شناسهٔ خبر: 44243018 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: میزان | لینک خبر

«مسافران جاده‌های سرد» روایتی از کردستان در دوران دفاع مقدس

کتاب «مسافران جاده‌های سرد» که به قلم مجید محبوبی روایتی از درگیری های کردستان در روزهای ابتدایی انقلاب که در انتشارات کتابستان معرفت نوشته شده است. جرم کیف قاپی از جرایمی است که شاکیان بسیاری دارد. در این بخش کارشناسان وکیل‌آنلاین نحوه نوشتن شکواییه کیف قاپی را توضیح داده‌اند.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری میزان – کتاب «مسافران جاده‌های سرد» رمانی  نوشته مجید محبوبی ۱۳۵۲ است. این کتاب روایتی است از زندگی پسربچه‌ای که در روزهای ابتدایی انقلاب اسلامی و درگیری‌های کردستان و آذربایجان غربی با خروج مادر و خواهرش از منزل، روبرو می‌شود.

آنها به دلیل اختلاف نظر با پدرش از خانه رفته‌اند. به دنبال این اتفاق پدر و پسربچه به دنبال یافتن رد و نشانی از مادر به راه می‌افتند و در مسیر جستجو هر دو به دست اشرار ضد انقلاب دستگیر می‌شوند اما در نهایت پدر آزاد و پسر گروگان باقی می‌ماند.

این داستان بلند سعی کرده‌است در کنار نمایش اختلاف نظرهای موجود به نوعی در راه رفع سوء تفاهم‌ها نیز گام بردارد.

  • بیشتر بخوانید:
  • برای مطالعه معرفى آخرین كتب منتشر شده اینجا کلیک کنید

بخشی از کتاب:

برف همچنان می‌بارید و من داشتم در میان دریایی از غم و غصه غرق می‌شدم. معلق مانده بودم بین زمین و آسمان. دلتنگ بودم، دلتنگ‌تر از همیشه. حتی دلتنگ‌تر از وقتی که اول صبح از خواب بلند شدم و دیدم مادر و سلما مرا تنها گذاشته‌اند و رفته‌اند. دلتنگ‌تر از همیشه. دلتنگ‌تر از همیشه. بغض سنگینی راه گلویم را بسته بود. دلم می‌خواست بلند گریه کنم. دلم می‌خواست گریه کنم و صدای گریه‌ام در آن شب تاریک و پر از سکوت کوهستان‌هایی که شبحی از آنها از حیاط دیده می‌شد، بپیچد و به گوش مادر و سلما برسد. دلم می‌خواست پدرم را بگیرم زیر مشت و لگد و دق دلم را سر او خالی کنم که دیگر هیچ‌وقت کاری به کار مادرم نداشته باشد. هیچ‌وقت با مادرم دعوا نکند. هیچ‌وقت سر او داد نزند. هیچ‌وقت او را زیر مشت و لگد نگیرد. دلم می‌خواست خودم را بزنم. مثل مادر که هر وقت عصبانی می‌شد، هر وقت با پدر دعوا می‌کرد، توی سر خودش می‌زد.

انتهای پیام/

نظر شما