مجتبی کولانی*
همه ما میدانیم و معترفیم که آموزش و پرورش، مهمترین رکن در تغییر و ارتقاء فرهنگ عمومی یک جامعه است. این موضوع به قدری مهم است که اکثر کشورهای پیشرفته دنیا، آنرا مانند دین رسمی خود قبول دارند و معلمان را پیامبران زمان خود میدانند.متاسفانه آموزش و پرورش در ایران به دلیل شرایط و تحولات سیاسی سالهای گذشته دارای نقاط ضعف بسیاری است. کسانی که این موضوع را قبول ندارند با یک نگاه ساده به دانش آموزان اطراف خود و بررسی روحیه تحصیل آنها در مدارس و نظر به سطح علاقه مندی آنها به دروس، مدارس و معلمان، میتوانند به صورت بسیار محسوسی این ضعفها را درک کنند.
حال سوال اینجاست که چرا با وجود اهمیت بالای آموزش و پرورش و تاکیدات مستمر مقام رهبری بر بالا بردن سطح آن، هر سال ضعف بیشتری در این مورد حساس دیده میشود؟
برای پاسخ به این موضوع به دین بازمیگردیم: دین دارای اصول و فروعی است.اصول دین مانند توحید، معاد و ...فروع مانند نما، زکات و...
حالا به نظرتان کسی که در اصول دارای مشکل است و مثلا خدا را باور ندارد، آیا فرقی دارد که نماز چهار رکعتی را دو رکعت بخواند یا تلفظ کلماتش غلط باشد و ...؟
آموزش و پرورش هم دارای اصول و فروعی است و بالطبع مشکلات آن هم وابسته به همین اصول و فروع میباشد.از اصول اولیه آموزش میتوان به داشتن علاقه و عشق به تحصیل، اعتماد یادگیرندهها به معلمان و مربیان اشاره کرد. انگیزه بالا برای تحصیل از اصول آموزش است.دانش آموزی که علاقه مند به تحصیل است و عشق به یادگیری دارد، دانش را از زیر سنگ و از دورترین نقاط و سخت ترین شرایط دریافت میکند. محصلی که به مربی خود اعتماد دارد، به تدریس و دستورات او عمل کرده و با علاقه به حرف او گوش میدهد. معلمی که عاشق علم و دانش آموزان است به راحتی با محصلان رابطه برقرار کرده و حس اعتماد را در آنها ایجاد میکند.برای دانش آموز بی انگیزه و خسته، آموزش به صورت حضوری یا مجازی تفاوتی ندارد. برای سیستم آموزشی افسرده، تعطیلات چندروزه ناشی از بدی آب و هوا با تعطیلات یکساله بیماری کرونا فرقی ندارد.
پس مدیریت جامعه، اگر خواهان واقعی ارتقای سطح دانش و فرهنگ جامعه است، باید با ترفندهای مختلف و برنامه ریزیهای کلان و با استفاده از رسانهها و ... اول به اصول آموزش توجه کرده و بعد به فروعات آن بپردازد. اول سطح رفاه معلمان را در جامعه مانند قضات و روسای ادارات بالا برده، دغدغههای اولیه آنها را رفع کرده، دیدگاه جامعه را به آنها ارتقا داده و اعتماد عمومی را به این موضوع افزایش دهد. به علم و دانش و جایگاه دانشمندان و نخبهها توجه ویژه کند تا کودکان عزیزمان خود را نهایتا در آن جایگاه ببینند و برای رسیدن به آن جایگاه با سخت کوشی تلاش کنند.
باید کودکانمان بدانند که علم بهتر از ثروت است. درد بزرگ جامعه ما ساعت تدریس یا تعداد دانش آموزان یک کلاس نیست. درد آموزش ما مدرک تحصیلی دبیران و آموزگاران نیست. درد آنجایی است که آرزوی اکثریت دانش آموزان میهن عزیزمان پولدار شدن و ثروت است و دغدغه اصلی معلمان، تامین مایحتاج زندگی و سرپناه خانواده است.درد، توان مالی آموزگاران و نداشتن قدرت خرید کتاب و نبود اوقات فراغت برای مطالعه است. درد، دیدن سر به پایین افتاده معلم در بنگاه معاملات ملکی پدرش توسط دانش آموز است. خلاصه کلام اینکه مشکل آموزش و پرورش نبود خواست و اراده جدی برای ارتقا و افزایش بهره وری آن است. مشکل در اصول است. پس باید به اصول آموزش بیشتر توجه کنیم. فروعات خود بخود حل خواهند شد.
*دبیر آموزش و پرورش شهر قدس
نظر شما