به گزارش خبرگزاری فارس، فاضل جمشیدی با حضور در برنامه «گفتاهنگ» رادیو گفت و گو در پاسخ به این سوال که موسیقی ردیف دستگاهی چگونه باید فضای موسیقیایی کشور را به دوران طلایی بازگرداند، گفت: «هر پدیده جدی در شلوغی های زندگی تبلور نمی یابد فضا باید برای هر اثر هنری جدی مهیا باشد. موسیقی خوب باید از رسانه عمومی نظیر صداوسیما در ساعت مشخص پخش شود.»
فاضل جمشیدی با بیان اینکه رسانه باید به مخاطب یادآور شود نیاز خانواده فقط گوشت ومرغ نیست، گفت: وقتی یک خانواده ۴ نفره، ۷۰۰ هزار تومان برای یک کنسرت پاپ هزینه میکند، یعنی موسیقی کم ارزش کل پول خانوار را میبلعد.
وی ادامه داد: «تبلیغ محیطی مناسب سطح دوم در کنار رسانه عمومی است که باید بستری برای موسیقی سنتی باشد.»
جمشیدی افزود: «قصد نداریم با نگاهی بلند پروازانه تاکید کنیم که چرا تلویزیون سازها را نمایش نمیدهد؟ که البته نشان دادن موسیقی زنده همراه با ساز پسندیده و زیبا نیز هست اما در رادیو با چنین مسالهای روبرو نیستیم. لذا میتوان موسیقی خوبِ تعریف شده را پخش کرد.»
***دلیل موفقیت رادیو آوا چیست؟
وی با بیان اینکه موسیقی خوب ردیفدستگاهی را می توان از رسانه ملی پخش کرد، افزود: «مردم امروز به رادیو آوا گوش می سپارند. قطعا این رادیو در پخش قطعات موسیقیایی موفق است که مخاطبان بسیاری دارد. لذا میتوان سهم موسیقی کلاسیک ایرانی را در این رادیو بالا برد.»
جمشیدی خاطرنشان کرد: «هرچه در برنامههای رادیویی با شناخت و تعریف صحیح اقدام به پخش موسیقی خوب کنید، تضمین میدهم تا پایان سال ۹۸ با افزایش ۳۰ تا ۳۵ درصدی در مخاطبان جدی نظیر آنچه در برنامه گلها شاهد بودیم، داشته باشید.»
این جامعهشناس در عین حال تاکید کرد: «بنده درباره روشهای ترویج موسیقی سنتی و فاخر ایرانی سخن میگویم و از طرفی اذعان دارم همه تقصیرها بر گردن رسانه نیست.»
***ذائقه موسیقیایی مخاطب چگونه شکل میگیرد؟
جمشیدی در مصاحبه با رادیو گفت وگو ادامه داد: «برخی علوم در کشورهای جهان سوم به علم جامعهشناسی اهمیت نمیدهند. حال آنکه مثلا برای یافتن درصد اعتیاد در منطقهای خاص، یک جامعه شناس نکاتی از جمله میزان نور کوچههای آن منطقه، اندازه و فاصله معابر و حتی صدای درب منازل را بررسی میکند و در انتها درصد احتمال گرایش به اعتیاد را میسنجد.»
وی با اشاره به نقش المانهای جامعه شناختی، اقتصادی و سیاسی در افت کیفی ذائقه مخاطب نسبت به موسیقی خوب، گفت: «در کشورهای پیشرفته سهم سیاسیون در جامعه کم شده که نشان میدهد تشخیص دانشمندان و مردم بر اظهار نظر دولت مردان فزونی دارد. لذا نهادی به نام وزارت فرهنگ وجود ندارد و سایر ارگانها سهم فرهنگی خود را به خوبی ایفا میکنند.»
جمشیدی ادامه داد: «اقتصاد کشورها در کنار در نظرگیری سبد خدمات و معیشت خانوار، کارهای فرهنگی نظیر رفتن به تئاتر و خرید آلبوم موسیقی را نیز برای شهروندان در نظر گرفته است.»
***هزینه ۷۰۰ هزار تومانی برای یک کنسرت پاپ
این عضو ارکستر ملی به رادیو گفت وگو گفت: «موسیقی کم ارزش کل پول خانوار را میبلعد و دیگر پولی نمیماند که صرف موسیقی فاخر شود یعنی یک خانواده ۴ نفره باید نزدیک ۷۰۰ هزار تومان برای یک کنسرت موسیقی پاپ هزینه کند.»
جمشیدی با بیان این مطلب افزود: «ایراد اصلی کار در حوزه افت سلیقه موسیقیایی مخاطب، به مردم وارد است. حتی اگر رسانه نیز این موسیقی ارزشمند را پخش کند، وقتی مخاطب و گوش شنوایی ندارد، هیچ فایدهای در کار نخواهد بود.»
وی تصریح کرد: «جامعهشناسان، محققین، روانشناسان و مردم شناسان باید تشخیص دهند چند درصد پول مردم صرف چه کارها و خدماتی میشود. راهکار اینست که رسانه آموزش دهد. در برنامههایی که مخاطبان میلیونی دارد باید فرهنگ گستری کنیم و بگوییم نیاز خانواده فقط گوشت و مرغ نیست. پدر و مادر باید ماهی یک کتاب یا سی دی موسیقی ولو به صورت سمبلیک خریداری کنند.»
جمشیدی خاطرنشان کرد: «هر موسیقی در رسانه پخش میشود، باید نام خالقان آن اثر نیز برده شود. بگوییم این موسیقی در کدام دستگاه نواخته شده است.»
***کپیهای لسآنجلسی چگونه در کشور شکل گرفتند؟!
معاون سابق اجرایی خانه موسیقی ادامه داد: «درست است که مردم ما در وضعیت اقتصادی کنونی سبدی برای معیشت ندارند اما اگر از ۸۰ میلیون جمعیت ایران، تنها ۸ میلیون نفر یک سی دی موسیقیایی بخرند، کار یک موسیقی دان زمین نمیماند.»
جمشیدی در خصوص چگونگی ورود موسیقی پاپ به سلیقه شنیداری مردم، خاطرنشان کرد: «در دهه ۷۰ با آقای موسوی یک اجرا داشتم. اولین بار بود که محمد موسوی گروهی به نام عارفان را تشکیل داد. پیشتر گروه وزیری را با آقایان ساکت و ناهید تشکیل داده بودیم. مرکز موسیقی تلویزیونِ آن زمان، با برخی هنرمندان مشورت کرد که نامی از آنها نمیبرم و براساس یک مشابهسازی صدای خوانندگان [فارسی زبان] مرد غربی را به عمد [در کشور کپی کاری کردند].»
وی با ابراز تاسف از اشتباههای مدیریتی در حوزه موسیقی گفت: «انقلاب ما که نظام قبلی را همچون سیل با خود برده بود، پس از مدتی [با هجوم فرهنگ غربی روبرو شد] و لذا باید در مقابل این سیل جدید سد بندی میکردیم. در حالی که موسیقی سنتی ما بعد از انقلاب مدیون بزرگانی نظیر مشکاتیان، لطفی و ناظری بود.»
انتهای پیام/
نظر شما