شناسهٔ خبر: 34771969 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

چوب در دو راهی برداشت از جنگل ها یا واردات

صاحب‌خبر -
 

بعد از چوب خدا ، چوبی که صدا ندارد، چوب جنگل است . جنگل ، منبع این ماده خوش خط و خال دلربا ، تاب بی مهری ندارد. تا از دل خاک سردرمی آورد ، بوی رستاخیز و نوید زندگی می دهد و با رنگ رخسارش اسرار پنهان خاک را افشاء می کند . چوب جنگل در حقیقت جان چنگل است و برای جان جنگل قیمتی متصورنیست. از همین جهت است که عاشقان سکه و دینار، بر سر یک کیلو چوب جنگل ، دعوا که نه ، جنگ بر پا می کنند.

چوب به تبعیت ازسرشت خود، با سلیقه ها و خواسته های انسان ها همراه شده و اشکال مختلف می پذیرد . اوراق فشرده چوبی با وزن حجمی متوسط،یا به بیان خودمانی ام دی اف یا تخته فیبر با وزن متوسط جزو فرآورده های چوبی پر مصرف محبوب محسوب می شود .

ام دی اف در صنایع چوب ، مطلوب ذوق ها و سلیقه هاست . انواع کف پوش ها ، دیوار پوش ها ، کابینت آشپزخانه ، کمد و تختخواب و دکور و چندین محصول دیگر زیبایی و استحکام خود را مدیون ام دی اف هستند .

به روایت آمار سال ۱۳۹۷، سالانه حدود ۴ر۱ میلیون مترمکعب ام دی اف درکشور تولید می شود برای تولید یک متر مکعب ام دی اف حدود ۱۴۰۰ کیلوگرم ( معادل ۲ ر ۲ متر مکعب ) چوب با قطر حداقل ۱۰ سانتی متر ( گرده بینه ) نیاز است . به عبارتی دیگر سالانه حدود ۱ر۳ میلیون مترمکعب معادل حدود ۲ میلیون تن چوب خام در کشور مصرف می شود .

کارشناسان این نوع مصرف چوب را نوعی از بین رفتن چوب و تهدیدی برای جنگل ها می انگارند . این اعداد شاید در کشوری مانند روسیه با حدود ۸۵۰ میلیون هکتار جنگل تولیدی و صنعتی هیچ تعجبی نداشته باشد، اما در کشوری چون ایران با کمتر از فقط ۲ میلیون هکتار جنگل تاریخی ، حفاظتی و تولیدی آن هم بر روی نوار خشک کره زمین تکان دهنده و یک فاجعه است تا جایی که براحتی نمی توان نام فعالیت چنین کارخانجاتی را تولید گذاشت، بلکه عنوان غارت خاموش منابع تولید چوب از جمله جنگل در سکوت، برازنده تر است ، زیرا نقش منابع تولید چوب به خصوص جنگلها، از هر نوعی و در هر مکانی که باشد ، به تولید چوب محدود نیست، بلکه باید نقش حیاتی درختان جنگل را در تولید اکسیژن ، حفظ منابع آبی ، تولید و حفظ خاک ، جلوگیری از سیل و رانش زمین، تصفیه هوا و صدها نقش نا شناخته دیگرش جستجو کرد .

در طول بیش ازیک دهه خشکسالی های اخیر، مردم ایران به فراخور شرایط طبیعی منطقه زیستشان ، درد کمبود آب و تخریب منابع طبیعی تجدید شونده کشور را با دل و جان لمس کرده اند . اینکه مردم باید با یاد آوری آن نگرانی ها همچنان در مصرف بهینه آب ، حتی در شرایط ترسالی کوشا باشند، حرفی نیست ، اما وقتی می شنویم برای تولید یک متر مکعب ام دی اف حدود یک متر مکعب آب مصرف می شود ( به غیر از مقدار آبی که صرف تولید چوب خام آن شده) آنگاه جای بازخوانی و بازنگری پرونده اقتصاد آب در صنعت ام دی اف باز می شود.

مطالعات کارشناسان نشان می دهد برای تولید حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار متر مکعب ام دی اف تولید سالانه کشور حدود ۱ر۳ متر مکعب چوب و مهمتر ازآن حدود ۴ر۱ میلیون مترمکعب (معادل ۴ر۱ میلیارد لیتر ) آب مصرف می شود . این در شرایطی است که به جز میزان مصرف آب در صنعت اوراق فشرده برای تولید یک کیلوگرم چوب خام به میزان دو برابر نیاز تولیدمواد غذایی استراتژیک باید آب مصرف کرد . لذا با تامل در این اظهار نظر فائو که می گوید با آب مصرفی برای تولید یک کیلوگرم چوب می توان حداقل دو کیلوگرم مواد غذایی مثل گندم تولید کرد، بی درنگ صحت لحاظ اهمیت حیاتی و اقتصادی آب درمحاسبات طراحی کارخانجات ام دی اف در ایران شدیدا زیر سوال است.

ضرورت واردات چوب

بی شک صادرات و واردات دو بال تولید و دو عامل انبساط و انقباض اقتصاد هر کشور شناخته می شوند . فعالان این دو بخش در کنار تبادل و تامین نیاز کشورها، سفیران معرفی توانمندی های ذاتی و اکتسابی کشورها و نهایتا نمایشگران صنعت ، توانمندی های تولید و فرهنگ و هنر ملت ها هستند . با تمام این توصیفات این دو فعالیت هم همچون سایر فعالیت ها، خوب مطلق نبوده بلکه در مواقعی با توجه به نوع کالای صادره یا وارده در شرایط حاکم بر کشورها ، محبوب و مغضوب می شوند .

با عبور از این بدیهیات تلاش می کنیم تا در سال رونق تولید ، سیاست گذاران و دست اندرکاران تولید در کشور را زود هنگام نسبت به اهمیت و نقش نوع صادرات و واردات در حفظ و پایداری جنگل ها در کشور حساس کنیم .

اشاره کردیم که برای تولید ۴ر۱ میلیون متر مکعب ام دی اف در کشور حدود ۱ر۳ میلیون متر مکعب معادل بیش از ۲ میلیون تن چوب لازم است . طبق برآوردها با مجموع نهاده های لازم برای تولید این مقدار چوب می توانیم چهار میلیون تن مواد غذایی از قبیل گندم ، ذرت ، سویا ، برنج و شکر تولید کنیم .

چنانچه متوسط قیمت جهانی این پنج محصول استراتژیک را تنی ۴۹۵ دلار ، هر تن گندم و ذرت ۲۰۰ دلار ، سویا ۴۵۰ دلار ، شکر ۳۳۰ دلار و برنج ۱۰۰۰ دلار در نظر بگیریم ، متوجه خواهیم شد که تولید ۴ر۱ میلیون متر مکعب ام دی اف با استفاده از چوب خام داخلی بدون احتساب هزینه های سربار و دیگر مواد اولیه لازم به بیش از یک میلیارد دلار برای کشور تمام شده است . بنابرین در چنین شرایطی با توجه به قیمت چوب خارجی وارداتی ( عمدتا از کشور روسیه ) بهترین گزینه برای استمرار تولید اوراق فشرده چوبی در کشور، واردات چوب خام با رعایت قوانین جاری سازمان حفظ نباتات است.

همچنین با مقایسه هزینه های تمام شده این محصول در داخل کشور با استفاده از چوب وارداتی و یا با استفاده از چوب جنگل های داخلی با قیمت تمام شده جهانی کالا تا تحویل در بندر، پی خواهیم برد که حیات صنعت چوب کشور در گرو واردات چوب خام ، چوب خام مجازی همچون ام دی اف و اوراق فشرده چوبی دیگر خواهد بود؛ در غیر این صورت با استفاده از چوب جنگل های داخل نه تنها تعطیلی این کارخانجات پیش خواهد آمد، بلکه بزودی شاهد فجایع زیست محیطی هم خواهیم بود .بنابر این اگر تولید اوراق فشرده از چوب داخلی در ایران ، چوب حراج آگاهانه به منابع ملی نیست، پس چیست ؟

توجه به رونق تولید فراتر از شعار، نیاز استراتژیک کشوری است که می خواهد با سربلندی روی پای خود بایستد و به خاطر تامین نیازهای ثانویه خود از اصول اولیه خود عدول نکند . اما بپذیریم تولید اقتصادی بطور اتفاقی حاصل نخواهد شد؛ بنابراین برای نجات منابع پایه کشور باید طرحی نو دراندازیم .

برای اقتصادی کردن صنایع تولید اوراق فشرده چوبی، واردات چوب خام یا چوب مجازی – ام دی اف – گزینه ممتازی است . واردات در هر بخشی اگر مس باشد در اینجا طلاست . البته معدود کارخانجاتی در واردات چوب خام یا اوراق فشرده چوبی خام فعال هستند که متاسفانه چوب این کار را هم بدلیل قیمت تمام شده در مقایسه با قیمت ارزان داخلی می خورند . چوب واردات چوب را تنها کسانی می خورند که به خاطر علاقمندی به حفظ و ماندگاری منابع جنگلی کشور تمام مخاطرات واردات چوب یا اوراق فشرده چوبی (چوب مجازی ) دیگر را به جان خریده و با واردات یک متر مکعب چوب یا ام دی اف، در واقع یک متر مکعب آب مجازی و در کنار آن دو متر مکعب چوب مجازی به کشور وارد می کنند.

اگر تنها همین یک خدمت از آنها را در محاسبات اقتصاد مقاومتی جای دهیم، آنوقت خواهیم فهمید درد بی توجهی به این بخش از تولید کنندگان، بیشتر از درد زحمات واردات چوب خودنمایی خواهد کرد .

همگام با رشد دانش و پردازش چوب، قیمت و مصرف چوب در صنعت و تجارت ارتقاء یافته تا جایی که عده ای طعم سود تجارت این ماده جامد بی جان را چشیده و تمام نقش های بی بدیل سرپا و زنده این ماده را نادیده گرفته و برای دستیابی حداکثری به آن تلاش های مضاعف می کنند . اگرچه منکر استفاده از مواهب طبیعی در حدی که تعادل طبیعت، منطقه و کشور را برهم نزند نیستیم، اما تمام صنایع کشور را هم غنی از هشدار

نمی دانیم .

آنچه امروز کارشناسان را در این شرایط خاص جنگ اقتصادی ظالمانه، تورم و بیکاری مفرط و مهمتر از همه گرانی بازار مصرف چوب به طرح موضوع فریاد بلند وارد کنندگان چوب مجازی و چوب خام وادار کرده ، ناهنجاری در برخورداری ارزان افراد یا گروهی از منابع جنگلی داخلی و رقابت نا عادلانه آنها با وارد کنندگان چوب خام و چوب مجازی همچون اوراق فشرده چوبی خارجی است . آیا هزینه تامین چوب مجازی خام خارجی با هزینه تامین چوب کارخانه ای که در مرز جنگل های کشور مستقر شده، برابر است ؟

حمایت از صنایع سلولزی اشتغالزا

اساسا حمایت به موقع و متناسب از صنایع بطور عام و صنایع سلولزی بطور خاص مطالبه بجایی است . البته این حمایت نباید از باب ترحم بلکه می بایست از باب تکلیف و هدفمند باشد. قبل از هر چیزی باید اذعان داشت تولید کننده، مصرف کننده و مسئولین دولتی همه با هم در یک جبهه واحد از یک ملت و امت هستند و سقوط یا صعود یکی به حساب شکست یا موفقیت هر سه بخش نوشته می شود .

یکی از فاکتورهایی که معمولا هر کدام از صنایع به عنوان سپر دفاعی و دیدگاه کارشناسی در توجیه اقتصادی فعالیت خود مطرح می کنند، اشتغال است . اشتغال مطلوب، اشتغال مولداست.

حال اگر به خاطر فشار آمار بیکاری بخواهیم به راحتی هر اشتغالی را مولد بشناسیم، آن موقع باید عواقب حاصل از آن را به جای فرافکنی براحتی گردن بگیریم. بطور مثال اگر بخواهیم صنایع تولید کننده اوراق فشرده چوبی از منابع داخلی را با حداکثر ۴۰۰۰ نفر شاغل، گزینه ای برای اشتغال محسوب کنیم آن موقع برای صنایع میانی تولید اوراق فشرده چوبی ملامینه با حداقل ۲۲۰۰۰ نفر شاغل چه بگوییم یا صنایع پایین دست به خصوص تولیدکنندگان مبلمان خانگی و اداری با حداقل ۲۰۰ هزار نفر شاغل بدون کوچکترین مشکلات زیست محیطی را چگونه ارزیابی کنیم .

مهمتر از همه، عناوین بخش های تولیدی خود گویای زوایای پنهان و آشکار آنها هستند. عنوان تولید اوراق فشرده خام از منابع داخلی به تنهایی این صنعت را خلع سلاح می کند . تولید اوراق فشرده خام از چه موادی و از چه منابعی و به چه قیمتی ؟ داوری بین تولید خوب یا بد ، توجه به سلامت محیط زیست و ارزش افزوده آن است. ناگفته نماند که در این بین، هستندتولیدکنندگانی که برای واردات چوب خام در خصوص تولید اوراق خود تلاش می کنند، که مسلما در جای خود تحسین برانگیز است، اما البته نافی این هم نیستیم که اگر زمانی در منطقه ای ازکشور ، مقداری چوب با قابلیت تبدیل شدن به اوراق فشرده چوبی وجود داشت، بهتر است به جای سوزاندن و دفن کردن به اوراق چوبی تبدیل شود ، اما آیا نظارتی دراین بخش وجود خواهد داشت ؟ مضافا نظر به اینکه چوب های شاخه و سرشاخه باغی به دلیل مشکلات فنی در تولید ام دی اف کارایی ندارند و ازطرفی نه تنها زراعت چوب، جدا از بحث کمبود آب و منابع آبهای زیرزمینی قادر به تامین مواد اولیه این صنایع نیست، اساسا این بخش از نظر زراعت ، برداشت و تقطیع در این صنعت صرفه اقتصادی ندارد؛ مگر در بهترین شرایط بتواند ناجی محیط زیست و جایگزینی برای فضاهای سبز و جنگل های از بین رفته باشد و همین ما را بس .

پس کارخانجات مدعی اتکا به منابع چوب خام داخلی ، چوب خام مورد نیاز خود از کجا تامین می کنند ؟ آیا غیر از این است که اره های خود را در داخل جنگل ها تیز می کنند؛ لذا قطع فوری نفوذ و ورود این کارخانجات به جنگل ها درگام اول ، تشویق و وادار کردن آنها به واردات چوب خام یا اوراق فشرده چوبی خام در گام دوم و حمایت جدی ازکارخانجات وارد کننده این دو محصول در گام سوم ، مطالبه کارشناسی کارشناسان صنایع سلولزی کشور است . تحقق این سه خواسته ، ما را به این باور خواهد رساند که حفاظت همه جانبه از

جنگل ها فراتر ازشعار است .

رقابت ناعادلانه

رقابت در تولید از جمله موضوعاتی است که حداقل در تئوری اقبال عمومی داشته ، اما در عمل با چالش های جدی مواجه است . وجود شرایط یکسان برای دو تولیدکننده در تولید یک یا چند نوع کالا، یکی از شرایط لازم برای برقراری رقابت است؛ در غیر این صورت اساسا رقابتی وجود نخواهد داشت . به عنوان نمونه یکی از مصادیق بارز در این خصوص را می توان به فضای تولید اوراق فشرده چوبی همچون ام دی اف اشاره کرد

در نظر بگیریم یک کارخانه مواد اولیه مورد نیاز خود را بدون تحمل هزینه های کمرشکن حمل و نقل و گذراندن تشریفات و اقدامات قرنطینه و ترخیص، از جنگل های شمال بیخ گوش خودش تامین می کند و کارخانه دیگری در داخل همین بازار، چوب خام یا اوراق فشرده چوبی خام مورد نیاز کارخانه خود را با تحمل اقدامات و تشریفات قانونی و هزینه های سنگین از هزاران کیلومتر دورتر وارد کرده و ام دی اف خام یا ملامینه یا محصولات واسطه میانی و نهایی تولید می کند .

در نگاه قیمت گذار، محصول این دو کارخانه ” ام دی اف” شناخته می شود . اگر هر دو محصول با یک قیمت به بازار ارایه شود، آیا سود نهایی هر دو کارخانه از فروش این محصول، یکی خواهد بود؟ اگر قیمت گذار با قبول ملاحظات کارشناسی، قیمت محصول تولیدی با ماده خارجی را بیشتر از محصول تولیدی از ماده داخلی اعلام کند، به نظر شما حتی در شرایط اقتصادی عادی، فروش کدامیک بیشتر خواهد بود؟

آیا سزاوار است کسی که صرفا به خاطر حمایت و حفاظت غیر مستقیم از جنگل های محدود کشور وکاهش فشار برمحیط زیست مشقات و سختی واردات چوب و مشتقات آن را به جان می خرد تا چرخ کارخانه را با دستان پرتوان کارشناسان و کارگران ایرانی به حرکت درآورد، در میدان رقابت ناعادلانه متضرر شده و نهایتا دست از تولید بکشد ؟

ناگفته پیداست دود سوختن این کارخانه شکست خورده مستقیما به چشم جنگل ها خواهد رفت و اینجاست که جای خالی حمایت از واردات چوب خام مجازی و اوراق فشرده چوبی خام بیشتر از همیشه احساس می شود و انتظار می رود دستگاه های مسئول، حفاظت و حمایت از جنگل را صرفا در گشت و قرقبانی محدود نکرده و واردات چوب خام را هم به عنوان یکی از راه های کاهش فشار بر جنگلها بشناسند و صد البته رعایت قوانین سازمان حفظ نباتات در خصوص اعمال قرنطینه تکلیفی انکار ناپذیر است تا مبادا برای حل مشکلی بزرگ ، به چاله ای عظیم تر ، همچون آفات جنگل ها ن

یافتیم . مهمتر از همه کارکرد سرمایه های خفته در این کارخانجات ، آرزوها و معیشت کارشناسان و مهندسان و کارگران شاغل بسته به وجود مواد خام چوبی است.

اصولا جنگل های شمال یا زراعت چوب تا چه زمانی می توانند پاسخگوی این غول های چوبخوار شوند . آیا غم انگیز نخواهد بود این کارخانجات هم به گروه کارخانجات تعطیل بپیوندند؟ بدانیم و اگاه باشیم که تمام صنایع دنیا بخصوص صنایع سلولزی به خاطر حفظ محیط زیست خود به دنبال شناسایی و شکار منابع خام در هر نقطه ای از جهان هستند . اگر بیش از این در غفلت بمانیم تاسف خوردن هیچ دردی را درمان نخواهد کرد .

واردات چوب خام و قاچاق چوب

قاچاق چوب پدیده شومی است که علیرغم تلاش های شبانه روزی و دلسوزانه سازمان های مسئول، متاسفانه هنوز دست از جان جنگل ها بخصوص جنگل های شمال بر نمی دارد . قاچاق چوب در مقایسه با قاچاق سایر کالاهای مصرفی مثل لباس یا لوازم آرایشی و بهداشتی نیست؛ چه آنکه اساسا برداشت چوب بصورت قانونی ، در روز روشن و با ادوات و تجهیزات کافی ، کار سخت و طاقت فرسایی بوده و در گروه کارهای سخت و زیان آور طبقه بندی می شود .

حال چه انگیزه ای یک فرد را به قطع و قاچاق چوب در شرایط سخت محیطی جنگل، در روز یا شب ، در ترس و دلهره وادار به قاچاق چوب می کند؟ آیا انگیزه ای بهتر ازکسب سودهای نامتعارف می توان یافت ؟ اساسا چوب قاچاق را چه کسی و کسانی می خرند ؟ پای اصلی قاچاق چوب ، کشش بازار است . اگر بازار چوب اشباع باشد ، آن موقع قاچاق چوب ارزش خطر پذیری نخواهد داشت . یعنی اینکه وارد کنندگان چوب خام و چوب مجازی خام می توانند کنترل و ریشه کنی قاچاق چوب را به دست بگیرند .

تولید سالم

سنگ محک سنجش صحت و ارزش هر تولید، سلامت زندگیست . به بیان دیگر خط قرمز تولید هر کالایی، آسیب رساندن به هریک از عوامل تامین سلامت زندگی است . از میان عوامل تولید همچون نیروی انسانی ماهر ، سرمایه، برنامه ریزی و منابع طبیعی تنها عاملی که جلوتر از هر عاملی در میدان تولید حضور داشته و اساسا انگیزه تولید را در ذهن انسان ها بیدار می کند ، منابع طبیعی تجدید شونده هستند.

مع الاسف تنها عاملی را که تولید کنندگان آن را بدون حساسیت و دلسوزی وارد فرایند تولید می کنند، منابع طبیعی است .

این گرفتاری از آنجا شروع می شود که روی این منابع خدادادی، عنوان ملی حک شده و قانونگذار مدیریت حفظ ، احیاء ، بهره برداری و توسعه این منابع را به دولت واگذار کرده است . حاکمیت دولت بر منابع حیاتی کشور امری قانونی است . اما انچه جایگاه این حاکمیت را خدشه دار می کند، نحوه عملکرد است . در تمام کشورها منابع طبیعی متاثر از فعالیت انسان هاست، اما تعریف سازگاری فعالیت ها با پایداری منایع طبیعی از وظایف خطیر دستگاه های حاکمیتی است و امیدواریم روزی شاهد باشیم هیچ تولیدی سلامت محیط زیست را به خطر نمی اندازد؛ آنگاه ثابت می شودکه نوعدوستی به تحقق پیوسته است؛ درغیر این صورت معلوم خواهد شد نه تنها از رخدادهای طبیعی کشور هیچ نیاموخته ایم بلکه در رخدادهای اتی نقش داریم .

یوسف حسینعلی زاده

نظر شما