به گزارش ایسنا، روزنامه نگاران و خبرنگاران علمی، گروهی از اهالی رسانه هستند که قرار است ارتباط میان جامعه علمی و مردم را برقرار کنند و در این ارتباط، دادههای رویدادها و اتفاقات علمی را به مخاطب منتقل میکنند. در واقع روزنامهنگار و خبرنگاران علمی، علم را از بُرج عاج بیرون میآورد و به زندگی مردم پیوند میدهد. روزنامه نگار و خبرنگار علمی پیوسته در ارتباط با دانشمندانی است که بخش قابل توجهی از زندگی خود را در دانشگاهها مشغول آموزش و پژوهش بودهاند. زیستن در فضای دانشگاه و سالها عنوان دانشجو، پژوهشگر و استاد را یدک کشیدن برای اغلب ما که هنوز دانشگاه رفتن و دانشگاهی بودن در پسزمنیه ذهنمان ارزش تلقی میشود، توقعاتی را در ارتباطات ایجاد میکند. اما آنچه گاهی در عمل برای روزنامه نگاران و خبرنگاران علمی رخ میدهد با انتظارات متفاوت است.
تصور کنید یک خبرنگار علمی هستید، در همان ماههای ابتدایی فعالیت، یکی از اصلیترین چالشها ایجاد ارتباط با دانشمندان و پژوهشگران است. اغلب آنها ترجیح میدهند درباره طرحهایی که در دست دارند صحبتی نکنند و گروهی از این افراد اساساً نیازی به پیوند مباحث علمی به زندگی روزمره مردم حس نمی کنند! بنابراین کار روزنامهنگاران و خبرنگاران علمی را به رسمیت نمی شناسند چه برسد به این که دعوت به مصاحبه را بپذیرند!
اما اگر موفق شوید به عنوان یک خبرنگار علمی، یک پژوهشگر یا استاد دانشگاه را قانع کنید که چه لزومی به انجام مصاحبه وجود دارد، تعدادی از آنها، از شما میخواهند سوالات مصاحبه را برایشان بفرستید و تاکید میکنند فقط به همان سوالات پاسخ میدهند نه بیشتر و نه کمتر. حالا اگر بخت با شما یار باشد، بخش عمدهی سوالات به این بهانه که دادههای محرمانه طرحها لو نمیرود حذف نمیشود.
پس از پایان مصاحبه یکی از درخواستها این است که متن گفتوگو پیش از انتشار با آنها چک شود تا خود نیز آن را از لحاظ علمی ویراستاری کنند اما در ارسال مصاحبهها گاهی اتفاقات جالبی روی میدهد. یکی از مواردی که در ابتدای فعالیت، شگفتزدهتان میکند و بعدتر عادی میشود این است که وقتی مصاحبهای برای تایید کردن ارسال میشود مصاحبهشوندهی محترم قبل از نام خود در خبر عنوان «دکتر» یا «مهندس» را قرار میدهد یا افعال مفرد "گفت" و "افزود" را به "گفتند" و "افزودند" تبدیل میکند! همان افرادی که هنوز هم حاضر نیستند از بُرج عاج خود پایین بیایند و رد نگاه از بالا به پایین آنها در فعالیتی که در راستای عمومیسازی علم انجام میشود هم وجود دارد.
حالا نوبت به توضیح این نکته از طرف روزنامه نگار و خبرنگار علمی به مصاحبه شونده اندیشمند است؛ که ما در فرآیند تنظیم خبر، هر بار که نام مصاحبه شونده را میآوریم به پیشوند "دکتر" و "مهندس" نیازی نیست و مخاطب همان بار اول که این عبارات ذکر شود، میتواند به خاطر بسپارد سطح تحصیلات مصاحبه شونده چیست. با همهی اینها، بارها پیش آمده که مصاحبه شونده پس از ویرایش متن و اطمینان خاطر از این که تمام موارد اصلاحی رعایت میشود درخواست میکند نسخهی نهایی که قرار نیست دیگر در آن تغییری اعمال شود را هم مجدد برای او ارسال کنیم. خبرنگار به مثابه ربات!
سلسله مراتب بیان شده روند معمول خبرنگاری علمی نیست، به همین دلیل است که هر بار رخ میدهد ما را شگفتزده میکند، چرا که با انتظاراتی که از دانشگاهیان داریم جور در نمیآید.
تازه موارد بیان شده زمانی رخ میدهد که پژوهشگر یا فناور نیازی به رسانه برای ارائه گزارشی از عملکرد خود احساس میکند. در واقع فقط اگر نوبت به رونمایی از دستاوردها برسد اوضاع کمی فرق میکند! یکی از خبرنگاران علم و فناوری در همین رابطه میگوید: یکی از مشکلات انتشار خبر در حوزههای مرتبط با علم و فناوری بزرگ جلوه دادن پروژههای تحقیقاتی از سوی مجریان طرح و عدم اشراف خبرنگاران به جنبههای مختلف طرحهای تحقیقاتی ادعا شده است.
این بزرگ جلوه دادن اقدامات و دستاوردها در حوزه علمی گاه چنان رخ میدهد که به طور کلی خبرنگار را سردرگم میکند و نیاز است در زمان مناسب و باحوصله ادعاهای محققان بررسی شود. این هم در شرایطی ممکن میشود که نهاد حامی یا ارائه دهندهی آن فناوری به حدی قدرتمند نباشد که تحقیق و تفحص درباره اقداماتشان خط قرمز به شمار رود.
تمام این مصائب نیز در حالی است که وقتی خبرنگاران به روز ۱۷مراد ماه می رسند باید منتظر تبریک های ویژه! برخی از این اهالی علم! نیز باشند به طوری که در تصویر زیر نمونه ای از این تبریک متفاوت را مشاهده می کنید.
فعالیت خبری در عرصههای علمی صرفاً به مصاحبه با پژوهشگران و نشستهای خبری رونمایی از دستاوردها محدود نمیشود. روزنامه نگاران و خبرنگاران آموزش عالی نیز با تجربههایی کموبیش مشابه با دیگر همکاران خود در حوزه علمی روبهرو شدهاند.
یکی از خبرنگاران حوزه آموزش عالی درباره دشواریهای فعالیت در این عرصه میگوید: تقریباً تمامی مسئولان این حوزه، اعضای هیات علمی و اساتید و پژوهشگر هستند و کمتر پیش میآید که زمانی برای حضور در رسانهها و یا علنی کردن مسائل و مشکلات خودشان دارند. برخلاف مسئولان حوزه های دیگر سیاسی و اقتصادی و ... که گاهاً با رسانه ها به خاطر مطرح شدن در جامعه و ارتقا جایگاه خود استفاده میکنند اما برخی مسئولان آموزش عالی اغلب این دیدگاه را به رسانه و خبرنگار ندارند و به طور کلی، رسانه را ابزاری مزاحم و حاشیه ساز! میدانند به همین دلیل مشکلات و مسائل علمی و آموزشی اغلب پنهان و نادیده گرفته میشود.
وی ادامه میدهد: خبرنگاران آموزش عالی همیشه در همه مواقع با مسئولان روابط عمومی سازمان ها مشکلات و مسائل متعددی در زمینه خبر و نحوه تعامل ارتباط دارند اما من در هیچ دورهای ندیدم تعامل مناسبی از سوی بسیاری از این افراد با رسانهها وجود داشته باشند. در واقع، این افراد رسانه را بازوی تبلیغاتی خود میدانند و انتظار دارند ما در بیرون از سازمان و در رسانه خود، سخنگو و تریبون تبلیغاتی آنها باشیم به همین جهت در برابر کوچکترین خبرهای منفی شدیدترین واکنشها را نشان میدهند و حتی اگر خبری باب میلشان نباشد رسانه را تحریم میکنند!
در فروردین ماه سال ۱۳۹۱، یکی از روزنامهنگار علمی در بخشی از یادداشتی که برای روزنامه جامجم دربارهی جایگاه روزنامهنگاری علمی نوشته بود شرایطی را ترسیم میکند که بسیاری تقریباً همهی خبرنگاران علمی با آن هر روزه روبهرو میشوند.
در این یادداشت آمده است:
«شما در مقابل یک دانشمند محترم و جاافتاده و باسابقه قرار گرفتهاید و مشغول پرسش و پاسخ با او هستید. به سوالی میرسید و در جواب شما، آن فرد به جای آنکه پاسخ دقیقی بدهد، به شما میگوید « این سوال خیلی مرتبطی نیست! بهتر است از آن بگذرید.»
ـ در پایان یک گفتوگو و مصاحبه شخص مصاحبهکننده یا مسئول روابط عمومی آن دانشگاه و موسسه ضمن تشکر از شما، محترمانه یا نامحترمانه از شما درخواست میکند متن نهایی گفتوگوی خود را برای تایید به دفتر ایشان ارسال کنید.
ـ هنگام تهیه گزارش از یک موضوع مثلا محیط زیستی، فناوری یا امثال آن، مسوولانی که با آنها تماس میگیرید، به شما میگویند به صلاح نیست در این باره فعلا صحبت شود و بهتر است بعدا صحبت کنیم و ما خودمان به شما اطلاع میدهیم!
ـ مسئول یک موسسه علمی با شما تماس میگیرد و میگوید من یک خبر خیلی ناب و دست اول برای شما دارم. لطف کنید همین امروز در صفحه روزنامه جای دهید. متن خبر را هم برایتان ارسال کردهام و لطفا به همان شکل کار شود.
ـ یک مخترع، نوآور و محقق با شما تماس میگیرد و ضمن ارسال گواهیهایی از ثبت دفتری کارها و طرحهای خود از شما میخواهد گفتوگویی با او انجام دهید و با این که تقریبا به هیچ یک از سوالهای شما جواب درست نداده، با قسم و آیه از شما میخواهد مطلبش را کار کنید.
ـ خبری شگفتانگیز را در یکی از سایتهای خبری، رادیو و تلویزیون یا روزنامههای دیگر میبینید و بلافاصله وسوسه میشوید برای عقب نماندن از قافله و متهم نشدن به «خبرخوری» از سوی مسوولان رسانه خود آن را منتشر کنید.
اگر تاکنون در هر یک از شرایط بالا قرار گرفته و به سوالها، درخواستها و وسوسههای اشاره شده پاسخ مثبت دادهاید، به طور جدی باید به مرور جایگاه خود به عنوان روزنامهنگار علمی بپردازید. همهی این درخواستها و وسوسهها از آنجا ناشی میشود که بسیاری از مردم جایگاه روزنامهنگار علمی را نمیشناسند و گاه خود روزنامهنگارهای علمی نیز این جایگاه را فراموش میکنند.»
حالا و با گذشت سالها از نوشتن این یادداشت، دَر بر همان پاشنه میچرخد! روزنامهنگاری علمی به لطف چالشهای بیان شده در این گزارش و افرادی که به هیچ نحوی از سنگاندازی در این مسیر دست نمیکشند، روزبهروز سختتر میشود و از سوی دیگر با هر روز کمرنگ شدن مرزهای علم و شبه علم نیاز به روزنامهنگاران و خبرنگاران علمی حاذق بیش از پیش حس میشود.
انتهای پیام
نظر شما