شناسهٔ خبر: 36005155 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: نصر-قدیمی | لینک خبر

یادداشت/ به مناسبت روز جهانی ورزش و تربیت بدنی؛

فقدان حامیان مالی، دغدغه بزرگ ورزش بانوان

نصر: منِ خبرنگار اگر بخواهم در مورد ورزش بانوان مطلبی بنویسم، بی تردید می گویم که "پولِ که دنیا رو میچرخونه"! حرفی که به خوبی شناخته شده است.

صاحب‌خبر -

این حرف به ویژه در ورزش بانوان بیشتر قابل درک است؛ چرا که تامین بودن از لحاظ مالی یک عنصر حیاتی برای موفقیت تیم ها و به طور کلی ورزش محسوب می شود. البته، هنگام انتخاب حامی های مالی، تیم های ورزشی باید با دقت باشند چون همه چیز راجع به پول نیست. موفق ترین مشارکت ها زمانی شکل می گیرد که دو برند برتر ذهنیت دوستانه دارند. رابطه همزیستی رو به رشد و علاقه واقعی به ورزش، از سوی مردم قابل قبول است.

از یک سو نبود فضاهای ورزشی ویژه بانوان و از سوی دیگر نبود حامیان مالی برای تامین امکانات مورد نیاز بانوان در کنار موانع فرهنگی، ورود زنان را به حوزه ورزش دشوارتر کرده است. سال های سال است که ورزشکاران و رسانه های متعددی «عدم پخش تلویزیونی و نبود حامی مالی» را دو مانع بزرگ ورزش بانوان فرا می خوانند ولی تا به امروز هیچ توجهی به این امر نشده است.

با شدت گرفتن مشکلات اقتصادی در ایران، تحریم های بین المللی و کمبود منابع مالی، ورزش به عنوان فرآیندی مصرف کننده بیش از سایر بخش ها دچار کسری اعتبار مالی شد. از یک سو اعتبارات دولتی به شدت افت کرد و از سوی دیگر، دست بخش خصوصی برای هزینه در ورزش خالی شد.

در این میان، ورزش بانوان همانند کوچک ترین عضو خانواده که زور همه به او می رسد در اوج بی پولی بیشترین فشار را تحمل کرده است. حتی در وزارت ورزش هم به طور طبیعی اگر اسپانسری جذب شود آن اسپانسر ابتدا به بخش مردان سوق داده می شود و بخش زنان اولویت کمتری دارد.

البته دلیل آن هم روشن است؛ مردان در یک برنامه کوتاه مدت، شانس بیشتری برای کسب مدال و قرار گرفتن روی سکو دارند. اما به واقع چرا اسپانسرها به بخش بانوان جذب نمی شوند؟ همه چیز خیلی ساده است. چرا که در بسیاری از رشته ها، امکان پخش مسابقات زنان وجود ندارد بنابراین فضای تبلیغاتی هم معنایی پیدا نمی کند و اگر چند دقیقه ویدئو و چند فریم عکس را از فضای ورزش بانوان حذف کنیم، عملا هیچ چیز از ورزش زنان منتشر نمی شود. در این شرایط چطور باید از اسپانسر انتظار هزینه کردن در ورزش زنان را داشته باشیم؟

آیا واقعا اینچنین به نظر می رسد که ورزش بانوان در ایران هنوز که هنوز است همانند کودکی است که به سختی روی پای خود می ایستد و هنوز تا رشد و کمر راست کردن فاصله زیادی دارد؟

به نظر می رسد ورزش حرفه‌ ای بانوان در کشور همچنان کودک نوپایی است که برای رسیدن به اهداف و خواسته ‌های خود باید دست خود را به سوی نهادهای دست‌ اندرکار دراز کند تا در جایگاهی برابر با دنیای مردان ورزشکار قرار گیرد.

پخش مسابقات زنان ایران که تنها از دوربین‌  های کشورهای خارجی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم صورت می ‌گیرد، سوالی است که در اذهان عمومی مطرح شده که چرا نیمی از جمعیت ایران، از دیدن و شناختن قهرمانان ورزشی خود محروم هستند؟ چرا هیچ کس مسابقات زیبای بانوان را مانند ورزشکاران مرد در این رشته‌ ها نمی ‌شناسد و آن ها را الگوی خود قرار نمی ‌دهند؟ از همه مهم‌ تر این که چرا اخبار ورزشی مربوط به ورزش زنان در حاشیه همه چیز قرار گرفته است؟

پایین ‌ترین ستون روزنامه ‌های ورزشی، بدترین زمان اخبار ورزشی سیما، توجه کم خبرگزاری ‌ها و غفلت رادیو از پخش گزارش مسابقات بانوان همه و همه عواملی است که مخاطبان را به سوی اخبار مردانه سوق داده است. هر چند که این روند با پیشرفت ورزش بانوان در مقایسه با دو دهه گذشته تفاوت چشمگیری داشته است.

طی مصاحبه ها و گزارشاتی که از ورزش قهرمانی بانوان داشتم، دغدغه همه ورزشکاران نبود حامی و اسپانسرینگ های ورزشی بود. شاید کم و بیش بانوان قهرمانی که در ورزش های انفرادی فعالیت دارند توسط باشگاه ها و یا هیئت ها و یا حامیان بخش خصوصی به جایی رسیده باشند این در حالیست که ورزش های تیمی بانوان همیشه از وجود حامیان غافل و بی بهره مانده است.

آیا رسانه هایی که اینگونه برای پخش این مسابقات موضع گیری می کنند و آن را محفلی زنانه می خوانند، نمی خواهند از دختران قهرمانی که تصمیم دارند به دنیا نشان دهند که دختران در ایران اسلامی موفق تر و فعال تر از هر کشور دیگری هستند، حمایت کنند؟

در کنار تمام موانع موجود بر سر راه ورزش بانوان، پخش نشدن بخش عمده رقابت ‌های ورزشی بانوان نیز در رسانه ملی با وجود پوشش اسلامی موجب شده است تا این حوزه نتواند در جذب حامی موفق عمل کند. در آذربایجان شرقی نیز جامعه ورزشی بانوان برای دریافت کمک‌ های مالی بخش خصوصی وجذب اسپانسر راه طولانی و سختی در پیش دارد، اما حمایت نهادهای دولتی و شهری از جمله شهرداری ‌ها از تیم ‌های ورزشی و فراهم کردن مکان‌ های مناسب می ‌تواند تا حد زیادی این نیازها را برطرف کند.

نتیجه این که برای رفع مشکلاتی که جامعه ورزش زنان با آن مواجه است نیاز به کار زیربنایی داریم و این کار زیربنایی باید از خانه ورزش ایران، یعنی وزارت ورزش آغاز شود. نمی توان به زور مردم را به دیدن مسابقات ورزشی زنان آورد اما می توان ساختاری در نظر گرفت که ورزش زنان به نحوی دیده شود.

راهکاری از طریق یک تعامل سازنده بین وزارت ورزش و جوانان از یک سو و رسانه های غیر تصویری مثل پایگاه های خبری، رسانه های مکتوب و مهم تر از همه شبکه های اجتماعی از سوی دیگر سرمایه گذاری بزرگی که تاکنون مغفول مانده است.

امیدواریم، این مشارکت ها راه زیادی برای بهبود زندگی بسیاری از طرفداران ورزش و پرورش استعدادهای جوان داشته باشند. همانطور که اینطور هستند، طرفداران بیشتر و بیشتر وفاداری خود را به برند های شریک نشان می دهند. این، به نوبه خود، اسپانسر های مالی بیشتری را تقاضا می کند و باعث می شود تا یک چرخه قدرتمند بوجود بیاید که به همین دلیل است که اسپانسرینگ سال هاست که پایه و اساس ورزش محسوب می شود.

* سحر مغفرت

انتهای پیام/

نظر شما