سرویس حوادث جوان آنلاین: روزهای پایانی خردادماه امسال بود که به مأموران پلیس تهران خبر رسید سه سارق به خانه ویلایی مرد ۷۰ سالهای در یکی از خیابانهای مرکزی تهران دستبرد زده و ۲۰۰ میلیون تومان سرقت کردهاند.
شاکی گفت: امشب من و همسرم مهمان خانه دخترم بودیم که همسرم به تنهایی رفت و من در خانه ماندم. ساعتی قبل مشغول تماشای تلویزیون بودم که ناگهان سه مرد نقابدار وارد خانه شدند و مرا مورد ضرب و جرح قرار دادند. آنها دست و پایم را با طناب بستند و تهدید کردند که محل نگهداری پول و طلاهایم را به آنها نشان دهم که در نهایت مجبور شدم کلید گاوصندوق را به سارقان بدهم و آنها هم پس از سرقت ۲۰۰ میلیون تومان طلا و پول گریختند.
ردپای داماد در سرقت
با طرح شکایت پرونده به دستور بازپرس در اختیار تیمی از کارآگاهان پایگاه سوم پلیس آگاهی قرار گرفت. بررسیهای مأموران پلیس نشان داد سارقان بدون تخریب در وارد خانه شدهاند و این فرضیه قوت گرفت که سارقان افراد آشنایی باشند. مأموران پلیس در بررسیهای میدانی موفق شدند شماره پلاک خودرویی را که سارقان پس از سرقت سوار آن شده بودند و از محل گریخته بودند، به دست آورند. به این ترتیب کارآگاهان پلیس آگاهی صاحب خودرو را که مرد میانسالی به نام کامبیز بود، شناسایی و دستگیر کردند. کامبیز ابتدا در بازجوییها منکر جرم خود شد، اما وقتی با مدارک و شواهد روبهرو شد به سرقت با همدستی دو نفر از دوستانش به نام فیروز و سیروس اعتراف کرد. او در بازجوییها مدعی شد از سوی داماد خانواده برای سرقت ۳۰ کیلو طلا از خانه پدرزنش اجیر شده بود. پس از این اعتراف، مأموران دو همدست وی را بازداشت و آنها هم به جرم خود اقرار کردند، اما داماد خانواده که شهریار نام داشت مدعی شد که در سرقت دست نداشته است.
گفتگو با یکی از متهمان
سابقه داری؟
نه من تا الان هیچ سابقهای نداشتهام.
مدعی هستی که داماد شاکی شما را برای سرقت از خانه پدرزنش اجیر کرده، درست است؟
بله، او ما را اجیر کرد.
چطور با داماد شاکی آشنا شدی؟
من و شهریار سالهاست با هم دوست صمیمی هستیم. هشت سال قبل در یک تور گردشگری در شمال ایران با هم آشنا شدیم و از آن زمان به بعد با هم رابطه دوستی داریم.
چی شد که پیشنهاد سرقت از خانه پدرزنش را مطرح کرد؟
یک ماه قبل در مهمانی با شهریار بودم که به من پیشنهاد سرقت از خانه پدرزنش را داد. واقعیتش این است که او گفت پدرزنش پولدار است و تریاک مصرف میکند و الان هم برای مصرفش ۳۰ کیلو تریاک در خانهاش دارد و از من خواست با دو نفر از دوستانم به خانه پدرزنش بروم و ۳۰ کیلو تریاک را سرقت و بعد هم بین خودمان تقسیم کنیم.
اما به گفته شاکی شما ۲۰۰ میلیون تومان پول سرقت کردید؟
او دروغ میگوید، وقتی وارد خانهاش شدیم، تهدیدش کردیم که محل نگهداری تریاکهایش را به ما نشان دهد، اما مقاومت کرد تا اینکه در نهایت نیم کیلو تریاک به ما داد، اما محل نگهداری بقیه تریاک را نگفت. به همین خاطر وقتی دیدیم در این سرقت چیزی گیرمان نیامده، کلید گاوصندوقش را گرفتیم، اما داخل گاوصندوق هم ۲ میلیون تومان پول بیشتر نبود که نفری ۶۰۰ هزار تومان گیرمان آمد.
نیم کیلو تریاک سرقتی را چه کار کردید؟
ما اگر همه تریاکها را سرقت میکردیم تصمیم داشتیم بفروشیم، اما نیم کیلو را تقسیم بر چهار کردیم که من سهم خودم را به دوستان دیگرم که تریاک مصرف میکنند، دادم.
چرا پیشنهاد سرقت را قبول کردی؟
مشکل مالی داشتیم و به خاطر کسادی کسب و کار فکر میکردیم با سرقت ۳۰ کیلو تریاک پولدار میشویم، چراکه احتمال میدادیم شاکی شکایت نکند.
به چه کاری مشغول بودی؟
ما هر سه نفر در کار ساختمانی فعالیت میکنیم. من آبکاری استخر انجام میدهم و دو دوستم لولهکشی و دیگر کارها را انجام میدهند.
کلید خانه را داماد خانواده به شما داده بود؟
کلید نداشتیم، او از قبل نخی را به کشویی قفل بسته بود و سر آن را از سوراخی در کنار در به بیرون داده بود که ما هم با کشیدن نخ قفل را باز کردیم و وارد خانه شدیم.
نظر شما