خبرگزاری خانه ملت، سرویس سیاسی؛ «یونس استادسرایی» معروف به میرزا کوچک خان فرزند میرزا آقا بزرگ، طلبهای بود که فعالیت سیاسی را از زمان قیام مشروطهخواهان آغاز کرد و در فتح قزوین نیز شرکت داشت. وی در اواخر سال 1915 میلادی، با کمک میرزا علیخان دیوسالار که در مازندران مستقر بود، هیئت اتحاد اسلام را تشکیل داد که همانطور که از نام آن بر می آید، جنبه اسلامی داشت چرا که میرزا در مسجد جامع رشت و هم در مدرسه محمودیه سرچشمه تهران به تحصیل علوم حوزوی مشغول بود.
با انعقاد قرارداد 1919 توسط وثوقالدوله، میرزا که مدتی در تهران شاهد مرارتهای مردم و نفود قدرتهای بزرگ در میان دولتمردان ایرانی بود، بهتشکیل حزب جنگل مبادرت کرده و روزنامه جنگل را منتشر کردند.
|
در آن زمان، روسها در شمال ایران مستقر بودند و جنگلیها بهآنها صدماتی وارد میساختند و چند جنگ میان آنها در گرفت. بعد از آنکه روسها از شکست نهضت جنگل ناامید شدند، درصدد برآمدند با جنگلی ها مذاکره کنند. مذاکراتی میان میرزا کوچکخان و نظامیان روسی و همچنین انگلیسیها که درصدد بودند نیروهایشان را به شمال بفرستند، برقرار شد.
با وقوع انقلاب شوروی در روسیه، انگلیسیها نیروهای بیشتری را به شمال ایران میفرستند که همین موجب شدت درگیری میان جنگلیها و انگلیسیها شد تا اینکه در مردادماه سال 1297 هجری شمسی معاهدهای میان هیئت اتحاد اسلام و انگلیسیها منعقد میشود و انگلیسیها تعهد میکنند در امور داخلی ایران مداخله نکنند و در عوض آزادانه قوای خود را از جنوب به شمال ایران برای حمایت از روسها ببرند.
نگاهی به سازوکار موجود در حکومت جمهوری که میرزا در شمال تاسیس کرد نشان میدهد هدف وی نه جدا کردن آن خطه از حاکمیت ایران، بلکه تنها اعتراضی به سازوکار دولت مرکزی بود که اهداف انقلاب مشروطه را گم کرده بود. همان اهدافی که موجب میشد مرحوم مدرس نیز برای آن بجنگد و در نامهای، میرزا و شیخ محمد خیابانی را از خدمتگزاران و وطن پرستان ایران معرفی میکند. در واقع آنها درصدد براندازی حکومت بی کفایت قاجار و تسری دادن اهداف هیئت اتحاد اسلام به سایر نقاط کشور بودند.
|
با کودتای سیاه در سال 1299 و نخستوزیری سید ضیاء، وی در تماس با میرزا کوچک خان یک مهلت 6 ماهه خواست تا خواستههای آنها را اجرا کند اما دولت سید ضیا دیری نپایید. با وزیر جنگ شدن رضاخان، وی حملات شدید را به سمت شمال آغاز کرد. قوای جنگل اکثرا تسلیم یا متفرق شدند و میرزا کوچکخان هنگامی که در حال حرکت به سمت خلخال بود تا نیرو جمع کند، در جنگل دچار سرمازدگی شد و به شهادت رسید.
در واقع با نفوذ سوسیال دموکراتها بعد از پیروزی انقلاب اکتبر 1917 یک حرکت و برخورد ناگوار علیه میرزا آغاز میشود و وی را متهم به ارتجاع میکنند و میرزا مجبور میشود از رشت خارج شود. در واقع از مقطعی به بعد نهضت جنگل صرفا آینه تمایلات میرزا نبوده بلکه بخشی از آن بازتاب افکار کمونیستها بود که در شمال کشور به سر میبردند. از طرفی بخشی از نیروهای مستقر در جنگل جاسوس سفارتخانه انگلیس بودند.
|
قضیه جنگل یک قضیه ویژه است/ «نه» بزرگِ میرزا کوچک خان به دو قدرت بزرگ انگلیس و روس
رهبر معظم انقلاب در زمان های مختلفی درباره نهضت جنگ و اقدامات میرزا کوچک خان جنگلی فرمایشاتی داشته اند. ایشان در سخنرانی در جریان دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بزرگداشت میرزا کوچک خان جنگلی در 29 آبان ماه سال 91 فرمودند: قضیّه مرحوم میرزا کوچک جنگلی یک قضیّه ویژه است؛ اگرچه که در آن دوره خاص -یعنی در دورهی فاصله بین مشروطیّت و سرِ کار آمدن رضاخان- حوادث گوناگونی در کشور بهوجود آمده و همزمان با نهضت جنگل، چند کار بزرگ دیگر هم در گوشه و کنار کشور -مثل مرحوم شیخ محمّد خیابانی در تبریز، یا کلنل محمّدتقی خان پسیان در مشهد- اتّفاق افتاده که اینها همه تقریباً همزمان است، لکن قضیّه جنگل یک قضیّه ویژه است.
رهبر معظم انقلابی همچنین تأکید کردند: در اینکه(میرزا) طلبه بوده، در اینکه روحانی بوده، هیچ شکّی نیست؛ در حوزه خودِ رشت، بزرگانی هم در آن وقت بودهاند که میتوانسته از آنها استفاده کند، در این هیچ تردیدی نیست. بنابراین منشأ حرکت میرزا کوچک خان یک منشأ صددرصد دینی و اعتقادی است.
|
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین در دیدار جوانان و فرهنگیان در مصلای رشت که 12 اردیبهشت ماه سال 80 صورت گرفت تأکید کردند: میرزا کوچک، مرد تنهایی بود که به دو قدرت بزرگ آن روز دنیا -یعنی روسها و انگلیسیها- یک «نه» بزرگ گفت. نه با روسها ساخت، نه با انگلیسیها؛ اما در کنار او کسانی بودند که میخواستند با دستگاه حکومتِ آن روز -بعد هم با رضاخان که تازه میخواست سرِ کار بیاید- مبارزه کنند، اما به روسها پناه میبردند؛ به باکو رفتند و بند و بستهایشان را کردند و به ایران برگشتند و سرسپرده آنها شدند. اما میرزاکوچک خان قبول نکرد و حاضر نشد سازش کند؛ او، هم با انگلیسیها جنگید، هم با قزّاقهای روس جنگید، هم با لشکر رضاخانی -و قبل از رضاخان، آن کسانی که بودند- مبارزه کرد؛ با احساناللهخان و دیگران هم کنار نیامد./
پایان پیام
∎
نظر شما