ایران را نمی توان یک سفر دیپلماتیک و سیاسی تلقی کرد که بتوان از دل آن توفیق یا عدم توفیقی برای مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی متصور بود. به هر حال کار مشخص آقای گروسی و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی این است که گزارش های فنی خود در خصوص فعالیت‌های هسته‌ای ایران و دیگر کشورها را تهیه و تدوین کند. بنابراین سفر آقای گروسی به ایران هیچگونه اثر سیاسی و دیپلماتیک ندارد و بیشتر می توان گفت که آقای گروسی برای کسب اطلاع از نحوه اقدامات ایران در خصوص توقف پروتکل الحاقی، ارزیابی تبعات فنی آن و تاثیرش بر تداوم نظارت های آژانس به ایران سفر می‌کند.

اما برخلاف سفر فردا شنبه آقای گروسی که سفری غیر دیپلماتیک و غیر سیاسی است و بیشتر سفری فنی در حوزه فعالیت های هسته‌ای ایران جلوه می‌کند، دوشنبه هفته جاری شاهد سفر محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، وزیر امور خارجه قطر به ایران بودیم؛ سفری که به طور مشخص برای میانجیگری و تعدیل تنش بین ایران و ایالات متحده آمریکا در دستور کار دوحه قرار گرفته بود. حال از نگاه شما اساساً با توجه به شکست تجربه های دیپلماتیک میانجی گرایانه کشورهایی مانند فرانسه، ژاپن، سوئیس و ... در سال‌های پیش آیا قطر از توان، جایگاه و وزن دیپلماتیک لازم برای میانجیگری بین ایران و آمریکا برخوردار است؟

اساسا کشورهایی مانند قطر و یا عمان به طور سنتی همواره تلاش های دیپلماتیک میانجی گرایانه ای برای کاهش و تعدیل تنش بین ایران و ایالات متحده آمریکا را در دستور کار خود داشته اند، اما پیرو نکاتی که در مصاحبه پیشین با دیپلماسی ایرانی عنوان داشتم تنش بین ایران و ایالات متحده آمریکا تنشی نیست که برای مدیریت آن نیازی به تحرکات دیپلماتیک میانجی گرایانه کشورهایی مانند قطر داشته باشد. به نظر من برای مدیریت این تنش جو‌ بایدن و تیم سیاست خارجی و امنیتی او از آنتونی بلینکن گرفته تا جیک سولیوان و مشخصا رابرت مالی باید تا قبل از پنجم اسفند ماه برنامه مشخص و مدونی برای بازگشت به برجام و لغو تحریم‌ها داشته باشند. اگر زمان بندی و برنامه مشخصی برای این مسئله مطرح نشود، شاهد توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی از سوی ایران خواهیم بود. در این صورت تنش وارد مرحله ای پیچیده تر و بغرنج تر خواهد شد.

در این شرایط آیا می‌توان گفت دیگر تنش ایران و ایالات متحده آمریکا به نقطه میانجی ناپذیر و غیر قابل بازگشت خواهد رسید؟ در این صورت دیگر فضا و بستر لازم برای مذاکره بین ایران و آمریکا وجود خواهد داشت؟

من بر این باورم که آقای بایدن به دنبال مذاکره است و این مسئله می تواند بستر خوبی را فراهم کند. نگاه مثبت بایدن تا جایی است که حتی اگر برجام هم نبود وی تماسی با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل نمی‌گرفت. یعنی تا به اکنون کمتر سابقه داشته است نخست وزیر رژیم صهیونیستی منتظر تماس رئیس جمهور جدید در ایالات متحده آمریکا باشد. چون بایدن با سیاست های رادیکال تل آویو مخالف است. پس شاید بایدن با ایران همراهی نکند، اما موافق سیاست کنونی اسرائیل هم نیست.

 اما دیروز این تماس تلفنی برقرار شد؟

 اتفاقا به همین دلیل است که مسئله تماس تلفنی با بنیامین نتانیاهو را مطرح کردم. به نظر من بایدن اکنون به یک جمع بندی در قبال پرونده هسته‌ای ایران رسیده است؛ جمع بندی که به هیچ وجه مطلوب نگاه سعودی ها و صهیونیست ها نیست. لذا بایدن سعی کرده است پیش از اجرایی کردن آن با تماس تلفنی با بنیامین نتانیاهو او را از قبل در جریان بگذارد. شاید مواضع بایدن برای احیای قطعی برجام نباشد، اما قطعا بر خلاف آن چیزی است که صهیونیست ها منتظر آن هستند.