صاحبخبر - به گزارش
جهان نيوز، جمعی از سلبریتیها و هنرمندان به تازگی و به بهانه حادثه اصابت غیر عمد هواپیمای اوکراینی، در اقدامی عجیب؛ اعلام کردهاند که جشنواره فیلم فجر را تحریم میکنند!
کسانی از آنها نیز کنسرتهای خود را به نشانه اعتراض و عزا تعطیل کردهاند.
برخی از آنها همچنین رفتارهایی مثل نقطه عطف نامیدن چند آشوب خیابانی، فراخوان تجمع، حضور در اغتشاش و تحریم حضور در صدا و سیما نیز داشتهاند.
اگرچه در این رابطه تحلیلها و نظراتی از جانب خواص کشور منتشر شده و در محضر مردم؛ پلشتی اقدام این سلبریتیها به آنها گوشزد شده است اما سؤال اساسیتری نیز در این میان وجود دارد.
و آن اینکه فرجام اقدام این سلبریتیها چیست و آنها به کدام مسیر افتادهاند؟!
*جدای از قبح اقدامات اشاره شده و اینکه چنین رفتارهایی در هیچ کشوری از جهان تحمل نخواهد شد؛ اما به لحاظ معقولات و تأمل در قبال آینده میتوان به روشنی فهم کرد که مسیر انتخاب شده از سوی این هنرمندان به کجا خواهد انجامید؟!
یقینا زمستان تمام خواهد شد اما زغال میماند و روسیاهی حک شده بر صورتش...
به این معنی که جشنواره فجر امسال و تلخیهای فعلی تمام خواهد شد و روزهای خوب و خوبتر همچون همیشه دوباره فرا خواهد رسید.
اما سلبریتیهایی که این روزها با اشاره خارج از کشور! و مثلا با هدایت سفارت انگلستان؛ مشغول رفتارهای دشمنانه علیه نظام و مردم هستند در آن روزها چه خواهند کرد؟!
تأمل در این قضیه نشان میدهد که آنها پس از روزهای فعلی با دو سرنوشت بیشتر مواجه نیستند و به لحاظ عقلانیت فلسفی جز در دو موقعیت نخواهند بود...
و آن اینکه یا با گذشت زمان مجبور به "توبه" در پیشگاه نظام اسلامی و مردم خواهند شد و منبعد از این با مُهر توبه در جشنواره فجر آینده و هر برنامه هنری دیگری شرکت خواهند کرد.
و یا اینکه از توبه طفره میروند و در یک زیست نباتی اپوزیسیونی، طریقی مثل جعفر پناهی و خانم گلشیفته فراهانی و محمدرضا شجریان، برخواهند گزید. که این دومی به معنی اتمام حیات هنری آنها نیز خواهد بود.
دو مسیری که البته ایکاش در فراروی این سلبریتیها قرار نمیگرفت و آنها با عقلانیت، شرایط دیگری برای خود ترسیم میکردند!
اما گویا تقدیر بر اینست که این جماعت یا با فرمول پناهی و فراهانی، خود را برای همیشه از ذهن مردم پاک کنند و یا تا پایان روزهای جوانی؛ با داغ توبه بر پیشانی، در انظار عمومی ظاهر شوند.
در اینجا البته لازم به توضیح است که برخی افراد در میان این "مراجع اجتماعی" (اعم از سیاسیون و سلبریتیها و غیره) وجود دارند که برای خود راه سومی را نیز متصوّر هستند و آن براندازی و سقوط نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است.
و از همینروست که شاهد همکاری علنی آنها با سفارت انگلیس، فحّاشی به نظام و یا سخن گفتنشان پیرامون "فردای براندازی" هستیم!
اما بدیهیست که فرض این افراد در نظر تحلیلگران ارشد اطلاعات و امنیت، منتفی است و حکومتی که ساختارها و رفتارهای منطقی دارد، در فتنههای داخلی پیروز شده، جنگهای نیابتی و بینالمللی در داخل منطقه و حتی در قلب اروپا را با پیروزی پشت سر گذاشته و حیثیت آمریکا را نیز در نبرد تاریخی عینالأسد به خاک مالیده است؛ نه تنها رو به اضمحلال نیست بلکه میرود تا به یک تمدن تبدیل شود.
منبع:مشرق∎
نظر شما