به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، رسیدگی به این پرونده از سحرگاه ۲۵ اردیبهشت ۹۸ و با گزارش خبر اسیدپاشی در محله چشمه‌علی شهرری در دستور کار تیمی از مأموران کلانتری ۱۳۱ شهرری قرار گرفت. اما وقتی مأموران به محل حادثه که پارکینگ یک آپارتمان بود رسیدند متوجه شدند ماجرای اسید پاشی صحت ندارد و یک قتل اتفاق افتاده است. لحظاتی بعد نیز قاتل را در حالی که داخل یک انباری و پشت تعدادی میلگرد پنهان شده بود، بازداشت کردند. این در حالی بود که متهم می‌خواست یک مادر و پسر را نیز به قتل برساند و در چاه داخل پارکینگ بیندازد که با کمک مردم نجات پیدا کرده و به بیمارستان منتقل شده بودند.

همزمان با دستگیری متهم وی به‌قتل اعتراف کرد و گفت: از ۱۰ سال قبل با مقتول آشنا شده و رفت‌وآمد خانوادگی داشتم، در طی این سال‌ها چند کار مالی با مقتول انجام دادم تا اینکه از مدتی قبل بر سر موضوعات مالی با هم اختلاف پیدا کردیم و این اختلافات ادامه‌دار شد. تا اینکه شامگاه ۲۳ اردیبهشت وی را برای حل و فصل موضوعات مالی به منزلم دعوت کردم و در پارکینگ آپارتمان مشغول صحبت شدیم، من به مقتول گفته بودم یا پول وی را پس می‌دهم یا در صورت تمایل او می‌توانم وی را برای سرمایه‌گذاری و کسب درآمد به دبی بفرستم. اما کار به جر و بحث و فحاشی کشید. مقتول یک چوب از روی زمین برداشت و دو ضربه به من زد، من نیز که آموزش دفاع‌شخصی دیده‌ام، توانستم او را خلع سلاح کرده و چوب را از دستش بگیرم.

در پارکینگ خانه ما چاهی برای یکسان‌سازی آب و فاضلاب حفاری شده بود و قرار بود در آن عملیات عمرانی صورت گیرد که در هنگام درگیری کنترل خود را از دست دادم و با چوب ضربه سنگینی به‌صورت مقتول زدم و جسدش را داخل چاه انداختم.

وی ادامه داد: پس از قتل، با خواهر و خواهرزاده مقتول تماس گرفتم وبه‌خاطر نفرتی که از مقتول داشتم می‌خواستم مابقی اعضای خانواده او را نیز بکشم،ولی داخل پارکینگ خواهر و خواهرزاده مقتول از ماجرا با خبر شده و خواهرزاده وی که پسری قوی هیکل بود با من درگیر شد که او را نیز مجروح کردم و داخل چاه انداختم، سپس به سراغ خواهر مقتول رفتم و وی را نیز مورد ضرب و شتم قرار دادم، اما پسر جوان در دهانه چاه گیر افتاده و توانسته بود خودش را از داخل چاه خارج کند که با داد و فریاد وی همسایه‌ها با خبر شده و پلیس از راه رسید.

اما دیروز این متهم در شعبه دوم دادگاه کیفری در حالی محاکمه شد که منکر ارتکاب قتل بود. در ابتدای جلسه نخست خواهر مقتول گفت: این مرد ما را فریب داد و به بهانه اینکه با ماوراءالطبیعه در ارتباط است و می‌تواند کارگشایی کند حدود 500 میلیون تومان از من و برادرم پول گرفت. اما سرانجام وقتی به کلاهبرداری‌هایش پی بردیم برادرم از او خواست پول‌ها را با سودش به ما برگرداند ولی او گفت می‌تواند به جای پول برادرم، من و پسرم را برای کار در یکی از شرکت‌هایش به خارج از کشور بفرستد. روز حادثه نیز برادرم را به بهانه صحبت درباره کار به خانه‌اش کشاند اما او را کشت و جسدش را داخل چاه انداخت. دو روز بعد هم می‌خواست من و پسرم را بکشد که مردم به کمکمان آمدند ووی دستگیر شد. حالا هم من و خانواده‌ام برای او قصاص می‌خواهیم.در ادامه متهم پای میز محاکمه ایستاد و گفت: من قاتل نیستم دو تا از برادر و خواهرهای داوود او را کشتند چون با هم اختلاف داشتند. یکی از خواهرانش به من گفته بود اگر او را بکشی پول خوبی به تو می‌دهم اما من قبول نکردم و گفتم خودتان او را بکشید. بعد از من خواست جسد او را سر به نیست کنم که من هم جسد را در چاه انداختم. اما این مادر و پسر را من می‌خواستم بکشم که موفق نشدم.

بدین ترتیب پس از پایان محاکمه قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.