شناسهٔ خبر: 44244961 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: عصر ایران | لینک خبر

چرا سریال صفر بیست و یک موفق نبود؟

جواب بسیار ساده است: به دلیل اینکه همه آن تکراری بود، هر بخشی که قرار بود به عنوان جذابیت این سریال باشد وام گرفته از سریال، فیلم یا حتی طنزهای دنیای مجازی بود.

صاحب‌خبر -

عصر ایران ؛ نهال موسوی - چند روزی از پایان سریال صفر بیست و یک به کارگردانی مشترک سیامک انصاری و جواد رضویان می‌گذرد و آنچنان که از شواهد پیداست این مجموعه نتوانست نظر مخاطبان را به سوی خود جلب کند.

از ابتدا قرار بر این بوده که این سریال 100 قسمتی باشد و در 4 فصل ارائه شود که حال فصل اول آن تمام شده است و بنابر گفته برخی سایت‌ها احتمال ساخت فصل‌های ادامه آن کم است.

پرسش اینجاست که چرا سریال صفر بیست و یک موفق نشد؟ جواب بسیار ساده است به دلیل اینکه همه چیز آن تکراری بود، هر بخشی که قرار بود به عنوان جذابیت این سریال باشد وام گرفته از سریال، فیلمی یا حتی طنزهای دنیای مجازی بود.

در کنار هم قرار دادن شخصیت‌های جذاب یا ترکیب‌های بازیگری موفق در سریال‌های دیگر و یا موقعیت‌های نمایشی موفق در فیلم‌های دیگران نتیجه‌اش نمی‌تواند در یک سریال مانند صفر بیست و یک هم موفق باشد.

صفر بیست و یک

اصل داستان بر محور ماجراهای دو باجناق مازیار راسخ (سیامک انصاری) و جلال سیف (جواد رضویان) پیش می‌رود. چالش‌های این دو که از قدیم با یکدیگر دوست بوده‌اند و حالا در شهرداری همکار هستند با کشمکش‌های میان خودشان، همسران و فرزندانشان قصه‌های سریال را می‌سازند.

از پدر پولداری که صاحب یک تالار است تا دخترها، باجناق‌ها و کاراکترهای دیگری که مستقیم یا غیرمستقیم با این خانواده در ارتباط هستند و داستان از محدوده این خانواده فراتر نرفته است.

مشکل اصلی سریال فیلمنامه آن است، فیلمنامه‌ای که فاقد جذابیت‌های داستانی است. مثلا اگر چنین موقعیت‌های را یک نفر برای ما تعریف کند و بگوید که سیامک انصلری و جواد رضویان قرار است این صحنه را بازی کنند شاید به نظر جذاب بیاید ولی وقتی این صحنه بر روی کاغذ نوشته شده و جلوی دوربین اجرا شود می‌بینیم که آن جذابیت اولیه شنیداری در زمان مواجهه با تصویر آن وجود ندارد.

جبار آذین منتقد سینما در همان زمان پخش سریال نوشت: «سریال «صفر بیست و یک» از نظر مضمون و داستان، نخ نما است و موضوع چالش میان برخی اعضای یک خانواده با پدرخانواده برای حیف و میل ثروت و اموال او، تاکنون در صدها فیلم و سریال جدی و طنز به تصویر در آمده است [...] رضویان و انصاری که طنازی و طنزسازی را از مهران مدیری و کارهای طنز او آموخته‌اند، در سریال متوسط «صفر بیست و یک» آنچه را از بازی و همکاری در کارهای طنز مدیری فراگرفته اند، همراه استعدادها و توانایی ها خود و تجاربی که از بازی در آثار سینمایی و تلویزیونی کسب کرده اند، نه به اندازه قوت ها و جذابیت‌های نسبی کارهای مدیری که در حد متوسط و سلیقه سطحی مدیران تلویزیون، در خدمت حیات بخشی تصویری و نمایشی به فیلمنامه‌ای متوسط با داستانکی سطحی قرارداده‌اند، تاسریالی متمایل به طنز و شوخی روانه آنتن کنند.»

«صفر بیست و یک» سعی دارد به شوخی با عادات ایرانی‌ها و خانواده‌ها بپردازد ولی حتی در محتوای داستانی، وارد مرحله «نقد» این عادات و رفتارها هم نمی‌شود.

صفر بیست و یک

شوخی با نوستالژی‌ها هم بخش دیگری از فهرست ایده‌های محوری «صفر بیست و یک» برای جذب مخاطب را به خود اختصاص داده است؛ ایده‌ای که در سال‌های اخیر، در فیلم‌های پرفروشی چون «نهنگ عنبر» و «هزارپا» حسابی در گیشه سینماها جواب داده و احیاناً از همین منظر طراحان داستان این سریال را نیز برای بهره‌گیری از آن وسوسه کرده است. به همین دلیل هم در هر قسمت از این سریال، باربط و بی‌ربط به داستان، گریزی هم به گذشته و سال‌های دهه ۶۰ می‌زند تا با نوع ظاهر، پوشش و روابط اجتماعی آن زمان شوخی کرده و خنده بگیرد. تلاشی که البته در مواردی با توفیق هم همراه بوده است.

نکته قابل تامل دیگر کارگردانی بازیگرانی چون رضوی و انصاری است، واقعا چرا بازیگرانی در این سطح شناخته شده و معروف چنین ولع کارگردانی داشته باشند؟! شاید تجربه موفق نون خ سعید آقاخانی باعث شده تا مهدی فرجی (تهیه کننده) درصدد تکرار آن با بازیگران جدید و سریالی جدید باشد که متاسفانه جواب نداده است. آن موفقیت نون خ به شناخت دقیق آقاخانی از روحیات مردم کردستان ارتباط دارد (خود آقاخانی کُرد است) و البته سالها تجربه نویسندگی و کارگردانی و بازیگری او.

دیگر ایده «صفر بیست و یک» برای جذابیت مضاعف هم وام‌گرفته از سریال‌های مهران مدیری است؛ اینکه در پایان هر قسمت ویدئوهایی از پشت صحنه‌های سریال نمایش داده می‌شود که معمولاً برای مخاطب جذابیتی مضاعف از اصل سریال هم می‌تواند داشته باشد. (این هم تکراری است!)

بخش عمده تلاش تیم تولید، برای خنده گرفتن از مخاطب هم معطوف به جنس بازی بازیگران است؛ مثل غلیظ شدن لهجه جواد رضویان یا عصبانی شدن‌های کاراکترهای زن یا لحن و گفتار غیرمعمول ارسلان با بازی افشین آقایی که نقش پسر سیامک انصاری را بازی می‌کند.

سریال «صفر بیست و یک» از قصه‌های منسجم و محکم برخوردار نیست و صرفاً بر پایه چند «موقعیت» که قرار بوده طنازانه هم باشد، روایتش پیش می‌رود. برای همین بیشتر روی کشمکش‌ها، تضادها، لحن، عصبانیت‌ها و… متمرکز شده است که در این راه هم نوآوری دیده نمی‌شود.

صفر بیست و یک

سیاوش طهمورث، رویا میرعلمی و نگار عابدی، آزیتا ترکاشوند، علیرضا استادی، امیرحسین رستمی، افشین آقایی و سروش جمشیدی و ... بازیگرانی هستند که در کنار جواد رضویان و سیامک انصاری ظاهر شده‌اند.

سروش صحت پیش از این در «شمعدونی» و سه گانه «لیسانسه‌ها» از رویا میرعلمی و نگار عابدی بهره گرفته بود. "امیرحسین رستمی" و "سروش جمشیدی" هم که در این سریال دیدیم آورده جدیدی برای این مجموعه نداشتند، تکراری از نقش‌های قبلی خودشان بودند.

بازی خود جواد رضویان و سیامک انصاری نیز مزیتی برای سریال محسوب نمی‌شود و می‌توان آن‌ها را با نقش‌های مشابه این بازیگران در فیلم و سریال‌های دیگر مقایسه کرد.

بسیار بیشتر از این می‌توان درباره ضعف‌های سریال صفر بیست و یک نوشت ولی در همین چند خط بر اصل دلایل ضعف سریال اشاره شد تا اگر قرار است ادامه یابد بیشتر دقت شود، اشاره به خواننده تیتراژ و بحث‌های پیرامون آن، خواست سازندگان برای سوق دادن مسیر ساخت این مجموعه به سمت معاونت بازرگانی صداوسیما و ... دیگر خارج از بحث نقد سریال است.

بهر روی چنین سریال‌هایی با پول بیت المال ساخته می‌شود و انتظار این است حداقل لحظات خوشی برای مالیات دهندگان فراهم سازد.

نظر شما