به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد در یادداشتی نوشت: «بازیکنان تیم فوتبال ترکیه، جمعهشب در استانبول میزبان آلبانی بودند و با گل دقیقه ۹۰ جنک توسون موفق شدند حریف را مغلوب کنند. ترکیه با این پیروزی ۱۸ امتیازی شد و امشب در پاریس به مصاف فرانسه میرود تا تکلیف صدرنشین گروه هشتم مسابقات مقدماتی جام ملتهای اروپا روشن شود. اما واقعه مهم بازی ترکیه و آلبانی، نه برد خفیف ترکها با گل دیرهنگام جنک توسون، بلکه سلام نظامی بازیکنان ترکیه رو به تماشاگران به وجد آمده ورزشگاه استانبول بود؛ حرکتی که پای یوفا را هم به میان آورده است و اکنون مقامات یوفا وعده دادهاند درباره چند و چون این واقعه بررسی خواهند کرد. پس از این پیروزی، توییتر فدراسیون فوتبال ترکیه عکسی از ملیپوشان و اعضای کادر تیم ملی این کشور منتشر کرد که آنها را در رختکن ورزشگاه در حال ادای سلام نظامی نشان میدهد. فیلیپ تاونسند، مدیر رسانهای یوفا در پاسخ به این سوال که «آیا طبق مقررات اشاره به سیاست و مذهب ممنوع است؟» گفت: «بله. من شخصا این حرکت را که میتواند تحریکآمیز باشد، ندیدهام ولی اطمینان میدهم که ما این مساله را بررسی میکنیم.» بند ۱۶ از فصل دوم آییننامه یوفا تصریح میکند که «استفاده از حرکات، کلام، اشیا یا هر وسیله دیگر بهمنظور انتقال پیامی تحریکآمیز که مناسب یک رویداد ورزشی نباشد، بهویژه پیامهای تحریککنندهای که مضمونی سیاسی، ایدئولوژیک، مذهبی یا اهانتبار داشته باشند» مشمول اقدامات انضباطی میشود.
حمله نظامی ترکیه به سوریه، روز چهارشنبه هفته قبل آغاز شد. در چند روز اخیر اکثر کشورهای منطقه و نهادهای بینالمللی مرتبط با موضوع، این حمله را محکوم اما ورزشکاران ترکیه تمامقد از اقدام دولت و ارتش کشورشان حمایت کردهاند. علاوه بر سلام نظامی بازیکنان تیم فوتبال ترکیه، ابراهیم کلاک ژیمناست ترک نیز پس از کسب مدال طلا در رشته دار حلقه در مسابقات جهانی ژیمناستیک، هنگام پخش سرود ملی ترکیه، دستش را به نشانه سلام نظامی روی شقیقهاش گذاشت. چنگیز اوندر، بازیکن ترک تیم رم نیز با انتشار عکسی از خودش در حال ادای سلام نظامی، به جمع ورزشکاران ترک حامی حمله ارتش ترکیه به منطقه کردنشین سوریه پیوست. چنگیز اوندر این عکس را در توییترش منتشر کرد و سه پرچم ترکیه را هم بالای عکسش قرار داد.
موج حمایت ورزشکاران ترکیه از حمله نظامی کشورشان به سوریه، در حالی که این حمله از سوی اکثر کشورهای منطقه و نهادهای بینالمللی محکوم شده، این سوال را پیش میکشد که این اتحاد ملیِ بیچون و چرا که بوی ناسیونالیسم کور میدهد، آبشخورش کجاست؟ برخی به این نکته اشاره کردهاند که ارتش ترکیه جایگاه ویژهای در افکار عمومی ترکیه دارد و مردم ترکیه همیشه حامی سرسخت ارتش کشورشان هستند. هم از این رو وقتی ارتش ترکیه وارد جنگ میشود یا حتی علیه دولت کودتا میکند، اکثر مشاهیر و نامداران ترکیه، از اقدام نظامیان کشورشان حمایت میکنند.
ارتش مصر نیز از چنین جایگاهی نزد ملت مصر برخوردار است. مصریها به دلایل متعدد همیشه پشت سر نظامیان خودشان میایستند. یکی از این دلایل، جنگیدن ارتش مصر با ارتش اسراییل است. نظامیان ترک نیز، چه در دوران امپراتوری عثمانی و چه در دوران ظهور ترکیه صغیر از دل عثمانی کبیر، بارها با کشورهای همسایه درگیر شدهاند که یکی از مهمترین موارد این جنگها در نیمه دوم قرن بیستم، شکست ارتش «حکومت سرهنگان» در یونان بوده است؛ فتحی که محبوبیتی چشمگیر برای ارتش ترکیه به بار آورد و حتی موجب سقوط حکومت سرهنگان و رقم خوردن فرآیند گذار به دموکراسی در یونان شد.
به هر حال ملت ترکیه در تاریخ معاصر نشان داده است که تحت هر شرایطی حامی ارتش کشورش است و برایش فرقی هم ندارد که نظامیان کشورش در جنگی دفاعی به سر میبرند یا در جنگی تهاجمی. چنین خصلتی را ملت ژاپن هم در جریان جنگ جهانی دوم از خودشان بروز دادند. اگر سیاهه جنایات ارتش ژاپن در جنگ جهانی دوم را فهرست کنیم، حیرتانگیز است. ژاپنیها فقط در منچوری چین ۴۵۰هزار نفر را کشتند. در کره هم ارتش ژاپن بلایی بر سر مردم کره آورد که هنوز هم مایه نفرت کرهایها از ژاپنیهاست. اما برای ملت ژاپن این چیزها مهم نبود. مهم این بود که ارتش ژاپن درگیر جنگ شده است و آنها نیز ژاپنیاند و باید تحت هر شرایطی حامی ارتش ژاپن باشند.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، در بحث از بیثواب بودن اقدامات انتحاری نظامیان ژاپن در عملیات کامیکازه، گفته است که اقدامات نظامیان ژاپن برخاسته از «ناسیونالیسم کور» بود و به همین دلیل مایه رستگاری نخواهد بود. فارغ از صحت و سقم استدلال علامه، اشاره ایشان به ناسیونالیسم کور نزد ملت ژاپن دقیق بوده است؛ چراکه برینگتن مور هم در کتاب کلاسیک «ریشههای اجتماعی دیکتاتوری و دموکراسی»، به ناسیونالیسم کور ژاپنیها در جنگ جهانی دوم میپردازد و آن چه را در ژاپن آن سالها در جریان بود، مصداق «فاشیسم آسیایی» قلمداد میکند. به نظر مور، ناسیونالیسم کور ملت ژاپن مصداق سربرآوردن فاشیسم آسیایی در شرق قاره کهن شد. ناسیونالیسم به معنای کور و افراطی کلمه، همسایه دیوار به دیوار فاشیسم و همواره زمینهساز بروز گرایشهای فاشیستی در حوزههای گوناگون زندگی انسان مدرن بوده است. این که فاشیستهای ایتالیایی و نازیستهای آلمانی ناسیونالیستهایی ششآتشه بودند، اتفاقی نبوده؛ ناسیونالیسم مستعد هماغوشی با فاشیسم است و حمله نظامی به اقوام و ملل ضعیف و بیدفاع نیز، جزو پیامدهای ظهور ناسیونالیسم فاشیستی بوده است و از این حیث تفاوتی بین شرق و غرب آسیا نیست. اگر فاشیسم آسیایی در ژاپن میتواند سر بر آورد، چرا در ترکیه نتواند؟ وحدت ملی کور و بیچون و چرا نیز یکی از مبانی ظهور فاشیسم در تاریخ سیاسی چندین دهه اخیر بوده است. در کشورهای برخوردار از فرهنگ دموکراتیک، وقتی کار به جنگ با دشمن خارجی کشیده میشود، علیالخصوص وقتی که آن کشور در مقام تهاجم (و نه در مقام دفاع) قرار دارد، بسیاری از مردم و نهادهای مدنی به سیاست جنگطلبانه کشورشان اعتراض میکنند اما در ترکیه کنونی هیچ فرد و نشریه و حزب و تشکلی به حمله نظامی ارتش ترکیه به منطقه کردنشین سوریه اعتراضی ندارد (یا نمیکند). همه یکصدا موافق جنگ هستند یا دست کم سکوت کردهاند. در این میان، ورزشکاران ترکیه نیز به ننگ ناسیونالیسم کور تن دادهاند. آنها دست کم میتوانستند سکوت کنند و موضعی در قبال تهاجم نظامی ارتش ترکیه علیه ترکها اتخاذ نکنند ولی ترجیح دادند در میادین فوتبال و ژیمناستیک، جامه «سربازان اردوغان» را بر تن کنند و با سلام نظامی، به استقبال مرگ و میر کودکان کرد بروند و به درد و رنج کردها، بیرحمانه لبخند بزنند.»
انتهای پیام
نظر شما