آنچه که این روزها در عراق مشاهده میشود در درجه اول اقداماتی مهندسی شده و در عین حال عجولانه علیه محور مقاومت و مشخصاً ایران است و در درجه دوم اقدامی غیرابتکاری، منفعلانه و واکنشی از سوی جبهه مشترک «غربی، عبری، وهابی» نسبت به خلاقیتها، ابتکارات، جهتگیریها، تحرکات ضد سلطه و هویت بخشی است که در عراق بهعنوان حلقه اصلی اتصال دوسوی محور مقاومت از کابل تا دریای مدیترانه و قلب رژیم اشغالگر قدس در منطقه غرب آسیا در حال شکل گیری است.
بنا به اذعان ترامپ، فقط امریکا به تنهایی در ائتلاف «غربی، عبری، وهابی» بیش از ۷ تریلیون دلار (حدود ۱۵۰ برابر درآمد ارزی ایران بزرگ) در راستای تحقق مقاصد شوم خود و ایجاد نظام نوین و اعمال تغییرات در منطقه غرب آسیا (موسوم به خاورمیانه جدید) هزینه کرده و تردیدی نیست که قارونهای منطقهای نیز رقمهای معتنابهی هزینه کردهاند، اما حاصل این تلاش امروز در اختیار محور مقاومت قرار گرفته است. در شرایطی که ترامپ مجبور است به صورت مخفیانه به عراق سفر کند در عراق از رئیسجمهور ایران در بالاترین سطح ممکن استقبال میشود.
علاوه بر ناکام ماندن غربیها در تجزیه کشورهای منطقه، سعودیها هم بزرگترین متضرر صحنه تحرک و پویایی مسئولان جدید عراق هستند، آنها نیز هزاران میلیارد دلار پول پاشی کردند تا محور جهان عرب و محور اسلام اهل سنت باشند، اما اینک با هوشمندی عادل عبدالمهدی تمام رشتههای آنها پنبه شده و کاخ آرزوهای وهابیون حاکم بر حجاز با سرعت در حال فروپاشی است. سعودیها خوب میدانند که ظرفیتهای عراق برای ایفای نقش امالقرایی در جهان عرب به هیچ وجه قابل قیاس با آنان نیست. وهابیون حاکم بر حجاز نیک میدانند که عراق دارای سابقه تمدنی چندهزارساله بوده و دارای توانمندیهای بالقوه و بالفعل علمی، اقتصادی و فرهنگی عراق بوده و اگر تحرک نخست وزیر عراق سد نشود در زمان بسیار کوتاهی محور اصلی جهان عرب خواهد شد و همین یک دلیل کافی است که عجولانه برای نابودی نظام نوپای عراق وارد صحنه شوند.
بررسی اوضاع فعلی عراق مستلزم دو نگاه سلبی و ایجابی است: از یکسو عراق به مثابه ویرانهای است که فاقد کمترین امکانات رفاهی و زیرساختها نظیر آب، برق و گاز است (اغلب مناطق عراق روزانه با قطع ۶ تا ۱۵ ساعتی برق مواجه هستند) که همگی میراث شوم ۷۰ سال تباهی بعثیون و اسلاف آنان است. بیش از سه چهارم درآمد عراق علاوه بر حقوق کارکنان، کارمندان صرف حقوق بعثیون و مخالفینی میشود که مطلقاً در عراق نبوده و همواره در راستای انهدام حکومت عراق در حال دسیسه و فتنه هستند. از دیگر سو عادل عبدالمهدی ابتکار عمل را به دست گرفته و با نزدیک شدن به جمهوری اسلامی ایران قدرت بازیگری خود را به رخ افکار عمومی جهان میکشد؛ «خواستار خروج امریکاییها و سایر اشغالگران از عراق شده»، «داعش را با کمک ایران کاملاً منزوی و زمینگیر کرده»، «به حشدالشعبی هویت مستقل نظامی بخشیده و آنان را به رسمیت شناخته است»، «قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر فی مابین ایران با عراق را که توسط صدام پاره شده بود مجدداً امضا کرده است»، «رژیم صهیونیستی را رسماً عامل حمله به حشدالشعبی عراق اعلام کرده»، «رسماً علیه معامله قرن موضع گرفته است»، «با سفر به روسیه و چین و عقد قراردادهای بزرگ نظامی و اقتصادی عملاً پای رقبای استراتژیک امریکا را به منطقه غرب آسیا باز کرده است»، «برای تشکیل ائتلافی بزرگتر از شورای همکاری خلیج فارس متشکل از عراق، ایران، سوریه، مصر، اردن و... وارد میدان شده»، «در راستای ایفای نقش میانجی بین ایران و دول مخالف و متخاصم وارد میدان شده است»، «از همکاری با غرب به ویژه امریکا برای اعمال تحریمها علیه ایران سر باز زده است»، «علناً علیه ائتلاف سعودی و به نفع یمنیها موضعگیری کرده است»، «رژیم صهیونیستی را به رسمیت نشناخته و از مواضع جهاد اسلامی و حماس حمایت کرده»، «باسرعت به توسعه زیرساختهای عراق مشغول شده است»، «حرکات مؤثری در راستای مبارزه با مفاسد اقتصادی را که در عراق کاملاً مزمن و نهادینه شده آغاز کرده و حدود ۱۰۰۰ نفر از مفسدین اقتصادی، قضایی، رانتخواران، وابسته به بیگانگان و... را پاکسازی و اخراج کرده است»، «حقوق هزاران زورگیر را از بودجه دولتی قطع کرده است»، «حرکات مؤثری در جهت وحدت قبایل و مذاهب در عراق آغاز شده»، «نسبت به کم کردن و تعدیل حقوق کارکنان دولت اقدام کرده است» و بالاخره «با بازگشایی گذرگاه استراتژیک و ژئواستراتژیک ابوکمال عملاً مرز ایران را تا دریای مدیترانه گسترش داده است.»
در کنار دو نگاه مذکور اضافه کنید اتفاقات بسیار مهم در منطقه از جمله: «غربیها مفتضحانه مجبور به ترک سوریه به نفع محور مقاومت شده اند»، «داعش و سایر تروریستهای تجهیز شده توسط محور «غربی، عبری، وهابی» تقریباً نابود شده است»، «یمنیها استراتژی خود را از دفاع مظلومانه به تهاجم عزتمندانه تغییر دادهاند» «عملیاتهای نصرمنالله و آرامکو و کشتن و اسارت هزاران سعودی توسط یمنیها و نابودی قدرت اقتصاد نفتی سعودیها همه معادلات را در منطقه به هم ریخته است»، «یکی از دو پهپاد فوق مدرن امریکایی منهدم شده»، «کشتیهای انگلیسی با اقتدار توقیف شده اند» و... اینها و موارد ناگفته دیگر عوامل اصلی اقدام عجولانه و عصبی محور شرارت و ائتلاف در عراق است.
آنچه که در آشوبهای عراق مشاهده شد در دو مرحله قابل بررسی است: مرحله اول که قبل از اربعین و با خیمه زدن بر بستر مشکلات اقتصادی و معیشتی آغاز شد و به دلیل غافلگیری، مسئولان عراقی برآورد درستی از واقعه نداشته و کردها نیز بازی خورده و اغلب سیاسیون و حتی مرجعیت عراق نیز در برابر فتنه رخ داده دارای مواضع متضاد و خنثی کننده بودند، اما خیلی زودتر از آنکه تصور میشد عوامل اصلی و بیرونی خواستهها را از موضوع معیشت و اقتصاد به مسائل سیاسی تغییر جهت داده و به مسئله تغییر دولت بسنده نکرده و موضوع فروپاشی حاکمیت و تغییر قانون اساسی شدند و همین موضوع از یک طرف سبب بیداری و انسجام و اتحاد مسئولان و احزاب سیاسی شده و از سوی دیگر سبب جداشدن صفوف معترضان از معاندان و دشمنان ملت عراق شد. در مرحله دوم اغتشاشات و شرارتهای خیابانی اولاً به شهرهای بزرگ کشیده شده و ثانیاً شکل اعتصاب به خود گرفته است. بنا به اذعان تمامی صاحب نظران آنچه که در عراق رخ داده یک عکس برگردان دقیق از کودتای امریکایی و فتنه سبز اموی در سال ۸۸ ایران است و پیشبینی میشود یک رزمایش واقعی برای انتقال این تجربه به داخل ایران قبل از انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی باشد.
در حال حاضر اوضاع عراق به لطف بیداری و هوشیاری مسئولان عراقی و ورود مؤثر مرجعیت به صحنه آرام و تحت کنترل است و تقریباً توطئه مهندسی شده غربیها و وهابیون خنثی شده، اما این بدان معنا نیست که دشمن زخم خورده دست از شرارت و توطئه چینی بردارد و آنچه که برای ایران حائز اهمیت است عبرت گیری از وقایع داخل عراق بوده و همه آحاد مسئولان، دولتمردان، احزاب سیاسی، نخبگان، علما، اصحاب رسانه و فرهنگ و... موظف و مکلفند زمینه آرامش بخشی و امنیت روحی و روانی مردم را فراهم آورده و از بیان مواضع غلط، دوقطبی ساز، ناامید کننده و بحرانساز به شدت پرهیز نموده و زمینه را برای برگزاری یک انتخابات باشکوه و گسترده به دور از حاشیههای دشمن شادکن فراهم آورند.
نظر شما