نخستین جلسه دادگاه شهردار پیشین تهران به اتهام قتل همسر دومش روز گذشته در دادگاه کیفری یک تهران برگزار شد. روز سهشنبه هفتم خردادماه سالجاری، خبری مبنیبر قتل میترا استاد همسر دوم محمدعلی نجفی با شلیک دو گلوله در منزل شخصیاش واقع در منطقه سعادتآباد تهران منتشر شد. عصر همان روز در کمال بهت و ناباوری و درحالیکه همه بهدنبال دستگیری قاتل بودند، خبر دیگری منتشر شد که براساس آن شهردار سابق تهران با معرفی خود به اداره آگاهی واقع در خیابان وحدت اسلامی خود را بهعنوان قاتل همسرش معرفی کرده است. به این ترتیب یکی از شوکآورترین پروندههای قتل در تاریخ ایران که یک سر آن یکی از مقامات ارشد کشور قرار دارد، باز شد. در همین راستا روز گذشته اولین جلسه دادگاه محمدعلی نجفی شهردار سابق تهران به ریاست قاضی کشکولی رئیس شعبه نهم دادگاه کیفری یک تهران بهصورت علنی برگزار شد. در این جلسه بالشی که به هنگام ارتکاب جرم نجفی از اتاق خواب برداشته شده و ظاهرا تیرهای کلت از میان آن رد شده بود و اسلحهای که از آن در ارتکاب به قتل استفاده شده بود، روی میز نماینده دادستان قرار داشت. در این جلسه زهرا نجفی فرزند محمدعلی نجفی، علیرضا ببری داماد نجفی، فرهادآقازاده راننده نجفی، مسعود استاد برادر مقتول و معصومه رشیدیان خبرنگار انصافنیوز بهعنوان مطلع حضور داشتند. قرار است جلسه بعدی دادگاه روز چهارشنبه ۲۶ تیر برگزار شود.
توضیح قاضی پرونده در مورد علنی بودن دادگاه
در ابتدای این جلسه قاضی محمدرضا محمدی کشکولی توضیحاتی را در مورد چرایی علنی برگزار شدن دادگاه ارائه کرد. به گزارش «ایرنا» وی گفت: به موجب تبصره ۲ ماده ۳۵۳ قانون آیین دادرسی کیفری انتشار جریان رسیدگی به گزارش پرونده در محاکمات علنی که متضمن بیان مشخصات شاکی و متهم است، به درخواست دادستان کل کشور و موافقت رئیس قوهقضائیه با این درخواست امکانپذیر است که در این پرونده این مهم انجام و رئیس قوهقضائیه با درخواست دادستان کل کشور مبنیبر انتشار جریان رسیدگی پرونده موافقت کرده است.
قاضی کشکولی در ادامه اظهار کرد: متاسفانه در این پرونده برخی دستگاههای اجرایی سعی کردند در امور قضایی دخالت کنند و باعث تشویش اذهان عمومی شدند. رئیس دادگاه افزود: پرونده مذکور پرونده قتل خانوادگی است و ممکن است در آینده در جامعه اتفاق افتد و همه باید در این دادرسی نقش اصولی و بیطرف داشته باشند و حقوق شهروندی به درستی رعایت شود؛ بنابراین لازم است نماینده دادستان و اولیای دم و وکیل آنها اخلاق را رعایت کنند و مطالب خلاف وجدان عمومی نگویند.
دستنوشته نجفی چه بود؟
به گزارش «ایرنا» در ادامه قاضی شهریاری نماینده دادستان در قرائت کیفرخواست پرونده اتهامات محمدعلی نجفی با بیان اینکه نجفی فعلا در زندان اوین است، به وجود یک دستنوشته از محمدعلی نجفی اشاره کرد و گفت: یک دستنوشته پیدا شد مبنیبر اینکه «در یک سال گذشته تلاش زیادی کردم تا بدون خونریزی و با توافق مشکلات را حل کنیم اما هیچ راهکاری را مبنیبر توافق و گرفتن تمام حقوق خود نپذیرفت.» در این دستنوشته تاکید شده «همسر دوم من بارها تهدید کرده بود با مردان اجنبی که شما به آنها حساس هستید، همبستر خواهم شد و تا این کار را انجام ندهم، دست بردار نخواهم بود و شروع کرد به تماس گرفتن با مردانی که در گذشته با آنها سر و سری داشته است و بارها مرا تهدید میکرد تا این روابط زشت را انجام ندهم دست بردار نخواهم بود و دیگر خسته شده بودم و بارها مرا مورد تهدید و توهینهای زشت قرار میداد.»
همچنین به گزارش «ایسنا» سرپرست دادسرای امور جنایی تهران گفت: در نوشتهها آمده بود «مطالب را به مختصر مینویسم، البته دوست ندارم برخی از این مسائل در سطح عمومی پخش شود، میترا استاد اردیبهشت ۹۶ به دیدن من آمد، آن موقع خیلی محجبه و با چادر و روسری بود، پس از مدتی تقاضای دیدار خصوصی از من کرد که آن دیدار منجر به آمدن احساس علاقه بین طرفین شد، میترا میگفت مطلقه و مسلمان است اما مشخص شد که قبل از مسلمان شدن با فردی رابطه داشته، بعد با دیپلماتی آشنا و مسلمان شد، چند بار با افراد مختلف عقد کرده بود، در نهایت با بافتن دروغهایی در تیرماه به عقد موقت من درآمد که خیلی اشتباه کردم.»
شهریاری افزود: در این یادداشتی که از متهم به دست آوردیم قید شده که برخی نهادها وارد قضیه شدند و در نتیجه بهرغم میل من، میترا استاد به عقد دائمی با مهریه هنگفت درآمد که در اینجا قاضی کشکولی به نماینده دادستان گفت اعلام برخی مطالب در دادگاه غیرعلنی باید باشد و شهریاری در پاسخ اعلام کرد که این مطالب در کیفرخواست آمده است.
به گزارش «ایسنا» وی افزود: در این یادداشت آمده «مشکلات عمیقتر میشد و توهین و تهمت بارها به من میزد و تهدیدات به ارتباطات و فاش کردن مسائل بود و امروز کارش را یکسره کردم. امیدوارم خدا مرا ببخشد و از همه دوستان و آشنایان پوزش میطلبم و تقاضای عفو دارم. از باران عزیزم که شش ماه است بهدلیل این خانم از دیدنش محروم شدم پوزش دارم.»
سرپرست دادسرای ویژه قتل تهران، افزود: براساس یک برگ دستنوشته در منزل متهم عدم قبول پیشنهاد طلاق، اختلافات خانوادگی و تماس با برخی افراد انگیزه متهم از قتل عنوان شده است. متهم همچنین در دستنوشته دیگری که در منزل دختر وی یافت شده، ارتباط با برخی افراد و توهین و تهدید را انگیزه قتل عنوان کرده است.
وی ادامه داد: در ادامه رسیدگی به پرونده با توجه به کشف دو عدد کیف از صحنه جرم، به منزل زهرا نجفی در ولنجک رفتیم و کیفها به همراه ۳ برگ پشت و رو و ۶ عدد گوشی پوشانده شده در فویل آلومینیوم متعلق به آقای نجفی، فرزند مقتول و مقتول بود که وجود داشت. در نوشتهها آمده بود که مطالب را به مختصر مینویسم و البته دوست ندارم برخی از این مسائل در سطح عمومی پخش شود. در ادامه جلسه قاضی کشکولی با بیان اینکه اولیای دم در این جلسه حضور ندارند گفت: این افراد نیز باید در جلسه بعد حضور داشته باشند تا مطالبشان را بگویند تا سپس وارد رسیدگی شویم.
در ادامه وکیل مدافع اولیای دم میترا استاد گفت: حکم قصاص و اشد مجازات متهم را درخواست دارم و دفاعیات مشروح طی لایحهای تقدیمتان شد.
دلیل دعوت از خبرنگار انصافنیوز
به گزارش «ایسنا» قاضی شهریاری در مورد دلیل دعوت از خبرنگار انصافنیوز در دادگاه با اشاره به اینکه از او تحقیقات لازم به عمل آمده است، گفت: طبق تحقیقات صورت گرفته از معصومه رشیدیان او گفته که بهدنبال علت استعفای شهردار تهران بوده و سوالاتی در این رابطه برای همه وجود داشته است؛ بنابراین از طریق یک کانال تلگرامی شماره میترا استاد را پیدا کرده و در تاریخ ۱۱ آبان ۹۷ مصاحبهای با او انجام داده و قرار بوده مصاحبه دیگری در دی ۹۷ انجام شود که به بعد موکل میشود.
دختر نجفی در دادگاه چه گفت؟
در ادامه این جلسه زهرا نجفی، دختر محمدعلی نجفی با حضور در جایگاه پس از سوگند یاد کردن توضیحاتی را در مورد ماجرای روز ۷ خرداد ارائه کرد. او گفت: روز هفتم خرداد آقای آقازاده (راننده نجفی) به منزل ما آمد و دو کیف دستی به من داد و در یکی از آنان نامهای از پدرم که شامل سه صفحه بود، مشاهده کردم و بهدلیل اینکه پدرم در آن نامه از مردم ایران، فامیل و خانواده عذرخواهی کرده بود، ترسیدم. نگران شدم و با همسرم تماس گرفتم و حدود ساعت ۱۲ به برج آرمیتا محل زندگی پدرم رسیدیم.
به گزارش «ایرنا» وی افزود: چند بار آقای آقازاده زنگ زد، ولی کسی جواب نداد و بعد با کلید در را باز کردیم و قبل از ورود آقای آقازاده باز هم پدرم و همسرش را صدا زدند ولی صدایی نشنیدیم و هیچکس در را باز نکرد و ما در نهایت وارد شدیم. آقازاده اولین نفری بود که جسد را مشاهده کرد. بعد همسرم رفت و سپس من جسد را مشاهده کردم و در این زمان پسر خانم استاد رسید که من از همسرم خواستم او را به بیرون ببرد تا این صحنه را نبیند و سپس آقای آقازاده سمت اتاق خواب رفتند و در را باز کردند و یک دفعه گفتند یا ابوالفضل و همسرم علیرضا ببری پشت سرشان رفتند و با جسد مرحومه روبهرو شدند و شوکه شدیم.
زهرا نجفی ادامه داد: من براساس نامهای که در آن نوشته شده بود، انالله و انا الیه راجعون، نگران شدم و فکر کردم میخواهد خودش را بکشد و بیشتر بهخاطر این دلیل رفتم. زمانی که همسرم به اورژانس زنگ زد، متوجه نشده بود که خانم استاد تیرخورده و گفتند که حالشان بد شده و اورژانس از او خواست که مرحومه را بخواباند و بعدش من عکس گرفتم که این خانم به حالت نشسته در وان افتاده بود و حتما صدای ضبط شده ما خواهد بود و خود اورژانس مکالمهها را ضبط میکند.
وی افزود: من یک عکس گرفتم و وقتی وارد شدم، دیدم که مرحومه خون آلود است و اول متوجه نشدم که او تیرخورده و وقتی که به درخواست اورژانس همسرم شروع به ماساژ خانم استاد کرد، دیدم سینه او جای گردی سوراخ است و دیدم دو تا تیر آنجا افتاده و متوجه شدم که خانم استاد تیرخورده و به همسرم گفتم ماساژ ندهد. نجفی گفت: آقای آقازاده اولین نفر بود که جسد را دید و غیر از من و همسرم کسی آنجا نبود. البته پسر مرحومه استاد از سمت اتاق دویدند و شاید یک لحظه آنرا دیده باشد. خون کف حمام و داخل وان بود؛ ولی خون خشک شده بود. چون اورژانس به ما گفت که خون خشک است. جسد برهنه و یک حوله سفید رویش بود.
اظهارات داماد نجفی
در ادامه علیرضا ببری داماد نجفی با حضور در جایگاه گفت: حدود ساعت ۱۰ و نیم یا ۱۱ بود که همسرم به من زنگ زد و من سریع خود را به خانه رساندم دیدم آقای آقازاده و خانمم بسیار پریشانند. همسرم گفت دکتر نامهای داده و نوشته انا لله و انا الیه راجعون. نامه طولانی بود همه آن را نخواندم اما پاراگراف آخر را که عذرخواهی و حلالیت کرده بود، دیدم.
وی افزود: با دو ماشین به خانه دکتر رفتیم. حدود ۱۱ و ربع رسیدیم. اول در زدیم و من فکر میکردم برعکس شده باشد دکتر حالش خوب نباشد و خانم استاد در خانه باشد، اما در باز نشد که آقای آقازاده کلید داشت. من و زهرا در چارچوب در ایستادیم و صدا میکردیم که در همین حین مهیار (پسر خانم استاد) آمد و جزوهای در دستش بود و چون تا حالا او را ندیده بودیم، فکر کردیم از اهالی ساختمان است اما وقتی شروع به صدا زدن کرد و آقازاده او را به ما معرفی و ما را به او معرفی کرد، او را شناختیم.
ببری ادامه داد: در حمام باز شد و دیدم خون کف حمام ریخته است و مهیار داد میزد بابا، مامانم را کشته و میخواست برود داخل. کف حمام را دید اما نگذاشتم به داخل بیاید و آقازاده او را به بیرون اتاق برد. من و زهرا وارد حمام شدیم و زهرا گفت بدنش سرد است اما فکر کردم خودکشی کرده است. سوراخ روی سینه خیلی کوچک بود و به اورژانس زنگ زدم و شرح دادم آنها گفتند او را صاف بخوابانید، اما خانم استاد به وان چسبیده بود و نمیشد او را تکان داد. به همین دلیل صاف صاف نشد. ماساژ دادن را تلفنی انجام میدادم که دیدم از سوراخ ایجادشده، خون میآید و به اورژانس گفتم که اورژانس گفت حوله یا دستمالی را رویش فشار دهید. همین موقع زهرا گفت ول کن. تیر خورده و چند دقیقه بعد اورژانس و پلیس رسید.
به گزارش «ایرنا» قاضی از ببری داماد نجفی پرسید چه کسی با اورژانس تماس گرفت که پاسخ داد: بنده. قاضی درادامه پرسید: چطور به خانه دکتر رفتید که او گفت: ما خانه دکتر را بلد نبودیم و به همراه آقازاده به آنجا رفتیم و فکر کنم که آقازاده به پلیس زنگ زد و من نزدم. قاضی در مورد اختلاف خانوادگی آنها پرسید که او پاسخ داد: از اختلاف خانم استاد با خودمان بیشتر خبر داشتم و ارتباط او با ما قطع شده بود و فقط زهرا زنگ میزد و حال دکتر را میپرسید، اما میدانستیم که با ما اختلاف دارد.
قاضی کشکولی در مورد این اختلاف پرسید که ببری گفت: من زمانی که اولین بار خانم استاد را دیدم در نمایش فیلمی در باغ کتاب بود و کنار دکتر با یک مانتوی سرخابی رنگ جیغ نشسته بود که به مراسم نمیخورد. به فاصله یک هفته بعد در مراسمی در برج میلاد او را به همراه برادرش دیدم اما کاملا محجبه بود. این اختلاف پوشش و اینکه جلو مینشست برایم سوال شد اما به پاسخی نرسیدم تا اینکه خانم استاد به من زنگ زد و در محل کارم بودم و صحبت خوبی نداشتیم و حتی به من گفت تا تو باشی در مورد زن مردم پرسوجو نکنی. فکر میکنم دلیل مشکلش با من این بود و قبلا او را اصلا ندیده بودم.
سخنان راننده نجفی
در ادامه جلسه دادگاه آقازاده راننده محمدعلی نجفی به دستور قاضی در جایگاه قرار گرفت. او در تشریح ماجرا گفت: آقای نجفی ساعت ۹:۲۶ صبح با من تماس گرفت و گفت کجایی و گفتم بنیاد هستم و او گفت فورا بیا. وقتی به خانه ایشان رفتم دو عدد کیف یکی مشکی و دیگری قهوهای رنگ به من داد و گفت دارم نامهای مینویسم پایین باش و وقتی زنگ زدم بیا بالا و نامهها را برای زهرا دخترم ببر. وی افزود: حدودا یک ربع بعد ایشان زنگ زد و وقتی بالا رفتم، کیف قهوهای را به ایشان دادم و نامه را در داخل کیف گذاشته و به من دادند. بنده در این لحظه دیدم مچ پا و لباس آقای نجفی خونی است، گفتم چه شده؟ گفت درگیر شدیم گفتم خانم استاد کجاست گفت بیرون رفته است.
به گزارش «ایرنا» راننده نجفی تصریح کرد: سپس بنده نامه را به خانه دختر ایشان بردم ایشان نامه را دیدند و دوباره به در خانه ایشان بازگشتیم. چند بار زنگ زدیم و کسی در را باز نکرد و کلید انداختیم و وارد شدیم که پسر ایشان هم در این لحظه رسید. ساعت حدود ۱۲ یا ۱۲:۱۵ بود. آقازاده گفت: پسر میترا استاد پرسید اینها که هستند؟ من گفتم ایشان دختر و ایشان داماد آقای نجفی هستند. سپس وارد خانه شدیم و من در خانه را باز کردم و سپس در حمام را باز کردم و یک پا را به داخل حمام گذاشتم و خانم استاد را دیدم و شوکه شدم و داد زدم و مهیار (پسر میترا استاد) را بیرون کشیدم.
درخواست قصاص
مسعود استاد، برادر مقتوله میترا استاد نیز بعد از ختم اولین جلسه رسیدگی به پرونده محمدعلی نجفی در پاسخ به سوال خبرنگاران گفت: ما خواستار اجرای دقیق قانون توسط دادگاه هستیم. وی در پاسخ به سوالی درباره احتمال گذشت و سازش تاکید کرد: ما از قصاص نخواهیم گذشت.
تلاش برای مذاکره با اولیای دم
گودرزی، وکیل مدافع محمدعلی نجفی نیز در جمع خبرنگاران گفت: مذاکرهای با خانواده مقتول رسما نداشتیم، ولی تقاضا کردیم و امیدواریم پاسخ مثبت بدهند.
نظر شما