به گزارش دیده بان ایران؛ مجید تفرشی، تاریخنگار، سندپژوه و تحلیلگر امور فرهنگی و بینالمللی، در مورد نقش بیبیسی در کودتای ۲۸ مرداد گفت: به طور کلی بعد از بازگشت مصدق به قدرت بعد از سی تیر تا نهم اسفند ۳۱ و حتی از نهم اسفند سال ۳۱ تا ۲۸ مرداد ۳۲ چند اتفاق میافتد که بیبیسی در آن نقش مهم دارد. به گفته او برای اولینبار سرمایهگذاری بر اتفاقات داخلی خیلی شدت میگیرد. به این صورت که با این برنامه بازی میشود که دولت مصدق به سمت چپها و حزب توده گرایش پیدا میکند که البته نشانههایی هم برای آن وجود داشت و صد درصد پرتوپلا نبود، ولی در آن اغراق میشد.
بخشهایی از این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
*بعد از تلاشهایی که از نهم اسفند ۱۳۳۱ علیه دکتر مصدق در جریان بود و در داخل حامیانی هم داشت شاه میترسید قبول کند این وعدهها چقدر جدی است. وزارت خارجه بریتانیا به شاه میگوید ما کدی به شما میدهیم که مطمئن شوید ما پشت جریان این کودتا هستیم و آن کد این بوده که به جای اینکه بگویند الان ساعت دوازده است، میگویند الان دقیقاً ساعت دوازده است. این اعلام میشود و شاه میپذیرد.
*آنقدر گزارشها و فعالیتهای نادرست بیبیسی به عنوان بازوی تبلیغاتی دولت بریتانیا علیه ملی شدن صنعت نفت و به نفع سقوط مصدق وجود دارد که میتوان دهها مورد در اثبات این همکاری ذکر کرد.
*به طور کلی بعد از بازگشت مصدق به قدرت بعد از سی تیر تا نهم اسفند ۳۱ و حتی از نهم اسفند سال ۳۱ تا ۲۸ مرداد ۳۲ چند اتفاق میافتد که بیبیسی در آن نقش مهم دارد. برای اولینبار سرمایهگذاری بر اتفاقات داخلی خیلی شدت میگیرد. به این صورت که با این برنامه که دولت مصدق کمکم دارد به سمت چپها و حزب توده گرایش پیدا میکند بازی میشود که البته نشانههایی هم برای آن وجود داشت و صد درصد پرتوپلا نبود، ولی در آن اغراق میشد.
*میخواستند علما را بترسانند که مصدق دارد به سمت یک دولت بیثبات و بیاراده پیش میرود، و در واقع انتخاب آینده بین شاه و کمونیسم و یا شاه و حزب توده است.
*هر عالم نگرانی به آینده این مملکت و نگران آینده پایتخت شیعه در جهان معلوم بود وقتی این دو انتخاب را جلوی او میگذاشتند کدام را انتخاب میکند.
*شما ممکن است الان حیرت کنید از تصمیمات مرحوم آیتالله بروجردی و آیتالله کاشانی و یا دیگران، ولی وقتی شرایط آن موقع را در نظر میگیرید این جناحبندیها منطقی به نظر میآید.
*نقش بیبیسی در سیاهنمایی و ایجاد هراس از نفوذ گسترده کمونیسم در همین زمان خیلی بیشتر میشود.
*در فاصله بین نهم اسفند ۳۱ تا ۲۸ مرداد ۳۲ اتفاقات مهمی در عرصه بینالمللی میافتد و آن اینکه سه رهبر بزرگ جهانی عوض میشوند؛ یعنی استالین میمیرد و جنگ قدرت در شوروی در میگیرد و حزب توده عملاً بیپدر میشود و دچار تشتت میشود. در آمریکا جمهوریخواهان سر کار میآیند و آیزنهاور جای ترومن را میگیرد که نسبتاً قصد مماشات با مصدق را داشت، و آنچه مهمتر از همه است در مورد بیبیسی در بریتانیا بود که حزب محافظهکار مجدداً بر سر قدرت میآید و چرچیلی که بسیار پیر و فرتوت بوده و اطرافیان تندروتر او ادارهاش میکردند سر کار میآید. این سه تغییر قدرت را دکتر مصدق به خوبی درک نکرد؛ اینکه آرایش جهانی دارد تغییر میکند و در بریتانیا در واقع در آن ۹ ماه آخر بیبیسی- تحت حمایت و فشار دولت محافظهکار چرچیل که البته خودش خیلی کارهای نبود و تندروهای دیگری اداره میکردند- فشار بر ایران را بیشتر میکند.
*ادبیات چند ماه آخر بیبیسی علیه مصدق برای رساندن به این بود که مصدق قابل مذاکره نیست، مصدق به سمت کمونیسم و شوروی میرود و مصدق حاضر نیست حقوق ملت بریتانیا در مساله نفت را ایفا کند و به یک مصالحه دست پیدا کند و به هیچ وقت حاضر به مذاکره نیست. در واقع این را به جهانیان و به بریتانیا، و افکار عمومی بریتانیا و به ایرانیها القا میکند. در واقع بیبیسی در چهار لایه سیاستمداران، نخبگان، رسانهها و افکار عمومی دست به تخریب دولت برای آمادهسازی برای عملیات براندازی میزند.
منبع: اعتمادآنلاین
کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام ∎
نظر شما