امیل آوادیانى: آمریکا اخیراً برنامهاى را با عنوان ائتلاف نظامى چند ملیتى براى حفاظت از آبهاى اطراف ایران و یمن اعلام داشته که مشخصاً ارزش ۵۵۴ میلیارد دلار دارد که عمدتاً محل عبور محمولههاى نفت و گاز جهان از طریق تنگه هرمز است. برخورد نظامى بین ایالات متحده امریکا و ایران مىتواند موجب قطع تجارت بزرگترین صادر کنندگان نفت منجمله عربستان سعودى با ٣/۵ میلیارد دلار در هفته و همچنین تاثیر منفى بر شرکتهاى کشتیرانی آسیایى خواهد داشت. چنانچه درگیرىهایى از نوع سقوط پهپاد آمریکایى توسط ایران که در ماه گذشته صورت گرفت ادامه یابد یا از سوى ایالات متحده با اقدامات تلافى جویانه مواجه مىشد و در آخرین دقایق از سوى دونالد ترامپ متوقف شد، ادامه مىیافت، این وضعیت بغرنج تر مىشد.
ریشه تنشهاى اخیر بین ایران و آمریکا مربوط به برنامه هستهاى ایران است. واشنگتن از توافق منعقده در سال ٢٠١۵ با قدرتهاى جهانى به نام برجام به صورت یک جانبه خارج شد ودر پى آن ایران نیز غنىسازى اورانیوم را افزایش داد. تنش بین ایالات متحده امریکا و متحدین منطقهاى امریکا با ایران موجب شکل گیرى یک ائتلاف در خلیج فارس شد. این ائتلاف مىتواند منجر به یک ائتلاف کاملتر شود که ایالات متحده را قادر مىسازد تا جهت جلوگیرى از تسلط برخى کشورها بر آبراههاى حیاتى چون تنگه هرمز و تنگه مالاکا در آسیا ایجاد کند. اگر چه این تصمیم باعث به صدا آمدن زنگ خطر جنگ در بین سیاستمداران و تحلیلگران جامعه جهانى شده است و اینکه ممکن است این تصمیم موجب برخورد نظامى ایالات متحده و متحدینش با جمهورى اسلامى ایران شود. همین جا لازم است تاکید کنم که ایرانیان به درستى درک مىکنند که در صورت وقوع درگیرى نظامى اقتصاد ایران ضربهاى سخت و کشنده را دریافت خواهد کرد و موجب پیامدهاى اجتماعى خواهد شد و چه بسا زیرساختهاى اساسى کشور نابود شوند.
از دیگر سو ایالات متحده باید متوجه باشد که حتى اگر قصد داشته باشد و به فرض محال بتواند تا ایران را کاملا تحت اشغال خود قرار دهد، نخواهد توانست آنگونه که عراق را در سال ٢٠٠٣ اشغال کرد ایران را اشغال کند.
البته این به مفهوم تنها برترى نظامى ایران از عراق در زمان اشغال نیست، بلکه تفاوت بزرگ ایران در ناتوانى امریکا در اشغال این کشور به تفاوتهاى جغرافیایى و سرزمینى ایران نسبت به عراق است.با توجه به نقشه ایران اکثریت جمعیت این کشور در مرکز آن واقع شده است که توسط کوهها و صحراهاى غیر قابل تسخیر چونان دژى تسخیرناپذیر آن را احاطه کرده اند.
و در غرب و شمال غربى آن رشته کوه زاگرس قرار گرفته است که حایل بین ایران و عراق است. در شمال رشته کوه البرز مانند پناهگاهى دفاعى از ایران حفاظت مىکند. دریاى خزر از شمال و خلیج فارس و دریاى عمان تا جنوب موانع غیرقابل نفوذ و تسخیرى هستند که ایران را احاطه و حفظ کرده است. از شرق و شمال شرق اقلیم و سرزمین سخت افغانستان و پاکستان واقع شدهاند و سرزمین استپى ترکمنستان استانهاى مجاور ایران را بهطور طبیعى امن نگه داشته اند.
در حقیقت ساختار جغرافیایى ایران ساختار دفاعى و استراتژى دفاعى ایرانیان را از زمان امپراطورىهاى باستان تا ایران مدرن ترسیم کرده است. کوهها و صحراهاى این کشور دژى تسخیرناپذیر از آن ساخته است که تاکنون هیچ قدرتى نتوانسته آن را به طور کامل تسخیر و تحت اشغال خود در آورد.
براى نمونه سرنوشت برخى از اشغالگران ایران را در مقاطعى از تاریخ مرور کنید. مغولها در حمله تیمور لنگ به ایران توانستند براى مدتى جلگه ایران را اشغال کنند، اما براى حفظ تسلط خود نیاز به دهها هزار نیرو داشتند تا براى ادامه تسلط بر مردم ایران و مجبور کردن آنان به اطاعت از خود و حکمرانى بر این کشور ناتوان بودند.
مشابه این واقعه تاریخى تسلط اسکندر مقدونى بر ایران بود که بلافاصله بعد از تصرف بخشهایى از این سرزمین براى تثبیت حاکمیت خود ناچار به بکارگیرى نخبگان ایرانى شدند و همین نخبگان خیلى زود استقلال ایران را مجدداً بازستادند.
ایران و ایالات متحده امریکا خواستار دورى و اجتناب از برخورد نظامى هستند، البته در عین حال نمىخواهند در برابر هم پیمانانشان نیز کم آورده و کوتاه بیایند. هم اکنون تلاشهاى هر دو کشور براى کاهش تنش بین این دو قدرت موثر واقع شده است. در این راستا ایران بخشى از توانمندى هستهاى خود را که موجب نگرانى جامعه جهانى نشود ارتقاء داده و ایالات متحده امریکا نیز فضا را براى یک معامله دوجانبه که منفعت طرفین در آن لحاظ شود مهیا مىکند.
ترجمه: دکتر محسن اورکى کوهشور
واکنش ترامپ به گزارش تغییرات اقلیمی آمریکا: آن را باور نمیکنم
ادامه تقابل تجاری
آمریکا و امارات توافقنامه همکاری دفاعی امضا کردند
چرا ایالات متحده جامعه ای بی امید شد؟
پیشبینی کاهش قیمت نفت به 45 دلار
∎
ریشه تنشهاى اخیر بین ایران و آمریکا مربوط به برنامه هستهاى ایران است. واشنگتن از توافق منعقده در سال ٢٠١۵ با قدرتهاى جهانى به نام برجام به صورت یک جانبه خارج شد ودر پى آن ایران نیز غنىسازى اورانیوم را افزایش داد. تنش بین ایالات متحده امریکا و متحدین منطقهاى امریکا با ایران موجب شکل گیرى یک ائتلاف در خلیج فارس شد. این ائتلاف مىتواند منجر به یک ائتلاف کاملتر شود که ایالات متحده را قادر مىسازد تا جهت جلوگیرى از تسلط برخى کشورها بر آبراههاى حیاتى چون تنگه هرمز و تنگه مالاکا در آسیا ایجاد کند. اگر چه این تصمیم باعث به صدا آمدن زنگ خطر جنگ در بین سیاستمداران و تحلیلگران جامعه جهانى شده است و اینکه ممکن است این تصمیم موجب برخورد نظامى ایالات متحده و متحدینش با جمهورى اسلامى ایران شود. همین جا لازم است تاکید کنم که ایرانیان به درستى درک مىکنند که در صورت وقوع درگیرى نظامى اقتصاد ایران ضربهاى سخت و کشنده را دریافت خواهد کرد و موجب پیامدهاى اجتماعى خواهد شد و چه بسا زیرساختهاى اساسى کشور نابود شوند.
از دیگر سو ایالات متحده باید متوجه باشد که حتى اگر قصد داشته باشد و به فرض محال بتواند تا ایران را کاملا تحت اشغال خود قرار دهد، نخواهد توانست آنگونه که عراق را در سال ٢٠٠٣ اشغال کرد ایران را اشغال کند.
البته این به مفهوم تنها برترى نظامى ایران از عراق در زمان اشغال نیست، بلکه تفاوت بزرگ ایران در ناتوانى امریکا در اشغال این کشور به تفاوتهاى جغرافیایى و سرزمینى ایران نسبت به عراق است.با توجه به نقشه ایران اکثریت جمعیت این کشور در مرکز آن واقع شده است که توسط کوهها و صحراهاى غیر قابل تسخیر چونان دژى تسخیرناپذیر آن را احاطه کرده اند.
و در غرب و شمال غربى آن رشته کوه زاگرس قرار گرفته است که حایل بین ایران و عراق است. در شمال رشته کوه البرز مانند پناهگاهى دفاعى از ایران حفاظت مىکند. دریاى خزر از شمال و خلیج فارس و دریاى عمان تا جنوب موانع غیرقابل نفوذ و تسخیرى هستند که ایران را احاطه و حفظ کرده است. از شرق و شمال شرق اقلیم و سرزمین سخت افغانستان و پاکستان واقع شدهاند و سرزمین استپى ترکمنستان استانهاى مجاور ایران را بهطور طبیعى امن نگه داشته اند.
در حقیقت ساختار جغرافیایى ایران ساختار دفاعى و استراتژى دفاعى ایرانیان را از زمان امپراطورىهاى باستان تا ایران مدرن ترسیم کرده است. کوهها و صحراهاى این کشور دژى تسخیرناپذیر از آن ساخته است که تاکنون هیچ قدرتى نتوانسته آن را به طور کامل تسخیر و تحت اشغال خود در آورد.
براى نمونه سرنوشت برخى از اشغالگران ایران را در مقاطعى از تاریخ مرور کنید. مغولها در حمله تیمور لنگ به ایران توانستند براى مدتى جلگه ایران را اشغال کنند، اما براى حفظ تسلط خود نیاز به دهها هزار نیرو داشتند تا براى ادامه تسلط بر مردم ایران و مجبور کردن آنان به اطاعت از خود و حکمرانى بر این کشور ناتوان بودند.
مشابه این واقعه تاریخى تسلط اسکندر مقدونى بر ایران بود که بلافاصله بعد از تصرف بخشهایى از این سرزمین براى تثبیت حاکمیت خود ناچار به بکارگیرى نخبگان ایرانى شدند و همین نخبگان خیلى زود استقلال ایران را مجدداً بازستادند.
ایران و ایالات متحده امریکا خواستار دورى و اجتناب از برخورد نظامى هستند، البته در عین حال نمىخواهند در برابر هم پیمانانشان نیز کم آورده و کوتاه بیایند. هم اکنون تلاشهاى هر دو کشور براى کاهش تنش بین این دو قدرت موثر واقع شده است. در این راستا ایران بخشى از توانمندى هستهاى خود را که موجب نگرانى جامعه جهانى نشود ارتقاء داده و ایالات متحده امریکا نیز فضا را براى یک معامله دوجانبه که منفعت طرفین در آن لحاظ شود مهیا مىکند.
ترجمه: دکتر محسن اورکى کوهشور
اخبار مرتبط
دیدگاه کاربران
استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع میباشد. طراحی و اجرا توسط:
هنر رسانه
نظر شما