شناسهٔ خبر: 34161193 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه فرهیختگان-قدیمی | لینک خبر

از سان‌رمو تا معامله قرن - 2 از تاسیس رژیم‌صهیونیستی تا پیمان‌کمپ دیوید

صلح علیه فلسطین

صاحب‌خبر - با روی کار آمدن ترامپ، بازهم صلح میان رژیم‌صهیونیستی و فلسطین مورد بحث قرار گرفت و طرحی از جانب ترامپ و تیمش با‌عنوان «معامله قرن» مطرح شد که هنوز مفاد دقیق آن مشخص نشده است. در بخش اول از این سلسله نوشتارها (منتشر شده در «فرهیختگان» مورخ 20تیرماه98) سابقه طرح‌های صلح را از ایجاد «نظام قیمومیت» تا «تشکیل رژیم صهیونیستی» مورد بررسی قرار دادیم. در نوشته پیش رو، به پیشنهادهای صلح از تاسیس رژیم‌صهیونیستی تا پیمان کمپ دیوید می‌پردازیم.(1) طرح راجرز این طرح بیش از آنکه طرحی برای صلح بین ساف (سازمان آزادی‌بخش فلسطین که ارگان رسمی فلسطین در سازمان ملل است) با رژیم صهیونیستی باشد، طرحی است برای صلح میان اسرائیل با «اردن»، «مصر» و «سوریه». به‌دنبال جنگ 6‌روزه اعراب و اسرائیل(2) در سال 1967 شورای امنیت سازمان ملل متحد، قطعنامه 242 را که به «حل مسالمت‌آمیز مناقشه دو طرف» اشاره داشت، تصویب کرد. در اکتبر سال 1969، «ویلیام راجرز»، وزیر امور خارجه آمریکا، پیشنهادهایی را که شامل « آتش‌بس 90روزه» و «عقب‌نشینی اسرائیل به مرزهای سال 1967»(3) بود، ارائه داد. این طرح تقریبا مشابه قطعنامه ۲۴۲ سازمان ملل بود. در قطعنامه ۲۴۲ نیز یکی از موارد، موضوع عقب‌نشینی رژیم‌صهیونیستی به مرزهای قبل از جنگ ۱۹۶۷ بود، اما این «عقب‌نشینی» از جانب آمریکایی‌ها مورد تفاسیر بسیار قرار گرفت. بدین ترتیب مباحثات و مناقشات لفظی درمورد «عقب‌نشینی» آغاز شد. از یک‌سو «عقب‌نشینی کامل» و به‌معنای بازگشت رژیم صهیونیستی به خطوط دفاعی ژوئن ۱۹۶۷ و از سوی دیگر «عقب‌نشینی جزئی» به‌معنای تعیین مرزهای جدید به‌وسیله طرفین، مطرح می‌شد. آبا ابان(4)، وزیر خارجه وقت رژیم صهیونیستی به‌شدت با این مساله (عقب‌نشینی کلی) مخالفت کرد.‌(5) انور سادات،(6) رئیس‌جمهور مصر در آن هنگام اعلام کرد: «ما خواهان صلحیم. ما صلح برپایه عدالت را می‌خواهیم به‌شرط اول، که مهم‌ترین شرط، امنیت است. باید کلیه سرزمین‌های عربی که توسط اسرائیل در جنگ سال ۱۹۶۷ اشغال شده، آزاد شود و حتی یک‌نفر هم در کشور ما وجود ندارد که موافقت کند فقط قسمتی از اراضی آزاد شود. آزادی تنها قسمتی از اراضی، نوعی تسلیم است.»(7) این طرح در سنای آمریکا موجب اختلاف بین طرفداران رژیم‌صهیونیستی و طرفداران طرح راجرز نیز شد. سناتور جاکوب جاویتز(8) این طرح را دیپلماسی قرن نوزدهمی خواند که دیگر کارایی ندارد. ضمن مذاکراتی که در نوامبر سال ۱۹۷۱ بین آبا ابان و دولت آمریکا انجام شد، رژیم صهیونیستی از دولت نیکسون خواست که درمورد استرداد اراضی، سکوت اختیار کند. به‌عبارت دیگر رژیم‌صهیونیستی می‌خواست طرح راجرز را که در دسامبر ۱۹۶۹ پیشنهاد شده بود و خواهان عقب‌نشینی نیروهای رژیم صهیونیستی به مرزهای قبل از جنگ 6‌روزه در ۱۹۶۷ بود، رد کند.(9) به‌واسطه وجود تفاسیر متعدد از قطعنامه و عدم پایبندی رژیم‌صهیونیستی به مفاد قطعنامه و کارشکنی‌های آمریکا در طرحی که خود ارائه داده بود، سازشی صورت نگرفت. کنفرانس بین‌المللی ژنو کنفرانس ژنو در ۲۱دسامبر ۱۹۷۳، تقریبا دو ماه بعد از جنگ رمضان (یا جنگ یوم کیپور)(10) تشکیل شد. اما برای فهم بهتر این کنفرانس باید مروری کوتاه بر حوادث قبلی آن داشته باشیم. در ششم تا بیست‌وپنجم اکتبر ۱۹۷۳ میان سوریه و مصر (با حمایت چند کشور عربی دیگر) با رژیم صهیونیستی جنگی درگرفت. این جنگ برای بازپس‌گیری مناطق تصرف‌شده، توسط رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۹۶۷ بود که بعد از ۱۴ روز، با تلاش آمریکا منجر به آتش‌بس شد. کیسینجر(11) -که از 1968 مشاور امنیت ملی نیکسون بود- درگیر اجرای سیاست گام‌به‌گام بود. با این سیاست، آمریکا توانست گام‌به‌گام نفوذ شوروی را در خاورمیانه به حداقل برساند و زمینه‌های ایجاد روابط خود را با اعراب بهبود بخشیده و زمینه‌های برقراری ارتباط با رژیم صهیونیستی را فراهم کند. کنفرانس بین‌المللی ژنو با حضور شوروی، آمریکا، مصر، اردن و رژیم‌صهیونیستی و به ریاست کورت والدهایم(12) تشکیل شد. این کنفرانس درمورد آتش‌بس جنگ ۱۹۷۳ و درمورد «قطعنامه ۳۳۸ شورای امنیت»(13) تشکیل شد. سوریه که یکی از طرف‌های درگیر بود، به‌دلیل اختلافات خود با مصر در آن شرکت نکرد. یکی از دلایل کیسینجر برای درگیر‌کردن سازمان ملل در موضوع صلح این بود که هنوز مذاکره و رودررو‌شدن و مذاکره مستقیم با رژیم‌صهیونیستی از نظر اعراب قبیح بود و به همین دلیل سازمان ملل را درگیر کرد که زیر پوشش آن بتواند سیاست گام‌به‌گام خود را پیش ببرد. این کنفرانس بیش از یک نشست به‌طول نینجامید و اهمیت آن بیشتر از رسیدن به صلح، فراهم‌کردن زمینه‌ای برای مذاکرات مستقیم اعراب و رژیم صهیونیستی در آینده بود. آبا ابان، وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی به این مهم اشاره می‌کند که صهیونیست‌ها با شرکت فلسطینی‌ها در مذاکرات مخالفند و خواهان مذاکرات مستقیم با اعراب هستند و همین اتفاق نیز افتاد. سیاست گام‌به‌گام کیسینجر، زمینه توافق بین انورسادات با رژیم‌صهیونیستی در ۱۹۷۸ در کمپ ‌دیوید را فراهم ساخت. با امضای قرارداد کمپ دیوید(14)، مصر، بزرگ‌ترین همسایه رژیم صهیونیستی، از لیست دشمنان بالقوه این رژیم حذف شد و همان‌طور که در متن قرارداد مشهود است، مساله فلسطین تبدیل به مساله اعراب و اسرائیل گردید(15) و از مردم فلسطین تنها با‌عنوان «مساله پناهندگان» یاد شد.(16) کمپ دیوید آسیب شدیدی به آرمان فلسطین زد و راه را برای مشروعیت بخشیدن به اسرائیل فراهم ساخت. باید به این نکته دقت کرد که از ۱۹۴۸ تا دهه ۱۹۷۰ و امضای پیمان کمپ‌دیوید، هدف اعلام‌شده فلسطینی‌ها و کشورهای عربی، آزادی یا باز‌پس‌گرفتن همه سرزمین فلسطین بود، اما از اواسط دهه ۱۹۸۰ به بعد، به‌تدریج این اعتقاد در جهان عرب پدید آمد که چاره‌ای جز پذیرش اسرائیل در این منطقه نیست. پی‌نوشت‌ها: 1. پیش از ورود به بخش دوم باید به این موضوع اشاره داشت که گرچه دهه‌های ۵۰ و ۶۰ دهه‌های مبارزه قلمداد می‌شوند اما دهه‌های ۷۰ و ۸۰ مطلع صلح‌های پی‌درپی بودند. 2. سومین جنگ اعراب و اسرائیل، روز پنجم ژوئن 1967م با حمله غافلگیرانه رژیم صهیونیستی به فرودگاه‏ها و تاسیسات نظامی مصر، سوریه و اردن آغاز شد. در روز اول جنگ 340 هواپیمای جنگی مصر، سوریه و اردن روی زمین منهدم شدند و مجموعه این انهدام‏ها در پایان روز دوم به 416 فروند رسید. جنگ ژوئن 1967 اعراب و اسرائیل را می‏توان یکی از سریع‌ترین جنگ‏های تاریخ به‌شمار آورد، زیرا رژیم صهیونیستی در پایان دومین روز جنگ در جبهه غرب، صحرای سینا را پشت‌سر گذاشت و به کانال سوئز رسید. همچنین توانست در جبهه شرق، نیروهای سوریه و اردن را به عقب براند و ارتفاعات جولان، شهر بیت‏المقدس و قسمت اعظم اراضی غرب رودخانه اردن را به تصرف خود درآورد. در روز سوم جنگ که رژیم صهیونیستی به اهداف عمده خود در عملیات نظامی دست یافته بود، شورای امنیت سازمان‌ملل به صدور قطعنامه‏ای درباره آتش‏بس بین نیروهای متخاصم مبادرت کرد، ولی رژیم‌صهیونیستی بی‏اعتنا به این قطعنامه، جنگ را تا روز دهم ژوئن 1967م ادامه داد و پیش از صدور فرمان آتش‏بس، تمام ساحل شرقی کانال سوئز، ساحل غربی رود اردن، ارتفاعات جولان و قسمتی از خاک سوریه را به تصرف خود درآورد. در‌نتیجه سومین جنگ اعراب و اسرائیل که به جنگ 6 روزه معروف شده است، تمام شهر بیت‏المقدس به‌تصرف رژیم صهیونیستی درآمد و پایتخت اسرائیل از تل‌آویو به این شهر -که صهیونیست‏ها آن را اورشلیم می‏خواندند- انتقال یافت. 3. مرزهای 1967 اشاره به مناطقی است که تا پیش از جنگ 6 روزه و اشغال مناطقی از مصر، اردن و سوریه، در تصرف رژیم‌صهیونیستی بود. 4. آبا ابان، سیاستمدار و افسر اطلاعاتی اسرائیلی و رابط نیروهای متفقین با یهودیان مقیم بیت‌المقدس بود. در پی پایان‌یافتن قیمومیت بریتانیا بر فلسطین و تشکیل کشور اسرائیل در ۱۴ می ۱۹۴۸م، ابان از سوی رژیم‌صهیونیستی مأموریت یافت تا به‌عنوان نخستین سفیر دائم آن کشور در سازمان ملل و به‌طور هم‌زمان به‌عنوان سفیر رژیم صهیونیستی در ایالات متحده آمریکا فعالیت کند. او در سال ۱۹۵۲ و با وجود نزاع و تنش شدید میان اعراب و اسرائیل، توانست به‌عنوان نایب‌رئیس مجمع عمومی سازمان ملل متحد انتخاب شود. ابان در سال ۱۹۵۹ به رژیم‌صهیونیستی بازگشت و از 1960 تا 1963وزیر آموزش و فرهنگ رژیم صهیونیستی بود. در سال ۱۹۶۳ و در پی تشکیل دولت لوی اشکول، به‌عنوان معاون نخست‌وزیر منصوب شد. ابان، از سال ۱۹۶۶ تا 1974 وزیر امور خارجه بود. وی نقش مهمی در توجیه سیاست‌های رژیم‌صهیونیستی پس از جنگ 6‌روزه و جنگ رمضان (یوم کیپور) نزد دولت‌های جهان ایفا کرد. او همچنین نقش بسیار قابل‌توجهی در تصویب قطعنامه ۲۴۲ و قطعنامه ۳۳۸ شورای امنیت داشت. 5. معماری محمد‌رضا، بررسی تطبیقی دیدگاه‌های صلح پیرامون اختلاف اعراب و اسرائیل، ۱۳۷۱، ص ۹. 6. محمد انور‌السادات، معاون جمال عبدالناصر پس از مرگ او در ۱۹۷۰ به‌عنوان سومین رئیس‌جمهور مصر به قدرت رسید. او اولین حاکم یک کشور عرب بود که در سال 1978 در کمپ دیوید، با اسرائیل پیمان سازش امضا کرد و رژیم‌صهیونیستی را بی‌چون و چرا به‌رسمیت شناخت. سادات به‌دلیل همین پیمان، مشترکا همراه با مناخیم بگین، نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی، جایزه صلح نوبل 1978م را دریافت کرد. سادات در ۶ اکتبر ۱۹۸۱ توسط خالد اسلامبولی از اعضای جنبش اسلامی مصر کشته شد. 7. الهی، سیروس و الیاس شمعو، قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت و نتایج آن. 8. جاکوب جاویتس یا یاکوب یاویتس، (Jacob Javits) سناتور سابق عضو حزب جمهوری‌خواه ایالات متحده آمریکا و در سال ۱۹۵۷ تا ۱۹۸۱م سناتور ایالت نیویورک در سنای ایالات متحده آمریکا بود. 9. همان. 10. جنگ رمضان یا جنگ یوم کیپور از 6 تا 25 اکتبر 1973م توسط ائتلافی از کشورهای عربی به رهبری مصر و سوریه در برابر رژیم صهیونیستی و با هدف باز پس‌گیری اراضی از دست‌رفته در جنگ 6روزه اعراب و اسرائیل آغاز شد. صحرای سینا، بلندی‌های جولان و شمال اسرائیل از جمله مناطقی بود که مورد هجوم اعراب قرار گرفت. این جنگ به‌نحوی تبدیل به جنگ نیابتی شوروی و آمریکا شد. در این جنگ بود که کشورهای عربی فروش نفت به رژیم‌صهیونیستی را متوقف کردند، اما محمدرضا پهلوی فروش نفت به آن رژیم را ادامه داد و صهیونیست‌ها را از فشار اقتصادی خارج کرد. جنگ یوم کیپور، چهارمین جنگ عمده اعراب و اسرائیل، با تلاش سیاسی آمریکا و شوروی خاتمه یافت، اما چند ماه پس از پایان این جنگ گلدا مایر، نخست‌وزیر آن رژیم، تحت فشارها و مخالفت‌های داخلی و به‌سبب صدمات شدیدی که در جنگ به رژیم‌صهیونیستی وارد شده بود، از نخست‌وزیری استعفا داد. 11. هنری آلفرد کیسینجر، سیاستمدار یهودی‌الاصل آلمانی-آمریکایی است. او به‌عنوان مشاور امنیت ملی و سپس وزیر امور خارجه در دوران ریاست‌جمهوری نیکسون و جرالد فورد مشغول کار بود. از او به‌عنوان یکی از استراتژیست‌های ارشد آمریکا نام برده می‌شود. 12. کورت یوزف والدهایم، (Kurt Josef Waldheim) وزیر امور خارجه و رئیس‌جمهور اتریش و چهارمین دبیرکل ملل متحد. 13. قطعنامه ۳۳۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد که در تاریخ ۲۲ اکتبر ۱۹۷۳ تصویب شد و از طرف‌های درگیر در جنگ یوم کیپور می‌خواست تا 12 ساعت پس از اعلام این قطعنامه فعالیت‌های نظامی خود را متوقف کنند و به آتش‌بس پایبند باشند. این قطعنامه در نشست ۱۷۴۷ با ۱۴ رای موافق، صفر مخالف و یک ممتنع تصویب شد. 14. نام پیمانی است که به‌وسیله انور سادات، رئیس‌جمهور وقت مصر و مناخیم بگین، نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸ به امضا رسید. پیمان کمپ دیوید پس از 12 روز مذاکرات مخفی و با میانجیگری ایالات متحده آمریکا در کمپ دیوید که یکی از استراحتگاه‌های مقام ریاست‌جمهوری در ایالات متحده است، نهایی شد و در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸ با حضور جیمی کارتر، رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده آمریکا در کاخ‌سفید به امضای نهایی رسید. پیمان کمپ دیوید، اولین پیمان صلح میان طرفین جنگ اعراب و اسرائیل بود که به سازش میان مصر و اسرائیل انجامید. 15. تبدیل مساله فلسطین به مساله اسرائیل و اعراب به این معنی است که گویا فلسطین نه مستقلا اهمیتی دارد و نه ساکنان آن حقی داشته‌اند. ثانیا چنین تبدیلی بر آن است که مساله فلسطین نه یک مساله اسلامی و بین‌المللی، بلکه مربوط به اعراب منطقه و چند کشور درگیر با رژیم صهیونیستی می‌شود. 16. معماری محمدرضا، همان، ص ۳۶. منابع در دفتر روزنامه موجود است

نظر شما