سرویس تاریخ جوان آنلاین: استاد اسفندیار قرهباغی نامی آشنا و خاطرهانگیز در عرصه هنر انقلاب اسلامی است. او را با سرودهای استکبارستیزانه و ضدامریکاییاش میشناسند که در دوره خود، در توسعه انگیزه انقلاب اسلامی نقشی در خور داشت. اخیراً واحد تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، طی گفتوشنودهایی خاطرات استاد را ضبط، تدوین و منتشر ساخته است. روحالله رشیدی فراهم آورنده این اثر، در دیباچه خویش بر آن آورده است: «درخواست مصاحبههای تفصیلی، از جانب استاد قرهباغی و البته با گرمی اجابت شد و از آذرماه سال ۱۳۹۱، پای صحبتهای ایشان نشستیم. پیشبینی میشد که اولاً به دلیل گذشت سالهای طولانی از وقایع و ثانیاً به واسطه پرشمار بودن فعالیتها و آثار استاد، بازگویی دقیق و کامل رویدادها، با سختی پیش رود؛ خوشبختانه به اعتبار حافظه قوی و ذهن فعال ایشان، بخشی از دغدغه نخستین مرتفع شد، اما معالاسف، در تصویرسازی کامل و مبسوط از تکتک آثاری که ایشان خوانده و ساختهاند، توفیقمان به قدر انتظار نبود. این نکته، البته بدان معنی نیست که خواننده کتاب، دستش خالی خواهد بود از دریافت محتوای قابل اعتنا در معرفی آثار ایشان؛ این قضاوت همراه با تأسف، از آن روست که به اعتراف صاحباننظر و آشنایان تاریخ موسیقی انقلاب، شماره قطعاتی که فقط در سالهای دهه ۶۰ با صدای «اسفندیار قرهباغی» اجرا شده است، در بدبینانهترین برآورد، قریب به ۸۰۰ عنوان تخمینزده میشود. مشخصاً وقتی با چنین عددی روبهرو میشویم، انتظار میرود حجمی قابلتوجه از محتوا در معرفی و بررسی این آثار، پیش رویمان باشد. تلاش بر این بوده تا به قدر وسع و امکان، به مطلوب نزدیک شویم، اما همچنان برای برآوردن کامل این انتظار، باید کوشید. آنچه از آن مجموعه عظیم در این کتاب آمده، حاصل وارسی آرشیو شخصی استاد قرهباغی و جستوجوهای پرتعداد و پردامنه در آرشیوهای قابل دسترس مراکز مرتبط و مسئول در تولید و گردآوری موسیقی انقلاب است که آنجا نیز جز آوار غفلت و نسیان و بیاعتنایی، نیافتیم. بنا بر آنچه آمد، متولد بهمن، همه حرفهای اسفندیار قرهباغی نیست از ۷۰ سال زندگی پرماجرا و پرثمر که تنها اشارتی است به قدر مجال ۲۰ ساعت گفتگو. پیداست که این مجال، برای شنیدن حرفهای مرد دنیا دیدهای مانند اسفندیار قرهباغی کفایت نمیکند؛ حاصل این گفتوگوی محدود را میشود تصویری تلخیص شده از زندگی این مرد دانست. کتاب با معرفی پیشینه خانواده قرهباغی و حکایت مهاجرت آنها به ایران شروع میشود تا وجه تسمیه «قرهباغی» در ابتدا برای مخاطب روشن شود. مانند روایتهای مشابه، دوره کودکی و نوجوانی و مدرسه، بخش دیگری از مسیر حیات راوی است. راوی در ادامه، نحوه ورودش به هنرستان موسیقی و استخدام در آموزشوپرورش و مأموریت در کرمانشاه بهعنوان معلم موسیقی را بازگو میکند. دوره خاص یا به تعبیر دقیقتر، نقطه آغاز اوجگیری راوی در عرصه موسیقی را باید از زمان مهاجرتش به تهران و فعالیت در رادیو و تالار رودکی دانست که در این مقطع نیز، رویدادهای جالبی را از زبان استاد قرهباغی میشنویم. نزدیک شدن به ایام پیروزی انقلاب اسلامی و حضور در تولید سرودهای انقلابی و نیز ترسیم وضعیت فعالیتهای حوزه موسیقی در اوایل انقلاب، سرآغاز فصل مشبعی از فعالیتهای استاد در سالهای بعد از انقلاب اسلامی است؛ فصلی آکنده از حرکت، جوشش و خلاقیت که همزمان با مهمترین و عظیمترین رویداد تاریخ معاصر کشور است؛ دفاع هشت ساله مقدس. شاید یکی از جذابترین قسمتهای این فصل، حوادث و اتفاقات مربوط به حضور راوی در کمیتههای انقلاب اسلامی باشد؛ آنجا که از فعالیتهای پلیسی و امنیتی در محلات تهران و ترور مردم و حزباللهیها توسط منافقین میگوید. پایان دفاعمقدس، مصادف میشود با رکود تدریجی در تولید و نشر موسیقی انقلاب و به این بهانه، استاد به صورت نسبی به حاشیه میرود و در نهایت به زادگاهش بازگشته و مقطع تازهای از زندگیاش را در تبریز آغاز میکند. در فصل پایانی کتاب، راوی از فعالیتهایش در تبریز و آثار جدیدش در زمینه موسیقی انقلاب میگوید.»
به بهانه انتشار خاطرات استاد اسفندیار قرهباغی
ناگفتههای «متولد بهمن»
روزنامه جوان
صاحبخبر -
∎
نظر شما