شناسهٔ خبر: 36540450 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

فعالیت‌های پژوهشی در یک نگاه؛

طالقانی و زمانه‌ ما و تاریخ برای مردم

تهران- ایرنا- «طالقانی و زمانه ما»، «اقلیت‌های دینی در پارلمان ایران»، ‌«اینترنت و سواد مجازی» ‌و «سواد تاریخی و تاریخ برای مردم» از مهمترین نشست‌هایی بود که هفته گذشته در کشور برگزار شد.

صاحب‌خبر -

در گزارش زیر گزیده‌ای از مهمترین نشست‌های پژوهشی از بازه زمانی ۱۸ تا ۲۴ آبان ۱۳۹۸ خورشیدی آمده‌است.

طالقانی و زمانه ما

همایش طالقانی و زمانه ما در کتابخانه ملی ایران برگزار شد. سعید مدنی جامعه‌شناس و پژوهشگر اجتماعی گفت: موضوع توسعه پروژه‌ای بود که مرحوم سحابی از اوایل دهه ۶۰ خورشیدی و پس از پایان مجلس اول دنبال می‌کرد. وی همواره به متفکران دینی و نواندیشان دینی مبحث توسعه را تاکید می‌کرد و اصرار داشت تا هر متفکری دیدگاه خود در رابطه با توسعه بیان کند.
مراجع فرهنگی در زمینه توسعه سه واکنش داشتند؛ افرادی که مسکوتند، یعنی در رابطه با توسعه هیچ نظری ندارند، دیگران ضد توسعه هستند که قبلا اشاره شد و گروه سوم افرادی هستند که به توسعه کمک می کنند و پشتوانه نظری برای آن فراهم می‌کنند. دیدگاه گروه سوم محوری ترین خط عبور سنت به مدرنیته است. در جوامع غربی این مسیر گذر از سنت به مدرنیته زمینه شکل گیری تفکر جدید علمی به جای مرجعیت مذهبی شد.
تفکرات جدید که از مسیر سنت به مدرنیته عبور کردند، مفاهیم جدید را بازتولید کردند. مهمترین مختصات این تفکر جدید که پایه توسعه بود، چند ویژگی داشت؛ بهره‌گیری از علم برای حل مسایل زندگی، به طبیعت و دنیای مادی به عنوان مبنای ثابت تفکر و شناخت نگاه می‌کرد، کلیت مستقل جامعه و مستقل از فرد را به رسمیت می‌شناخت، اراده گرایی را به جای تقدیرگرایی می‌پذیرفت، بر چیستی حکومت نه کیستی حاکم تاکید داشت و معتقد بودند نظام ها و ساختارها باید جامعه را اداره کنند، نه نهادهایی مثل دین. در واقع تنوع قدرت در اداره جامعه باید از بین برود.
آیت الله طالقانی توحید را زیربنای توسعه جامعه انسانی می‌دانست، در واقع نوع نگاه وی به توحید می‌توانست با دنیای مدرن گره بخورد. طالقانی عقل و علم بشری را بر بنیان‌های آزادی پی ریزی کرد و در تفسیر «پرتویی از قرآن» هم تاکید داشت که پیشرفت اولیه اسلام به همین دلیل بوده است. او اندیشه‌های علمی را به رسمیت می‌شناخت و در برنامه پرتویی از قرآن هم از منابع علمی مختلف استفاده می‌کرد. طالقانی برای تفکر و شناخت به طبیعت و دنیای مادی توجه می‌کرد و از فلسفه سیاسی برای تامین مصلحت عمومی برخوردار بود.
پلورالیسم در آرای طالقانی برجسته بود و وی این موضوع را لازمه توسعه می‌دانست. شواهد و منابع نشان می‌دهد وی توسعه‌گرا بود و مشوق رویکرد توسعه بود. مهندس سحابی چهار خصلت قرآنی طالقانی را ظلم ستیزی، غمخوار فقرا، اهل خدمت بی منت و تسامح و تساهل می‌دانست که این موارد نوشداروی وضعیت جامعه امروزی است که با بازتولید تفکر طالقانی ممکن می‌شود.

فاطمه گوارایی پژوهشگر حوزه زنان اظهار داشت: مسئله حقوق زنان به مفهوم امروزی در دهه ۳۰ و ۴۰ خورشیدی یعنی دوران اصلی زندگی آیت‌الله طالقانی وجود نداشت و هنگام بررسی این مسئله باید به این نکته توجه کرد. همچنین باید به این نکته توجه داشت که بخش عمده مواضعی که آیت‌الله طالقانی گفته می‌شود، مربوط به دوران قبل از حاکمیت دینی است و تجربه حکومت اسلامی مسائل قبل و بعد از انقلاب را دچار تغییر کرد.
ما می‌خواهیم از متد او برای بررسی مسئله حقوق زنان استفاده کنیم. این که باید انگاره‌های اسلامی با انگاره‌های مدرن و انگاره‌های مذهبی با انگاره های اجتماعی و سیاسی سازگاری و ارتباط دوسویه پیدا کنند. او مفاهیم مدرن را بومی و درونی می کرد و حالت قهر و ستیز با آن‌ها نداشت. نقد توأمان سنت و مدرنیته را داشت اما در عین حال به هر ۲ رویکرد نگاه انتقادی نیز داشت. ضمن این که به سنت پشت پا نمی‌زد. به جهان بینی توحیدی اعتقاد داشت. از انسان‌شناسی‌ای برخوردار بود که در آن انسان فارغ از جنسیت آزاد و آگاه بود.
در زمان طالقانی مساله زنان یک پله جلوتر می‌آید اما در همین زمان هم اگر فردی مجتهد باشد و موافق حضور زنان در احزاب سیاسی باشد یک انقلاب بزرگ بود. زنان خانواده طالقانی از آزادی در انتخاب راه زندگی، حجاب و انتخاب همسر برخوردار بودند.

اقلیت‌های دینی در پارلمان ایران

نشست نقد و بررسی کتاب اقلیت‌های دینی در پارلمان ایران در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار شد. منوچهر نظری نویسنده کتاب بیان داشت: کتاب «اقلیت‌های دینی در پارلمان ایران» در سه فصل تنظیم شده است. در فصل نخست، اطلاعاتی از حقوق اقلیت‌های دینی در اسناد بین‌المللی، قانون انتخابات و قانون اساسی از دوران مشروطه تاکنون ارائه شده و چون اساس تحقیق، بحث حق رأی بود، به سایر حقوق و مسائل اقلیت‌ها پرداخته نشده است.
فصل دوم به زندگی‌نامه نمایندگان اقلیت‌های دینی اعم از آشوری و کلدانی، ارامنه شمال و جنوب، زرتشتیان و یهودیان در مجلس شورای ملی و سنا اختصاص دارد. در این ۲۴ دوره که از اواخر دوره قارجار (۱۲۸۵) تا پایان سلطنت پهلوی(۱۳۵۷)  را در برمی‌گیرد، ۲۸ تن از اقلیت‌ها به مجلس شورای ملی و سنا راه یافتند.
با این که یکصد و دوازده سال از تشکیل اولین دوره مجلس شورا و حضور اقلیت‌های دینی در مجلس ایران می‌گذرد متاسفانه اثر و کتابی که مستقلا به شرح حال و خدمات و عملکرد نمایندگان اقلیت‌های دینی بپردازد تا کنون به رشته تحریر درنیامده و در حافظه تاریخی ایران، تقریبا به فراموشی سپرده شده است.

کارن خانلری نماینده مسیحیان ارمنی شمال در مجلس شورای اسلامی عنوان داشت: با توجه به حیطه فراگیر و به لحاظ موضوعی کتاب اقلیت‌های دینی در پارلمان ایران بی‌بدیل و نخستین مونوگراف در نوع خودش است. به این دلیل که شامل کلیه ادوار تاریخی ایران در دوره قاجار، پهلوی اول و دوم و جمهوری اسلامی است و دوم این‌که شامل کلیه جوامع اقلیت‌هاست. برخی از مونوگراف‌هایی که مربوط به اقلیت‌های خاصی بودند مانند ارامنه و کلیمیان اما این کتاب جامعیت دارد.
پیشگفتار بسیار مهم کتاب با عنوان تقدیم به همه یکتاپرستان در اولین بخش کتاب نه تنها رویکرد عقیدتی نویسنده را بیان می‌کند بلکه به شکل اجمالی به چرایی حضور جوامع اقلیت‌های دینی در حوزه مقننه کشور اشاره می‌کند و از طریق چند مثال موضوع را روشن می‌کند که در راس آن‌ها مجاهدت‌های اقلیت‌های دینی در دروه مشروطه بوده و به عملکرد ارباب جمشید و امین‌الضرب زرتشتیانی که در انقلاب مشروطه، مال خود را به وفور در طبق اخلاص گذاشتند و مجاهدان ارمنی که جانشان را در این راه فدا کردند و به انقلاب مشروطه پیوستند.

حبیب الله اسماعیلی مدیر موزه، کتابخانه و مرکز اسناد امام خمینی (ره) تصریح کرد: مسلمانان و غیرمسلمانان همزیستی مسالمت‌آمیزی از پیش از اسلام با هم داشته‌اند اما همزیستی سنتی و مدرن کمی تفاوت دارد و کتاب در آن گرانیگاه حرف خودش را می‌زند. در بحث سنتی حقوق جوامع غیرمسلمان به گونه‌ای دیگر تصویر و تفسیر می‌شود اما در جوامع ما بعد مدرن این موضوع به شکل دیگری است.
به واسطه انقلاب مشروطه این موضوع اتفاق افتاده که در این کتاب به حق قانونی انتخاب کردن و انتخاب شدند و تاثیرگذاری در فرایند قانونگذاری پرداخته شده است. بعد از انقلاب مشروطیت حق انتخاب شدن مطرح می‌شود با موانع جدی مواجه می‌شود اما این موانع برطرف می‌شود و این امکان برای اقلیت‌های دینی فراهم می‌شود که در این کتاب به آن پرداخته شده است.
بحث قوانین شخصی مثل ازدواج، طلاق و... همواره براساس احکام دینی اقلیت‌های دینی انجام می‌شود. در حوزه آموزش یکی از مواردی است که قبل و بعد از انقلاب در آموزش‌های دینی وجود داشته امکان انتقال مفاهیم است که در دوره اصلاحات موضوع حل و فصل می‌شود. مهمترین نکته‌ای که در این کتاب ارزشمند و بی‌بدیل جایش خالی بود این بود که در بخش انتهایی گزارشی از نوع مطالبات این جوامع ارائه می‌شد و می‌توانست برای کسانی که کتاب را می‌خوانند با یک تلقی ظلم اکثریت به اقلیت روبه‌رو نشوند که این‌طور نیست زیرا جامعه ایرانی این امکان را دارد که با تدبیر موضوع‌ها را حل کرده است.

اینترنت و سواد مجازی

نشست نقد و بررسی اینترنت و سواد مجازی در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات شد. یونس شکرخواه عضو هیات علمی دانشگاه تهران خاطر نشان کرد: کتاب اینترنت و سواد مجازی سرشار از رد پاهای فراوان برای دانشجویان، علما و علاقه‌مندان این حوزه است. کتاب «اینترنت و سواد مجازی» یک دلیل‌گذاری هم هست، نامگذاری برای بی‌نام‌ها و تلاش برای ارتباط با ناشناخته‌ها. وقتی نماد شهری دیده می‌شود می‌گفتند سواد شهری و این مفهوم سواد درگیر درک بیشتری است.
سه واژه اینترنت، سواد و مفهوم مجازی در اذهان موقعیت مناسب ندارند. به چه چیز باید اینترنت گفت؛ آنچه در حال حاضر ساری و جاری است، عارضه دانلود است. خیلی‌ها فکر می‌کنند اینترنت نجات‌بخش و نبودش فاجعه است. اینترنت صدها موقعیت و فرصت فراهم کرده است اما یک تکنولوژی توزیع است که پردازش بالا دارد و هم‌افزایی و تحویل به موقع دارد. همچنین اینترنت زمان‌شکن و مکان‌شکن است.
کتاب اینترنت و سواد مجازی از چند منظر درخور اهمیت است. دوستان در فضایی پا گذاشتند که زیاد رد پا جلویشان نبوده است. دکتر سیدرضا عاملی سال‌هاست در مورد مفهوم ۲ فضایی شدن کار می‌کنند و در این کتاب می‌گویند باید به تغییر سرمشق دقت کنیم تا ببینیم مسیر ما کجاست. این عزیزان به پدیده‌ای پرداختند که در قلب آن تکنولوژی وجود دارد. کتاب اینترنت و سواد مجازی دچار مردگی سریع نخواهد شد. این کتاب سرشار از رد پاهای فراوان برای دانشجویان، علما و علاقه مندان این حوزه است. این کتاب یک منظره فکری است که هر فرد بنا بر علاقه خود می تواند در قسمتی از آن اتراق کند.

علیرضا طالب‌پور رئیس پژوهشکده فضای مجازی دانشگاه شهید بهشتی توضیح داد: بسیاری از مشکلات از کم‌سوادی و بیسوادی در این حوزه است. ۲ بحث آموزش و اشتغال از نکات مثبت کتاب است. باید به این پرسش پاسخ بدهیم که ما سواد مجازی را به چه معنا به کار می‌بریم. هم سواد و هم اینترنت و هم مجازی بودن ابهام دارد. اگر مجازی را به عنوان ملموس نبودن ببینیم یعنی هر چیزی که ملموس نیست مجازی است و باید بسیاری از موجودات نامریی را مجازی بدانیم.
سرعت فوق‌العاده در تکنولوژی بسیار مهم است. امکان تکثیر نامحدود است، گوتنبرگ که دستگاه چاپ را اختراع کرد نوشته‌ای به تعداد زیاد منتشر شد و سپس بحث قوانین نشر و کپی‌رایت مطرح شد. قدرت ذخیره‌سازی و حجم انبوه اطلاعات مانند کتابخانه‌ها که تاثیر جدی در اطلاع‌رسانی داشتند. همچنین قدرت یادگیری حجم عظیم اطلاعات به اضافه شبیه‌سازی مغز باعث شده سیستم‌های رایانشی قابل مقایسه باشند. این چهار تحول در تکنولوژی بسیار مهم و تاثیرگذار هستند و اگر به این ویژگی بیشتر پرداخته شود درک بیشتری از سواد خواهیم داشت.

مسعود کوثری عضو هیأت‌علمی دانشگاه تهران گفت: ما از دوره آنالوگ دچار مجاز شده‌ایم، این مساله بسیار مهمی است و باید به آن پاسخ بدهیم. پاسخ این پرسش در کتاب هم داده نشده است. در این کتاب درباره سواد اینترنتی صحبت می‌کنیم با سواد مجازی. باید بگویم که اطلاعات کتاب بیشتر بر سواد اینترنتی متمرکز است.
در واقع مساله سواد با رویکرد انتقادی با خود غرب شروع شد و سواد به این منزله مطرح شد که دید انتقادی به رسانه‌ها داشته باشد. این کتاب با دقت خوبی نوشته شده و تجربه ارزشمندی است. «گونه‌شناسی گفتمان‌های غالب مطالعاتی در رویکرد به سواد مجازی با تأکید بر ایران» فصل جذاب کتاب است و اطلاعات و آگاهی‌های ارزشمندی به خواننده ارائه می‌دهد.
سید وحید عقیلی رئیس پژوهشکده ارتباطات پژوهشگاه اظهار داشت: بسیاری از تعابیری که در فصل‌های اول، دوم و سوم کتاب به‌کار برده شده را برای اولین‌بار دیده‌ام. انقلاب نیروی بخار، انقلاب تولید انبوه، انقلاب اینترنت و انقلاب چهارم نیز از اتفاق مجازی است و این مجازی به شدت حقیقی است. فضای مجازی تمام این تعاریف را از بین برده و مفاهیم جدید تجدید نظر می‌شود.
کتاب اینترنت و سواد مجازی یک جنبه آموزشی دارد. باید به این مساله نیز اشاره کنم که دوران سواد مجازی گذشته است و مفهوم آن عام شده است. چتر تکنولوژی یک واقعیت است و اکنون فلسفه تکنولوژی، هوش مصنوعی و... مفهوم بیشتری یافته است.
حسین کلانتری سرپرست پژوهشگاه فضای مجازی بیان کرد: یکی از مباحثی که دچار خلا شده است بحث سواد مجازی است و مسئولان تراز بالا در جامعه تلقی درستی از فضای مجازی ندارند بلکه در سطوح مختلف این معضل را داریم که شاید کتاب «اینترنت و سواد مجازی» بتواند راهگشایی برای حل معضلات در جامعه باشد.

 سعیدرضا عاملی نویسنده کتاب و دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی یادآور شد: مساله سواد مجازی را ۱۸ سال پیش آغاز کردیم و به نوعی دنبال این بودیم که سواد مجازی توسعه پیدا کند. سال ۱۳۷۸خورشیدی اولین کتابم را با نام «زمان مجازی» نوشتم. زمان مجازی یکی از بنیان‌های فضای مجازی را مطرح کرد.
جهان مجازی جهان یک تلاش و تولید است. جهان مجازی ارائه عملکرد واقعی است و تمام اجزای طبیعت را می‌خواهد تکرار کند. مثل حس چشایی و لمس جهان. سواد یک توانایی است برای رمزگشایی، سپس می‌تواند کلمه را بفهمد. سواد هر جایی که مطرح می‌شود موضوع رمزگشایی است. سواد یک ماهیت زمانی دارد و می‌خواهد به امری برسد که بسیار جهان پیچیده‌ای است.

سواد تاریخی و تاریخ برای مردم

نشست سواد تاریخی و تاریخ برای مردم در سرای اهل قلم برگزار شد. زهیر صیامیان گرجی عضو گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: فهم عبارت سواد تاریخی به نظر ساده است و احتمالا برای همه ما در چارچوب آموزش و تعلیم و تعلم تعریف می‌شود. اما در زمانه‌ای که مفهوم سواد به معنای کلاسیک آن هم دچار دگرگونی شده و سواد داشتن معانی متفاوتی و متنوعی دارد سواد تاریخی هم معنای ساده‌ای نخواهد داشت. نهادهای مختلفی استانداردهای مقوله سواد را تعیین می‌کنند و درباره سواد تاریخی این تعریف مشخصا در دوره پسادانشگاهی تعریف شده است.
امروز ورود فناوری‌ها و تکنولوژی‌های مجازی و آغاز عصر ارتباطات باعث شده عملا حذف اینترنت به لحاظ سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ناممکن باشد و ما اگر هم بحث و نقدی می‌کنیم به معنای نفی آن نیست اما باید قبول کنیم متاثر از این تغییرات مفهوم سواد نیز تغییر کرده است.

درواقع امروز منظور از سواد ثبت نوعی رفتار پایدار در یک شخصیت است و آنچه اهمیت دارد نه آموخته‌ها که رابطه این آموخته‌ها با عمل است. شاید در علوم طبیعی و فنی و تجربی به واسطه نوع آموخته‌ها درک چنین موضوعی سخت نباشد اما در حوزه علوم انسانی و تاریخ چگونه می‌توان از آموزش برای تربیت مناسب افزاد با منزلت اجتماعی درست و به عنوان یک شهروند مسئول استفاده کرد؟ علم تاریخ درواقع علمی برای مردم است و نیازمند یک آموزش غیررسمی و عمومی است. منظور از مردم هم فراتر از ملت و گروه‌های اجتماعی و شهروندان یک حوزه سیاسی خاص با تکالیف و حقوق خاص است.
مدام می‌گویند مردم ما حافظه تاریخی ندارند. اما این مسئله به نوع درک ما از زمان برمی‌گردد که زمان را نه امری ممتد و پایدار که پدیده‌ای منفصل از هم می‌بینیم. انگار اصلا گذشته برای مردم ما خیلی مهم نیست که آن را به خاطر بسپارند و روی آن تمرکز کنند. همین نوع نگاه گذشته محور به تاریخ یعنی فراموشی تاریخی.

سواد تاریخی یعنی اگر قرار درگیر گذشته باشیم بدانیم که چه چیزی از گذشته را باید در ذهن و حافظه ما باقی بماند تا تجربه تاریخی درستی داشته باشیم و بتوانیم از آن برای تجزیه و تحلیل استفاده کنیم. مسئله دیگر این است که اساسا نوع رویکرد ما به موضوعات تاریخی و گذشته محور باید چگونه باشد که با زندگی روزمره نیز ارتباط پیدا کند یا به نوعی از تجزیه و تحلیل آن برای زندگی امروز هم بهره ببریم.
واقعیت این است که رابطه زندگی روزمره با سواد و علم قطع شده و زندگی را نه دانش که به اصطلاح امروزی زرنگی می‌گرداند. این یعنی ما دچار یک اختلال کارکردی شده‌ایم. حتی ارتباطات ما مجازی شده و دیگر به چیزها به صورت عینی و فیزیکی دسترسی نداریم و حتی به واسطه فضای مجازی است که با جهان عینی بیرونی در ارتباط هستیم. پس باید بین سواد تاریخی و زندگی روزمره با همین فضای مجازی ارتباط برقرار کنیم.

البته در این میان آسیب‌هایی که انتشار دیتای غلط وارد می‌کند را هم نباید فراموش کنیم و باید ببینیم تولید و عرضه محتوای درست علم تاریخ در فضای مجازی چگونه باید باشد؟ آیا فرم ارائه ما باید تغییر کند تا محتوا هم باید دگرگون شود؟

سید سعید میرمحمدصادق معاون فرهنگی موسسه خانه کتاب عنوان داشت: متاسفانه محتوای درست و اصولی و مکفی هم برای شناخت درست تاریخ و گذشته نداریم و هیچ تشویقی هم برای تولید محتوای درست تاریخی وجود ندارد. ما حتی در حوزه هنر و ادبیات و فرهنگ هم نمی‌دانیم چیزی که استفاده می‌کنیم چه سابقه تاریخی دارد؟ این‌ها همه به سواد تاریخی برمی‌گردد.

تاریخ و علوم انسانی ما در حوزه آکادمی باقی مانده و در سطح جامعه جریان نیافته است. با ورود شبکه‌های اجتماعی بیشتر روشن شده که مردم ما چقدر از سواد تاریخی فاصله دارند. در همین حوزه نشر می‌بینیم آمارها اعداد و رقم بالایی برای تولید اثر تاریخی نشان می‌دهد اما وقتی در کتاب‌ها دقیق می‌شویم تنها با کتاب‌سازی مواجهیم یا پایان نامه‌ دانشجویی است که دانشجو به همراه استاد منتشر کرده است. معدود کتاب‌های خوبی هم که نوشته و منتشر می‌شوند دیده نمی‌شوند و نهایتا در تیراژ پایین زیر چاپ می‌روند. این‌ها همه به صورت علی و معلولی باعث می‌شود بگوییم سواد تاریخی جامعه پایین است.

ما در حوزه دانش ضعف داریم و حتی حوزه تخصی خودمان را هم مطالعه و دنبال نمی‌کنیم. اغلب کتاب‌های تاریخی خوبی هم که اشاره شد دانشگاهی هستند و به درد عموم نمی‌خورند. حتی وقتی قرار است یک اثر فاخر موسیقیایی تولید شود سازندگان پیشینه شعر را به درستی بررسی نکرده‌اند و به واسطه یک جستجوی اینترنتی ساده دچار اشتباه وحشتناکی شدند! ما سواد تاریخی و سواد ادبی نداریم. حتی سواد سیاسی هم نداریم و اصلا با این حد نازل سواد تاریخی چگونه می‌توان از جامعه تحلیلی داشت؟ باید برای عمومی شدن دانش تاریخ برنامه ریزی کنیم. نوع ارائه عمومی تاریخ باید با ارائه در آموزش و پرورش و دانشگاه متفاوت باشد و طرح جدیدی نیاز دارد.

 باید به صورت علمی دست به تولید محتوای تاریخی بزنیم تا منابع نادرست به عنوان منابع تاریخی دست اول به مردم ارائه نشوند. باید استانداردهای علمی درستی برای محتوای تاریخی معرفی کنیم و تنها در سطح دانشگاه هم مسئله را نگاه نداریم تا به سواد تاریخ برای عموم برسیم.

نظر شما