به گزارش خبرنگار ایکنا؛ آیین بزرگداشت طاهره صفارزاده، شاعر، ادیب و مترجم قرآن کریم عصر امروز ۳۰ مهرماه با حضور حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران و حجج اسلام سیدمحمود دعایی و محمدجواد حجتی کرمانی در تالار اجتماعات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.
حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در این آئین با اشاره به ترجمه قرآن مرحوم صفارزاده گفت: این یک دعوای جدی بین مسلمانان است که آیا متن مقدس قرآن به زبانهای دیگر ترجمهپذیر است یا خیر؟ اما بنا به آیه ۱۳ سوره حجرات، تقسیم انسانها به امتها و ملتها و قبایل جعل و وضع الهی است؛ از این رو، حیات بشری ناگزیر از تقسیم به امتهای گوناگون و زبانهای متعدد است. همچنین غایت این تقسیم به امتها و ملتها «لتعارفوا» است تا «همدیگر را بشناسید». بنابراین اگر تقسیم انسانها به ملتهای مختلف جعل الهی است و غایت آن هم شناخت همدیگر است، پس باید میان این امتها و ملتهایی که دارای زبانهای گوناگون هستند، ارتباطی برقرار شود و این ارتباط میسر نیست، مگر از طریق ترجمه.
ترجمه تنها راه گفتوگو
وی افزود: قرآن در عین حال که بر عظمت زبان عربی تأکید میکند، گفتوگو و مفاهمه را نیز اصل میشمارد و ترجمه تنها راه ایجاد گفتوگو میان ملتهای مختلف به زبانهای گوناگون است. بنابراین ترجمه یک امر ناگزیر و بسیار سودمند در راستای آشنایی فرهنگها و تمدنها با یکدیگر است. اما نکته مهم و بنیادی رعایت دقیق ضوابط و شرایط ترجمه است وگرنه نه تنها این ترجمه به مفاهمه نخواهد انجامید، بلکه سوءتفاهم خواهد آفرید و نزاع میان ملتها را رقم خواهد زد. این مسئله درباره متون مقدس اهمیت وسیعتری دارد.
بلخاری ادامه داد: مرحوم صفارزاده در میان آثار سودمندش، اثری با عنوان ترجمه مفاهیم بنیادی قرآن مجید دارد. این کتاب در عین ترجمه دقیق برخی مفاهیم بنیادی قرآن، به دلیل تسلط این مترجم بر اصول و ضوابط نقد، نوعی اثر نقادانه و انتقادی نیز به شمار میرود. وی در این کتاب با محور قرار دادن هفت ترجمه فارسی از قرآن و چهار ترجمه انگلیسی، ترجمه های مفاهیم بنیادی قرآن از سوی این مترجمان را مورد نقد و بررسی قرار داده و خود ترجمه دقیقتری را برای مفاهیم بنیادی قرآن ارائه کرده است.
وی با اشاره به آیه ۲ سوره آل عمران بیان کرد: صفارزاده در ابتدا هفت ترجمه فارسی مترجمان مختلف را بیان کرده است. از این هفت ترجمه، یکی از مترجمان «الحی القیوم» را ترجمه نکرده و صرفاً به بیان حی و قیوم بسنده کرده است و از بقیه مترجمان تنها ۲ مترجم میان حی و قیوم یا زنده و پاینده «و» نیاوردهاند و پنج مترجم بدون ترجمه به اینکه حی قیوم در آیه یاد شده «و» ترادف ندارد و در ترجمه از «و» استفاده کردند و عین همین خطا را مترجمان انگلیسی مانند آربری، میراحمدعلی، پیکتال و یوسفعلی مرتکب شده و از کاما که نوعی انفصال حی از قیوم است استفاده کردهاند.
دقت نظر مرحوم صفارزاده
بلخاری تصریح کرد: از دیدگاه مرحوم صفارزاده، قیوم صفت حی است، نه اضافه بر آن یا ادامه آن. از این رو ترجمه آن به زنده و پاینده غلط است، بلکه باید اینچنین ترجمه شود؛ زنده پاینده یا زنده ای که جاوید است. این دقت نظر مرحوم صفارزاده به صواب نزدیکتر است. زیرا اگر به حقیقت آیه نظر بیاندازیم، قیومیت صفت مکرر دیگری از حضرت حق در کنار حیات نیست، بلکه توصیف مطلق حقیقت حیات حضرت حق است. بنابراین حق آن است که قیوم صفت حی باشد، نه صفتی در کنار و اضافه بر آن که خود بیانگر نوعی گسست معنایی است.
حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعایی، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات نیز در ادامه این آئین درباره چگونگی آشناییاش با طاهره صفارزاده گفت: وقتی از طرف حضرت امام خمینی(ره) بهعنوان مسئول روزنامه اطلاعات انتخاب شدم، شهید بهشتی آقای بهرام قاسمی را که از مسئولان بلند پایه روابط عمومی شورای انقلاب بود، برای همکاری به من معرفی کرد و وی هم از ما خواست که مرحوم صفارزاده را برای همکاری به مؤسسه اطلاعات دعوت کنیم. من به همراه قاسمی به منزل صفارزاده در میدان فلسطین کنونی رفتم.
دیدار صفارزاده با امام
دعایی ادامه داد: صفارزاده در آن جلسه پیشنهاد همکاری با ما را به دلیل مشغلههایی که داشت، در روزنامه نپذیرفت، اما از من خواست برای او وقت دیداری با حضرت امام بگیرم؛ چرا که میگفت حالاتی به وی دست میدهد که دوست دارد درباره آن با یک مرجع تقلید دینی صحبت کند. من هم با مشورت با مرحوم سیداحمد خمینی قرار ملاقاتی را گرفتم. در روز موعود وقتی به دنبال صفارزاده رفتم از من سئوال کرد که باید با چادر بیایم یا با حجاب کامل بدون چادر؟ من با شناختی که از حضرت امام داشتم گفتم بدون چادر هم میتوانید تشریف بیاورید و او این کار را کرد، اما خاطرم است زمانی که به جماران و نزدیکی منزل حضرت امام رسیدیم صفارزاده چادر نمازش را از کیفش درآورد و گفت: به احترام حضرت امام با چادر به این مجلس میآیم.
مدیر مسئول روزنامه اطلاعات گفت: در آن مجلس زمانی که صفارزاده را به امام معرفی میکردم، شعری از او هم با عنوان «سروش قم» قرائت میکردم که لحظه به لحظه حال او منقلبتر از قبل میشد و میگریست و پس از دقایقی هم بنابر خواست قبلی صفارزاده، من جلسه را ترک کردم تا او بتواند با امام به صحبت بپردازد. بعد از نیم ساعت که او بیرون آمد، بسیار آرام بود.
وی در ادامه درباره زندگینامه خودنوشت صفارزاده سخن گفت و در پایان شعری با عنوان «شریعت و دریا» را که صفارزاده برای علی شریعتی سروده، خواند.
حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد حجتی کرمانی، نویسنده و پژوهشگر حوزه اندیشه اسلامی در ادامه این آئین درباره ترجمه قرآن گفت: تأکید صفارزاده در ترجمه قرآن این بود که جایی که دو صفت خداوند در کنار هم هست، دو صفت نیست، بلکه دومی قید اولی است و این نکته ظریفی بود.
وی افزود: سیدصدرالدین بلاغی در مقدمه ترجمه صحیفه سجادیه نوشته است؛ من از ترجمه صحیفه سجادیه عاجزم، موجی که در ترجمه وجود دارد، مانع از انجام ترجمه میشود و ترجمه من عکس کمرنگی از آن منظره است. به طریق اولی ترجمه قرآن نیز چنین است.
حجتیکرمانی ادامه داد: موسیقی و آهنگ قرآن کلاً قابل ترجمه نیست، همچنین معجزه قرآن این است که کلمه و کلام در قرآن زنده است و حیات دارد و این برای کسی که قرآن را بخواند آن را درک خواهد کرد و ائمه اطهار(ع) این گونه بودند و ما میتوانیم شعاع کمی از آن خورشید تابان را حس کنیم. بنابر این این آیات از یک سو غیر قابل ترجمه نیست، اما ما میتوانیم با ترجمه شمایی از قرآن را برداریم.
وی در ادامه شعری از هفتمین دفتر شعر صفارزاده با عنوان «مردان منحنی» را خواند.
سیدعلی موسوی گرمارودی، شاعر پیشکسوت نیز در ادامه این آئین درباره شعرهای طاهره صفارزاده گفت: من آغاز راستین شعر طاهره را به معنای بلند کلمه از همین دفتر میدانم. اگر چه او سفر را از سفر زمزم و سفر اول آغاز کرده باشد، زیرا شعرهای «کانکریت» او را چندان نمیپسندم، که سوغاتهایی فانتزی از سفری غیرشاعرانهاند و شاعر، در لحظههای تپیدن دل، قصیلی به دهان اسب وحشی احساس خود نهاد است و نه بیش.
وی افزود: سفرهای راستین راستین و شاعرانه طاهره، اما حرکت نازماهی سختکوشی را تداعی میکند که میخواهد از آبهای شیرین رودسارها خود را به دریابارها برساند و کانکریتها، در این مسیر ماهی مسافر ما را از خیزابهای سرکش رود، لحظاتی به خشکی درافکنده و اینک کانکریتها چون تپیدن و جهیدن است برای دوباره به جریان پویا و خروشان رود رسیدن.
اوج کمال شعری صفارزاده
موسوی گرمارودی ادامه داد: «سفر پنجم» اوج کمال شعری طاهره است. سفر پنجم شعری است که در آن شاعر هم خودش را شناخته است و هم مخاطب خویش را، بی آنکه از سویی به خودشیفتگی دچار شده باشد و از سوی دیگر، تا حد ذوق عامه فرود آمده باشد. او در سفر پنجم به ذات والای جامعه، به عنوان یک کل محترم و اصیل نزدیک میشود، اما عنان اسب نجیب شعر خود را به دست افراد نمیسپارد. او میکوشد این رخش را به میان مردم آورد تا بار آنان را بردارد، اما مهار آن را خود در دست میگیرد. سواری است که در بیراهه نمیتازد. اسب شعر او، سرکش و عاصی است، اما ذوالجناحوار، با مویه مردم میگرید و یال و پیکرش از خون شهیدان مردم، گلگون است.
طاهره از ایدئولوژی ویژهای در مورد انقلاب برخوردار است که ریشه در قرآن و اسلام دارد. قرآن به اختیار و گزینش مسبوق به آگاهی، بسیار تأکید دارد و از همین روست که امام سوم در شب واقعه طف به همراهان خود میگویند: در رویارویی فردا کسی جان به در نخواهد برد؛ هر کس نمیخواهد نماند. من تعهد او را و عهد خویش را از او برمیدارم. از این رو در «سفر سلمان» در بندهای اول تأکیدی بر این آگاهی و انتخاب است
ریشه ایدئولوژی صفارزاده
این شاعر تصریح کرد: طاهره از ایدئولوژی ویژهای در مورد انقلاب برخوردار است که ریشه در قرآن و اسلام دارد. قرآن به اختیار و گزینش مسبوق به آگاهی، بسیار تأکید دارد و از همین روست که امام سوم در شب واقعه طف به همراهان خود میگویند: در رویارویی فردا کسی جان به در نخواهد برد؛ هر کس نمیخواهد نماند. من تعهد او را و عهد خویش را از او برمیدارم. از این رو در «سفر سلمان» در بندهای اول تأکیدی بر این آگاهی و انتخاب است.
فاطمه راکعی مدیر انجمن شاعران ایران در ادامه درباره طاهره صفارزاده گفت: او از شاعران نواندیش و صاحبنام است که در عرصه شعر نیمایی با کنار زدن وزن تحولاتی ایجاد کرد. او یکی از معدود شاعران انقلاب اسلامی است که قبل از انقلاب نیز از شاعران مطرح بود؛ اگر چه صاحب سبک خاص خود و مبدع شعر طنین است. صفارزاده بیش از فرم و صورت به محتوا و پیام شعری میاندیشید. شعر او متأثر از دغدغهها و مطالعات دینی و قرآنی و حدیثی و اشارات مختلفی به تاریخ اسلام است .
وی ادامه داد: صفارزاده با شناخت اندیشههای ناب اسلامی و قرآنی و نیز فرهنگ و ادب غرب با وارد کردم اندیشههای دینی در شعر و اشاعه باورهای اعتقادی در سبکی مدرن و روزآمد، تحولی در شعر دینی و شعر پایداری ایجاد کرد.
راکعی در ادامه بیان کرد: طاهره از شاعران تحولگرا، متعهد و دارای سبک و اندیشه خاص به شمار میرود و در بسیاری از موارد مانند اعتقادات مذهبی، شکل به کارگیری کلمات در شعر و وزن شعر با دیگران تفاوتهایی دارد. زبان شعرش پالوده و عاری از ابتذال است و عناصر زنده و محسوس جهان بیرون را به شعر خود وارد میکند، بیآنکه در پی تقلید باشد، از پرداختن به کلیشهها دوری میگزیند.
ویژگی شعر صفارزاده
احمد مسجد جامعی، عضو شورای شهر تهران نیز در این مراسم گفت: بسیاری از اشعار مرحوم صفارزاده در نسبت با شرایط محیطی، خانوادگی و فرهنگی جامعه قابل فهم است. کتاب سفر پنجم اوج شعر طاهره است و برخی از معانی و مفاهیم در آغاز شکلگیری شخصیت طاهره وجود داشته که ما کمتر به آن پرداختهایم.
وی افزود: صفارزاده جایگاه شعر را در حوزه انسانسازی و اصلاح جوامع میداند و به همین دلیل در اغلب شعرهای او رد پای یک مسئله اجتماعی و فرهنگی دیده میشود. شعر وی اندیشهمحور است و نگاهش به شعر مورد تأیید دیگران نیز هست؛ حتی کسانی که به لحاظ فکری با او متفاوت بودهاند.
مسجدجامعی ادامه داد: صفارزاده به دنبال انتقال پیامهای اجتماعی، اخلاقی و انقلابی است و بیان میکند که از لحاظ اجتماعی تحت تأثیر پروین اعتصامی بوده و شعر «بینوا و زمستان» نخستین سروده وی این تأثیرپذیری را به خوبی نشان میدهد و این اثرگذاری در تمام دوران شعری او تداوم داشته است.
الگوی ارزنده ما
معصومه ابتکار، معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده نیز در سخنان کوتاهی گفت: صفارزاده علاوه بر شاعر و ادیب بودن، مترجم قرآن بود. وی مسیر زندگی خود را آگاهانه انتخاب کرد و در کنار همه فعالیتهای علمی و فرهنگی زنی بود که از مسائل سیاسی و اجتماعی دوران خود غافل نبود. وی میتواند برای امروز ما ارزنده و الگو باشد. من از انجمن آثار و مفاخر فرهنگی درخواست میکنم از آموزش و پرورش و آموزش عالی بخواهند متنی درباره شخصیت خانم صفارزاده در کتابهای درسی تنظیم کنند.
وی افزود: صفارزاده نگاهی همراه با امید به آینده داشت و این امر میتواند برای جوان امروز که به دنبال الگو است، الهامبخش باشد و من به عنوان معاون رئیس جمهور در امور زنان قول میدهم برای ساخت فیلم زندگی طاهره صفارزاده اقدام کنم.
در پایان این مراسم به جلال صفارزاده، برادر طاهره صفارزاده لوحهایی از طرف انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و جشنواره بینالمللی فارابی تقدیم شد.
حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعایی، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات نیز در ادامه این آئین درباره چگونگی آشناییاش با طاهره صفارزاده گفت: وقتی از طرف حضرت امام خمینی(ره) بهعنوان مسئول روزنامه اطلاعات انتخاب شدم، شهید بهشتی آقای بهرام قاسمی را که از مسئولان بلند پایه روابط عمومی شورای انقلاب بود، برای همکاری به من معرفی کرد و وی هم از ما خواست که مرحوم صفارزاده را برای همکاری به مؤسسه اطلاعات دعوت کنیم. من به همراه قاسمی به منزل صفارزاده در میدان فلسطین کنونی رفتم.
دیدار صفارزاده با امام
دعایی ادامه داد: صفارزاده در آن جلسه پیشنهاد همکاری با ما را به دلیل مشغلههایی که داشت، در روزنامه نپذیرفت، اما از من خواست برای او وقت دیداری با حضرت امام بگیرم؛ چرا که میگفت حالاتی به وی دست میدهد که دوست دارد درباره آن با یک مرجع تقلید دینی صحبت کند. من هم با مشورت با مرحوم سیداحمد خمینی قرار ملاقاتی را گرفتم. در روز موعود وقتی به دنبال صفارزاده رفتم از من سئوال کرد که باید با چادر بیایم یا با حجاب کامل بدون چادر؟ من با شناختی که از حضرت امام داشتم گفتم بدون چادر هم میتوانید تشریف بیاورید و او این کار را کرد، اما خاطرم است زمانی که به جماران و نزدیکی منزل حضرت امام رسیدیم صفارزاده چادر نمازش را از کیفش درآورد و گفت: به احترام حضرت امام با چادر به این مجلس میآیم.
مدیر مسئول روزنامه اطلاعات گفت: در آن مجلس زمانی که صفارزاده را به امام معرفی میکردم، شعری از او هم با عنوان «سروش قم» قرائت میکردم که لحظه به لحظه حال او منقلبتر از قبل میشد و میگریست و پس از دقایقی هم بنابر خواست قبلی صفارزاده، من جلسه را ترک کردم تا او بتواند با امام به صحبت بپردازد. بعد از نیم ساعت که او بیرون آمد، بسیار آرام بود.
وی در ادامه درباره زندگینامه خودنوشت صفارزاده سخن گفت و در پایان شعری با عنوان «شریعت و دریا» را که صفارزاده برای علی شریعتی سروده، خواند.
حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد حجتی کرمانی، نویسنده و پژوهشگر حوزه اندیشه اسلامی در ادامه این آئین درباره ترجمه قرآن گفت: تأکید صفارزاده در ترجمه قرآن این بود که جایی که دو صفت خداوند در کنار هم هست، دو صفت نیست، بلکه دومی قید اولی است و این نکته ظریفی بود.
وی افزود: سیدصدرالدین بلاغی در مقدمه ترجمه صحیفه سجادیه نوشته است؛ من از ترجمه صحیفه سجادیه عاجزم، موجی که در ترجمه وجود دارد، مانع از انجام ترجمه میشود و ترجمه من عکس کمرنگی از آن منظره است. به طریق اولی ترجمه قرآن نیز چنین است.
حجتیکرمانی ادامه داد: موسیقی و آهنگ قرآن کلاً قابل ترجمه نیست، همچنین معجزه قرآن این است که کلمه و کلام در قرآن زنده است و حیات دارد و این برای کسی که قرآن را بخواند آن را درک خواهد کرد و ائمه اطهار(ع) این گونه بودند و ما میتوانیم شعاع کمی از آن خورشید تابان را حس کنیم. بنابر این این آیات از یک سو غیر قابل ترجمه نیست، اما ما میتوانیم با ترجمه شمایی از قرآن را برداریم.
وی در ادامه شعری از هفتمین دفتر شعر صفارزاده با عنوان «مردان منحنی» را خواند.
سیدعلی موسوی گرمارودی، شاعر پیشکسوت نیز در ادامه این آئین درباره شعرهای طاهره صفارزاده گفت: من آغاز راستین شعر طاهره را به معنای بلند کلمه از همین دفتر میدانم. اگر چه او سفر را از سفر زمزم و سفر اول آغاز کرده باشد، زیرا شعرهای «کانکریت» او را چندان نمیپسندم، که سوغاتهایی فانتزی از سفری غیرشاعرانهاند و شاعر، در لحظههای تپیدن دل، قصیلی به دهان اسب وحشی احساس خود نهاد است و نه بیش.
وی افزود: سفرهای راستین راستین و شاعرانه طاهره، اما حرکت نازماهی سختکوشی را تداعی میکند که میخواهد از آبهای شیرین رودسارها خود را به دریابارها برساند و کانکریتها، در این مسیر ماهی مسافر ما را از خیزابهای سرکش رود، لحظاتی به خشکی درافکنده و اینک کانکریتها چون تپیدن و جهیدن است برای دوباره به جریان پویا و خروشان رود رسیدن.
اوج کمال شعری صفارزاده
موسوی گرمارودی ادامه داد: «سفر پنجم» اوج کمال شعری طاهره است. سفر پنجم شعری است که در آن شاعر هم خودش را شناخته است و هم مخاطب خویش را، بی آنکه از سویی به خودشیفتگی دچار شده باشد و از سوی دیگر، تا حد ذوق عامه فرود آمده باشد. او در سفر پنجم به ذات والای جامعه، به عنوان یک کل محترم و اصیل نزدیک میشود، اما عنان اسب نجیب شعر خود را به دست افراد نمیسپارد. او میکوشد این رخش را به میان مردم آورد تا بار آنان را بردارد، اما مهار آن را خود در دست میگیرد. سواری است که در بیراهه نمیتازد. اسب شعر او، سرکش و عاصی است، اما ذوالجناحوار، با مویه مردم میگرید و یال و پیکرش از خون شهیدان مردم، گلگون است.
طاهره از ایدئولوژی ویژهای در مورد انقلاب برخوردار است که ریشه در قرآن و اسلام دارد. قرآن به اختیار و گزینش مسبوق به آگاهی، بسیار تأکید دارد و از همین روست که امام سوم در شب واقعه طف به همراهان خود میگویند: در رویارویی فردا کسی جان به در نخواهد برد؛ هر کس نمیخواهد نماند. من تعهد او را و عهد خویش را از او برمیدارم. از این رو در «سفر سلمان» در بندهای اول تأکیدی بر این آگاهی و انتخاب است
ریشه ایدئولوژی صفارزاده
این شاعر تصریح کرد: طاهره از ایدئولوژی ویژهای در مورد انقلاب برخوردار است که ریشه در قرآن و اسلام دارد. قرآن به اختیار و گزینش مسبوق به آگاهی، بسیار تأکید دارد و از همین روست که امام سوم در شب واقعه طف به همراهان خود میگویند: در رویارویی فردا کسی جان به در نخواهد برد؛ هر کس نمیخواهد نماند. من تعهد او را و عهد خویش را از او برمیدارم. از این رو در «سفر سلمان» در بندهای اول تأکیدی بر این آگاهی و انتخاب است.
فاطمه راکعی مدیر انجمن شاعران ایران در ادامه درباره طاهره صفارزاده گفت: او از شاعران نواندیش و صاحبنام است که در عرصه شعر نیمایی با کنار زدن وزن تحولاتی ایجاد کرد. او یکی از معدود شاعران انقلاب اسلامی است که قبل از انقلاب نیز از شاعران مطرح بود؛ اگر چه صاحب سبک خاص خود و مبدع شعر طنین است. صفارزاده بیش از فرم و صورت به محتوا و پیام شعری میاندیشید. شعر او متأثر از دغدغهها و مطالعات دینی و قرآنی و حدیثی و اشارات مختلفی به تاریخ اسلام است .
وی ادامه داد: صفارزاده با شناخت اندیشههای ناب اسلامی و قرآنی و نیز فرهنگ و ادب غرب با وارد کردم اندیشههای دینی در شعر و اشاعه باورهای اعتقادی در سبکی مدرن و روزآمد، تحولی در شعر دینی و شعر پایداری ایجاد کرد.
راکعی در ادامه بیان کرد: طاهره از شاعران تحولگرا، متعهد و دارای سبک و اندیشه خاص به شمار میرود و در بسیاری از موارد مانند اعتقادات مذهبی، شکل به کارگیری کلمات در شعر و وزن شعر با دیگران تفاوتهایی دارد. زبان شعرش پالوده و عاری از ابتذال است و عناصر زنده و محسوس جهان بیرون را به شعر خود وارد میکند، بیآنکه در پی تقلید باشد، از پرداختن به کلیشهها دوری میگزیند.
ویژگی شعر صفارزاده
احمد مسجد جامعی، عضو شورای شهر تهران نیز در این مراسم گفت: بسیاری از اشعار مرحوم صفارزاده در نسبت با شرایط محیطی، خانوادگی و فرهنگی جامعه قابل فهم است. کتاب سفر پنجم اوج شعر طاهره است و برخی از معانی و مفاهیم در آغاز شکلگیری شخصیت طاهره وجود داشته که ما کمتر به آن پرداختهایم.
وی افزود: صفارزاده جایگاه شعر را در حوزه انسانسازی و اصلاح جوامع میداند و به همین دلیل در اغلب شعرهای او رد پای یک مسئله اجتماعی و فرهنگی دیده میشود. شعر وی اندیشهمحور است و نگاهش به شعر مورد تأیید دیگران نیز هست؛ حتی کسانی که به لحاظ فکری با او متفاوت بودهاند.
مسجدجامعی ادامه داد: صفارزاده به دنبال انتقال پیامهای اجتماعی، اخلاقی و انقلابی است و بیان میکند که از لحاظ اجتماعی تحت تأثیر پروین اعتصامی بوده و شعر «بینوا و زمستان» نخستین سروده وی این تأثیرپذیری را به خوبی نشان میدهد و این اثرگذاری در تمام دوران شعری او تداوم داشته است.
الگوی ارزنده ما
معصومه ابتکار، معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده نیز در سخنان کوتاهی گفت: صفارزاده علاوه بر شاعر و ادیب بودن، مترجم قرآن بود. وی مسیر زندگی خود را آگاهانه انتخاب کرد و در کنار همه فعالیتهای علمی و فرهنگی زنی بود که از مسائل سیاسی و اجتماعی دوران خود غافل نبود. وی میتواند برای امروز ما ارزنده و الگو باشد. من از انجمن آثار و مفاخر فرهنگی درخواست میکنم از آموزش و پرورش و آموزش عالی بخواهند متنی درباره شخصیت خانم صفارزاده در کتابهای درسی تنظیم کنند.
وی افزود: صفارزاده نگاهی همراه با امید به آینده داشت و این امر میتواند برای جوان امروز که به دنبال الگو است، الهامبخش باشد و من به عنوان معاون رئیس جمهور در امور زنان قول میدهم برای ساخت فیلم زندگی طاهره صفارزاده اقدام کنم.
در پایان این مراسم به جلال صفارزاده، برادر طاهره صفارزاده لوحهایی از طرف انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و جشنواره بینالمللی فارابی تقدیم شد.
نظر شما