دو پسر جوان همراه دوست خود در حال عکاسی و گرفتن سلفی بودند که ناگهان در یک حادثه به کام مرگ فرو رفتند.سه نفرشان روی سطح یخزده سد که شش متر عمق داشت، ایستادند تا نفر چهارم از آنها عکس یادگاری بگیرد که یخ زیر پایشان شکست و به زیرآب کشیده شدند. دوستشان که در حال عکاسی از آنها بود سریع به سمت آنها رفت و توانست یکیشان را نجات دهد.
اما دو نفر دیگر به نامهای سعید و حسین زیرآب رفتند.سعید بابایی ۲۲ساله، دانشجوی مهندسی عمران بود و خانوادهاش با گذشت چهار روز از حادثه هنوز مرگ او را باور نکردهاند. برادر سعید ۲۲ساله درباره حادثه به باشگاه خبرنگاران جوان میگوید:
«برادرم رتبه اول دانشگاه یزد بود و در رشته مهندسی عمران تحصیل میکرد.ما در احمدآباد اردکان زندگی میکنیم. نزدیک امتحانات پایانترم دانشگاهش بود.دوستانش به او پیشنهاد دادند حالا که نزدیک امتحانات است، سفر یک روزه به روستا داشته باشند تا کمی روحیهشان بهتر شود. قرار شد به روستا بروند. برادرم، دوستش حسین که دانشجوی پرستاری بود، حافظ و جواد چهارشنبهشب راهی سفر بیبازگشت به طزرجان شهرستان تفت شدند.»
*** مرگ سعید در سد یخزده تفت
خانواده حسین در آن روستا خانهای داشتند که شب را آنجا سر کردند. قرار بود روز بعد به خانه برگردند اما خبری از آنها نشد و منتظرشان بودیم. بعدازظهر پنجشنبه از یکی از اقوام که پلیس بود، شنیدیم چند جوان که اهل احمدآباد اردکان بودند بهخاطر شکستن یخهای سد برفخانه منطقه طزرجان داخل آب سد افتاده و دچار حادثه شدهاند.
بعد از اطلاع از آن حادثه دلنگران شدیم که نکند اتفاقی برای برادرم و دوستانش افتاده باشد، به همین دلیل راهی محل حادثه شدیم. حمیدرضا افزود: عصر که به سد رسیدیم، دیدم که غواصان دو جسد را از آب بیرون آورده و در حال انتقال آنها به پزشکی قانونی هستند. سمت اجساد رفتم و وقتی پارچه را کنار زدم، دیدم جسد برادرم سعید است.
سعید کونگفوکار حرفهای بود. در مسابقات جهانی و داخل کشور مدالهای مختلف کشوری آورده بود. با بررسی حادثه متوجه شدم همدانشگاهی برادرم بهنام جواد مصدوم و راهی بیمارستان شده و فقط حافظ زنده مانده است. خیلی شوکه بود و میگفت خیلی تلاش کرده برادرم و حسین را نجات دهد که موفق نشده است.
با حاضران در محل که حرف زدم، متوجه شدم ازچند روز قبل، سد یخزده و افراد زیادی روی یخ سد رفته و آنجا ایستاده و عکس گرفته بودند اما زمانی که برادرم و دو دوستش روی یخ میروند، سطح یخ سد میشکند و داخل آب میافتند. جواد تکه یخی را میگیرد و روی آب میماند که حافظ شیلنگی به سمتش پرت کرده و او را بیرون میکشد اما وقتی شیلنگ را دوباره میاندازد تا بتواند برادرم و حسین را نجات دهد، موفق نشده و آن دو غرق میشوند. در ادامه، غواصان اجساد آنها را بیرون آورده و داغ سنگینی بردل دو خانواده ماند.
∎
نظر شما