سرویس بین الملل جوان آنلاین: از هنگامی که اولین خاندان سعودی اعلام موجودیت کرد و اقتصاد نفتی در این کشور رونق یافت، سعی بر آن داشتهاند سیطره و قدرت خود را بر منطقه خاورمیانه گسترش داده و تثبیت کنند. این مهم از فردای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران که معادلات منطقهای دگرگون شد و شاهد قدرتیابی و نقشیابی جمهوری اسلامی ایران به دلایل متعدد از جمله نقش ژئوپلی استراتژیکی ایران در خلیج فارس و خاورمیانه، حمله امریکا به افغانستان و عراق، جنگ ۳۳ روزه و تأثیرات آن بر اسرائیل، دستیابی به دانش صلحآمیز هستهای و گسترش حوزه نفوذ ایران در سوریه، عراق، یمن و لبنان، بودهایم؛ باعث واکنشهایی از سوی عربستان سعودی در جهت افزایش و احیای قدرت خود در منطقه شده است. هرچند شاهد همکاریهایی در برخی بخشها میان دو کشور بودهایم، اما دولت سعودی از حمایت «صدام» در جنگ علیه ایران گرفته تا ایجاد طالبان، القاعده، داعش، اقدامات گاه و بیگاه تروریستی و حمله به حوزههای نفوذ ایران در خاورمیانه، عقد تفاهمنامههای دو و چندجانبه با قدرتهای مداخلهگر، دوستی و اتحاد با رژیم صهیونیستی و تحریک اقوام مختلف، همه و همه سعی در تضعیف و منزوی ساختن ایران داشته است.
به این ترتیب میتوان دید که عربستان سعودی همواره سعی در موازنهسازی، کنترل قدرت جمهوری اسلامی و هماوردی با آن به ویژه در حوزه نفوذ منطقهای خلیج فارس و خاورمیانه داشته است. این مهم تا زمان دستیابی کشورمان به دانش صلحآمیز هستهای کم و بیش ادامه داشت، اما از آن پس بر شدت آن افزوده شد و در سالهای اخیر نیز با تغییر حاکمان سعودی دوچندان شده است. به این ترتیب، سعودیها که توانایی مقابله و ایجاد تعادل در برابر ایران را در خود نمیبینند، دست به دامان قدرتهای خارجی بردهاند و توافقنامههای مختلف دو و چندجانبهای را با سایر دولتهای مداخلهگر از جمله امریکا و اسرائیل بستهاند. البته، پیروزی «بایدن» در انتخابات ایالات متحده، ظاهراً سبب نگرانی سعودیها شده است، زیرا رئیسجمهور جدید امریکا در کارزار تبلیغاتی خود بارها از بازگشت به برجام سخن گفته است! با وجود آنکه خط مشی کلان سیاست خارجی امریکا همواره در حمایت از سعودیها بوده، اما «ترامپ» بیش از سایر رؤسای جمهور، همپای عربستان علیه ایران قدم برداشته است. به نظر میرسد دولت سعودی تبلیغات آقای بایدن برای بازگشت به برجام را باعث افزایش قدرت منطقهای ایران محاسبه کند و نگران آن باشد. با در نظرداشت مطالب فوق، به نظر میرسد دولت سعودی در آینده نزدیک، اقدامات گوناگونی برای موازنهسازی علیه ایران انجام دهد که مهمترین آنها عبارتند از:
۱- عادیسازی علنی روابط با اسرائیل جهت کنترل قدرت و نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران: ایجاد روابط دوستانه آشکار میان اعراب و به ویژه سعودیها با اسرائیل از جمله سیاستهای ترامپ بوده است. در قدم اول حدود دو ماه قبل، امارات متحده و بحرین بیانیه مشترکی برای صلح و عادیسازی روابط، با عنوان «توافق ابراهیم» با اسرائیل امضا کردند؛ اکنون نیز خبر آمده که «نتانیاهو» روز یکشنبه ۲۲ نوامبر طی سفری که حتی «بنیگانتز»، وزیر دفاع و «گابی اشکنازی»، وزیر خارجه اسرائیل از آن بیخبر بودهاند، همراه با «یوسی کوهن»، رئیس موساد، به شهر «نئوم» عربستان، با محمد بن سلمان و پمپئو دیدار و جهت عادیسازی روابط مذاکره کرده است. همچنین «بنفرحان» وزیر امور خارجه دولت سعودی، در مصاحبهای که در حاشیه برگزاری نشست کشورهای عضو گروه ۲۰ با خبرگزاری رویترز انجام داد، تأکید کرد کشورش مدت زمان زیادی است که از عادیسازی روابط با اسرائیل حمایت میکند و این مسئله را قبلتر، طی ابتکار صلح عربی، با عنوان عادیسازی کامل روابط با اسرائیل، به سال ۲۰۰۲ اعلام کرده بود. به این ترتیب و به احتمال بسیار، تا پیش از پایان ریاست جمهوری ترامپ خبر امضای تفاهمنامه میان دولت سعودی و اسرائیل را شاهد خواهیم بود.
۲- استفاده از نهادها و سازمانهای جهانی و منطقهای برای اجماعسازی و منزویسازی ایران: اجماعسازی جهانی و منطقهای علیه ایران از جمله اقدامات عربستان از گذشته تاکنون بوده است. استفاده از ظرفیتهای سازمان کنفرانس اسلامی، اتحادیه عرب، شورای همکاری خلیج فارس و ملل متحد در این راستا هدفگذاری شده است. صحبتهای اخیر ملک سلمان پادشاه سعودی در مراسم آغاز به کار هشتمین دور از مجلس شورای این کشور که از جامعه جهانی خواست تا «موضع قاطعی» در برابر برنامه صلحآمیز هستهای و سیاست منطقهای جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کنند، از این دسته است.
۳- ایجاد، فعال کردن و حمایت از گروهای تکفیری- تروریستی علیه مواضع ایران: این خط مشی در دو سطح منطقهای و داخلی در جریان بوده است و به زودی بر شدت آن افزوده خواهد شد. تفرقهافکنی میان حکومت مرکزی و اقوام مرزی، سوءاستفاده و دوگانهانگاری تشیع- تسنن به عنوان دو جریان رقیب و اقدامات تروریستی درون مرزهای جمهوری اسلامی ایران که نمونه آن را در حمله تروریستی ۳۱ شهریور ۹۷ اهواز، توسط «گروه تکفیری- تروریستی الاحوازیه» شاهد بودیم، در بعد داخلی؛ و تقویت جریانهای تکفیری- تروریستی به موازات حمله به حوزههای نفوذ کشورمان در منطقه خاورمیانه از جمله یمن، عراق و سوریه در بعد خارجی، از جمله این اقدامات خواهد بود.
۴- محق دانستن خود به عنوان یکی از اعضای جدید در برجام: با وجود آنکه بارها از سوی ایران اعلام شده برجام قابل مذاکره و تغییر نخواهد بود، اما عربستان تلاش دارد خود را به عنوان یک ذینفع و عضو جدید در قالب برجام جای دهد. چندی پیش، «فیصل بن فرحان»، وزیر امور خارجه عربستان طی مصاحبهای با شبکه CNBC گفت کشورش باید بخشی از مذاکرات میان ایران و امریکا در خصوص توافق هستهای جدید باشد. او که از فشار حداکثری ترامپ علیه ایران ستایش میکرد، از شروط عربستان در برجام شامل برچیده شدن فعالیتهای صلحآمیز هستهای، عدم روابط با متحدان منطقهای و برچیدن توان موشکی- دفاعی ایران، سخن گفت!
۵- خرید گسترده تسلیحات جدید و تلاش جهت دستیابی به سلاحهای نامتعارف و هستهای: صرف هزینههای گزاف خرید تسلیحات متعارف و نامتعارف توسط عربستان که بسیاری از آنها را بر سر مردم بیدفاع یمن شلیک میکند، و صحبتهای بنسلمان به سال ۲۰۱۸ مبنی بر اینکه ریاض، در صورت ادامه شرایط فعلی، «بدون اتلاف وقت» تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی را آغاز خواهد کرد، در این راستا صورت گرفته است. همچنین دولت سعوی اعلام کرده قصد دارد طی دو دهه آینده بیش از ۱۶ رآکتور هستهای بسازد. البته مدتهاست این نگرانی وجود دارد که ریاض گزینه تولید سلاح اتمی را در پیش گرفته باشد.
به این ترتیب، «رفتار انطباقی» عربستان سعودی در راستای سیاستهای ایالات متحده امریکا و رژیم صهیونیستی، به دلیل هراس از قدرتیابی و نقشیابی ژئوپلی استراتژیکی جمهوری اسلامی ایران حول موارد فوقالذکر، بیش از پیش ادامه خواهد یافت.
نظر شما