عبدالصمد خرمشاهی، حقوقدان
شهروند به فردی گفته میشود که دارای تعلقخاطر و احساس مسئولیت نسبت به جامعه خود است. بهعبارتدیگر شهروند یک عنصر فعال و پویای انسانی در ارتباط با جامعه است که از احساس مسئولیت، حق و تکلیف برخوردار است.
در اجتماع انسانی وقتی نظم در قالب حق و تکلیف برای همگان رعایت شود، مجموعهای از قوانین در قالب حقوق شهروندی تجلی پیدا میکنند که در آن شهروندان از احترام و عزت و کرامت انسانی برخوردار بوده و جایگاه آنها رفیع و عالی خواهد بود. تمام شهروندان ذیحق هستند و فرقی که شهروند با رعیت دارد این است که رعیت در جوامع ملوک طوایفی فاقد هر نوع حقی است و درواقع رعیت و کالا یکی هستند، اما در جامعه شهروندمدار انسان دارای حق و تکلیف است. در کشورهای خاص استبدادی مثل کره شمالی شهروندان باید الزاماً از تمام تصمیمات تبعیت کنند، یعنی شهروندان مانند موجودات زندهای هستند که فاقد حق هستند، درحالیکه شهروند به کسی گفته میشود که ذیحق است و این حق در روابط سهگانه مورد شناسایی، تکریم و احترام قرار میگیرد. اکنون این بحث مطرح است که چقدر میتوان نسبت به ترویج، رشد و توسعه حقوق شهروندی در جامعه گام برداشت؟
مهمترین عنصری که برای شهروند در یک جامعه انسانی توسعهیافته مطرح است، حق دانستن است، یعنی یکی از پایههای حقوق انسانی این است که باید شهروندان نسبت به عملکرد دولت و نسبت به آنچه قرار است آینده خود را با آن شکل بدهند آگاهی پیدا کنند. به این معنی که دولت باید ملت را بخشی از هویت خود دانسته و در جریان تمام امور قرار بدهد. شهروندان باید در روابط از آگاهی و دانستن برخوردار باشند.
حق دانستن از طریق رسانه، شبکههای اجتماعی، اهداف و نهادهای مدنی تجلی پیدا میکند و دولت باید در قالب آموزشوپرورش، صداوسیما و نهادهایی که در اختیار دارد در این زمینه اقدام کند. همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد، نهادها و جوامع مدنی شکلهای اطلاعرسانی هستند که در حد واسطه بین دولت و ملت قرار دارند. بنابراین ضروری است که متولیان امر در آگاهی شهروندان نسبت به حقوق خود بیشتر از پیش تأکید داشته و آن را در جامعه ترویج دهند. در عصر فناوری ارتباطات و شبکههای اجتماعی است که همگان از آن برخوردارند، اما به آن سامانی داده نشده است.
ازاینرو امیدواریم که مردم در کنار کتاب مقدس قرآن و کتاب حافظ، کتاب قانون مدنی و اساسی را در خانههای خود داشته باشند و هر از چند گاهی آن را ورق بزنند تا به این طریق حقوق شهروندان ضایع نشود، چراکه اگر توجه به قوانین و مقررات وجود داشته باشد «به زیستن» را میتوانیم در جامعه ایجاد کنیم در غیر این صورت شاهد وجود تکثر پدیده دعاوی در کانون دادگستری هستیم که یکی از علل آن به ندانستن و عدم اطلاع شهروندان از قوانین و مقررات برمیگردد. گام اصلی که نهادها و دولتها باید در این زمینه بردارند این است که شهروندان را به حال خود رها نکنند، چراکه با آموزش قوانین و مقررات میتوانیم جامعهای سالم داشته باشیم.
یکی از ویژگیهای اصلی جامعه سالم آگاهی، حق دانستن و طریق یادگیری دانستن و قوانینی ازجمله حقوق شهروندی جوامع انسانی است که بسیار در داشتن جامعه پویا کمککننده است.