به گزارش ایلنا، این مرد که آشپز یکی از ارگانهای دولتی است، اوایل اردیبهشتماه همسر خود را در تهران به قتل رساند، اما در دزفول خود را به پلیس معرفی کرد و اکنون با گذشت ۲۰ روز از قتل، بار دیگر به تهران بازگشته و تحقیقات جنایی در مورد پرونده او آغاز شده است.
این مرد در اعترافات خود گفت: از دو سال قبل در یک سازمان دولتی بهعنوان آشپز مشغول به کار شدم. قبل از آن در سازمان آب و فاضلاب کار میکردم. سال ۸۵ ازدواج کردم و یک دختر ۱۱ ساله و یک دختر ۲۳ ماهه دارم. از یک سال قبل اختلافات و درگیریهای من و همسرم شروع شد. خانواده همسرم در کارهای ما دخالت میکردند و به ماجرا دامن میزدند. امسال عید به دزفول که خانوادهام آنجا زندگی میکنند رفتیم.
زن و بچهام زودتر رفتند و من ۱۴ فروردین راهی شدم. وقتی قصد برگشت داشتیم، دختر بزرگم گفت آنجا میماند؛ بنابراین خودم و همسر و دختر ۲۳ ماههام به تهران برگشتیم. فرزند بزرگم هم خانه پدر و مادرم ماند. بعد از چند روز که در تهران بودیم، به شمال رفتیم و سپس ۹ اردیبهشت به سمت تهران حرکت کردیم. سوار خودروی پژو من بودیم و به سمت تهران میآمدیم که دوباره جروبحثمان شد و من همسرم را که ۲۷ سال داشت هل دادم، بعد از آن اصرار کرد که باید او را طلاق بدهم.
جروبحث بالا گرفت و در نهایت من هم گفتم از رفتارها و کارهایت خسته شدهام، اگر واقعا طلاق میخواهی مشکلی ندارم. برویم خانه تا من دفترخانهای پیدا کنم و از هم جدا شویم، فقط قبل از این کار باید به دنبال دخترمان که پیش پدر و مادر من است برویم و به او بگوییم که تو تصمیم به طلاق داری و او در جریان جدایی باشد. همسرم قبول کرد و در حین جروبحث قرص خورد، اما وقتی قرص خورد، وضع اعصابش بدتر شد و بیشتر به من اعتراض کرد. بعد از آن یک چاقوی کوچک از کیفش درآورد و به سمتم گرفت، من هم عصبانی شدم و چاقو را از دست او گرفتم و چند ضربه به او زدم.
متهم ادامه داد: وقتی به خودم آمدم، دیدم همسرم مرده است. بچه ۲۳ ماههام شوکه شده و سکوت کرده بود. بعد از آن تصمیم گرفتم پیش پلیس بروم و خودم را معرفی کنم، برای همین اول باید بچه را جایی میگذاشتم و بعد به کلانتری میرفتم. به یکی از دوستانم زنگ زدم، اما او نیامد، برای همین یک پتوی مسافرتی که در ماشین داشتیم، روی جسد همسرم انداختم و به سمت دزفول حرکت کردم. وقتی به دزفول رسیدم، به برادرم زنگ زدم و گفتم چه اتفاقی افتاده است و زنم را کشتهام و قصد دارم خودم را معرفی کنم، به همین خاطر بچه را به برادرم دادم و بعد هم به پلیس آگاهی دزفول رفتم و خودم را معرفی کردم. آنموقع بود که مأموران جسد را داخل ماشینم دیدند و من را دستگیر کردند.
بنا بر این گزارش، متهم درحالحاضر به دستور بازپرس شعبه ۱۰ دادسرای جنایی در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.
منبع: شرق
∎
نظر شما