سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: موفقیت اتفاقی به دست نمیآید. برای رسیدن به آن تلاش بسیار باید کرد. مهم نیست این موفقیت در چه مرحله و از چه نوعی باشد، مهم این است که باید به خاطرش تلاش کرد و جانانه جنگید. این همه سمینار و مجلات و مطالب موفقیت هر روز در اختیار ما قرار میگیرد. شاید روزانه دهها مطلب انگیزشی مطالعه کنیم. اما واقعیت این است تا وقتی شما عزمتان را برای تغییر اساسی جزم نکنید هیچ کدام از آنها دردی را دوا نمیکند و مؤثر نمیافتد. اگر چه موفقیت برای هرکس فرمول خاص خودش را دارد. مثلاً یکی به حامی نیاز دارد تا او را سمت پیشرفت هل بدهد و مدام تشویق کند، یکی با خود نگری نقایص را رفع و دیگری موفقیت را در کار گروهی میبیند. اما در کنار همه عوامل شخصی و منحصربهفرد یک سری عوامل میان همه موفقها مشترک هستند و فرمولشان در همه جا یکسان است.
فرمول اول زیاد کار کردن است. فرض کنید چند نفر همزمان و در کنار هم، مغازه سوپرمارکت دارند. یکی از آنها با طمانینه بیدار میشود. صبحانه میل میکند و بعد از انجام کارهای شخصی راهی مغازه میشود و کرکره را بالا میکشد. نفر دوم درست در همسایگی او صبح زود بعد از نماز راهی مغازه میشود و کسب و کار را آغاز میکند. او تعداد مشتریهای بیشتری از طیف کارمند و دانشآموز خواهد داشت و همین موجب روزی بیشتر میشود. این سادهترین مثال برای سادهترین شغل بود. حالا شما این تلاش و سحر خیزی را به کارهای مهم تعمیم دهید، آنهایی که در ساعات خواب دیگران بیدارند و به سوی موفقیت گام بر میدارند.
فرمول اول زیاد کار کردن است. فرض کنید چند نفر همزمان و در کنار هم، مغازه سوپرمارکت دارند. یکی از آنها با طمانینه بیدار میشود. صبحانه میل میکند و بعد از انجام کارهای شخصی راهی مغازه میشود و کرکره را بالا میکشد. نفر دوم درست در همسایگی او صبح زود بعد از نماز راهی مغازه میشود و کسب و کار را آغاز میکند. او تعداد مشتریهای بیشتری از طیف کارمند و دانشآموز خواهد داشت و همین موجب روزی بیشتر میشود. این سادهترین مثال برای سادهترین شغل بود. حالا شما این تلاش و سحر خیزی را به کارهای مهم تعمیم دهید، آنهایی که در ساعات خواب دیگران بیدارند و به سوی موفقیت گام بر میدارند.
فرمول دوم، انسانهای موفق بیشتر مواقع عمرشان در حال یادگیری هستند. اگر میخواهید موفق بشوید و به آنچه به عنوان هدف کوتاه یا بلند مدت برگزیدهاید برسید باید از میزان مهمانیها و پارتیهایی که هیچ ثمری ندارند دست بردارید. مهمانیها فقط وقت تلف میکنند و ماجراهای خالهزنکی در حواشی این مهمانیها شاید مسیر هدف را تغییر دهند. ساده است تصور کنید به جای مسیر موفقیت، در مسیر خوشگذرانی جمعی حرکت میکنید. در این صورت چشم و هم چشمی و مهمانیهای بعدی شکل گرفته و هر روز بعد مهمتری به خود میگیرد. ولی انسانی که برای موفقیت برنامه دارد خود را وارد این شوهای خطرناکی که قاتل انگیزه و زمان هستند نمیکند و یادتان باشد یادگیری به معنی دانشگاه و همیشه کتاب در دست گرفتن نیست. در هر حال و در هر مکانی میتوان چیز تازهای آموخت. حالا میتوان با گوشی آموخت یا میتوان پای مشاوره با یک فرد دانا در هر زمینهای نشست و گوش کرد. حاصل این گوش دادن میشود مطالعه.
فرمول سوم، انسانهای موفق دنبال سرمایهگذاری هستند. خیلی خرج تراشی نمیکنند و به اندازه نیازشان خرید میکنند. این آدمها یاد گرفتهاند از پول به عنوان ابزاری برای موفقیت استفاده کنند. وقتی بقیه دنبال ولخرجی و بیحساب خرج کردن هستند آنها درآمدشان را سرمایهگذاری میکنند. یکی محتاط است و پولهایش را توی بانک میگذارد و یکی قدرت ریسک دارد و پول را با مشورت اهل اقتصاد در بازارهای مختلف سرمایهگذاری میکند. این خرج کردن نباید پول باشد. میتواند پسانداز علم باشد. عدهای به آنچه میآموزند اکتفا نمیکنند و همزمان در چندین نقطه از زندگی با یک هدف مشترک پیش میروند. به عنوان مثال مهندسی که همزمان با درس زبان میآموزد و در دورههای آموزشی متعدد شرکت میکند، در واقع راه را برای رسیدن زودتر به خواستههایش هموار میکند. اینگونه انسانها به واسطه آیندهنگری و اندیشههای نابشان قابل تقدیرند؛ و فرمول آخر، عده زیادی هستند که هر روز توی رویا زندگی میکنند. هر چه از آرزوهایشان دورتر میشوند دایره رویاهایشان بزرگتر میشود. نه اینکه ذات رویاپردازی بد باشد. ولی اینکه یک جا بنشینی خود را مبرا از هر حرکتی کرده و منتظر اجابت رویاهایت باشی عین حماقت است. انسانهای موفق این راز را کشف کرده و میدانند برای رسیدن به رویا، وهم و خیال کافی نیست. درست است که میگویند کائنات مسیر را برای خواستهها مهیا میکنند، اما مهمترین انرژیهای دنیا هم بدون عمل و تلاش کاری ازشان برنمیآید. مگر میشود در رویا و به امید انرژیهای مثبت ساطع شده دست روی دست گذاشت و منتظر شد تا از آسمان خانه مورد علاقهتان فروافتد؟ انرژیها فقط راه را برای رسیدن هموارتر میکنند. اما تمام آن مسیر را باید با دانایی و شکیبایی طی کرد. پس آنهایی موفقترند که رویاهایشان را به خوبی دیده و برای تحققش از جان مایه میگذارند.
یادتان باشد وقتی شما دارید به رؤیاهایتان فکر میکنید یکی همزمان دارد آن را با تمام انرژی انجام میدهد.
باید ریشههای اعتیاد خود را بیابید. اعتیاد همیشه هم بد و خانمانسوز نیست. میتواند علاج رسیدن به یک ایده باشد. یکی با اعتیاد به آموختن و مدام خواندن، دیدن یا شنیدن حالش خوب میشود. یکی کار حالش را خوب میکند و مدام ذهن و دستش درگیر است. آدمهای موفق هم معتادند. معتاد عادتهایی که استمرارشان باعث این تفاوت با دیگران شده است. آنها وقتی موفق میشوند، وقتی مسئلهای حل میکنند یا مانعی از سر راهشان بر میدارند حالشان خوب میشود. پس اگر دنبال موفقیت در این دوره پرشتاب هستید با خودتان خلوت کرده و ریشههای اعتیادتان را کشف کنید. آیا با کتاب حالتان خوب میشود یا پکهای پیاپی سیگار که ژست روشنفکرانه شما را کامل میکند؟ یا نه شاید آن دسته از مردمی باشید که اعتیادشان خندیدن است. اما جالبترین اعتیاد میتواند اعتیاد به موفقیت باشد. آدمهای موفق نمیتوانند دل از موفقیت بکنند و اتفاقهای خوب مدام برایشان رخ میدهد و گاهی ما آنها را در پیرامونمان خوش شانس میخوانیم. در حالی که آنها برای اعتیاد جذابشان از جان و وقت و عمر مایه گذاشتهاند، پس بیش از بقیه سزاوار آنند.
انسان از روزی که متولد میشود مدام در حال تطبیق با عادتهای جدید است. دانستههای علمی نشان میدهد برای ایجاد یک عادت جدید یا تغییر در هر رفتاری کافیست آن عادت و رفتار را به مدت ۲۱ روز بیوقفه دنبال کنید. یعنی اگر قصد سحرخیزی دارید ۲۱ روز تلاش کنید و روز ۲۲ ناخودگاه با یک واکنش غریزی بدون مقاومت از خواب برخواهید خاست. یا ۲۱ روز سر قرار با خودتان برای اصلاح تغذیه بمانید. بعد از آن همه چیز آسان است و ناخودگاه ضمیرتان از رژیم پیروی میکند و پرخوریهای شما را پس میزند. پس از همین الان برای ۲۱ روز طلایی و ایجاد عادتهای زیبا و موفقیت آفرین تلاش کنید. در این راه موانع زیادی برای منصرف کردنتان سنگ میاندازند. اما شما کافیست ۲۱ روز تسلیم نشوید و در مقابل وسوسهها طاقت بیاورید. در این صورت به شما تبریک میگوییم، چراکه بیش از همیشه در مسیر موفقیت و شادکامی قرار گرفتهاید.
نظر شما