روایت «فرهیختگان» از یک حرکت دانشجویی نوپدید
دانشجویان در حوزه خصوصیسازی چه میگویند؟
صاحبخبر - اگر قرار باشد چند صفت یا خصلت را برای دانشجوجماعت بیاورند یا بنویسند، بدونشک مطالبهگری یکی از آنها خواهد بود و منبع اصلی آن را باید در آرمانخواهی دوران جوانی جستوجو کرد. البته شکل و کیفیت مطالبهگری دانشجویی بهدنبال افزایش تجربه فعالان تشکلهای دانشجویی و مشورت ادوار آنها در طول سالهای گذشته تغییر و تحولات مختلفی را پشتسر گذاشته است که توضیح و تفسیر آن در این نوشتار کوتاه قابل بیان و بررسی نیست و نیازمند بحث مفصل دیگری است؛ حرف امروز، حکایت پیگیریهای مستمر و مجدانه دانشجویی در حمایت از کارگران و سرمایههای ایران اسلامی است. آنهم در روزهایی که برخی فضای تشکلها و فعالان دانشجویی را کسل و بیحرکت معرفی میکنند. صحبت از حرکت دانشجویان بسیجی دانشگاههای سهند تبریز و رازی کرمانشاه است که در طول سالهای اخیر با شنیدن صدای اعتراض کارگران به کمک آنها شتافتند و به پروندههای پرحرف و حساب خصوصیسازی ورود پیدا کردند. موضوعی که امسال اینگونه مورد تایید و تمجید رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان هم قرار گرفت: «در این یکی، دو سال گذشته -طبق گزارشهایی که به من میرسد- تشکلهای دانشجویی و مجموعههای دانشجویی کارهای خوبی انجام دادهاند در زمینه مسائل گوناگون؛ چه مسائل کشوری، چه مسائل بینالمللی؛ فرض بفرمایید آنچه اینجا این برادرمان راجع به خصوصیسازی گفتند که بچههای دانشجو در زمینه خصوصیسازی وارد کار شدند که در همین مساله نیشکر هفتتپه و ماشینسازی تبریز، دانشجوها رفتند و یک مشکلی را واقعا حل کردند؛ یعنی نه پول دارند، نه قدرت قانونی دارند اما در عین حال حضورشان میتواند یک کار بزرگ را، یک مشکل بزرگ را حل کند. مثلا ازجمله موارد این است: در حمایت از کارگران؛ یا در مطالبات از دستگاهها، که این مطالبات اثر هم داشته؛ یعنی اینکه مجموعه دانشجویی از قوه قضائیه یا قوه مقننه یا مجمع تشخیص یک چیزی را مطالبه بکند، تاثیرگذار است؛ این اثر داشته و این کاری بوده که شما کردهاید و بسیار خوب است. این مال همین یکی، دو سال اخیر است که این تحرکات را انسان در مجموعههای دانشجویی مشاهده میکند.» قریب به سهسال از ورود تشکلها به پروندههای پرحاشیه خصوصیسازی میگذرد و در طول این مدت دانشجویان برای حصول نتیجه، اقدامات و فعالیتهای مختلفی را برنامهریزی و اجرا کردند. در یکی از آخرین فعالیتها تعدادی از فعالان دانشجویی دانشگاههای سهند تبریز، رازی کرمانشاه، امیرکبیر و شریف روز یکشنبه هفته جاری مقابل نهاد ریاستجمهوری تجمع کردند. علی اسکندری، عضو شورای مرکزی جنبش عدالتخواه دانشجویی یکی از سخنرانان این تجمع بود. او ورود جدی دستگاه قضا به این موضوع را مطالبه کرد و گفت: «چرا دادگاه خصوصیسازیهای افسارگسیخته برگزار نمیشود؟» دانشجویان حاضر در این تجمع در پایان با صدور بیانیهای، خواستار ورود قوه قضائیه و مجمع تشخیص مصلحت نظام به این مساله و نظارت بر اجرای اصل 44 قانون اساسی شدند. آنها اعلام کردند: «با توجه به نحوه واگذاریهای اخیر سازمان خصوصیسازی در مواردی همچون پالایشگاه کرمانشاه، ماشینسازی تبریز، نیشکر هفتتپه و مواردی از این قبیل ظاهرا سازمان خصوصیسازی کمر به قتل اقتصاد غیردولتی و بیکارشدن کارگران عزیز بسته است؛ لذا ما دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه، سهند تبریز و جنبش عدالتخواه درخصوص پیگیری فساد و جلوگیری از آن با توجه به شرایط سخت اقتصادی از قوه قضائیه و مجمع تشخیص مصلحت نظام درخواست پیگیری هرچه سریعتر مسائل مربوط به فساد در خصوصیسازیهایی را دارد که به اسم اصل ۴۴ قانون اساسی صورت میگیرد، داریم.» در ادامه این گزارش با مسئولان بسیج دانشجویی دانشگاههای سهند تبریز و رازی کرمانشاه گفتوگو کردیم تا در جریان نحوه ورود و فعالیتهای اخیر آنها قرار گیریم که در ادامه میخوانید. شفافیت و پاسخگویی حلقه مفقوده خصوصی سازی امیرحسین فیضی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه سهند تبریز ماجرا از تجمعهای کارگری کارخانه ماشینسازی آغاز شد، حدود یکسالونیم پیش و زمانی که آنها شرایط کارخانه را در خطر میدیدند. این کارخانه که تاسیس آن به اوایل دهه 50 برمیگردد، تولیدکننده ماشینهای صنعتی است و پس از ماشینسازی اراک دومین ماشینسازی ایران محسوب میشود. همزمان با این اعتراضات ما بهدنبال طرح گفتمان عدالتخواهی بودیم. پس از اینکه این تجمعهای اتفاق افتاد، بچههای تحلیل و بررسی بسیج دانشگاه که مطالبهگری را جزء و وظایف خود میدانستند، به مساله ورود کردند. کارهای تحقیقاتی انجام شد، با کارگران، اتحادیهها و مدیران سابق کارخانه صحبت کردیم تا اینکه به این جمعبندی رسیدیم که مشکل اصلی از مدیریت کارخانه است که درست عمل نمیکند؛ از طرفی به کارگران فشار آمده و از طرف دیگر چرخ کارخانه خوابیده است. فردی مدیر شده که هیچ نگاه تخصصی و سابقه مرتبط با فعالیت کارخانه ندارد و بعدتر مشخص شد که حتی پنج کلاس بیشتر سواد ندارد. برایمان سوال شد چرا مدیریت کارخانهای با این اهمیت به چنین فردی رسیده است؟ پیگیری کردیم و به سازمان خصوصیسازی رسیدیم که کارخانه را به چنین فردی واگذار کرده بود. کمکم اخبار مشابه این اتفاق در استانها و کارخانههایی مانند هپکو اراک و نیشکر خوزستان هم بهدستمان رسید و متوجه شدیم مشکل و اشتباه منحصر به پرونده ماشینسازی تبریز نمیشود. در وهله اول بهدنبال ارتباطگیری با آقای پورحسینی، رئیس سازمان خصوصیسازی بودیم تا کیفیت اتفاقات را از خود ایشان پیگیری کنیم، چندباری هم نامهنگاری و او را به دانشگاه دعوت کردیم، اما متاسفانه هیچ پاسخی به نامهها داده نشد. پس از این موضوع، نامهنگاریهایمان درخصوص وضعیت کارخانه را با امامجمعه، استانداری و سایر نهادهای نظارتی و مرتبط دنبال کردیم و از آنها خواستیم به مساله ورود کنند. کار جدی ما از بسیجشدن نمایندگان و مسئولان استان آغاز شد. برنامههای مختلفی در سطح دانشگاه و به مناسبتهای مختلف برگزار کردیم و بعد از آن در حاشیه راهپیمایی 22 بهمن سال گذشته تصمیم گرفتیم ضمن بیان موفقیتها و دستاوردهای نظام اسلامی، بلندگوی صدای کارگران هم باشیم. غرفهای تحت عنوان پابرهنههای انقلاب راهاندازی کردیم و لباسهای کارگری پوشیدیم و پلاکاردهایی را برای در جریان قرار دادن اذهان عمومی در دست گرفتیم، البته بماند که نهادهای امنیتی چه برخوردی با ما داشتند. پس از آن، نشستهای خبری برگزار کردیم و تلاشهایمان را ادامه دادیم تا زمانی که رئیس کارخانه به جرم اخلال در بازار ارز به زندان افتاد. پس از این اتفاق، پیگیریها برای ورود مجدد سازمان خصوصیسازی و خلعید کارخانه صورت پذیرفت تا اینکه این اواخر خبر رسید کارخانه به صندوق بازنشستگان فولاد عودت داده شده است. درحالیکه ما مدارکی داشتیم که این واگذاری هم درست نبوده و طی روال قبل باید به دولت برگردد. تلاش ما درحال حاضر این است که این کارخانه به مسیر درست خود برگردد و بهصورت تخصصی خصوصیسازی انجام پذیرد. شاید این توضیح نیاز باشد که ما مخالف خصوصیسازی نیستیم. این مساله چندینبار مورد تاکید رهبر انقلاب هم قرار گرفته و نگاه کارشناسی پشت آن نهفته است و درواقع دوای درد اقتصاد ما مساله خصوصیسازی است. منتها باید بهصورت دقیق و بومی در کشور پیاده شود. واگذاری در خصوصیسازی نیازمند ملزوماتی است. زمانی ما میتوانیم بحث خصوصیسازی را بهخوبی دنبال کنیم که بخش خصوصی قوی داشته باشیم تا از پس صنایع بزرگ بربیاید. در چنین شرایطی چرا در وهله اول سراغ صنایع مادر میرویم. این تاکید ایجاد رانت و فساد را بهدنبال خواهد داشت و میتواند طبقه جدیدی را در قدرت و ثروت بهدنبال داشته باشد که رهبری هم آن را هشدار دادهاند. حرفی که ما داریم این است چرا مساله تعاونیها که در سیاستهای کلی اصل 44 هم مطرح شده، نادیده گرفته میشود. اصل 44 مباحث مختلفی را مطرح میکند. روشهای مختلفی هم برای انجام این مهم وجود دارد، اما یکی از نقاط ابهام، همین نحوه خصوصیسازی است که فقط از یک روش استفاده و در آن بهصورت تمام و کمال همه کارخانه به کسی دیگر واگذار میشود. در کنار آن بحث اهلیت فرد مورد نظر و نظارت لازم در فرآیند واگذاری از جمله مباحثی است که توجهی به آن نشده است. در نمونه کارخانه ماشینسازی تبریز که در سطح خاورمیانه بیبدیل است و صادرات آن حتی به کشورهای اروپایی هم صورت میگیرد، مدیریت کارخانه به فردی میرسد که تا پیش از این در کار آهنآلات بوده و از نظر سطح سواد هم در این جایگاه نیست. چرا باید چنین واگذاریای صورت پذیرد؟ چگونه اهلیت آن ثابت شده است؟ البته معاون سازمان خصوصیسازی اخیرا در یکی از برنامههای تلویزیونی درخصوص نحوه اثبات بحث اهلیت، موارد بسیار ابتدایی مانند نداشتن بدهی بانکی، عدم سوءسابقه و ممنوعالمعامله نبودن را بهعنوان اهلیت بیان کرده است. با این حساب، بسیاری از مردم میتوانند این کارخانه را بخرند، اما آیا هر کسی میتواند آن را مدیریت کند؟ مورد دیگر درخصوص قیمتگذاری این کارخانه است که باید به شکل کارشناسی شده و دقیق باشد. این در حالی است که ماشینسازی در سال 97 با آن حجم افزایش تورم و قیمت دلار به ارزش سال 94 فروخته میشود. متاسفانه هیچ شفافیت و پاسخگویی درخصوص علت این اتفاق وجود ندارد و جای خالی شفافیتسازی بهشدت احساس میشود. مسالهای که الان پیش آمده منحصر به یک مورد نیست، موارد مشابهی را میبینیم که وضعیتهای مشابهی هم دارند و به بهانه خصوصیسازی و با عملکرد اشتباه موجب ضعیفشدن اقتصاد هم شده است. دانشجویان دانشگاههای مختلف به این موضوع وارد شدند، اما هنوز هم آن احقاق حقی که انتظار میرفته، صورت نگرفته است. این مساله را تا زمان ورود نهادهای نظارتی و قوه قضائیه دنبال خواهیم کرد. آیا پورحسینی بهعنوان رئیس سازمان خصوصیسازی با این وضعیت کارخانهها، اصلا شایستگی حضور در چنین جایگاهی را دارد؟ این مطالبه دانشجویان است تا خصوصیسازی مدنظر رهبری که موجب رونق اقتصادی خواهد شد، پیاده شود که نیازمند عملکرد صحیح مسئولان ذیربط است. مشکل اصلی ما خصوصی خواری است رضا صالحی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه رازی کرمانشاه پالایشگاه کرمانشاه، بعد از پالایشگاه آبادان، دومین پالایشگاهی است که در کشور ساخته میشود و حدود یک قرن سابقه دارد. بسیاری از وسایل موجود در این مجموعه به خاطر قدمتی که دارند، بهعنوان آثار ملی ثبت شدهاند. این پالایشگاه به خاطر تولید برخی محصولات و فرآوردههای نفتی از اهمیت خاصی برخوردار است، مثل تولید پنتان که سوخت مصرفی و موتور محرک بقیه پالایشگاههاست یا تولید سوخت هواپیما که از سال 1390 و به صورت آزمایشی آغاز شد. نفت سفید پتروشیمی بیستون کرمانشاه هم در این پالایشگاه به دست میآید. این مجموعه در زمان جنگ تحمیلی هفت بار هدف بمباران عراق قرار گرفت و در این ایام بهعنوان پشتیبان صنایع نفتی به کار خود ادامه داد. داستان خصوصیسازی پالایشگاه کرمانشاه به سال 90 بر میگردد، زمانی که دولت تصمیم گرفت 55 درصد از سهام این پلایشگاه را به تعدادی از بانکها واگذار کند. در این بازه زمانی سالانه حدود 100 میلیارد تومان سود برای این بانکها داشته است و قیمتگذاری این مجموعه چیزی حدود دو هزار میلیارد تومان عنوان شده است. در سال 93 و با اصلاحی که در ماده 6 قانون اجرای اصل 44 صورت میگیرد، با توجه به اینکه روند واگذاری به صورت کامل انجام نشده بود، دولت این پالایشگاه را از بانکها پس میگیرد. سال 95 مجددا سازمان خصوصیسازی اقدام به واگذاری آنها میکند و این بار پالایشگاه 180میلیارد تومان قیمتگذاری میشود. این فرآیند باعث میشود دانشجویان نسبت به غارت بیتالمال احساس خطر کنند. موضوع دیگر قابل اهمیت شخص خریدار این مجموعه بود که در حوزه شیر و لبنیات فعالیت میکرد و تخصص لازم را برای برعهده گرفتن مسئولیت یک پالایشگاه نداشت، موضوعی که خود فرد هم در مصاحبههایش اذعان کرده است. به دنبال این واگذاری، اعتراض کارگری شکل گرفت و این اتفاق موجب شد تا دانشجویان به این موضوع ورود کنند. در قدم اول به جمعآوری اطلاعات از کارگران و کارشناسان اقدام کردیم، البته منظورمان از کارگران، مسئولانی بودند که یکی از معاونتهای پالایشگاه را مدیریت میکرده و به خاطر بیان فسادهای صورتگرفته در جریان خصوصیسازی، اخراج میشوند. اطلاعاتمان را در مورد شیوه واگذاری تکمیل کردیم، واگذاری متاسفانه در زمانی به وقوع پیوست که به دلیل تزریق نفت سنگین پالایشگاه زیانده شده بود. این اتفاق 6ماه پیش از واگذاری رخ داد و یکی از عوامل واگذاری هم همین موضوع عنوان شده است. در مرحله بعد، بسیج دانشجویی دانشگاه رازی مطالبه و پیگیری را از نهادهای نظارتی و سازمان خصوصیسازی برای رسیدگی به وضعیت پالایشگاه و شفافسازی نحوه واگذاری در دستور کار قرار داد و نامهنگاریهای مختلفی صورت گرفت. در همین زمان بعضا بچههای دانشجو تهدید میشدند که شما به چه دلیلی پیگیر این موضوع شدید. پس از اینکه نتیجه و پاسخ خاصی در پیگیریها و مکاتبات نگرفتیم برای تبیین و آگاهسازی مردم اقدام کردیم و در طول سه سال گذشته، در تریبون نمازجمعه صحبت کردیم و طومارهای متعددی جمعآوری کردیم، نشستهای خبری برگزار کردیم. امامجمعه کرمانشاه هم از موضع دانشجویان حمایت کردند و خواستار شفافیت موضوع شدند. البته ما دانشجویان به این هم اکتفا نکردیم و تیمی را برای حضور و سخنرانی در مساجد شهر کرمانشاه آماده کردیم تا تعداد بیشتری از مردم در جریان قرار بگیرند. به موازات آن هم در نشستهایی از نمایندگان مجلس دعوت و مطالبهگری خودمان را دنبال میکردیم. در برخی نشستها، مدیران و مسئولان سابق پالایشگاه دعوت میشدند و تعامل خوبی بین دانشجویان و آنها ایجاد شد. در دی ماه سال 97 بسیج دانشجویی در نامهای با امضای سه هزار و 600 دانشجو بهمنظور بررسی روند واگذاری و شفافسازی به مجمع نمایندگان استان ارسال کرد. پس از این نامه، سندی در مجلس شورای اسلامی منتشر و در آن اهلیت خریدار، نحوه قیمتگذاری و واگذاری دارای اشکال اعلام میشود. ابتدای اردیبهشتماه سال بعد با رای موافق ۱۶۷ نفر از نمایندگان، پرونده واگذاری پالایشگاه کرمانشاه به قوهقضائیه ارجاع داده شد تا روند واگذاری و تخلفات آن مورد بررسی قرار گیرد. ما با اصل 44 مشکلی نداریم، این اصل باعث میشود اقتصاد کشور مردم محور شود و تقویت اقتصاد را به دنبال خواهد داشت. ما با خصوصیخواری مشکل داریم. مساله ما در نحوه واگذاری صنایع است. چگونه با افزایش قیمت دلار و تغییرات اقتصادی، پالایشگاه به یکدهم قیمت قبلی در سال 90 به فروش میرسد؟ یکی از اشکالهای فعلی واگذاریها، میزان اختیاری است که هیات واگذاری دارد و میتواند به هر قیمتی و به هر شخصی که بخواهد واگذار کند. موضوع مهم دیگری که وجود دارد غارت اموال این پالایشگاه است. بخشی از ادوات این مجموعه با هزینه اندکی نسبت به قیمت اصلی به فروش رسیده است. برج تقطیر پالایشگاه جزء آثار ملی وزارت نفت ثبت شده بود و حقی برای فروش آن نداشتند اما با قیمتگذاری باورنکردنی 100 هزار تومان و درنهایت با تخفیف 50 هزار تومان فروخته شده است. مطالبه ما از قوه قضائیه این است که با سرعت بیشتری این پرونده را بررسی کند تا مشخص شود چه تخلفاتی صورت گرفته است. اخیرا نشستی با قاضی سراج داشتیم و همین موضوع را مطرح کردیم. مطالبه دیگری هم از مجمع تشخیص مصلحت نظام وجود دارد که یکی از نهادهای ناظر بر اجرای اصل 44 است ولی از سال 86 تاکنون گزارشی درخصوص روند خصوصیسازی ارائه نکرده است. این مطالبه از مجمع وجود دارد تا پس از دیدن این حجم از اعتراض کارگرها، به پروندهها ورود میکرد.∎
نظر شما