خبرگزاری فارس- گروه اجتماعی: کارشناسان امر میراث معنوی را مجموعهای از آداب، رسوم و سنن انسانی میدانند که از فرهنگ و تمدن دیرینه آنها نشأت میگیرد و میتواند زیباییهای زندگی بشری را تکمیل کند.
میراث معنوی میتواند به زیباترین شکل ممکن حفظ و ترویج شود و برای آیندگان باقی بماند تا آنها نیز بدانند پیشینیانشان چطور مراسم مختلف برگزار و گرامی داشته میشده؛ تعدادی از آیینهای معنوی مردم استان سمنان در انتظار ثبت ملی است.
محرم و صفر از الهامبخشترین ماههای مبارزه با زورگویان و مستکبران است که قدیمیهای سمنان با رسم و رسوم خاصی از گرفتن شمعهایی بهاندازه قد نخلها تا بستن دستمال پول بر سرِ عَلَم در این ماه به عزاداری سید و سالار شهیدان (ع) و یاران باوفایش میپرداختند.
میراث معنوی میتواند به زیباترین شکل ممکن حفظ و ترویج شود
عزاداری برای سیدالشهدا (ع) بهعنوان سرور آزادگان جهان و یاران باوفایش در هر خطهای از این سرزمین پهناور از 1400 سال پیش تاکنون بهصورت یک فرهنگ درآمده و پرداختن به آن بهعنوان ضرورتی برای مسلمانان و بهویژه شیعیان تبدیل شده است.
روزها و لحظههای ماههای محرم و صفر لبریز از درس انسانیت و آزادگی بوده و پیام آن به نسلهای مختلف بشریت و آزادگان جهان، عدالتخواهی و تسلیم نشدن برابر مستکبران و زورگویان عالم است.
حفظ آداب و رسوم ماههای محرم و صفر و آیین عزاداری هر منطقه بهعنوان یکی از عناصر فرهنگی جامعه از اهمیت والایی برخوردار است؛ گرچه هر سال در این ماهها وعده ثبت میراث معنوی استان سمنان داده میشود، اما هنوز هم تعداد زیادی از این آیینها وجود دارد که باید در فهرست آثار معنوی ملی ثبت و ضبط شود.
«محمد عموزاده»، پژوهشگر فرهنگ عامه مردم سمنان شخصی است که با علاقه فراوان به جمعآوری رسوم پیشینیان این دیار همت گماشته است و با توجه و نکتهسنجی خاص، سعی در انتقال آن به نسلهای آینده دارد؛ با او در فضایی جدای از محرم و صفر به گفتوگو نشستهایم تا این میراث قابل ثبت را بار دیگر یادآور شویم.
هر چه دارید جا بدید، برای امام حسین (ع) باد بدید
در نشستی با این فرهنگی بازنشسته، از او میخواهیم تا آیینهای محرم در گذشتههایی نهچندان دور در دیار قومس را برای نسلهای فعلی بازگو کند و او اینگونه کلامش را آغاز میکند: اهمیت ماه محرم به خاطر واقعه کربلاست که سال 61 هجری قمری در کربلا اتفاق افتاد و پیامرسان آن هم حضرت زینب (س) بود.
امام حسین (ع) صحنه کربلا را به وجود آورد؛ ولی حضرت زینب (س) با پاسداری، شفافسازی و ثبت صحنهها، همه وقایع را روشنگرانه نسل به نسل به ما انتقال داده است.
حفظ آداب و رسوم ماههای محرم و صفر و آیین عزاداری هر منطقه بهعنوان یکی از عناصر فرهنگی جامعه از اهمیت والایی برخوردار است
این پژوهشگر فرهنگ عامه مردم سمنان میگوید: طبق رسوم مردم سمنان در حدود چهار تا پنج دهه گذشته که لوازم ارتباطجمعی به شکل فعلی وجود نداشت، با نزدیک شدن به ایام محرم کودکان و نوجوانان، معمولاً بعد از اذان مغرب در کوچهها راه میافتادند و یکصدا میگفتند: «هر چه دارید جا بدید، برای امام حسین (ع) باد بدید».
با این روش، برای مردم یادآوری میشد که ایام محرم نزدیک است و نذریهایتان را برای امام حسین (ع) آماده کنید.
علم کردن عمودها
عموزاده ادامه میدهد: از دیگر رسوم مردم سمنان، آمادهسازی مساجد و تکایا برای استقبال از ماه محرم بود؛ تمام محلههای قدیمی و معتبر سمنان هم مسجد و هم تکیه داشتند.
مساجدی که امام جماعت هم داشتند، در طی سال فعال بودند و فعالیتهای مذهبی را در طی سال اجرا میکردند؛ ولی در تکایا، چهار تا پنج روز مانده به محرم، خادم مسجد معمولاً پارچهای از جنس متقال با نخ و سوزان لحافدوزی برای آماده کردن خیمه اباعبدالله الحسین (ع) آماده و آن را در فضای تکیه پهن میکرد.
سپس چند خانم که مهارت بیشتری در خیاطی داشتند، طی دو تا سه روز پارگی و زدگیهای چادر را که بهصورت چهار تکه بود، ترمیم کرده و طناب را از حاشیه پارچه که به فاصله 20 سانتیمتری سوراخ منگنه داشت، رَد میکردند تا پارچه آسیب نبیند و آقایان هم در این مدت طنابها را وارسی میکردند که مشکلی نداشته باشد.
گرچه هر سال در این ماهها وعده ثبت میراث معنوی استان سمنان داده میشود، اما هنوز هم تعداد زیادی از این آیینها وجود دارد که باید در فهرست آثار معنوی ملی ثبت و ضبط شود
دو روز مانده به محرم، زمانی که کار بازبینی چادرها تمام میشد، چند جوان که از توانایی جسمانی بالاتری برخوردار بودند، بالای تکیه میایستادند و چهار طرف طناب را نگه میداشتند.
دو نفر هم پایین میایستادند و عمودها را آرامآرام همزمان با آنها که بالا میکشیدند و عَلَم میکردند.
بعد از تمام شدن کار عمودها، داخل تکیه را یکپارچه سیاهپوش کرده و کنار عمودها تشت بزرگی را پر از آب کرده تا کسانی که از آنجا عبور میکردند، با پیالهای که کنار تشت بود به یاد اباعبدالله الحسین (ع) و شهیدان دشت کربلا آب بنوشند.
چراغداری شبانه
این پژوهشگر فرهنگ عامه مردم سمنان با بیان اینکه قبل از انقلاب برگزاری دستههای عزاداری در هر زمانی امکانپذیر نبود، گفت: سالهایی که برق نبود، دستههای عزاداری فقط در بعدازظهر و شب تاسوعا و صبح و بعدازظهر روز عاشورا مجوز برگزاری مراسم داشتند.
برای روشنایی از چراغ توری استفاده میشد؛ به این ترتیب که چراغها را روی تختههایی که به فاصله 20 سانتیمتری تعبیه شده بود، میگذاشتند و افرای با چوبهایی به ارتفاع یک متر، آنها را در حاشیه دستهها نگه میداشتند تا روشنایی محل عبور در شب تأمین شود.
زمان برگزاری روضه هم به نحوی تنظیم میشد که روضهخوانی در مناطق مختلف با هم تداخل نداشته باشد و مردم بتوانند از مراسم تکیههای مختلف بهرهمند شوند.
در آن زمان، برخلاف هماکنون که بیشتر زنجیرزنی رایج است، سینهزنی بین مردم رواج بیشتری داشت؛ سینهزنها معمولاً یک پیراهن سیاه بلند بر تن میکردند که پایینتر از یقه به فاصله 20 سانتیمتری دکمههایی داشت که موقع سینهزنی آنها را باز میکردند؛ چنانچه کسی این لباس را نداشت، هیأت بهطور امانی در اختیارش قرار میداد.
آبی بنوش به یاد تشنهلبان
در دستههای عزاداری، برای آب دادن به مردم از مُشک استفاده میشد و میگفتند: «آبی بنوش به یاد تشنهلبان».
معمولاً دستههای سینهزنی به هر محلی که میرسیدند، سپند فراوان برایشان دود میکردند و نذریهایی به آنها میدادند که بیشتر شامل نقل و نبات بود؛ افرادی که دنبال دستهها میرفتند، بیشتر از آقایان بودند و خانمها معمولاً در داخل تکیهها عزاداری میکردند.
شاه، سلامُ علیک
آن زمان سینهزنیها از اعماق دل بود و طوری نبود که فقط برای رفع تکلیف باشد؛ سینهزنها با شعور و معرفتی خاصی سینه میزدند؛ بهطوری که نظارهگران وقتی به آنها نگاه میکردند، خودبهخود حالت معنوی خاصی به آنها دست میداد.
آن زمان بیش از پنج تا 6 دسته عزاداری بیشتر در سمنان وجود نداشت؛ وقتی که دستههای عزاداری به تکیه پهنه یا آستان امامزاده یحیی (ع) میرسیدند، همگی با برگشتن به سمت امامزاده میگفتند: «شاه، سلامُ علیک» که در این هنگام صدا در فضای بسته پهنه میپیچید و حالت معنوی بسیار خاصی داشت.
پامنبری روضهخوانها
در انتهای دستههای عزاداری معمولاً چند پامنبری روضهخوانی میکردند و معمولاً بعدازظهر ظهرها مراسم روضهخوانی در تکایا و مساجد رواج داشت.
در هیأت مجمع، هیأت انصار، چوب مسجد و ناسار مراسم باشکوهتری برگزار میشد؛ آن زمان رسم بر این بود که قبل از شروع مراسم روضهخوانی، یکی دو تا پامنبری در مدح و ستایش حضرت علی (ع)، آقا ابوالفضل العباس (ع) و امام حسین (ع) میخواندند و بعد فرد منبری میآمد و بالای منبر میرفت.
معمولاً هم مراسم محلههای مختلف بهگونهای تنظیم میشد که با یکدیگر تداخل نداشته باشد و مردم بتوانند از همه مراسم استفاده کنند.
شمعهای قدی پایین نخل
عموزاده در خصوص نحوه نخلگردانی در سالیان گذشته، میگوید: چند دهه گذشته نخلگردانی یکی از رسمهای اصلی مردم سمنان در ماه محرم بود که رواج زیادی داشت.
کسانی که نذر و نیاز داشتند، شمعهایی بهاندازه طول نخلها میگرفتند و این نخلها از لحاظ حاجت گرفتن، اهمیت خاصی برای مردم داشت.
کارشناسان امر میراث معنوی را مجموعهای از آداب، رسوم و سنن انسانی میدانند که از فرهنگ و تمدن دیرینه آنها نشأت میگیرد و میتواند زیباییهای زندگی بشری را تکمیل کند
روضهخوانیها هم معمولاً اگر بانی داشت، بعد از پایان یافتن دهه ادامه مییافت وگرنه 15 روز آخر صفر دوباره شروع میشد.
آن زمان کسانی که استطاعت مالی بیشتری داشتند، در منازل خود روضه میخواندند و بیشتر اهالی محل و همسایهها معمولاً در این مراسم شرکت میکردند و نذریپزان داشتند که غذای نذری بیشتر تهچین بود و به همسایهها هم داده میشد.
هر هیأتی برای خودش نذری داشت و پذیرایی میکرد. اعتقاد زیادی به غذای نذری وجود داشت تا جایی که مردم چند دانه برنج از هفت بشقاب بهعنوان تبرک برمیداشتند و آن را با نان محلی میخوردند و به شفای آن اعتقاد زیادی داشتند.
تعزیهخوانی و پردهخوانی
این پژوهشگر فرهنگ عامه مردم سمنان در خصوص مراسم تعزیهخوانی در دهههای گذشته اظهار کرد: آن زمان، تعزیهخوانی همزمان با تاسوعا و عاشورا نبود و بیشتر در دهه آخر صفر و در محلهای پررفتوآمد مردم اجرا میشد.
قبل از انقلاب، پردهخوانی هم بعد از وقوع صحنه کربلا رواج داشت. برای مراسم شام غریبان هم یک روز بعد از عاشورا وسایلی از قبیل کوزه و وسایل مسی روی اسب یا الاغ سوار میکردند و مردم شمع به دست همراه کاروان به محلی میرفتند.
چند جوان بهعنوان اینکه در حال دفن شهدای کربلا هستند، بلند میخواندند و خانوادهها برای همدردی با حضرت زینب (س) بیرون میآمدند و کاروانیان را همراهی میکردند؛ این مراسم در تاریکی شب با معنویت خاصی همراه بود.
مردم شهر سمنان معمولاً روز ششم محرم و صبح تاسوعا به روستاهای اطراف مانند خیرآباد، حسنآباد و روستای اعلا میرفتند و در روستای اعلا، مراسم سنگزنی رواج زیادی داشت و به شکل خاصی اجرا میشد.
گذاشتن پول در دستمال حریر
عموزاده ادامه داد: آن زمان، علمگردانی در روز تاسوعا برگزار میشد؛ هر هیأت، یک عَلَم استوانهای شکل داشت، فرد بزرگی که مورد احترام و اعتماد مردم محل بود، در مسجد امام مینشست و به اولین عَلَمی که وارد مسجد میشد، سلام میداد و سپس مقداری پول را در دستمال حریر میگذاشت و بر سَرِ علَم میبست.
اداره کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان سمنان باید با همراهی پژوهشگران و تلاشگران فرهنگ عامه، به ثبت و ضبط این آیینهای زیبا توجه کند
نخلگردانی هم فقط در روز تاسوعا و عاشورا انجام میشد و بهصورت موروثی بر عهده یک خانواده بود.
شخصی به نام نخلبند، نخل را با پارچههای سیاه و سبز میآرایید و آن را با شاخههای گل و چند فانوس و چند شمائل از امامان تزئین میکرد. نخلها در محلههای مختلف که دارای تکیه و حسینیه بود، چرخانده میشد.
قبل از انقلاب، معمولاً در روزهای اربعین و چهل و هشتم اجازه برگزاری دستههای عزاداری را نمیدادند؛ ولی مراسم عزاداری و پخت غذای نذری در هیأتها و بین مردم رواج زیادی داشت.
از امروز اقدام کنید
بههرحال، پذیرفته است که در گرماگرم ماههای محرم و صفر و تراکم برنامههای عزاداری، توجه به ثبت و ضبط تمام آیینهای عزاداری و میراث معنوی مردم سراسر کشورمان و استان سمنان ممکن نباشد یا حداقل سخت باشد؛ اما اکنون فرصت خوبی است تا به این آیینها بپردازیم و برای ثبت آنها در فهرست میراث معنوی ملی تلاش کنیم.
اداره کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان سمنان باید با همراهی پژوهشگران و تلاشگران فرهنگ عامه، به ثبت و ضبط این آیینهای زیبا توجه کرده و آنها را برای ضبط در فهرست میراث معنوی ملی پیشنهاد دهد؛ امری که امید است از همین امروز اقدامات آن آغاز شود.
انتهای پیام/2249/م/
نظر شما