سرويس ايران جوان آنلاين: وقتی از جهادگران صحبت میشود، منظور افرادی هستند که بیهیچ چشمداشتی پا در راهی گذاشتهاند که قبل از هر چیز خودشان را پیدا کنند. جهادگران افرادی هستند که شاید پاهایشان روی زمین باشد، اما دل به آسمان سپردهاند و در دنیای دیگری سیر میکنند. دکتر روحالله محمدی، متخصص اطفال، از جمله جهادگرانی است که خدمت به نیازمندان و محرومان را جزو اولویتهای زندگی خود قرار داده و به گفته خودش، وقتی با خدا معامله کرده دیگر انتظاری از کسی ندارد؛ مسئول گروه «روحالله» که با حضور جمعی از پزشکان و متخصصان رشتههای مختلف، چند سالی است خدمتگزاری به محرومان، بخشی از زندگی آنها را تشکیل داده است.
از چه زمانی و چطور شد که تصمیم گرفتید در اردوهای جهادی شرکت کنید؟
از سالها قبل یعنی قبل از دانشگاه یک گروه بودیم که برای محرومان منطقه محل زندگیمان کمک جمع میکردیم، اما وقتی وارد دانشگاه شدم با روحیه جهادی دوستانی که در اردوها شرکت میکردند آشنا شدم. در آنجا هم دوست داشتم کارهای خیریه انجام دهم که ابتدا با گروههای جهادی دانشگاه کار کردم و به اردوهای جهادی و روستاهای کمبرخوردار میرفتیم. چند سالی این فعالیتهای خیریه انجام و بعد از مدتی تعطیل شد. مجدداً و به پیشنهاد یکی از دوستان، در سال ۹۴ مجموعه خیریهای در دانشگاه راهاندازی کردیم. خدا را شکر چند سال است این گروه فعال است و امروز هم با اعضای بیشتری از دانشجویان کار میکنیم.
از چه زمانی و چطور شد که تصمیم گرفتید در اردوهای جهادی شرکت کنید؟
از سالها قبل یعنی قبل از دانشگاه یک گروه بودیم که برای محرومان منطقه محل زندگیمان کمک جمع میکردیم، اما وقتی وارد دانشگاه شدم با روحیه جهادی دوستانی که در اردوها شرکت میکردند آشنا شدم. در آنجا هم دوست داشتم کارهای خیریه انجام دهم که ابتدا با گروههای جهادی دانشگاه کار کردم و به اردوهای جهادی و روستاهای کمبرخوردار میرفتیم. چند سالی این فعالیتهای خیریه انجام و بعد از مدتی تعطیل شد. مجدداً و به پیشنهاد یکی از دوستان، در سال ۹۴ مجموعه خیریهای در دانشگاه راهاندازی کردیم. خدا را شکر چند سال است این گروه فعال است و امروز هم با اعضای بیشتری از دانشجویان کار میکنیم.
بیشترین حیطه فعالیت شما در چه حوزههایی است؟
حیطه فعالیت گروه ما کمک به بیماران سرطانی و صعبالعلاج است که بحث آموزشی و فرهنگسازی آن را هم انجام میدهیم. البته بهداشت و درمان و رسیدگی به وضعیت همه بیماران و بخصوص اطفال از برنامه کاری خارج نمیشود.
گروه شما به سازمان یا نهادی وابسته نیست؟
به هیچ عنوان. گروه ما کاملاً مستقل، غیرسیاسی و غیردولتی است. تمام کمکهایش حتی هزینه رفت و آمدمان از اعضای گروه و خیرین تأمین میشود. بهاصطلاح کم میخوریم، گرد میخوابیم تا اردوها برگزار شود.
با این تفاسیر، مدیریت یک گروه جهادی با این ویژگیها سخت نیست؟
خیلی سخت است، اما وقتی در هر زمان و هر جا، خدا را در کنار خود ببینید همه کارها آسان میشود. فراموش نمیکنم در اولین اردوی جهادی که در مناطق محروم مسجدسلیمان برگزار شد، وارد منطقهای شدیم و حدود یک ساعت در جاده خاکی فرعی رفتیم تا به روستای قاسمآباد منطقه تاجیک رسیدیم. هیچ امکاناتی نبود، حتی پشه پر نمیزد. بیش از یک ساعت در راه بودیم؛ تشنه و گرسنه. گفتیم خدایا ما هیچی نیاوردهایم که بخوریم، چه اشتباهی کردیم! هوا کمکم تاریک میشد و باید شب همانجا میماندیم. ۱۳ دانشجو همراهمان بودند و من مسئولشان بودم. ناگهان دیدم یک وانتی آمد، مرغ گوشتی زنده میفروخت. من هم همانجا چند تا مرغ خریدم. آنجا بود که یکی از جهادگران که روحانی بود، گفت ببین، وقتی خدا میگوید برو جهاد کن من با تو هستم، همین است. این لطف خداوند را که دیدیم ایمانمان محکم شد و گفتیم حل است پس. این یک خاطره شیرین بود. فردای آن روز تخممرغ و غذا آوردند و از آن به بعد هم کارمان با لطف خدا به خوبی پیش رفت. میخواهم بگویم باید دل را به خدا داد و پیش رفت، خودش میداند چطور همراهی و کمک کند.
آیا برنامه خاصی برای گروه تدوین کردید؟
پیش از شروع کار در گروه روحالله، چون در گروههای خیریه و جهادیهای مختلف حضور و از نقاط قوت و ضعف و راههای پیشرفت آنها آگاهی داشتیم، میدانستیم با کمک دوستان چطور باید برنامهریزی کنیم تا علاوه بر رسیدگی به مشکلات و نیازهای ساکنان مناطق محروم، این کارها هم مستمر باشد. بنابراین تصمیم گرفتیم، اینطور نباشد که یک سال فعال باشیم و به مناطق مختلف برویم و بعد از آن همه چیز تمام شود، یا با عوض شدن سال، اعضا هم تغییر کنند. بلکه تجربه به ما نشان داده بود، اردویی تأثیرگذار است که با همان نفرات، در همان مناطق و به دفعات حضور داشته و کار کنیم. پس با اعضای گروه به این نتیجه رسیدیم که بهتر است بهجای اینکه گروه یکبار در سال به مدت ۱۰ روز به یک منطقه برود و فعالیتهای مختلفی انجام دهد، این فعالیتها را مستمرتر کرده و بهجای یکبار در سال، چند بار در ماههای مختلف، و بهجای اینکه به هر منطقه یکدفعه رفته باشیم، چندین مرتبه برویم؛ یعنی دفعه نخست، مشکلات را شناسایی کنیم، در حد امکان رفعشان کنیم، بعد دادهسازی کنیم، اطلاعات را ثبت کنیم و به شهرهای خودمان برگردیم، شش ماه یا یک سال بعد، با آمادگی کاملتر دوباره به همان منطقه برویم. همینطور هم شد و نتایج بسیار خوبی هم داشت.
آیا این شیوه با استقبال جهادگران و ساکنان مناطق محروم مواجه شد؟
آمار و ارقام بهترین جواب به این سؤال است. گروهی که با ۱۵ نفر آغاز به کار کرده بود حالا بیش از ۴۰۰ نفر عضو دارد و جالب اینکه همه بچهها و جهادگران که تحصیلکرده هستند هم مشتاق آمدن به اردوهای جهادی این گروه بوده و تأکید دارند حتماً نامشان در هر سفر باشد ولی ما اجباراً قرعهکشی میکنیم و حتی هزینه رفت و برگشت را هم خود اعضا میپردازند.
شما یکی از کاملترین گروهها از نظر حضور کارشناس و متخصص هستید. در این مورد توضیح دهید.
چندین پزشک عمومی جذب گروه شده تا بهترین متخصصان کشور در اردوها حضور داشته باشند. همچنین گروه دامپزشکی، تیم کامل و متخصصی دارد، تیم متخصص مامایی، متخصصان دندانپزشک و تعدادی کارشناس کشاورزی هم در گروه حضور دارند. دانشجویان کارشناسی مامایی نیز همراه گروه به منطقه میآیند و در کنار فارغالتحصیلان علوم پزشکی، باید به روحانیونی اشاره کرد که به ما لطف کرده و در اردوها حضور پیدا میکنند.
حضور در کدام اردوها یرای شما خاص بوده و در ذهنتان باقی مانده است؟
اگر از هر جهادگری در مورد اردوها بپرسید حتماً میگوید تمام لحظات در تمام اردوها یک دنیا خاطره و زندگی است. جهادگران در این اردوها اول خودشان را پیدا میکنند. با این حال در گروه ما اعزامها هر ماه بهصورت مداوم به محرومترین نقاط ایران انجام میشود که از جمله مناطق و کارهای ویژه میتوانم به اعزام تیم متخصص و کادر پزشکی مجرب به مناطق محروم استان سیستان و بلوچستان، مناطق سیلزده خوزستان، منطقه قمرود، مناطق روستایی و عشایری استان کهگیلویه و بویراحمد و مناطق روستایی و عشایری آبدانان در استان ایلام اشاره کنم.
از اقدامات ویژه پزشکی در مناطق محروم توسط جهادگران پزشک، موردی بوده که منحصر به این گروه باشد؟
در یکی از اردوهای جهادی، خانم دکتر طناز بحری، فوقتخصص خون و سرطان و رئیس بخش هماتولوژی بیمارستان آراسموس هلند همراه ما آمده بود که باعث افتخار و موجب ایجاد انگیزه و امید بیشتر در جهادگران شد. ۱۹ بیمار سرطانی فقط در یک روستای اطراف زابل بودند که توسط ایشان تحت درمان قرار گرفتند. یک روستا با ۲۰۰ نفر جمعیت، ۳۰ بیمار سرطانی داشت. ژنشان از بچه سه ساله تا بزرگسال سرطانی بود. تمام بیماران سرطانی این روستا شناسایی شدند و بهصورت رایگان دارو در اختیارشان قرار دادیم. ضمن اینکه کارهایشان تا به نتیجه مطلوب رسیدن پیگیری میشود.
شما گفتید به سازمان و نهادی وابسته نیستید. فکر نمیکنید با حمایت دستگاههای مختلف میتوانید خدمات بهتری مخصوصاً در حوزه بهداشت و درمان به نیازمندان ارائه کنید؟
این چیزی نیست که ما بخواهیم آن را رد کنیم. حتماً با هر حمایتی که صورت بگیرد ما هم خدمات بهتری ارائه میکنیم. با این حال فعلاً روی پای خودمان هستیم و هزینهها را از جیب خودمان تأمین میکنیم، ولی اگر حداقل کسی هزینه بیمارستانی را بدهد، خیلی بهتر است. این پزشکان و متخصصان هم بچههای همین مملکت هستند، اینها هم باید درآمد خودشان را داشته باشند. واقعاً اگر مسئولان، خیرین و ارگانها کمک بکنند، خیلی سرعت کارها بالا میرود. ما با خدا عهد بستهایم و بدون حضور مسئولان هم کارمان را پیش میبریم. امروز هم خیلی از بیماریها را در اولویت قرار دادهایم. مثلاً بیماریهای عفونی بهوفور در تمام مناطق به چشم میخورد. لوزههای بزرگ و متورم که باعث میشود بیماران مرتب تب و تشنج کنند. بیماران محروم دارو ندارند، پول و حتی دفترچه هم ندارند. در یکی از اردوهای جهادی برای بیماران عفونی از بیمارستان شهرکرد نوبت گرفتیم، پزشک جراح موافقت کرد و در یک روز شش بیمار عفونی عمل جراحی شدند که بعد از عمل بیماران را به منطقه خودشان فرستادیم.
نظر شما