به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت به نقل از وزارت آموزشوپرورش، محسن حاجي ميرزايي به تشريح مسائل و موضوعات آموزش پرورش پرداخته است. بخش اول اين مصاحبه را ازاینجا مطالعه نماييد:
وزارت آموزشوپرورش در دولت دوازدهم، يكي از پرچالشترين دوران آموزشي پس از انقلاب را سپري ميكند. پاندومي كرونا و تقابل سلامت دانشآموزان و پيشرفت تحصيلي آنها، مسئولان اين وزارتخانه را مانند بسياري از كشورهاي جهان همچون آلمان، انگلستان، آمريكا و... با چالش بزرگي مواجه كرده است. اما تفاوت ايران با كشورهاي توسعهيافته در ضعف در ساختار نظام آموزشي برپايه مجازي و زيرساختهاي موجود است كه پس از گذشت يكسال از زمان پاندوميكرونا، هنوز اين چالش با اپليكيشن «شاد» برطرف نشده است؛ هرچند بيش از ۱۲ميليون دانشآموز در «شاد» احراز هويت شدهاند. همچنين نابرابري اجتماعي و توزيع امكانات در كشور يكي ديگر از چالشهاي محسن حاجيميرزايي و معاونانش در اين دوره بود كه باعث شد هر روز خبر خودكشي يك دانشآموز، بهعلت نداشتن تبلت و گوشي هوشمند منتشر يا دانش آموزي مجبور به ترك تحصيل شود . در اين چالشهاي پرشمار كه البته از ديد شخص وزير آموزشوپرورش يك فرصت براي آيندهاي بهتر است، اجراي سند جهاني آموزش «۲۰۳۰» نيز يكي ديگر از مشكلات وزارتخانه متبوع ايشان به حساب ميآيد؛ موضوعي كه در بودجه ۱۴۰۰ و در تقابل پاستور و بهارستان، دامن بند آموزشي سند جهاني ۲۰۳۰ را گرفت. دولت اين بند را در لايحه بودجه قرار و براي آن رديف بودجه اختصاص داد، اما طولي نكشيد كه از سوي دولت و سازمان برنامه و بودجه اعلام شد، آوردن اين بند در لايحه بودجه، اشتباه بوده و بهسرعت حذف شد. اما در نبود سند جهاني آموزش كه پنج سال پيش در سازمان ملل تصويب شد و ايران نيز به همراه ۱۹۱ كشور ديگر آن را امضا كرده و متعهد به اجراي آن شدند، حالا آموزشوپرورش با همكاري شوراي عالي انقلاب فرهنگي در حال تدوين و بررسي سند تحول بنيادين است كه به قول مسئولان وزارت آموزشوپرورش، انسانهايي با قابليت استقلال، عزت، پيشرفت و توسعه كشور تربيت ميكند و مقصدي جدا با سند جهاني ۲۰۳۰ دارد. براي بررسي بيشتر اين موضوعات، محسن حاجيميرزايي، وزير آموزشوپرورش در گفتوگوي اختصاصي با «آرمان ملي» به نكات قابل تاملي اشاره ميكند كه در ادامه ميخوانيد.
نظام آموزشوپرورش در دوران وزارت شما با يك پاندمي سخت مواجه شد و با توجه به اينكه ما حدود چهار دهه پيش (در زمان جنگ تحميلي) به نوعي شرايط مشابهي داشتيم و آموزش دانشآموزان فقط از طريق برنامههاي آموزشي صداوسيما انجام ميگرفت، اما اينبار با 15ميليون دانشآموز، شرايط با آن زمان متفاوت است و به زيرساختهاي قدرتمند و آنلاين نياز دارد كه متاسفانه ما در اين موضوع با ضعف زيرساختي براي آموزش آنلاين مواجه بوديم. اين درحالي است كه كشورهايي چون استراليا از سالها قبل روي آموزش آنلاين و غيرحضوري كار كرده بودند. نظر شما درباره وضعيت نظام آموزشي بعد از شيوع كرونا چيست و چقدر بستر براي آموزش آنلاين و موثر در كشور ما وجود دارد؟
اينكه ما اين دوره را دورهاي كاملا متفاوت و متمايز تعبير كنيم، مثال كاملا درستي است. بههرحال نظام آموزشوپرورش طي دهههاي گذشته فرآيندهايي را طراحي و مسيرهايي را پيشبيني كرده بود و نيروي انساني خود را براي آن فرآيندها و مسيرهاي مختلف تربيت كرده است. اين نظام 15ميليون دانشآموز را بين 110هزار مدرسه توزيع كرده بود و فرآيند آموزشي انجام ميشد. اطمينان از صحت انجام كار در چنين شرايطي ميسرتر بود، بههرحال ما با 110هزار واحد آموزشي بر فرآيند آموزش نظارت داشتيم و به اجراي امر آموزش اهتمام ميكرديم. اما كرونا بهيكباره وضعيت را تغيير داد و همه آن مسيرهاي گذشته ما دچار اختلال شد. اشاره درستي فرموديد كه در دنيا، اين پديده و پاندمي غيرمنتظره بود و واكنش نظام آموزشي به اين پديده نيز فاقد سابقه روشن و تجربه دقيق بود. اما بيش از 69درصد از معلمان در دنيا براي اولينبار با مفهوم آموزش مجازي آشنا ميشدند و بايد هرچه سريعتر خود را در قالب اين فضا ميديدند. حتي در جاهايي كه آموزش مجازي داشتند، معمولا از آموزشهاي تركيبي استفاده ميكردند و اين بخش بهصورت غيرحضوري و مجازي ادامه پيدا كرد.
پس ما بايد بهسرعت دستبهكار ميشديم و در ابتدا با تدابير، روشهاي مختلفي را تجربه كرديم. اولين اتصال و ارتباط ما با صداوسيما بود و از طريق تلويزيون (مثل تجربه دوران جنگ) آموزشها را آغاز كرديم. اما ديگر فضاي آموزشي با دوران هشت سال دفاع مقدس تفاوت بسياري داشت و اگر ميخواستيم كه فقط از طريق صداوسيما آموزشها را پيگيري كنيم، قطعا با مشكلات متعددي روبهرو ميشديم، چون اين فضا تعاملي نبود و ثانيا فقط جنبه «عرضه» داشت، يعني معلوم نبود در سمت تقاضا (دانشآموز) با چه شرايطي روبهرو است و ما نميدانستيم چقدر از دانشآموزان از اين فضا استقبال كردهاند و اينكه چطور بايد پيگيري كنيم. آيا آنها قادرند پاسخ ابهاماتشان را بگيرند يا خير؟ چگونه تكليف داده شود و چگونه تكليف گرفته ميشود و اين مشكلات و ابهاماتي بود كه در آموزش تلويزيوني با آنها روبهرو بوديم، پس ناگزير شديم تا راهحل ديگري پيدا كنيم.
ما ابتدا بهسمت پيامرسانهاي داخلي رفتيم و از آنها كمك خواستيم، ولي آنها نميتوانستند شرايط ما را تامين كنند. ما دو شرط جدي و اساسي داشتيم، اول اينكه بتوانند محيطي كاملا ايزوله را در اختيار ما قرار بدهند و دوم، تستهاي فني داشته باشند تا بتوانيم با اطمينان دانشآموزان را به آن سمت ببريم و قابليتهاي آنها تست شده باشد، اما چون اين امكان در پيامرسانهاي داخلي فراهم نبود، به فكر ايجاد يك اپليكيشن آموزشي خاص افتاديم و اپليكيشن «شاد» متولد شد.
اپليكيشن شاد در روزهاي اول ظرفيت بسيار محدودي داشت و فقط قابليت مبادله پيام داشت، ولي بهتدريج طي چند ماه گذشته ظرفيتهايش توسعه پيدا كرد و حالا به مرحلهاي رسيدهايم كه 700هزار ارتباط زنده در روز در «شاد» صورت ميگيرد و تاكنون بيش از 15ميليارد پيام بين معلم و دانشآموز مبادله شده است. همچنين ميتوان به مبادله بيش از دو و نيم ميليارد فايل در اين فضا اشارهاي داشت كه اينها ظرفيتهاي مختلف شاد است. دوازده و نيم ميليون دانشآموز روي شاد احراز هويت شدهاند و در كلاس و مدرسه خودشان در اين فضا قرار گرفته و با معلم خود در ارتباط هستند. اما با همه اين ويژگيها، ما منكر مشكلات شاد نيستيم. زيرساختهاي فني ما كفايت لازم را براي آموزش آنلاين 15ميليون دانشآموز ندارد. همه دانشآموزان دسترسي به ابزار هوشمند ندارند و پوشش اينترنت در همه مناطق كامل نيست. اينها مشكلاتي است كه در بستر شاد با آنها روبهرو هستيم. همه ما نگران هستيم، چون دانشآموزان را به سمت اينترنت و آموزش آنلاين برديم و بايد در بستر مجازي درسهاي آموزشي خود را فرابگيرند و شايد آلودگيها و برخي از مشكلات در فضاي اينترنت متوجه دانشآموزان شود؛ من اين را نفي نميكنم، ولي ميگويم كه به اعتبار آمار و ارقام هر چقدر به ظرفيت شاد افزوده شده، از ظرفيت برخي از اپليكيشنهاي خارجي كاسته شده است و اين نشان ميدهد ما آنها را از محيطي كاملا متنوع به محيطي كاملا آموزشي آوردهايم. محيط شاد محيطي كاملا آموزشي است و تعاملاتي كه جريان دارد، تعاملاتي كاملا آموزشي است.
و اين شايد بدشانسي شما در دوران سخت وزارتتان بود.
من تعبير بدشانسي را اينطور اصلاح ميكنم كه در درون هر پديدهاي، تهديدها و فرصتهايي وجود دارد، يعني كرونا با همه تهديدهاي نگرانكنندهاي كه براي سلامت جامعه دارد و هم كسب و كارها را تحتتاثير قرار داد و به نوعي فعاليتهاي آموزشي را متوقف كرد و روابط اجتماعي را تغيير داد، ولي يك فرصت نيز داشت كه ما با فضايي جديد و زيستبومي تازه آشنا شويم در اين زيستبوم نو در كنار برخي از مخاطرات ظرفيتهاي كمنظيري وجود دارد. ما اين روزها از اين ظرفيت كمنظير بهخوبي استفاده ميكنيم. من هر هفته با كل مديران مدارس يك استان كه بالغ بر چهار تا پنجهزار نفر هستند، صحبت ميكنم و اين ظرفيتي فوقالعاده است و شايد ما در گذشته هيچوقت اين امكان را نداشتيم. ما هر هفته يك همايش سراسري نزديك به هزار نفر را برگزار ميكنيم، يعني روساي آموزشوپرورش مناطق كل كشور كه 750 نفر هستند و معاونان آموزشوپرورش و مديران كل استانها، روي شاد از طريق برنامهاي با عنوان «گفتوگوي هفته» با ما ارتباط دارند و هر هفته اين گفتوگو با يكي از اعضاي دولت انجام ميشود. درصورتيكه اين همايش، هر يكسال يا دوسال يكبار با صرف آموزشهاي بسيار زيادي در آموزشوپرورش انجام ميشد و خطراتي وجود داشت، چون آنها بايد از همه مناطق ايران بيايند و در تهران حضور پيدا كنند. ظرفيت ديگري كه اين زيستبوم جديد دارد در رابطه با سطح معلمان ماست كه همه همسطح نيستند و تجربيات و توانمنديهاي آنها يكسان نيست، توزيع آنها در كشور توزيع هماهنگ و يكساني نيست و برخي از اين مناطق دسترسي بهتري به معلمان باتجربه دارند و دسترسي برخي از مناطق به معلمان باتجربه كمتر است. امروز روي شاد، تمام محتواي آموزشي بارگذاري ميشود و اين امكان وجود دارد كه دانشآموزي كه در شهرستان خاش يا در جنوب كرمان يا در هرمزگان و آذربايجانغربي حضور دارد، بتواند از بهترين تدريس برخوردار باشد، بدون اينكه نياز باشد به كلاس كنكور برود يا نزد معلمي برجسته به ادامه تحصيل بپردازد. در واقع آنها ميتوانند به معلمان باكيفيت دسترسي داشته باشند؛ اينها امتيازاتي است كه زيستبوم جديد براي ما ايجاد كرده و تواناييهاي معلمان در توليد محتواي آموزش الكترونيكي و همچنين توانايي دانشآموزان براي آموختن در چنين فضايي افزايش پيدا ميكند. اين روزها تمرينهاي بزرگي انجام ميدهيم كه در آينده براي كشور مفيد خواهد بود. اين از بدشانسي ما نيست، بلكه از خوششانسي نظام آموزشي كشور است.
يكي از بزرگترين مشكلاتي كه در سطح جامعه ديده ميشود، ضعف آموزش در ميان دانشآموزان پايههاي اول، دوم و سوم دبستان است. بسياري از خانوادهها قادر نيستند خود را با شاد هماهنگ كنند و براي كمك كردن به فرزندشان در روند آموزشي، مشكل جدي دارند. از ديد بسياري از كارشناسان، اگر اين دانشآموزان پايه ضعيفي داشته باشند در سالهاي آينده با مشكل جدي روبهرو ميشوند و خطر ترك تحصيل در كمين آنهاست. ظاهرا حضرتعالي و ديگر معاونان شما به اين نتيجه رسيدهايد كه از يكم بهمن امسال، آموزش حضوري را در دستوركار قرار دهيد. نگراني از سلامت دانشآموزان از يكسو و راهكارها براي ارتقاي وضعيت تحصيلي اين نسل در طرف مقابل را چطور ارزيابي ميكنيد؟
نگراني شما و خانوادهها كاملا بجاست. ما هم اين نگراني را داريم و با موافقت ستاد ملي كرونا، دانشآموزان پايه اول و دوم كه نميتوانند از طريق فضاي مجازي آموزشي ببينند و اطمينان پيدا نميكنيم كه دقيقا مباحث درسي را ياد گرفتهاند و در آينده با مشكلاتي مواجه ميشوند، از اول بهمنماه با رعايت همه پروتكلهاي بهداشتي بهصورت حضوري و كاملا اختياري و به صلاحديد خانوادهها به مدرسه بروند. اگر تعداد دانشآموزان يك مدرسه كم باشد و تعداد افرادي كه در كلاس هستند تا ده نفر روي نيمكتهاي جداگانه كلاس بنشينند، دغدغه سلامت آنها تا حد زيادي برطرف خواهد شد. نگراني ديگر ما براي دروس عملي و كارگاهي در هنرستانهاست كه بايد دانشآموز مباحث عملي را در كارگاهها بياموزد و از لحاظ نظري نميتواند اينها را ياد بگيرد. ستاد كرونا تصويب كرد كه كليه دروس عملي ما بهصورت حضوري و با رعايت پروتكلها برگزار شود؛ بنابراين اين دانشآموزان از اول بهمنماه در مناطق زرد و آبي كلاسهاي حضوري برگزار ميكنند. ما حدود 50هزار مدرسه داريم كه كمتر از 50 نفر دانشآموز دارند و وقتي در يك مدرسه ابتدايي آنها را به شش كلاس تقسيم كنيم، هر كلاسي حداكثر زير 10 نفر دانشآموز خواهد داشت؛ بنابراين اينها ميتوانند به مدرسه بروند و كلاسهايشان را بهصورت حضوري برگزار ميشود.
اگر تا خرداد 1400 وضعيت به همين صورت باشد و شيوع كرونا متوقف نشود، تمهيدات آموزشوپرورش چه خواهد بود؟
پس از يكسال كه از پاندومي كرونا ميگذرد، هنوز اين پديده در تمام دنيا ناشناخته است و ابهامات زيادي در رابطه با آن وجود دارد. مهم اين است كه دستگاهها آمادگي كامل را داشته باشند و بتوانند بهسرعت واكنش نشان دهند، يعني متناسب با شرايط باشند. بنابراين تغييرات در سياستهايمان را در ارزيابي كه از اجراي سياستهاي آموزشوپرورش و وزارت بهداشت داريم، انجام ميدهيم و به تناسب هرچه فضا آمادهتر باشد و نگرانيها كمتر شود، آموزشهاي حضوري ما تقويت خواهد شد و اگر به محدوديتهايي برخورديم، آموزشها را به صورت تركيبي انجام خواهيم داد.
يكي ديگر از چالشهاي دانشآموزان كه ميخواهيم در اين بخش به آن بپردازيم، مشكل دانشآموزان در تامين تبلت و گوشيهاي هوشمند است. چندي پيش يكي از مديران ارشد وزارت آموزشوپرورش اعلام كرد كه 30درصد دانشآموزان تلفنهمراه و تبلت ندارند و پنج ميليون دانشآموز عضو شاد نيستند. اگر اين آمار درست باشد، در چند سال آينده با يك نسل روبهرو خواهيم شد كه بهدليل فقر و نابرابري اجتماعي، از تحصيل برخوردار نبوده و در معرض آسيبها قرار خواهند گرفت. تعبير شما از اين وضعيت چيست؟
اين آمار قطعا درست نيست و احتمالا اشتباه است. ايشان اين را اعلام نكرده، چون همه همكاران ما ميدانند كه حداكثر سه تا سهونيم ميليون دانشآموز به شاد دسترسي ندارند. اما ما نميتوانيم عدم دسترسي به شاد را مساوي با عدم آموزش بدانيم. اين دسته از دانشآموزان هم آموزش ميبينند ولي از طريق صداوسيما و تلويزيون. امروز صداوسيما كل دروس پايه را پوشش ميدهد و اين دقيقا مطابق با زمانبندي درسي است، چون معلمان را خودمان به صداوسيما ميفرستيم و برنامه درسي را طراحي كردهايم و پوشش تلويزيون 97درصد است. ممكن است بسياري اينترنت نداشته باشند، ولي تلويزيون دارند. دانشآموزاني نيز كه تلويزيون ندارند، ميتوانند از طريق توليد بستههاي آموزشي كه بهصورت بستههاي خودآموز باكيفيت طراحي شده آموزش ببينند و از اين طريق، جريان آموزشي خود را دنبال كنند. ميخواهم اين نكته را به همه موارد اضافه كنم كه همه ظرفيتهايي كه ما ايجاد كردهايم، امكانهايي است كه در اختيار معلم قرار ميگيرد و مسئول آموزش هر دانشآموز معلم اوست؛ بنابراين معلمان موظف هستند همه دانشآموزان خود را كه در كلاس ثبتنام كرده و به آنها آموزش بدهند. حال اگر در شهر يا روستايي امكان حضوري وجود داشته باشد، آنها آموزش حضوري ميبينند. ما امروز 12.5ميليون نفر را روي شاد احراز هويت كردهايم، يعني تقريبا كمتر از سهميليون دانشآموز در اين فضا نيستند و برخي از كساني كه روي شاد احراز هويت شدهاند، شايد از اين بستر استفاده نكنند، پس در بدترين شرايط، ما حداكثر سهونيم ميليون دانشآموز داريم كه در فضاي آنلاين نيستند.
نظر شما