خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.
سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر میشود) در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
[آقاي شمشاد احمدخان]، سفير پاكستان براى خداحافظى و معرفى اعضاى دبيرخانه [سازمان منطقهاي اقتصادي] اكو آمد؛ اخيراً دبيركل آن شده است. آقاى مسيح مهاجرى، [سردبير روزنامه جمهوري اسلامي]آمد و براى چاپخانه روزنامه كمك خواست. به او تذكر دادم كه به روزنامهها تذكر دهد، مواظب باشند اركان نظام با انتقادات حساب نشده زير سئوال نرود و اعتماد مردم سلب نشود.
آقاى [حميد] ميرزاده آمد. اطلاع داد كه متخصصين مىگويند اروندرود، بدون لايروبى مىتواند كشتىها را بپذيرد. خواست كه به دستگاهها بگويم كاركنان مازاد بنياد امور مهاجران جنگ و بازسازى مناطق جنگي را بپذيرند؛ با مراجعت آوارگان، نياز به كاركنان كم شده است.
آقاى [حسين] نصيرى، رييس سازمان خبرگزارى[ جمهوري اسلامي- ايرنا-] آمد. گزارش كنگره خبرگزارىهاى غيرمتعهد در تهران را داد و خواست كه به خبرگزارىهاى سودان و افغانستان كمك كنيم. مشاوران دبيرخانه شوراى عالى انقلاب فرهنگى آمدند و براى ادامه كار نظر خواهى كردند. ناهار هم ماندند.
عصر خانم بوستان از سيد حميد روحانى، [رييس مركز اسناد انقلاب اسلامي]، به خاطر هتاكي و نوشتن مطالب بدى عليه او در مجله پانزده خرداد شكايت كرد. در جلسه هيأت دولت شركت كردم. لايحه ماليات و عوارض خودروهاى داخلى و خارجى تصويب شد.
تا مغرب كارها را انجام دادم و براى مسافرت مهيا شدم. سرشب به خانه آمدم. عفت و فاطى به مشهد رفتند. از غروب تا اين ساعت - ده و نيم شب - باران بسيار شديدى با رعد و برق در شميرانات مىبارد. نگران سيل هستيم. از شهردارى سئوال شد، گفتند تاكنون سيل راه نيافتاده است. اين همه باران در اين فصل در تهران عجيب است.
سال ۱۳۷۲
گروهى از پزشكان پيوند قلب به يك كودك آمدند. دكتر [حسن] عارفى گزارش داد و من تشويقشان كردم. از خانمى كه قلب همسرش را كه در تصادف مرگ مغزي شده، اهدا كرده بود، تشكر كردم. اين خانم، خواهر تيمسار شهيد [ابوالحسن] خرمرودى است؛ با آنها عكس برداشتيم.
آقاى سيد حسن نصرالله، رهبر حزبالله لبنان و همراهان آمدند. گزارش درگيرىهاى اخير لبنان و مقدار خرابىها و تلفات را داد و تحليلى از اسراييل ارايه کرد؛ اين حمله را ناكام مىدانند و نگران درگيرى با ارتش لبنان و ضديت امل و شخص نبيهبرى هستند و اميدشان به سوريه است. خواستند با سوريه، روابط گرم بماند. نياز به پول و سلاح دارند. گفتم مواظب باشند كه مقروض نشوند و كارى بيش از حد قدرتشان شروع نكنند و مواظب باشند با امل درگير نشوند.
آقاى [عطاالله] مهاجرانى، [معاون پارلماني و حقوقي رييسجمهور]، براى مذاكره جهت نحوه مذاكرات و ساختار مجلس در مورد كابينه آمد.گروهى از محققان مؤسسه تحقيقات جهاد نور آمدند، ادعاهاى زيادى دارند كه به نظرم امكان آن را ندارند؛ تشويقشان كردم.
ظهر به سد لتيان رفتيم. بچهها هم آمده بودند. وقت به استراحت و مطالعه و شنا و پياده روى گذشت.
سال ۱۳۷۳
در خانه بودم. به اندازه كافى كار از بولتنها و گزارشها، براى انجام آورده بودم. مقدارى وقت هم صرف مطالعه اوضاع استان كرمانشاه شد. ظهر مهدى، فرشته، سعيد و بچهها هم بودند. پيش از ظهر خواهر مرحوم [شهابالدین] اشراقى آمد.
وزارت امور خارجه، متن جواب نامه به وزير امورخارجه آرژانتين را براى اظهار نظر فرستاد؛ اصلاحاتى انجام دادم. عصر آقاى [عبدالمجید] معاديخواه براى امور بنياد تاريخ [انقلاب اسلامی] آمد؛ حرف مهمى نداشت. از استخر خانه استفاده كردم. آقاى [محمد] امامى كاشانى، مطابق معمول، براى مطالب خطبههاى نمازجمعه، تلفنى مشورت كرد.
سال ۱۳۷۴
جمعي از پزشكان آمدند. شوراي پزشكي داشتند. با بررسي آزمايشها در مورد معده، لوزتين، چربي، قندخون و كليه و حنجره و درد زانو و مفاصل مذاكره شد. توصيههايي نمودند. [آقای هورست بشمان]، سفير جديد آلمان براي تقديم استوارنامه آمد. در نطق، بيش از مسایل تشريفاتي مطلب داشت و اشاراتي به اختلاف نظرها هم بود؛ من هم چنين كردم.
آقاي [علیرضا] بيگدلي، سفير جديدمان در جمهوری آذربايجان آمد. ضمن ارایه نظراتي دربارة آذربايجان، نظرم را در مورد سطح همكاري و اهداف ما در آنجا پرسيد. گفتم بايد روابط حسنه باشد و اعتماد برقرار شود. به خاطر شيعه بودن اكثريت مردم آذربايجان، نهايتاً دوست خوب ما خواهند بود؛ گرچه برخی معتقدند حق ايران است كه بالاخره شهرهاي از دسترفته خود را برگرداند، ولي در شرايط فعلي به صورت رسمي مطرح نمیكنند.
آقايان [حسن] غفوريفرد و عباسپور آمدند. شكايت داشتند از اقدام ستاد كل در خصوص گرفتن اختيارات شوراي تحقيقات صنايع دفاع از رهبري و تقاضاي كمك داشتند.آقاي [مصطفی] ميرسليم، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی] آمد. گزارش سفر مصر را داد و دستور شوراي عالي انقلاب فرهنگي مشخص شد. عصر [آقای عباس آخوندی]، وزير مسكن و شهرسازی آمد. برنامه جديد ساخت مسكن را توضيح داد؛ براساس امتياز به اندوختههاي مردم و انتشار اوراق مشاركت. آقاي ميرسليم و معاونان آمدند. در مورد كاغذ و تيراژ روزنامه ايران و كاغذ مطبوعات تصميمگيري شد.
سال ۱۳۷۵
دكتر [حسن] حبيبى آمد و گزارش مذاكرات با نخست وزير تركيه را داد. ساعت نُه صبح، آقاى [نجمالدین] اربكان و جمعى از همراهان براى ملاقات آمدند. با ايشان گرم گرفتم. مطالب خوبى مطرح كرد، از قبيل تصميم به همكارى مؤثر با ايران علىرغم مخالفت آمريكا و كارشكنى بعضى از عوامل آمريكا در تركيه و تأكيد بر محورهاى امنيت و فرهنگ و تجارت و تكنولوژى و سياسى كشور. من هم در همين زمينهها تأكيد كردم و تذكر دادم كه عوامل اطلاعاتى و نظامى و تبليغاتى در تركيه كارشكنى مىكنند؛ بايد هوشيار باشيم.
جلسه ستاد [پشتیبانی از برنامه] تنظيم بازار داشتيم، بدون مصوبهاى. براى ملاقات خصوصى با نخستوزير تركيه كه آنها تقاضا كرده بودند، به سعدآباد رفتم. خودش تنها بود، من و دكتر حبيبى. پيشنهاد كرد كه هفت كشور بزرگ اسلامى، ايران و تركيه و پاكستان و اندونزى و مصر و نيجريه و مالزى، براى تشكيل سازمان ملل اسلامى پيشقدم شوند و I7 به جاى G7 و يونسكو و ناتوي اسلامى تشکیل شود. ضمن توافق با اصل فكر، دربارة مشكلات كار تذكراتى دادم. در مورد مقدار پايدارى دولت او سئوال كردم؛ با توجه به ائتلافى بودن دولتش و خطر جداشدن حزب خانم [تانسو] چيللر كه باعث انحلال دولتش مىشود و نيز مشكلاتى كه دو سال آينده، با جانشينشدن خانم چیللر و نيز خطر مخالفت ارتش تركيه پيش مىآيد. خوشبينانه، اين مسایل را بىخطر و خودش را پايدار مىداند.
در سر ميز ناهار صحبتهاى مفصلي داشتيم. به سئوالات زيادى پاسخ داد؛ بعضى جوابها دقيق و بعضى البته غيردقيق. در مورد بودجه و اضافه شدن 50 درصد حقوق كاركنان، خيلى خوشبينانه و غيركارشناسانه جواب مىداد. گفت 75 ميليارد دلار بدهى خارجى دارند و سالانه 12 ميليارد دلار هم اضافه مىشود.
عصر درجلسه هیأت دولت، چند مصوبه داشتم. شب آيتالله خامنهاى میهمانم بودند. از سفر آقای اربكان راضىاند و تأكيد بر جدىگرفتن همكارىها دارند. دربارة انتخابات و آمادگى براى مقابله با آمريكا مذاكره كرديم.
سال ۱۳۷۶
آقاى [سیدمحمد] خاتمى، [رییسجمهور]، اعضاى هیأت وزیـران خـود را بـه مجلـس داد. جناح راست، کابینه را چپ مى داند و احتمالاً مخالفتهای جدى پیش آید. در تاجیکستان
نزاع مسلحانه دیگرى روى داده که اگر ادامه یابد، صلح قبلى را بى اثر مىکند.
اعضاى فرهنگستان علوم پزشکى آمدند. دکتر [ایرج] فاضل صـحبت کـرد و از خـدمات من و سازندگى بىسابقه کشور تجلیل کرد و خواست به ارتقای وضع فرهنگى کمک کـنم و با دکتر ولایتى ، لوح سپاس را به خاطر اقدام من در تأسیس فرهنگـستان هـا، بـه مـن هدیـه کردند. من هم درباره پیشرفت هاى قابل توجه بخش پزشکى در تربیـت نیـرو و بهداشـت و دارو و بیمارستانها و بیمه و توسعه فضاهاى دانشگاهها و ساخت تجهیزات پزشکى و کنترل رشد جمعیت و جدى گرفتن داروهاى گیاهى و طب سنتى صـحبت کـردم و خواسـتم کـه فرهنگستان براى تعمیق این دستاوردها اقدام کند.
آقایان [حسین] محلوجى [سیدمهدی] یثربى [علی] شکرریز و [محمود] جمـالى آمدنـد. از خدمات ارزنده به کاشان و به خصوص اتوبان ها و شروع طرح انتقال آب از زایندهرود و احیاء میراث فرهنگى و ... قدردانى کردنـد و یـک قالیچـه نفـیس اهـدا نمودنـد کـه تـصویر تابلوي تاریخى ، ترکیب جمعیت ایران را بافته است. آقاى جمالى از مـشکل داشـتن جمعـى از وزراى پیشنهادى در مجلس گفت. فـائزه هـم آمـد و از مـشکل داشـتن دو سـه وزیـر در مجلس گفت.
بعد از ظهر براى استراحت به رامسر پرواز کردیم . جمعى از بستگان هم بودند. هوا گرم، ولى مطبوع است. از آب دریا استفاده کردم.
نظر شما