خبرگزاری فارس ـ گروه هنر؛ محمد کلهر: هنرهای تجسمی در سالی که گذشت، رویدادهای بسیاری را به خود دید. روز سوم فروردینماه، هنرمندان ایرانی در بیست و پنجمین دوره حراج کریستیز خاورمیانه درخشیدند و با مجموع فروش یک میلیون و ۱۵۵ هزار دلار، حدود ۳۱ درصد از کل فروش این دوره از حراج را از آن خود کنند. نمایشگاه حراج آثار هنری به نفع سیلزدگان کشور با عنوان «سیل مهربانی»، ۲۰ فروردین همزمان با روز هنر انقلاب اسلامی در حوزه هنری افتتاح شد. در هفته آخر فروردین، چهارمین جشنواره نقاشی دانشجویی «ژکال» با ۱۵۲۰ اثر برگزار شد. در واپسین روزهای فروردین هم، دومین جشنواره ملی مجسمههای نمکی تالاب کجی نمکزار نهبندان واقع در خراسان جنوبی برگزیدگان خود را شناخت.
در اردیبهشت ماه، رویداد «شهروند؛ نقاش» روی پل طبیعت تهران و در رامسر مازندران اجرا شد. هفته گرافیک با شعار «زنان طراح» هم در این ماه برگزار شد. در ۲۰ اردیبهشت، غرفه ایران در پنجاه و هشتمین دوسالانه ونیز با شعار «بودن و سرودن» آغاز به کار کرد. در این ماه، ۱۰ هنرمند ایرانی در چهارمین دوسالانه «فاینکرفت» فرانسه حضور یافتند.
روزهای ۳۰ و ۳۱ خردادماه دومین جشنواره مجسمههای برفی و یخی در ایستگاه هفت تلهکابین توچال برگزار شد. همچنین در آخرین روز خرداد، آثار هنری نمایشگاه «خانه خوبان» به نفع آسیبدیدگان سیل حراج شد و بیش از ۸۰۰ میلیون تومان چکش خورد.
در هفته اول تیرماه، دومین رویداد تیرآرت با مشارکت ۲۰ گالری و ۱۰۰ هنرمند در پردیس چارسو برگزار شد. در این ماه، یازدهمین دوره حراج تهران با فروش ۴۲ میلیارد و ۲۰۴ میلیون تومان برگزار شد.
در روزهای پایانی مردادماه، بیست و ششمین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان در ایلام برپا شد. در آبانماه، منطقه گردشگری عباسآباد تهران، میزبان نهمین سمپوزیوم بینالمللی مجسمهسازی تهران بود. چهارمین حراج باران (ویژه آثار خوشنویسی و هنرهای ایرانی و اسلامی) با ارائه ۹۴ اثر برپا شد و به رکورد فروش ۲۶ میلیاردی دست یافت. هفته تصویرگری آبان ماه در خانه هنرمندان ایران برگزار شد. هشتمین رویداد «۱۰ روز با عکاسان ایران» دیگر رویدادی بود که به میزبانی خانه هنرمندان ایران در این ماه برپا شد.
سپس ششمین دوسالانه گرافیک «سرو نقرهای» در آذرماه برگزار شد. سومین جایزه ویستا و چهارمین جایزه ورسوس هم دیگر رویدادهایی بودند که در دی و بهمن برپا شدند. اما بدون شک مهمترین رویداد تجسمی کشور، دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر است که در آغاز راه با مشکلاتی همچون تحریم از سوی برخی هنرمندان و داوران و دبیران (در واکنش به حوادث آبانماه) همراه شد و پایان آن هم با شیوع ویروس کرونا ناتمام ماند.
درباره این رویداد با هادی مظفری، رئیس شورای سیاستگذاری جشنواره و مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفتوگو کردیم.
* دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر به خاطر اتفاقاتی که پیش آمد، خیلی متلاطم بود و برخی بحثهای احساسی در کنار فضای روانی، موجب انصراف برخی هنرمندان، داوران و دبیران شد که البته با تلاش و تعامل شما، اکثر آنها جز تعدادی انگشتشمار به جشنواره بازگشتند. ولی به تبع آن تعداد آثار در بعضی از بخشها مانند هنر جدید، سرامیک یا کاریکاتور کم شد. چرا با سفارش دادن در این بخشها نخواستید کمبودها را جبران کنید؟ یعنی صرفاً دنبال عدد نبودید؟
اتفاقاتی که افتاد و بر جشنواره تجسمی و همۀ جشنوارههای فجر سال ۹۸، سایه انداخت، به هر حال یک دورۀ توقف کوتاهی به وجود آورد اما نهایتاً منجر به نمایشگاه شد و به لحاظ کمّی، در مجموع هیچ چیز نسبت به دورۀ گذشته کاهش پیدا نکرد. سال گذشته در بخش «طوبی زرین» حدود ۸۰۰ اثر روی دیوار رفت اما امسال ۹۰۰ اثر روی دیوار رفت؛ یعنی به لحاظ کمّی کاهشی نداشتم و اتفاقاً در بخشهایی که احساس میکردیم جشنواره کمبود دارد یا با کاهش مخاطب مواجه شده است یا کیفیت آثار برای ما قابل قبول نبود، بخش مدعوین را به جشنواره اضافه کردیم.
سال گذشته در بخش «طوبی زرین» حدود ۸۰۰ اثر روی دیوار رفت اما امسال ۹۰۰ اثر روی دیوار رفت؛ یعنی به لحاظ کمّی کاهشی نداشتم
تقریباً سال گذشته هم معدل ۹ بخش از جشنواره ۴۰ اثر بود؛ یعنی ما به طور متوسط در بخش نگارگری، خوشنویسی و مجسمه ۴۰ اثر را داشتیم،ـ به غیر از نقاشی که همیشه تعداد بالایی اثر در آن حضور دارد؛ امسال هم همین رعایت شد و در بعضی از رشتهها افزایش هم داشتیم. به عنوان نمونه، در بخش نقاشی و عکاسی امسال خیلی رشد داشتیم، هم در کمیت و هم در کیفیت، اصلاً ادعا نمیکنیم در همۀ بخشها کیفیت قابلقبول یا خیلی خوب داشتیم اما در این دو بخش واقعاً میشود براساس نگاه ناظرانی که جشنواره را رصد کردند، ادعا کرد که از سال گذشته قویتر بودند.
دلایل مختلفی هم داشت یکی این بود که امسال مجموعه عکس میتوانست به جشنواره راه پیدا بکند و طبیعتاً مجموع عکس کیفیت بهتری را برای بیننده ایجاد میکند تا تک عکس. در نقاشی هم به لحاظ تعداد و هم به لحاظ ابعاد آثار قابل قبول و قابل توجه بود، اما در بخش مجسمه و سفال و سرامیک، من با شما موافقم که هم در کمیت آثار ما کاهش داشتیم و طبیعتاً وقتی کمیت آثار کم میشود ممکن است در کیفیت هم تاثیر بگذارد اما در کاریکاتور، در تصویرسازی و نگارگری حداقل میتوانم بگویم که سطح و میانگین سال گذشته را رعایت کردیم.
* در گالریهای استانی هم شاهد کاهش بودیم و گویا امسال ۸ گالری استانی حضور داشتند...
نه بیشتر بود، سال گذشته تفاوتی که وجود داشت این بود که گالریهای استانی با هم تجمیع شدند و به عنوان نماینده شهر حضور پیدا کردند مثلاً ۵، ۶ تا گالری از مشهد با همدیگر تحت عنوان گالریهای مشهد حضور پیدا کردند یا اصفهان، یا شیراز و تبریز، امسال با یک نظرسنجی و کار علمی که صورت گرفت، هیچ تفاوتی بین گالریهای تهران و شهرستانها قائل نشدیم و به گالریهایی که بضاعت و توان ارائه را داشتند این فرصت داده شد که حضور پیدا کنند.
سال گذشته صرفاً گالری میتوانست غرفه بگیرد و تمام آثارش را در غرفه اختصاصی خودش بچیند، اما امسال بعضی از گالریها به صورت «اِکسپو» حضور پیدا کردند
اما روش حضور اندکی متفاوت بود؛ یعنی در سال گذشته صرفاً گالری میتوانست غرفه بگیرد و تمام آثارش را در غرفه اختصاصی خودش بچیند، اما امسال بعضی از گالریها به صورت «اِکسپو» حضور پیدا کردند یعنی با تعدادی اثر شرکت کردند، بدون اینکه غرفه مشخصی داشته باشند. سال گذشته ما درمجموع ۳۵ غرفه داشتیم، امسال ۳۸ گالری حضور پیدا کردند که در دو بخش چهارسو و بخش اِکسپو حضورشان را ملاحظه کردیم.
* امسال بخش فروش به چه صورتی بود؟
چون امسال مدت نمایشگاه کاهش پیدا کرده بود و دو روز آخر به خاطر شیوع ویروس کرونا آن بخشی که برای خرید مخاطبین تدارک داده شده بود، عملاً اتفاق نیفتاد و میشود گفت تمام اتفاقاتی که ممکن بود در چند سال متفاوت به سراغ همۀ جشنوارهها بیاید، همه در یک سال سر جشنواره تجسمی رخ داد و ما نتوانستیم روزهای آخر با آن جمع مخاطبین همراه شویم اما خودمان سعی کردیم بخشی را در ستاد جشنواره جبران بکنیم.
قرار بر این بود که آثار برگزیده ـ در مجموع ۳۰۰ میلیون تومان ـ خرید شود که سعی کردیم آن را افزایش بدهیم تا تعداد بیشتری آثار خریداری شود
یعنی اول قرار بر این بود که آثار برگزیده ـ مجموع ۳۰۰ میلیون تومان ـ خرید شود که سعی کردیم آن را افزایش بدهیم تا تعداد بیشتری آثار خریداری شود و نهایتاً تا اختتامیه نتیجه را اعلام خواهیم کرد، هنوز اعلام نکردیم به جهت اینکه چون در بخشی از آن نتایج گنجانده شده و مستلزم این است که اختتامیه برگزار شود و نتایج را در آنجا اعلام کنیم.
* در بحث قیمتگذاری و کارشناسی اثر، دقت لازم صورت نگرفته بود، مثلاً یک کار خوشنویسی از هنرمندی گمنام بود که ۳۲۰ میلیون تومان قیمت داشت!
سال گذشته با شناختی که نسبت به سالهای گذشتۀ جشنواره تجسمی فجر پیدا کردیم، تلاش کردیم جهت جشنواره را به یک سمت دیگری هدایت کنیم که این اتفاقات تقریباً آزمون و خطایی است که در این مسیر اتفاق خواهد افتاد. جشنواره تجسمی فجر برخلاف جشنوارههای دیگر سینما، موسیقی، تئاتر و حتی مد و لباس، رابطهاش کاملاً با بازار قطع بود، طبیعتاً در حد برگزاری یک جایزه بود که برترینها بیایند داوری شوند، کارهایشان عرضه شود، جایزهشان را بگیرند و هیچ تاثیری در فضای عمومی ایجاد نکند و به اتمام برسد. علتی هم که جشنواره فجر طی دورههای گذشته نتوانسته است مانند رقبایش با آن سرعت بِدود و خودش را برساند و خودش را به آنها نزدیک بکند، شاید همین باشد، همین قطع بودن رابطهاش با بازار.
هنرهای تجسمی باید خودش به بازار نزدیک بکند و این شاید آن جراحی لازم است که در جشنواره تجسمی فجر باید صورت میگرفت و از سال گذشته شروع شد
در جشنواره فیلم فجر، جایزه گرفتن یک فیلم در میزان فروش آن تاثیر دارد و این اهمیت در تئاتر، در موسیقی و کنسرتهایی که برگزار میشود و قراردادهایی که بسته میشود، مؤثر است. بنابراین، هنرهای تجسمی باید خودش به بازار نزدیک بکند و این شاید آن جراحی لازم است که در جشنواره تجسمی فجر باید صورت میگرفت و از سال گذشته شروع شد. من فکر میکنم این یک مسیر ۱۰ ساله است، اصلاً هم ادعا نداریم ظرف یک سال یا دو سال این جراحی صورت بگیرد، باید با شیب درست و ملایم باید جلو برود که شرکتکنندۀ در جشنواره علاوه بر اینکه کارش به معرض نمایش درمیآید و قضاوت میشود و در دیدگاه عمومی داوری میشود، به شکلی از جشنواره هم منتفع شود؛ فکر میکنیم باید در ادامۀ مسیر جشنواره به سمت اکسپو شدن، به سمت اینکه هنرمند اثرش را قیمتگذاری کند و یک تیم حرفهای این کار را نظارت بکند و بعد بازخورد عمومی آن را بگیریم، حرکت بکند. شاید هنوز در اول راه هستیم و آن نکتهای که شما مثال میزنید بله من هم دیدم آن کار اصلاً صلاحیت و شایستگی چنین قیمتی را نداشته و ممکن است با لبخند مواجه شده باشد، شاید آن هنرمند هم یک بار در چنین فضایی قرار بگیرد و خودش را مقایسه بکند و قیمت اثرش را با بقیه کارها مقایسه کند و اِلا ممکن است دچار همان توهمی که در ذهن دارد باقی بماند.
* با توجه به اینکه نمایشگاه تقریباً نیمهکاره ماند یا بازدیدکنندۀ آن کم شد، قصدی ندارید بعد از اتمام این ماجراها دوباره یک نمایشگاه برگزار کنید؟ البته که گردآوری آثار ـ با توجه به فروش برخی از آنها ـ بسیار دشوار است.
بله، شاید به صورت اورجینال برگزار کردن نمایشگاه مقدور نباشد چون جمعآوری این کار از تکتک شهرها و استانها و گالریها کار سادهای نیست، یک فرآیند طولانیای طی میشود تا آن نمایشگاه با ۹۰۰ اثر قابلیت اجرا پیدا بکند اما کتاب جشنواره چاپ میشود و آمادۀ چاپ شده و در اختتامیه رونمایی میشود، کتاب فرصت خوبی برای ورق زدن و دیدن آثار است و همچنین قضاوت کردن نسبت به دورههای گذشته.
کتاب آثار برگزیده جشنواره چاپ شده و بعد از تعطیلات، همزمان با اختتامیه در دسترس همگان قرار میگیرد
به نظرم یکی از سنتهای خوبی که در جشنواره تجسمی اتفاق افتاده، چاپ تمامی آثار در داخل کتاب است که شما میتوانید دورههای مختلف را با همدیگر مقایسه کنید، این امکان فراهم است و کتاب امسال هم انشاءالله بعد از تعطیلات، همزمان با اختتامیه در دسترس همگان قرار میگیرد. هم فرصت دیده شدن مجدد فراهم میشود و هم امکان قضاوت.
* یک نکتهای که بعضی از کارشناسان مطرح میکنند، این است میگویند خیلی از جشنوارههای بزرگ دوسالانه است، آیا جشنواره ما اگر دوسالانه شود، پربارتر نمیشود؟
فکر میکنم اگر بیِنالهای ما (دوسالانهها) به مدار خودشان برگردند و بتوانند مسیر خودشان را به صورت تخصصی دنبال بکنند، منطقیتر است. اگر بتوانیم مثال بزنیم و در مثال مناقشه نباشد، بیِنالها جنبۀ جام جهانی یک ورزش تخصصی را دارد مانند جام جهانی فوتبال، جام جهانی والیبال و کشتی، اما آنجایی که همۀ اینها کنار هم قرار میگیرند مانند المپیکریال میتوانیم برای جشنواره فجر چنین مثالی تعریف بکنیم و زیر یک سقف دیده شدن رشتهها برای یک سال شاید بد نباشد. من اصلاً با ذات دوسالانه موافقترم، چون شما یک سال فرصت انتشار فراخوان، کار علمی، جمعآوری آثار را دارید و یک سال زمان برای برگزاری را دارید اما چون در تقویم جشنوارههای کشور، جشنواره فجر سالانه دیده شده و طبق آئیننامه هم باید سالانه برگزار شود، ما بر همین مدار حرکت میکنیم.
* در ابتدا که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد به مدت یک هفته فعالیتهای فرهنگی و هنری تعطیل شود عمدۀ گالریها جدی نگرفتند، نظارت روی فعالیت گالریها به چه صورت است؟ آیا توصیههای دفتر تجسمی ارشاد در چنین مواقعی الزامآور است؟
شاید بیانیهای که ما همصادر کردیم، بیانیه الزامآوری نبود و خودمان نخواستیم الزامآور باشد، چون احساس میکردیم موضوعی که در کشور حادث شده است مورد اجماع تمام بخشهای جامعه، مردم، اصناف و گروهها است و آنقدر موضوع روشن بود که طبیعتاً در چنین شرایطی نیاز به اقدامات دستوری و تعطیل کردن و پلمب نیست. مانند اتفاقی که امروز میبینید در سایر مشاغل هم افتاده است و بسیاری از مشاغلی که ضرورتاً حضورشان ضرورت ندارد با کمپین «در خانه بمانیم» دارند این را دنبال میکنند. جنبۀ دستوری نداشت اما هر زمانی که براساس قاعده تصمیمی گرفته شود که برای منافع مردم ضرورت داشته باشد طبیعتاً گالریها هم باید از آن تبعیت بکنند.
از گالریها درخواست کردیم به معدود بازدیدکنندهها با رعایت نکات بهداشتی هم اکتفا نکنند و مسیر خودشان را تا پایان سال ادامه ندهند تا شرایط به حالت عادی بازگردد
احیاناً اگر تعدادی از گالریها به فعالیت خودشان ادامه دادند به خاطر اینکه تلقی بر این بود که کار گالریداری آن جنبۀ تجمع را ندارد یعنی اینکه معمولاً غیر از روزهای افتتاحیه که تجمع صورت میگیرد یا اگر ورکشاپی وجود داشته باشد که تعداد زیادی حضور پیدا میکنند، نوعاً مراجعه به گالریها بسیار فردی و شخصی است و این منافاتی با سلامتی ندارد، در روزهای اول چنین تلقیای شده بود اما بعد که از ما پرسش شد و مورد سوال قرار گرفتیم، از گالریها درخواست کردیم به همان مقدار هم اکتفا نکنند و مسیر خودشان را تا پایان سال ادامه ندهند تا شرایط به حالت عادی بازگردد.
* شما در یک نشستی گفتید که ۵۳۰ گالری که در کل کشور فعال هستند که حدود ۲۳۰ تا در تهران قرار دارند و از این تعداد، تقریباً ۶۰ گالری به معنای واقعی گالری هستند، یعنی اقتصاد هنر در آنها جریان دارد. آیا دفتر تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برنامهای دارد که این حیات گالریها را پویاتر بکند؟ یعنی آن گالری به معنای واقعیاش نزدیکتر شود و صرفاً نمایش آثار نباشد و در آن خرید و فروش هم صورت بگیرد؟
میتوانم ادعا بکنم در دورۀ مسئولیت من صدور مجوز برای گالریها مُضیق شد، یعنی سختگیرانهتر شد به جهت اینکه اعتقاد ما این است که گالریداری یک کار تخصصی است و به صرف اینکه هر کس یک فضای را در اختیار داشت و علاقهای به این کار داشت نمیتواند به عنوان مدیر گالری معرفی شود و به این شغل اشتغال داشته باشد، رویهای که تا دو ـ سه سال پیش وجود داشت، هر فردی میتوانست ادعا بکند من تمایل به این کار دارم، محیطی را معرفی بکند، سطح تحصیلاتش، تجربه کافی خیلی اهمیتی نداشت، الان همۀ اینها اهمیت دارد.
در دورۀ مسئولیت بنده، صدور مجوز برای گالریها سختگیرانهتر شد، چون گالریداری یک کار تخصصی است و هر کسی نمیتواند به عنوان مدیر گالری معرفی شود
یعنی کسی که برای مجوز گالری تقاضا میکند اولاً صلاحیت فرهنگی و هنری در رشته تجسمی را باید داشته باشد، به صرف اینکه در سایر رشتهها هنرمند است کافی نیست، اگر چنین کمبودی را داشت حتماً باید یک مدیر هنری را معرفی بکند، از نظر ما مدیر هنری در گالریها جنبۀ مدیر فنی را در داروخانه دارد، اینقدر کار دارای اهمیت است که فرق اثر دارای اصالت و بدون اصالت را بشناسد، قیمتگذاریها را مراقبت بکند، اثری که در اختیار مردم قرار میگیرد اثر قابل اعتنایی باشد.
آئیننامه گالریها، آئیننامه قبلی مصوب سال ۷۹ است، یعنی این فرآیند با یک آئیننامه قدیمی اداره میشد و در این دوره آئیننامه تغییر پیدا کرد، اصولیتر شد. قبل از اینکه ما بیاییم آئیننامه را اصلاح کنیم تقریباً میشود گفت آئیننامه ادارۀ گالریها در بسیاری از کشورهای دنیا را به عنوان یک طرح پژوهشی روی آنها کار کردیم، این ماموریت به یکی از اساتید دانشگاه داده شد و روی آن کار پژوهشی صورت گرفت و بعد نطقهنظرات انجمن گالریها گرفته شد و نکاتی که به لحاظ نظارتی برای ما حائزاهمیت بود که رابطۀ بین گالریها با اداره کل تجسمی قطع نباشد به صرف اینکه مجوز را گرفتند و اعلام بکنند مجوز گرفتیم و میتوانیم کارمان را انجام بدهیم، این رابطه رابطۀ مستمر و ادامهداری باشد، تقریباً همۀ اینها در آئیننامه جدید لحاظ شده است با رفت و برگشتی که بارها در اداره کل حقوقی وزارت فرهنگ و ارشاد و کارگروه سازماندهی مجوزها در وزارتخانه انجام شد، تقریبا میتوانم میگویم ما ۶ ماه است روی این آئیننامه وقت و انرژی گذاشتیم که مراحل آخرش را طی کرده و آمادۀ امضای وزیر محترم است.
من فکر میکنم آئیننامه شفافتری نسبت به گذشته را خواهیم داشت و از صدور مجوز برای هر فرد و هر شخصی با هر پیشینهای خودداری خواهد شد، گالریهایی که روی کاغذ بودند و فعالیتی انجام نمیدادند مجوزشان تمدید نشد. همه و همه برای ساماندهی حوزۀ گالریها در بخش تکوین و شکلگیری آن اقدام شد؛ طبیعتاً در همین دو سال بیشترین نشست با گالریها برگزار شده، حضورشان امسال و سال گذشته در جشنواره فجر و تلاشی که برای برگزاری آرفرهای بین گالریها و اِکسپوهایی برای هنرمندان، داریم انجام میدهیم واقعاً برای همین دیدگاهی است که شما فرمودید، یعنی اینکه به صرف اینکه گالری شکل گرفت کفایت نمیکند، اینها باید پویا باشند باید بتوانند فعالیت کنند. اما یک مسالۀ مهم اینکه بازار هنر هم از اقتصاد جامعه تبعیت میکند، وقتی اقتصاد کشور دچار مسائل متعددی میشود حالا چه به دلیل تحریم، چه به دلیل کاهش قدرت خرید مردم طبیعتاً روی بازار هنر هم تاثیر میگذارد و ما هم طی سال گذشته از این فضا تاثیر گرفتیم.
* برآوردی دارید که گردش مالی یک سال مالی هنرهای تجسمی در ایران چقدر است؟
پیشبینی ما این است که سالانه حدود ۲۰۰ میلیارد تومان گردش مالی در حوزه هنرهای تجسمی است که نیمی از آن به حراجها تعلق میگیرد ولی آثاری که از هنرمندان ایرانی در خارج از کشور خرید و فروش میشود، تقریباً آماری از آنها وجود نداردریال چون نه جایی ثبت میشود و نه اعلام میشود.
پیشبینی ما این است که سالانه حدود ۲۰۰ میلیارد تومان گردش مالی در حوزه هنرهای تجسمی است که نیمی از آن به حراجها تعلق میگیرد
در سینما، در تئاتر و موسیقی چون فروش بلیت به صورت مکانیزه یا گیشه است یا تعداد الواح فشرده فروشرفته مشخص است، این عدد روشن است اما در حوزۀ اقتصاد هنر این اتفاق نمیافتد، چون ممکن است در جایگاهی حتی خرید و فروش گالریها مشخص باشد اما بسیاری از هنرمندان خارج از قاعدۀ گالری ممکن است اثرشان را مستقیماً به شما بفروشند که هیچ جا ثبت نمیشود و سامانهای هم برای این بخش وجود ندارد.
* آیا در نظر دارید پورتال یا تارنمایی راهاندازی کنید که در چنین مواقعی که کسب و کار گالریها تعطیل شده است، بتوانند از شما خدمات رایگان بگیرند و آثار را به صورت مجازی نمایش بدهند و بفروشند؟ شما میتوانید متولی چنین امری باشید؟
اتفاقاً اپلکیشن و سایتی را با دو کارکرد طراحی کردیم؛ اینکه اولاً بین خانواده تجسمی این اتاق گفتگو و تعامل وجود داشته باشد، بین انجمنها، موزهها، گالریها و ادارات کل فرهنگ و ارشاد استانها، این به عنوان پنجره هنرهای تجسمی آماده شده و تقریباً بارگذاریها هم اتفاق افتاد و آمادگی لازم را هم برای رونمایی آن داریم اما اتفاقات و رویدادهایی که رخ داد، فرصت تعامل و آموزش لازم به گالریها، موزهها و ادارات استانها را فراهم نیاورد، امیدوارم در سال آینده این فرصت فراهم شود، زیرساخت این کار آماده شده است.
طبیعتاً یک بخشی از آن پنجره به هر گالری اختصاص پیدا میکند که هم میتواند رویدادهای خودش را در آن معرفی بکند که این هفته چه نمایشگاهی، از چه هنرمندی و با چه میزان مشارکتی دارد و هم اینکه آثارش را در معرض نمایش مجازی قرار بدهد. همۀ اینها پیشبینی شده ضمن اینکه سایت موزه هنرهای تجسمی معاصر تهران هم به صورت ویژه طراحی شده و آن آثار گنجینه را معرفی خواهد کرد و بانک اطلاعاتی آن طراحی شد و همۀ اینها به لحاظ نرمافزاری آماده است و امیدواریم به محض بازگشایی آن موزه شاهد این کارها باشیم.
عملیات مرمت گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران تمام شده است و انشاءالله بتوانیم پایان بهار شاهد بازگشایی آن باشیم
* با توجه به طولانیشدن روند مرمت موزه، بازگشایی آن بالاخره چه زمانی است؟
تقریباً عملیات مرمت گنجینه که آخرین بخش مرمت بود، به پایان رسیده است و در حال نصب ریلها و سیستم ماشینِری هستیم، به محض اینکه آن تمام شود، آثار جابجا شد و به گنجینه اصلی منتقل میشود. در حال حاضر هم که بعضی از مشاغل به صورت نیمهتعطیل اداره میشود، کار مرمت موزه با قوت و قدرت دارد انجام میشود، انشاءالله بتوانیم پایان بهار شاهد بازگشایی آن باشیم.
* امیدواریم. نکتهای هست که بخواهید به آن اشاره کنید؟
به سهم خودم از خبرگزاری فارس تشکر میکنم، چون یکی از رسانههایی است که منصفانه طی سال گذشته به رویدادهای تجسمی پرداخت.
ما در فضای هنرهای تجسمی کشور خیلی تلاش میکنیم که فضای هنر دوقطبی یا چندقطبی نشود، در عین حال که چندصدایی باشد اما دوقطبی نشود و این تعاملی که امروز بین جامعه و بین هنرمندان تجسمی وجود دارد و بخشی از آن را در دوسالانه ونیز، جشنواره تجسمی جوانان و جشنواره فجر دیدید. فکر میکنم همه باید کمک کنیم تا قدری از این مظلومیت تجسمی را جبران بکنیم و کمک کنیم که جامعه و افکار عمومی بیشتر این بخش را بشناسند.
انتهای پیام/
نظر شما