چشم، در راه است
در چندوچون معضلات زنان سرپرست خانوار بعد از کرونا
صاحبخبر - سلامت نیوز: نگاهش نگران بود! میگفت چکار باید کرد؟ حالا چه میشود؟ این جمله را نهتنها او که دیگران هم میگفتند. آنها 40 نفر بودند. «باد با خود آورده بودشان...»! همگی سرپرست خانوار. نامشان را گذاشتهاند پاکیار. از همه چیز و همه کس ترس دارند. حرف چندانی به صورت رسمی نمیزنند اما غیررسمی خیلی حرف برای گفتن دارند. رسمی حرف نمیزنند تا همان کورسوی امیدی که برایشان باقیمانده تا شاید در جایی و در گوشهای دوباره به کار بگیرندشان! در مدیریت شهری برقرار بماند... یک مثال؛ یک نمونه به گزارش سلامت نیوز به نقل از هفته نامه آتیه نو، این یک شاهد و مثال است. یک نمونه. نمونهای که تمام زوایای آن مستند و مستدل است و البته در دیگر نقاط کشور هم بوده و هست. جای تعجب ندارد مدیریت پسماند مشهد، طرحی داشت که مجریاناش را «پاکیار» نامیده بود. خانمهایی با تحصیلات مختلف که آموزش دیده بودند و به مدارس گسیل میشدند تا فرهنگ تفکیک زباله و مسائل بهداشت شهری را به بچهها از سنین کودکی بیاموزند. به آنها بگویند و یاد بدهند که زباله تر و زباله خشک چیست. چطور زبالهها را در مبداء از هم تفکیک کنند تا بتوان هدررفت منابع را کم کرد. جایزه هم میدادند. آنها یاد میگرفتند و اقداماتی را انجام میدادند و سازمان مپ هم مجری بود. این طرح 12 سال ادامه داشت و ناگاه همین سال گذشته تعطیل شد و مطالبات خانمهای سرپرست خانوار، روی هوا باقی ماند. داستان این طرح مثل هزاران طرح دیگر که هرازگاهی اجرا میشود و بعد به بهانهای درست یا غلط، معلق میماند و تعطیل میشود، است. 40 زن سرپرست خانوار که 12 سال پیش، جوانتر بودند، آمدند به سازمان پسماند، آموزش دیدند تا بتوانند آموزش دهند. اما حالا پس از 12 سال هیچکدام سرنوشتشان معلوم نیست. کلی پیام داده بودند که: «شما خبرنگارید، کاری کنید. ما که نمیتوانیم حرف بزنیم و...» که آنها در نامه جمعیشان تذکر داده و تاکید کرده بودند: «پس از سالها خدمت در مدیریت پسماند حالا به این بهانه که دیگر این طرح کارآمدی کافی را ندارد و فاقد نوآوری است، از کار بیکار شدهایم»، میگفتند: «به ما قول داده شده تا در حوزه فرهنگی و خدمات شهری شهرداری مشهد، بهکارگیری شویم اما یا مشاغلی که پیشنهاد شده در شان ما نیست یا مغایر با تحصیلاتمان است.»... همین خانمها یکبار در وسط میدان اصلی شهر مشهد دست به اعتراض زدند. مسئولان آمدند، حرفهایی زدند و رفتند و تا همین امروز دیگر کسی از آنها خبر ندارد. یکی از آنها آن روزها که هنوز کرونایی در کار نبود از زندگی مینالید و درباه مشقت زندگی دیگر همکارش که مشکلاتاش انباشته شده بود، میگفت: «فقط میخواهم بیایی و یخچال خانهاش را ببینی و...!». کرونا که آمد... سال گذشته بود به گمان! آن روزها پروانه مافی، رییس فراکسیون خانواده مجلس بود. او درباره همین معضلات معمول سرپرستان خانواده گفته بود: بر اساس پیگیریهای فراکسیون خانواده به این نتیجه رسیدیم که هیچ خلاء قانونی برای حمایت از زنان سرپرست خانوار وجود ندارد اما دستگاههای حمایتکننده بسیار ضعیف عمل میکنند. اما از سویی دیگر متاسفانه شاهد این هستیم که آمار زنان سرپرست خانوار رو به افزایش است و از آنان حمایت نمیشود. آن حرفها هنوز پا برجاست و البته با آمدن مجلس یازدهم دستکم این انتظار وجود دارد که بتوان حمایتهای حداقلی از این جمع نسبتا بزرگ انجام داد. جمعیتی که آمار و اظهارنظرهای رسمی، صحت افزایش تعداد آنها را دارد فریاد میزند؛ بهویژه حالا که معضلی به نام کرونا، مرزها را درنوردیده و وقتی مردها را بیکار و مستاصل کرده، چشم بسته معلوم میشود، سر زنان چه آورده است! در همین مسیر البته مهدی عیسیزاده، رییس کمیسیون اجتماعی مجلس بر این امر هم تاکید کرده و گفته است: یکی از اولویتهای مجلس در حوزه اجتماعی بهبود وضعیت معیشتی زنان سرپرست خانوار است. او در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرده: تلاش میکنیم از طریق همکاری سایر اعضای کمیسیون اجتماعی با اخوت و یکدلی آنچه را که رهبر معظم انقلاب اسلامی برای این دوره از فعالیت نمایندگان مجلس مورد تاکید قرار دادند، عملیاتی کنیم. او گفته که تعداد زنان سرپرست خانوار 4 میلیون نفر است و باید برای سامان دادن به وضع آنها، تدبیری اندیشید. هماکنون 15 میلیون دختر و پسر آماده به ازدواج در کشور وجود دارند که به دلیل مشکلات اقتصادی نمیتوانند تشکیل خانواده دهند که لازم است برای ساماندهی آنها تدبیری بیندیشیم. همچنین ساماندهی 4 میلیون زنان سرپرست خانوار از دیگر موضوعاتی است که باید در اولویت دستور کار کمیسیون اجتماعی قرار گیرد. معضل مشخص است؛ راهکار اما... در رمان معروف خالد حسینی با نام «بادبادکباز»، یک جمله و استدلال شیرین وجود دارد که تمام گناهان را محصول یک گناه مادر میداند و آن هم «دزدی» است. مرد آهسته و نجواگون به امیر پسرش میگوید: پسرم هرگز در زندگی دزدی نکن! پسر مات و مبهوت به پدر نگاه میکند و در این نگاه این جمله نهفته است که «من هرگز دست کج نداشتهام»! و پدر که این مفهوم را درمییابد و با لبخند ادامه میدهد: در زندگی دروغ نگو که اگر گفتی، صداقت را دزدیدهای! خیانت نکن که اگر کردی، عشق را دزدیدهای، خشونت نکن که اگر کردی محبت را دزدیدهای، ناحق نگو که اگر گفتی، حق را دزدیدهای و... داستان ازدیاد جمعیت زنان سرپرست خانوار هم همین است. اساسا اگر آماری هم درباره زنان سرپرست خانوار به هر دلیل در اثر مراجعه نکردن آنها به سازمانها یا نهادها وجود نداشته باشد، هر طلاق یعنی افزایش یک نفر به جمعیت زنان سرپرست خانوار؛ یعنی افزایش یک مشکل دیگر به انبوهی از مشکلات موجود بودجهای و... این را اسفندماه گذشته نایبرییس فراکسیون زنان مجلس گفته بود. او تاکید داشت که آمار زنان سرپرست خانوار نسبت به ۱۰ سال گذشته، ۵۸ درصد افزایش داشته است. تحلیل او بر این امر تمرکز داشت که افزایش زنان سرپرست خانوار به دو عامل درونی و بیرونی بستگی دارد؛ علت بیرونی ضعف شرایط اقتصادی خانوادهها و از دلایل درونی میتوانیم فقر فرهنگی را نام ببرم که هر دو عامل در مناطق محروم مثل شهرستانها و روستاها بیشتر است. بر اساس تعاریف، زنان سرپرست خانوار شامل زنان مطلقه و همسر فوت شده، زنان خانوادههای کارگری و بسیار کمدرآمد، زنان دارای همسران معتاد که همسرانشان در تامین معاش هیچ تلاشی نمیکنند، زنان دارای شوهران زندانی، زنان دارای فرزند از ازدواج موقت، زنانی که به دلیل ازکارافتادگی شوهر، نانآور خانه هستند و دخترانی که به نوعی نانآور اعضای خانواده هستند را دربرمیگیرند. آمارها نیز میگوید: فراوانی سنی زنان سرپرست خانوار بین 18 تا 60 است متاسفانه کودک همسری یکی از عامل رشد زنان سرپرست خانوار در سنین کم است؛ در برخی از مواقع دختران 14 و15 ساله در بعضی از شهرستانها و روستاها هزینه خانوار را به دوش میکشند. سرپرستان در خانه میمانند کرونا که آمد، خیلیها بر این تاکید داشتند که باید همه جا قرنطینه شود. هر کس حرفی میزد و راهکار میداد اما دیگر قابل پنهانکردن نیست کشوری که این همه مشکلات دارد و برای تامین اولویتها دچار مضیقه شده است، نمیتواند تعطیل باشد. در خانه ماندن البته اگر ضرورت معیشت اجازه دهد خوب است اما واقعیت بیرونی نشان داده در عمل اقشار آسیبپذیر و از جمله زنان سرپرست خانوار با در خانه ماندن برای مصون بودن از ویروس کرونا آسیب بیشتری دیدهاند. در روشن شدن وضعیت موجود، این توضیح کوتاه محمد حاجیان، رییس کمیسیون خدمات شهری شورای شهر مشهد به آتیهنو بخشی از ماجرا را نشان میدهد که گفت: بخش زیادی از امور مربوط به تفکیک زباله و بخشی از امور اجرایی فضای سبز توسط زنان انجام میشود که با تعطیلی این بخشها به دلیل شیوع ویروس کرونا، عملا آنها بیکار شدهاند. در ساحت کلام، مسئول و غیرمسئول بر این امر تاکید دارند که باید از زنان سرپرست خانوار بهویژه در این بحران که به تعطیلی مشاغل و کسبوکار زنان انجامیده، حمایت شود اما واقعیت این است در این تنگنای بودجهای و منابع مالی در کشور ممکن است بسیاری این حمایتها به واقعیت نزدیک نشود. یک پژوهشگر حوزه اجتماعی درباره این موضوع گفته است: حمایت از زنان سرپرست خانوار از سوی مسئولان مطرح میشود اما اینکه چقدر این حمایتها اجرایی باشند و عملا کمکی به وضعیت زنان سرپرست خانوار کند را نمیتوان با قاطعیت، حتمی دانست و دستکم تا عملی شدن این گفتهها باید منتظر ماند. معصومه زارعی گفت: در شرایط کرونایی، برنامههای جامع با هدف توانمندسازی و کمک به زنان سرپرست خانوار از سوی نهادهای متولی باید انجام شود، چون بازار اندک فروش محصولات این زنان بیرونق شده و کسبوکارهای خانگی زنان سرپرست خانوار بر اثر کرونا کساد است. او به مسائل بیمهای هم اشاره کرده که تسهیل روند اعطای بیمه زنان صنعتگر، تقویت بازار فروش مجازی و اعطای کمک هزینه به زنان سرپرست خانوار تحت پوشش نهادهای حمایتی میتواند تا حدودی از بار سنگین مشکلات اقتصادی بر دوش زنان سرپرست خانوار بکاهد. زارعی معتقد است: اگرچه با شیوع کرونا، کسبوکارهای کوچک و اقشار آسیبپذیر فشارهای زیادی متحمل شدند اما این فشارها برای زنان سرپرست خانوار که از راه مشاغل خانگی درآمد زندگی آنها را تامین میکردند، مضاعف شده است. مشاغل زنان بیسروسامان و ناپایدار است، بازارچه و یا محل کسب ثابت ندارند و از سوی دیگر زنان فاقد پشتوانه مالی هستند بخصوص آنهایی که به مشاغل خانگی یا دستفروشی اشتغال دارند با محدودیت زیادی روبهرو هستند. اغلب زنان سرپرست خانوار سواد و تجربه لازم برای فعالیت در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی را ندارند و همین مساله آسیبپذیری اقتصادی آنها در بحران کرونا را بیشتر میکند. این افراد اگر تا قبل از کرونا میتوانستند خرج روزمره خود را تامین کنند، حالا در این شرایط از عهده این کار هم برنمیآیند و این مساله ناامیدی و یاس در آنها را افزایش میدهد. دولت وظیفه دارد بستههای اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی را به زنان سرپرست خانوار اختصاص دهد. اگر این حمایتها بموقع انجام نشود که معمولا هم نمیشود، تلفات فقر و از هم گسستن خانواده نیز به تلفات کرونا در این قشر اضافه میشود. حالا بخشی از آن زنان که زمانی خرج روزنامه خود را با هر مصیبت درمیآوردند، چشمهایی نگران دارند تا ببینند حمایتهایی که ممکن است از آنها انجام شود چگونه است و آیا میتواند گرهای از کار فرو بسته آنها بگشاید...∎
نظر شما