خبرگزاری فارس کهگیلویه-طیبهسادات سعادتینیک/ گاهی وقتها برای تلنگر و به یاد خدا بودن بیبهره نیست در کوچه پس کوچههای روستای بیمنجگان (روستایی با خانوادههای چند معلولی) قدم بزنیم، قدری به خود بیاییم و خداوند را به خاطر بزرگترین نعمت و سرمایهای که به ما داده شکرگزار باشیم.
سرکشی از معلولان انسان مغرور را وا میدارد بیشتر قدر سلامتی خود را بداند اما این دیدارها اگر همراه با نگاههای سنگین و ترحم آمیز باشد دل شکسته آنها را به درد آورده و به کنج عزلت و گوشه نشینی در خانه دعوت میکند و باعث میشود معلولان به عنصری گوشه نشین در جامعه تبدیل شوند.
در هشت کیلومتری دهدشت پدیده معلولیت با زندگی چهار عضو یک خانواده گره خورده است. معلولیت اعضای این خانواده مادرزادی نیست بلکه به مرور زمان روزهای خوش زندگی آنان جای خود را به ویلچرنشینی و گوشه گیری داده است.
زیبا،زیور، نرگس و لهراسب چهار عضو خانواده سرتپیپ مارژ در روستای بی منجگان سالهاست توانایی راه رفتن را از دست داده و دستان ناتوانشان عصای گام هایشان شده است.
قدرت بدنی چهار عضو معلول این خانواده(زیبا، زیور، نرگس و لهراسب) یکی پس از دیگری ضعیف شده و با بلند شدن پاشنه پا دیگر توانایی راه رفتن ندارند.
زخم این چهار نفر با از دست دادن مادر عمیق تر شد مادری مهربان که سایه لطفش در زمان حیات اجازه نمی داد فرزندان معلولش درد ناتوانی را متوجه شوند هشت سالی می شود اسیر خاک شده است.
اسفند ماه سال 92 بود که گزارش خانواده چهار معلولی مارژ با عنوان «زخمهای چهار عضو معلول خانوادهای در «بیمنجگان» مرهم میخواهد»اینجا کلیک کنید در خبرگزاری فارس منتشر شد و نگاه مسؤولان را متوجه این خانواده و روستا کرد. بیمنجگان از آن زمان تاکنون تیتر رسانهها شده و هرازگاهی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نامی از این روستا به میان آورده میشود.
از اواخر اسفند ماه 1392 کمکهای بهزیستی به معلولان مارژ بیشتر شد. علاوه بر افزایش یارانه مستمری مشمول ماده 27 قانون حمایت از معلولان کمکهای موردی، کمک هزینه ساخت و تعمیر مسکن، کمک هزینه درمان، کمک هزینه ترخیص، کمک هزینه بلاعوض، کمک هزینه مناسبسازی از جمله موارد ثبت شده در سیستم بهزیستی است که به این خانواده کمک شد.حیاط خانه و کوچه نیز مناسبسازی شد تا چرخهای ویلچر راحتتر به حرکت درآید.
مناسب سازی حیاط خانه تا کوچه و معابر روستا و دستگاه ویلچر برقی که هفت سالی می شود قدم های سردار شده است با این وجود اما نیازهای معلولان زیاد و خدمات بهزیستی متناسب با وظایف تعریف شده و محدودیتهای موجود ناچیز است اما به معنای بیتوجهی آنها به خواستههای معلولان نیست بلکه این قوانین ناقصی که اجرایی نمیشوند معلولان را از حق طبیعیشان محروم کرده است.
با مناسب سازی حیاط خانه تا کوچه و معابر روستا دستگاه ویلچر برقی اهدایی یک خیر نیکاندیش هفت سالی می شود قدم های سردار شده است و اکنون فرسوده شده و کاربردی برایش ندارد.
و حالا چند روزی میشد فرمانداری و بهزیستی برای تحویل چهار دستگاه ویلچر معمولی به خانواده معلول روستای بی منجگان برنامهریزی و هماهنگی کرده اما به خاطر شرایط کاری و شلوغی برنامهها این مراسم دو بار به تعویق افتاد تا اینکه ظهر یک روز گرم خرداد فرمانداربا همراهی رئیس بهزیستی و بخشدار مرکزی راهی بیمنجگان شد تا وضعیت این خانواده را از نزدیک جویا شود.
وارد حیاط که شدیم لهراسی(سردار) روی ویلچر در حیاط بود و پدری شکسته و خسته که به استقبالمان آمد نسبت به هفت سال پیش شکستهتر شده و سنگینی بار زندگی از شانههایش میبارید.
لهراسب از همان ابتدا زبان به انتقاد گشود آرام هم نه، با صدای بلندی که همه نداری و بیکسیهایش را فریاد میزد گویا دنبال چنین بهانهای بود تا از ناملایمات زندگی بگوید.
معلولیت گاهی به قدری دردآور و رنج آفرین است که در نهایت فرد معلول را دچار سرخوردگی می کند و او دیگر نمیخواهد زندگی کند؛ درست مثل سردار مارژ که حالا می گوید همه چیز برای او تمام شده است و چند باری قصد پایان دادن به زندگی داشت.
دلش پر بود از بی مهری و یا کم لطفی. او که حالا دیگر از نگاه مردم از شرایط زندگی و همه نداشتنهایش گلایههای بسیار داشت دردهای خود را رساتر از همیشه فریاد میزد.
صحبتهای سردار درد داشت؛ اگر بودی، میدیدی و میشنیدی ناخودآگاه بغض کرده و زیر لب«یا ارحم الراحمین»میخواندی و می گفتی خدایا تو به این معلولان و این خانواده چقدر صبر و تواضع بخشیدهای و اشک پدری زخم خورده که سالهاست با همه مشکلات رنج نقص نه یک فرزند بلکه چهار پاره از تن خویش را به تنهایی در دل و قلب خود انباشته کرده نزد خداوند چقدر منزلت دارد؟
سردار ویلچرنشین با پاهایی که نحیفتر از قبل شده و بیحوصله و دلخور از ناملایمات زندگی در اتاق و حیاط خانه در تردد بود. خواسته او ویلچر برقی بود میگفت هیچ کدام از ما توان حرکت ویلچر معمولی نداریم.
گفتههایش شاید به او آرامش میداد وقتی بعد از همه گلایهها ولوم صدایش پایینتر آمد.
و دخترانی مهربان با نگاه متبسم اما دلی پردرد هر کدام در جای خود نشسته و گهگاهی با مهربانی از خواستههای خود میگفتند.
خانه کوچک مارژ که علاوه بر چهار عضو معلول تنها پسر سالم و متاهل سرتیپ را در خود جای داده نیازمند توسعه و بازسازی است. در گوشهای از حیاط عملیات احداث ساختمان جدیدی آغاز شده که فرماندار طی تماس تلفنی با مدیرکل بنیاد مسکن مساعدت لازم برای تکمیل آن را خواستار شد و بخشدار نیز از صدور پروانه ساخت رایگان به این خانواده خبر داد.
رئیس بهزیستی همه انتقادهای سردار را شنید از محدودیتها و کمبودهای بهزیستی که نمیتواند به همه خواستههای معلولان جامه عمل بپوشاند خود نیز دلخور بود.
افشانده گفت که از سرمایه شخصی برای جامعه معلولان هزینه میکنم تا بتوانم بخش ناچیزی از مشکلاتشان را حل کنم.
رئیس بهزیستی کهگیلویه ادامه داد: طی این چهار سال کمک به خانواده مارژ با پیشنهاد به خیرین و افرادی که خواهان برای توزیع بستههای معیشتی و کمکهای حمایتی از بهزیستی بودند در اولویت قرار داشت.
افشانده این را هم گفت که چهار سال است ریاست بهزیستی را بر من تحمیل کردهاند بارها استعفا دادم پذیرفته نشد.
وی با بیان اینکه 201 خانواده در این شهرستان2 تا پنج معلول دارند که از این تعداد یک خانوار پنج معلول، یک خانوار چهار معلول ، 23 خانوار سه معلول و مابقی دو معلولی هستند، ادامه داد: خانواده مارژ یکی از خانوادههای چند معلولی است.
وی اضافه کرد: از جمعیت 131 هزار نفری کهگیلویه پنج هزار و 492 خانوار با جمعیت افزون بر هشت هزار و 700 نفر زیر پوشش بهزیستی هستند از این تعداد یکهزار و 422 خانوار در حوزه امور اجتماعی و چهار هزار و 560 خانوار با جمعیت 2 هزار و 970 نفر در امور توانبخشی از خدمات بهزیستی بهره مند می شوند.
فرماندار کهگیلویه در جمع خانواده مارژ با توصیه آنها به پرهیز از گوشهگیری اظهار داشت: باید از توانمندی سایر اعضای خود برای سرگرمی و ایجاد مشاغل خانگی استفاده کنید.
عیلرضا اتابک با بیان اینکه از نظر روانی و روانشناسی میبایست تلاش شود که این معلولان به لحاظ رفتاری خود را تحمل و خلاقیت ایجاد کنند، ادامه داد: بهزیستی با شناخت روحیه معلولان به پرداخت مستمری ماهیانه بسنده نکند، مشاوره و کاردرمانی ارائه دهد تا معلولان خود را بشناسند و از توانمندی خود استفاده کنند.
وی گفت: این معلولان از همه توانمندی فردی بجز حرکتی برخوردارند بهزیستی به عنوان متولی معلولان نباید از خواستهها و توقعات معلولان برافروخته شود.
اتابک با بیان اینکه بخشی از خواستهها و مطالبات این خانواده را پیگیری میکنیم، افزود: ما ادعای شق القمر شدن نداریم اما تا جایی که بتوانیم کمک میکنیم و از گلایههای آنان ناراحت نمیشوم.
حرف از زندگی در مرکز توانبخشی پیشنهاد آخر فرماندار برای تسکین دردهای پدر خانواده بود اما چشمهای دختران را خیس کرد و اشکهایی که آرام از گوشه چشم دختران مارژ سرازیر شد و با روسری پاک میکردند دل هر انسانی را به درد میآورد.
به گزارش فارس، چهار عضو خانواده مارژ برای زدودن موانع پیش رو عزمی ندارند باید گرمای دستی حمایت کننده را بر شانه خود احساس کنند تا همانند دیگر همنوعان خود معلولیت را دور بزنند تا همتشان را سرلوحه دیگر ناتوانان سرزمین کنند و دنیای خود را بسازند.
مشکلات این خانواده بسیار است و بهزیستی متناسب با وظایف تعریف شده و در حد توان به آنها خدمات ارائه میدهد.انعکاس خواستههای مارژها به معنای نادیده گرفتن خدمات بهزیستی نیست.
اعضای خانواده مارژ به خاطر شرایط معلولیت دستانشان توان چرخاندن ویلچر معمولی ندارد ویلچر برقی برای این خانواده حکم پای نداشته را دارد؛ کمک کنید با تأمین ویلچر حس زیبایی به جوانان این خانواده هدیه بخشید.برای هماهنگی بیشتر با شماره 09175181457 نگارنده تماس بگیرید.
انتهای پیام/82016/ق
نظر شما