شناسهٔ خبر: 33713473 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

برجسته های تارنماها؛

تحریم ظریف، ترس ترامپ از نفوذ دیپلماسی ایران

تهران- ایرنا- «فیاض زاهد: تحریم رهبری بی‌معنی است؛ تحریم ظریف به دلیل ترس از نفوذ کلام و قدرت اوست»، «عملیات فریب جدیدی علیه ایران در راه است!؟»، «مجمع تشخیص تبعات تصویب نشدن سی‌اف‌تی و پالرمو را می‌پذیرد؟» و «تغییر معادلات پس از انهدام پهپاد گلوبال هاوک / آمریکا درباره توان نظامی ایران چه می‌گوید؟» از جمله مهمترین عناوین گزارش های رصد شده از تارنماهای خبری داخل، در طول ۲۴ ساعت گذشته است.

صاحب‌خبر -

گروه اطلاع رسانی بنابه رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجسته ترین گزارش های پایگاه های خبری داخلی در طول شبانه روز گذشته، گزیده ای از این گزارش ها را انتخاب و منعکس کرده است.

فیاض زاهد: تحریم رهبری بی‌معنی است؛ تحریم ظریف به دلیل ترس از نفوذ کلام و قدرت اوست

پایگاه خبری تحلیلی «نامه نیوز» در گفت‌وگو با فیاض زاهد، تحلیلگر مسائل سیاسی، آورده است: تصمیم اخیر دولت دونالد ترامپ مبنی بر تحریم رهبر انقلاب اسلامی، تعدادی از فرماندهان سپاه و تحریم احتمالی محمدجواد ظریف باعث شد تا عملاً ایاب هرگونه مذاکره در هر سطحی با آمریکا بسته شود؛ موضوعی که روز گذشته عباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه نیز به آن اشاره کرد؛ اما بعد از اقدام اخیر آمریکا این سوال به ذهن می‌رسد که آیا اساساً از ابتدا ترامپ به دنبال مذاکره با ایران بوده است یا خیر؟ به نظر می‌رسد که ترامپ شعار مذاکره را تنها برای مشروع‌ساختن اقدامات بعدی خود اظهار می‌کرد و روی سکه دیگر سیاست‌های او بالابردن سطح تنش با ایران بود.

فیاض زاهد، تحلیلگر مسائل سیاسی باور دارد که آمریکا به دنبال دو هدف است؛ یا ایران را به صورت کامل ایزوله کند یا آنکه با ایران وارد جنگ نظامی شود و تحریم‌های جدید دولت ترامپ نیز بیشتر وجه تبلیغاتی دارد تا میزان تنش بالاتر برود. زاهد درباره این موضوع به «نامه‌نیوز» گفت: «آمریکا در حال انجام یک جنگ روانی است زیرا می‌دانیم که اساسی‌ترین تحریم‌ها در قبال ایران اِعمال شده است و دیگر تحریمی نمانده که صورت نگرفته باشد. تحریم رهبری بی‌معناست زیرا ایشان سال‌هاست که سفرهای خارجی نداشته‌اند؛ از سوی دیگر اقتصاد ایران چندان وابسته به نهادهای مالیِ بین‌المللی نیست مثلاً بورس ما مستقل است و داخلی عمل می‌کند و به بورس کشورهای خارجی متصل نیست؛ بنابراین تحریم‌ها مشخصاً بر ساختار بورس ایران نمی‌توانند تأثیرگذار باشند.

اما علت آنکه چنین تحریم‌های جدیدی وضع می‌شود این است که آمریکایی‌ها ابزار دیگری در اختیار ندارند و از طرفی با فشارهای اسرائیل و کشورهای عربی، آمریکا در معرض این اتهام قرار دارد که نتوانست به طور مناسب در موضوع سقوط پهباد مقابله به مثل کند؛ به این دلیل دست به یک عملیات روانی زده است. نهادها و موسسات مالی وابسته به دفتر رهبری پیشتر هم تحریم شده بودند و اتفاق جدیدی نیست مگر تحریم شخص رهبری که بیشتر وجه تبلیغاتی دارد. تحریم آقای ظریف هم به دلیل آن است که آمریکا از قدرت نفوذ کلام ایشان نگران است که همین تحریم نشان‌دهنده نقش مهم آقای ظریف در عرصه دیپلماسی جهانی است.

نکته مهم دیگر این است که در برای آمریکا جناح‌بندی‌های سیاسی داخل ایران اعم از اصولگرا، اصلاح‌طلب و اعتدالی فرقی ندارد و دولت این کشور نظام سیاسی ایران را هدف گرفته است. آمریکا می‌خواهد که ایران را به سمت ضعف کامل ببرد و در اِعمال این سیاست، تحریم‌ها می‌توانند اقتصاد ایران را آنقدر نحیف کنند که ما کاملاً منزوی شوم. ایزوله‌شدن حکومت ایران یکی دیگر از اهداف آمریکاست که این اتفاق تا این لحظه با درایت رهبری و مسئولان کشور رخ نداده است. ما باید با تمام دقت توجه کنیم که بازی آمریکا را نخوریم یعنی از یک سو دولت این کشور را به صورت اغراق‌‎آمیز بزرگ و قدرمتند نپنداریم و از سوی دیگر دچار توهم هم نشویم».

زاهد در پاسخ به این پرسش که آیا تحریم ظریف از سوی آمریکا به معنای پایان راه مذاکره است، اظهار کرد: «آمریکا چندبازی را هم‌زمان پیش می‌برد؛ دولت آمریکا می‌خواهد تمرکز ما را از بین ببرد و کاری کند که ما عصبانی شویم و در نتیجه حرکتی نامعقول انجام بدهیم که خروج از برجام یا نقض پروتکل‌هایی که در مذاکرات پذیرفته‌ایم یکی از مصادیق رفتارهای عصبی ایران می‌تواند باشد. تا امروز تحریم‌های آمریکا یک‌جانبه بوده و تقریباً هیچ‌کشوری به‌صورت جدی همراهش نشده است اما اگر ما از برجام خارج شویم تمام تحریم‌های گذشته بازمی‌گردد و این‌بار جامعه جهانی بر ایران فشار مضاعفی وارد می‌کند و حتی احتمال رفتن ذیل بند هفت منشور ملل متحد نیز وجود دارد. در چنین شرایطی آمریکا می‌تواند به اجماع جهانی برای حمله به ایران دست یابد.

«عملیات فریب» جدیدی علیه ایران در راه است!؟

وبگاه خبری «تابناک» در این گزارش آورده است: آمریکایی ها در چند هفته اخیر اتهامات متعددی علیه ایران راه اندازی کرده اند و در حوادثی همچون حمله به نفتکش ها در بندر الفجیره امارات و حمله به دو نفتکش در دریای عمان را به ایران نسبت داده اند و در همین راستا تلاش کرده اند سایر کشورها را علیه ایران با خود همراه کنند.

به نظر می رسد، آمریکایی ها ممکن است در پی راه اندازی یک عملیات فریب دیگر علیه ایران هستند یا حداقل در حال تلاش برای افزایش تصور تهدید از ایران برای پیشبرد کنفرانس بحرین و پروژه معامله قرن هستند.

در همین رابطه، پایگاه اطلاع رسانی «هیل» وابسته به کنگره آمریکا در گزارشی عنوان کرد که دولت ترامپ بعد از شروع کمپین فشار به ایران از طریق خروج از برجام و وضع مجدد تحریم‌های اقتصادی، هم‌اکنون، اتهاماتی را علیه تهران در خصوص حمله اخیر به دو نفتکش در دریای عمان مطرح کرده است و یکهزار نظامی به منطقه غرب آسیا اعزام کرده است. هم‌اکنون واشنگتن تا حد زیادی در سیاست اعمال فشار به ایران خود را تنها احساس می‌کند.

هیل توضیح داد، برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که در پایتخت‌های اروپایی و کشورهای دیگر درباره اتهام زنی ترامپ به تهران در خصوص حادثه دریای عمان این تردید وجود دارد که این اقدام به طور عجیب و غریبی شبیه رخدادهای ۱۹۶۴ است که به قطعنامه خلیج «تونکین» منجر شد.

در آگوست ۱۹۶۴ کشتی‌های نیروی دریایی آمریکا مستقر در خلیج تونکین، مورد حمله قرار گفت و در نتیجه آن، کنگره آمریکا قطعنامه خلیج تونکین را در حمایت از افزایش دخالت نیروهای آمریکایی در جنگ ویتنام صادر کرد.

بنا به گزارش هیل، در موضوع هسته‌ای ایران، کشورهای اروپایی، مسیر ترامپ را در خروج از برجام طی نکردند و زمانیکه ترامپ از این توافق هسته‌ای خارج شد، تلاش خود را برای همکاری با ایران به منظور نجات این توافق بین‌المللی به کار گرفتند.

مجمع تشخیص تبعات تصویب نشدن سی‌اف‌تی و پالرمو را می‌پذیرد؟

وبگاه خبری «خبرآنلاین» در گفت و گو با غلامرضا مصباحی‌مقدم از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، آورده است: برای چندمین بار گروه اقدام ویژه مالی برای ایران یک مهلت چهارماهه در نظر گرفت تا درباره توصیه‌های FATF و الحاق به دو کنوانسیون بین‌المللی پالرمو و CFT تصمیم گیری کند این درحالی است که رسیدگی به این لوایح چندین ماه است که مجمع تشخیص مصلحت نظام معطل مانده است و حتی زمزمه‌های خارج شدنش از دستور کار مطرح شد.

آقای مصباحی مقدم! گروه اقدام ویژه مالی در عین اینکه یک مهلت چهارماهه به ایران داده است اما از سوی دیگر خواستار تشدید نظارت ها شده این موضوع چقدر می‌تواند برای ایران مشکل آفرین شود؟
قبلاً هم ما می‌گفتیم FATF حتی اگر کشوری را در لیست سیاه خود قرار دهد تنها توصیه می کند در تجارت با این کشور احتیاط کنید یا شدت احتیاط را اعمال کنید. FATF هیچ داغ و درفش و قدرت اجرایی برای کشورهایی که الحاق پیدا نکرده‌اند در اختیار ندارد. توصیه ها را تجار کشورهای دیگر هستند که یا ترتیب اثر می‌دهند یا نمی‌دهند که در شرایطی به این توصیه‌ها عمل نمی‌کنند. در خصوص توصیه‌هایی که در مورد ایران شده است با توجه به اینکه طرف‌های تجاری ایران می‌دانند قوانین پول‌شویی را تصویب کرده است و همچنین قوانین مبارزه با تروریسم را نیز تصویب کرده است و در اقتصاد ملی ما به کار گرفته و رعایت می‌شود لذا نگرانی از این بابت که ایران دچار پولشویی باشد ندارند حتی خود FATF که دو کنوانسیون پالرمو و CFT را دنبال می‌کند دو قانون دیگر را هم دنبال می‌کرد که ایران آنها را تصویب کرده است بنابراین از این جهت هم همچنان ایران را در حالت تعلیق نسبت به لیست سیاه قرار داده است. این یعنی انکه ما هنوز به لیست سیاه برنگشته‌ایم چراکه نیمی از خواسته آنها پیش از این تامین شده است. از این جهت من احساس می‌کنم نگرانی از این بابت نسبت به موضع جدید FATF وجود ندارد.

ما اطمینان خاطر می‌دهیم که عدم تصویب لوایح پالرمو و CFT هیچ تبعات جدیدی برای ایران نخواهد داشت. هرکسی وقتی وظایفش را انجام می‌دهد نتایج آن را هم می‌پذیرد.

سوال این است که این تعلل در تصمیم‌گیری مجمع برای چیست؟ با توجه به اینکه در بیانیه گروه اقدام ویژه مالی مشخصاً به اسم مجمع تشخیص اشاره شده است آیا این بی‌تصمیمی یک ضعف برای مجمع محسوب نمی‌شود؟
یک بار قبل از عید موضوع در جلسه اصلی مجمع مطرح شد؛ نظر دولت این بود که اگر بنا دارید FATF را رد کنید حالا رد نکنید؛ شفاف تر از این صحبت کنیم؟! برای ما چه اهمیتی دارد که آنها (گروه اقدام ویژه مالی) اسم مجمع را بیاورد یا خیر مهم این است که ایران هنوز به این جمع بندی نرسیده است که به این دو کنوانسیون در شرایط تحریم آمریکا بپیوندد.

در این بیانیه مشخصاً به اسم مجمع اشاره شده است، آیا این موضوع بار مسوولیت را متوجه مجمع نمی‌کند؟
برای ما چه اهمیتی دارد که آنها اسم مجمع را بیاورند یا خیر. مهم این است که ایران هنوز به این جمع بندی نرسیده است که به این دو کنوانسیون در شرایط تحریم آمریکا بپیوندد. ما دچار شرایط تحریمی آمریکا هستیم؛ در این شرایط بانک‌های بزرگ دنیا با ما کار نمی‌کنند در شرایط تحریمی شرکت‌های مهم دنیا با ما کار نمی‌کنند؛ حتی شرکت‌های مهم کشورهای دوست و بانک‌های مهم کشور دوست با ما کار نمی‌کنند و این مشکل نه از ناحیه FATF بلکه نتیجه تحریم‌های آمریکا است. بنابراین الحاق به FATF برای ما فایده جدیدی ندارد بلکه ضرر دارد ضرر آن این است که اطلاعات مبادلات بین‌المللی ما برای آمریکا افشا می‌شود و امریکا این توان و قدرت را پیدا می‌کند که بتواند ما را بیشتر تهدید و تحریم کند.

به صورت قاطع می‌گویم مشکل ما از ناحیه FATF نیست بلکه مشکل ما از ناحیه آمریکا است؛ یعنی اگر ما به FATF هم بپیوندیم مشکلی حل نمی‌شود و آن سرمایه‌گذاری خارجی در ایران صورت نمی‌گیرد. شما مطمئن باشید اگر ایران به این دو کنواسیون بپیوندد سرمایه گذاری خارجی جدید در ایران صورت نخواهد گرفت؛

مسئولیت رد FATF با کیست؟ منتقدان FATF معتقدند اگر قرار است ایران به این کنوانسیون‌های بین‌المللی بپیوندد دولت باید تبعات آن را بپذیرد حال در صورت رد این لوایح مسوولیت با کیست و چه کسی باید تبعات این عدم تصویب را بپردازد؟
هیچ تبعات تازه‌ای نخواهد داشت. ما اطمینان خاطر می‌دهیم که عدم تصویب این دو لایحه هیچ تبعات جدیدی برای ایران نخواهد داشت.

و اگر مشکل آفرین شد ایا مجمع مسوولیت مشکلات ناشی از رد لوایح را می‌پذیرد؟
هرکسی وقتی وظایفش را انجام می‌دهد نتایج آن را هم می‌پذیرد.

تغییر معادلات پس از انهدام پهپاد گلوبال هاوک؛ آمریکا درباره توان نظامی ایران چه می‌گوید؟

وب سایت خبری تحلیلی رویداد «۲۴» گزارش داد: کمتر از یک هفته از حمله ایران به پهپاد آمریکایی که حریم هوایی ایران را نقض کرده بود و از احتمال حمله آمریکا به ایران گذشته و بار دیگر دونالد ترامپ از تحریم‌ها برای آنچه تنبیه ایران خوانده، استفاده کرده است. این بار وزیر خارجه و رهبر جمهوری اسلامی ایران تحت تحریم آمریکا قرار گرفته‌اند.

گزارش رسانه‌های آمریکایی درباره حمله موشکی به یکی از ادوات جاسوسی آمریکا همچنان ادامه دارد و به نظر می‌رسد واشنگتن هنوز از شوک این اتفاق خارج نشده است اما زمانی که غبارها کنار رفت، یکی از درس‌های مهم از اتفاقات هفته گذشته در ۲۲ هزار کیلومتری آمریکا نمایان شد.

ایرانی‌ها پهپاد گلوبال هاوک آمریکا را روز پنجشنبه مورد هدف قرار دادند. این اولین بار است که یکی از ابزارهای نظاتی پنتاگون در آسمان مورد هدف قرار می‌گیرد. اگر این حقیقت را که این حادثه ممکن بود ایران و آمریکا را وارد یک جنگ تمام عیار کند کنار بگذاریم، این حادثه نشان دهنده ظرفیت‌های نظامی تهران بود.

جرمی بینی سردبیر بخش خاومیانه هفته‌نامه دفاعی آمریکا در این باره به سی ان ان گفته این حادثه نشان داد زمانی که ایرانی‌ها واقعاً سرمایه گذاری کنند، می‌توان روی آن‌ها حساب کرد. او گفته ما می‌دانستیم آن‌ها موشک بالستیک دارند، اما این حادثه نشان داد آن‌ها دفاع هوایی خوبی هم دارند.

ایمی زگارت عضو ارشد اندیشکده مؤسسه هوور و مؤسسه مطالعات بین‌الملل فریمن اسپوگلی در دانشگاه استنفورد، در یادداشتی که در مجله تایم منتشر شده گفته مهم‌ترین دفاعِ این پهپاد، ارتفاع پرواز آن است. گلوبال هاک در ارتفاع بسیار بالایی پرواز می‌کند، بنابراین این‌که ایرانی‌ها توانسته‌اند آن را هدف قرار دهند نشان می‌دهد ظرفیت‌های واقعاً چشمگیری دارند. سرنگونی این پهپاد به نوعی یک مکانیسم برای ارسال این پیام به آمریکاست که ایران از آن‌چه که احتمالاً تصور می‌کردیم، قدرتمندتر است.

هزینه زندگی در کدام استان‌ها بیشتر است؟

وب سایت خبری «عصر ایران» در این گزارش آورده است: طبق اعلام مرکز آمار، بیشترین نرخ تورم ۱۲ ماهه مربوط به استان کردستان و کمترین آن مربوط به استان قم است. همچنین شکاف نرخ تورم ۱۲ ماهه استان‌ها در خرداد ماه ١٣.٧ درصد است که نسبت به ماه قبل ١.٣ درصد افزایش را نشان می‌دهد.

در خرداد ١٣٩٨ عدد شاخص کل برای خانوارهای کشور به ١٧٤, ٩ رسید که نسبت به ماه قبل ٠.٨ درصد افزایش نشان می‌دهد. در این ماه بیشترین نرخ تورم ماهانه خانوارهای کشور مربوط به استان‌های گیلان و هرمزگان با دو درصد افزایش و کمترین نرخ تورم ماهانه مربوط به استان آذربایجان غربی با ٢.٢ درصد کاهش است.

درصد تغییر شاخص کل نسبت به ماه مشابه سال قبل (تورم نقطه به نقطه) برای خانوارهای کشور ٥٠.٤ درصد است.

طبق اعلام مرکز آمار، بیشترین نرخ تورم نقطه به نقطه مربوط به استان ایلام (٦٠.٣ درصد) و کمترین آن مربوط به استان قم (٤٣.٣ درصد) است. یعنی خانوارهای ساکن استان ایلام به طور متوسط ٩.٩ درصد بیشتر از میانگین کل کشور و خانوارهای ساکن استان قم به طور متوسط ٧.١ درصد کمتر از میانگین کل کشور نسبت به خرداد ١٣٩٧ برای خرید یک «مجموعه کالا و خدمات یکسان» هزینه کرده‌اند.

نرخ تورم ۱۲ ماهه منتهی به خرداد ماه ١٣٩٨ برای خانوارهای کشور به عدد ٣٧.٦ درصد رسید. بیشترین نرخ تورم ۱۲ ماهه مربوط به استان کردستان (٤٥.١ درصد) و کمترین آن مربوط به استان قم (٣١.٤ درصد) است. شکاف نرخ تورم ۱۲ ماهه استان‌ها در خرداد ماه ١٣.٧ درصد است که نسبت به ماه قبل ١.٣ واحد درصد افزایش نشان می‌دهد.

عصر جدید، حذف ۲ برادر خواننده و معیارهای داوران!

پایگاه خبری «عصر ایران» گزارش داد: شب گذشته (دوشنبه ۳ تیر) دوازدهمین قسمت برنامه عصر جدید پخش شد و در نهایت بین ۳ اجرای زهرا بیرامی، - اجرای حرکات نمایشی با موتور و دوچرخه توسط سامان قنبری و میلاد ناصری و خوانندگی کارزان و عبدالباسط قاسمی برادران کُرد سنندجی با تصمیم داوران از راه‌یابی به مرحله آرا مردمی بازماندند. بعد از پخش برنامه اعتراضات زیادی به این تصمیم داوران در فضای مجازی شکل گرفت و به زعم بسیاری از کاربران حق این ۲ برادر سنندجی ضایع شد.

معمولاً برنامه‌های استعدادیابی ۲ رویکرد اصلی را دارند: شکل اول تخصصی در یک زمینه است مثلاً خوانندگی، آشپزی و … شکل دوم متمرکز بر یک رشته یا حرفه خاصی نیست و در میان استعدادهای مختلف به دنبال انتخاب هستند مانند برنامه آمریکا استعداد دارد America's Got Talent یا همین برنامه عصرجدید.

این مدل انتخاب بر اساس رای داوران در تمامی این برنامه‌ها به شکل صریح و مقابل چشم بیننده تلویزیونی صورت می‌گیرد و هر داور با اعلام نظرش درباره اجرا و گفتن بله یا خیر نظرش را اعلام می‌کند. عصر جدید هم در بخش اول برنامه و در همین برنامه‌های اخیر همین شکل رای دهی را دارد.

نکته مهمتر و اصلی این است که این مدل انتخاب مشورتی داوران فقط مختص برنامه‌هایی است که تخصصی در یک رشته هستند (مثلاً همه شرکت کننده‌ها خواننده هستند) و امکان قیاس بسیار منطقی‌تر است ولی در برنامه‌هایی شکل عصر جدید با چه معیاری می‌توان آن ۲ برادر خواننده را با حرکات نمایشی آن دختر جوان یا مهارت‌های کنترل و نمایش موتور و دوچرخه ۲ شرکت کننده دیگر مقایسه کرد؟ اصل این قیاس و معیار آن بر چه مبنایی است؟

نکته دیگر هم این است که وقتی مخاطب از چنین تصمیماتی ناراضی است و استدلالی هم برای حذف و انتخاب نشنیده است به تمام داوران و اصل برنامه و … حمله می‌کنند و انواع و اقسام فرضیه‌های توطئه و حق خوری و… را بیان می‌کنند.

پیش بینی کسری بودجه ۵۰ تا ۶۰ هزار میلیارد تومانی در سال ۹۸؛ نفت، اوراق یا صندوق توسعه ملی؟ کدام یک کسری را جبران می‌کند؟

تارنمای خبری «تابناک» در گفت‌وگو با سیدمحمد حسینی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، آورده است: لایحه بودجه سال ۱۳۹۸ با تغییراتی در مجلس، تصویب و برای اجرا به رئیس جمهور ابلاغ شد. حالا با گذشت سه ماه از سال جاری، زمزمه‌هایی مبنی بر وجود کسری بودجه به گوش می‌رسد و برخی نیز برای فرار از این کسری بودجه راهکارهایی ارائه نموده اند.

رئیس کل بانک مرکزی طی یادداشتی در صفحه اینستاگرام خود از سه راهکار برای تأمین کسری بودجه سال جاری گفت. سیدمحمد حسینی عضو، کمیسیون برنامه و بودجه مجلس ضمن بیان این موضوع که در سال جاری کسری بودجه ۵۰ تا ۶۰ هزار میلیارد تومانی قابل پیش بینی است، گفت: راهکارهایی که رئیس کل بانک مرکزی برای جبران کسری بودجه در سال جاری ارائه نموده اند در بودجه نیز پیش بینی شده است، ولی امروز این منابع، منابعی پایدار و قابل اعتمادی برای افزایش درآمدها در بودجه نیستند.

این عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با اشاره به راهکار اول آقای همتی برای جبران کسری بودجه گفت: «هم اکنون نیز به علت همین عدم فروش نفت است که با کسری بودجه مواجه شده ایم.» «استفاده از منابع صندوق توسعه ملی نیز منوط به اذن مقام معظم رهبری است و در حال حاضر این صندوق منابعی چندانی برای برداشت ندارد. همچنین در مورد فروش اوراق دولتی نیز به عنوان یکی دیگر از راهکارهای کسری بودجه دولت باید گفت که اولاً دیگر بازار بیشتر از این کشش فروش این اوراق را ندارد و ثانیاً با توجه به قوانین و مقررات و مشکلاتی که وجود دارد، پیمانکاران این اوراق را قبول نمی‌کنند و همان گونه که ملاحظه می‌گردد طرح‌ها هم به همین علت سرعت پیشرفت خیلی خوبی ندارند.

حسینی در پاسخ به این پرسش که چرا دولت برای جبران کسری بودجه به سمت کاهش و مدیریت هزینه‌های خود نمی‌رود و به عنوان نمونه به فکر حذف یارانه اقشار ثروتمند نیست و همواره به فکر افزایش درآمدها می‌باشد، گفت: اعتقاد شخصی من این است که هم اکنون کشور با هزینه‌های بالا و گران اداره می‌شود. حجم دولت بسیار وسیع است و خود این موضوع باعث کاهش میزان بهره وری شده است و راندمان لازم را در حوزه کارکنان نظام (مقصود تنها کارکنان دولت نیست) شاهد نیستیم. حتی در شرکت‌های دولتی و شرکت‌های شبه دولتی هزینه‌ها بالاست.

چرا انگلیس برای مشارکت نظامی با آمریکا علیه ایران اعلام آمادگی کرد؟

پایگاه خبری تحلیلی «انتخاب» در گفت و گو با قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه، آورده است: جرمی هانت، وزیر خارجه انگلیس اخیراً با اعلام همراهی با آمریکا در سیاست این کشور با ایران، گفته است که حتی پیشنهاد مشارکت در حمله نظامی آمریکا علیه ایران را بررسی خواهد کرد. این در حالی است که ترزا می، نخست وزیر انگلیس پس از شکست طرحش در نحوه خروج از اتحادیه اروپا، استعفا داده و در روزهای آینده قدرت را واگذار خواهد کرد. جرمی هانت، وزیر خارجه کنونی و بوریس جانسون، وزیر خارجه پیشین این کشور دو کاندیدای نهایی حزب محافظه کار برای جانشینی می هستند.

قاسم محبعلی، درباره اعلام همراهی جرمی هانت، وزیر خارجه انگلیس با آمریکا و حتی بررسی مشارکت در پیشنهاد احتمالی حمله نظامی به ایران گفت: انگلیس بعد از جنگ جهانی دوم تا کنون همواره در کنار آمریکا قرار داشته تا جایی که این همراهی با آمریکا را در زمره سیاست های ثابت امنیت ملی خود تعریف کرده است.

او ادامه داد: اکنون دولت محافظه کار بر سر کار است و با کنار رفتن خانم ترزا می، هر دو کاندیدای جانشینی ایشان (جرمی هانت، وزیر خارجه فعلی و بوریس جانسون، وزیر خارجه سابق) از دشمنان پیوستن انگلیس به اتحادیه اروپا و از موافقان جدی خروج از اتحادیه و نزدیکی به آمریکا هستند؛ بنابراین خیلی غیرطبیعی به نظر نمی‌رسد که انگلیس سیاست متفاوتی با اتحادیه اروپا داشته باشد و قابل پیش بینی بود که در هر حادثه ای و هر مسئله‌ای انگلیس در کنار آمریکا قرار بگیرد.

او گفت: همراهی انگلیس با آمریکا به برنامه حمله نظامی این کشور مشروعیت نمی دهد اما موضع ترامپ را تقویت می کند و چون انگلیس نفوذ زیادی در میان کشورهای خلیج فارس مانند عمان، عربستان، امارات، کویت، بحرین و اردن دارد، می تواند ائتلافی از این کشورها علیه ایران تشکیل دهد.

محبعلی همچنین درباره تحریم های جدید آمریکا علیه ایران نیز گفت: تحول جدید از دو جهت است؛ یکی اینکه علاوه بر تحریم های اقتصادی که جنبه اقتصادی دارد، اکنون وارد فاز جدید تحریم‌های سیاسی نیز شده اند. یعنی قبلاً تحریم های اقتصادی و نظامی به بهانه اینکه به بخش های نظامی و هسته ای ایران کمک می کند در دستور قرار داشت اما اکنون وارد تحریم های سیاسی شده اند و مقامات ایران را مورد تحریم قرار می دهند. مسئله دوم اینکه اگر وزیر خارجه ایران را تحریم کنند، این اولین بار است که یک وزیر خارجه تحریم می شود و یک بحث غیر طبیعی است و راه دیپلماسی و سیاست خارجی ایران را با دشواری مواجه می کند.

در نقد توئیت آقای سخنگو

تارنمای خبری «فرارو» در این گزارش آورده است: یک روز پس از سرنگونی پهپاد آمریکایی گلوبال هاوک توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تنگه هرمز، برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران مدعی شد ایران حق ندارد با نیروی نظامی به دیپلماسی پاسخ دهد. هوک تصریح کرد: «دیپلماسی‌مان به ایران حق نمی‌دهد که با نیروی نظامی پاسخ دهد. ایران نیاز دارد به دیپلماسی با دیپلماسی پاسخ دهد نه با نیروی نظامی.» «ایران مسئول تشدید تنش‌ها در منطقه است. آن‌ها همچنان راهکارهای دیپلماتیک برای تنش‌زدایی را رد می‌کنند.»

سید عباس موسوی، سخنگوی وزارت خارجه، در پاسخ به این اظهارات هوک در صفحه توئیتر خود نوشت: «آقای هوک! آیا سال‌ها جنگ و تروریسم اقتصادی تحمیلی به ملت ایران و نقض عهدها و قطعنامه‌ها را «دیپلماسی» می‌خوانید؟! ملت ایران دیپلماسی را با دیپلماسی، احترام را با احترام و جنگ را با دفاع جانانه پاسخ می‌دهد.»

چند روز بعد مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، با صدور بیانیه‌ای، اظهارات هوک را تکرار کرد و مدعی شد: «زمانی که رژیم ایران تصمیم بگیرد از خشونت صرفنظر کند و دیپلماسی‌مان را با دیپلماسی جواب دهد، می‌داند که چگونه با ما ارتباط برقرار کند. تا آن زمان، کارزار ما برای اعمال فشار اقتصادی و انزوای دیپلماتیک علیه رژیم ادامه خواهد داشت.»

تاکید مقامات آمریکایی بر کلیدواژه «دیپلماسی در مقابل دیپلماسی» بی‌دلیل نیست. بسیاری از محافل سیاسی و رسانه‌ای جهان، آمریکا را به دلیل اعمال فشارهای شدید بر ایران، به جنگ طلبی و آتش‌افروزی در خلیج فارس متهم کردند. این محافل گفتند پمپئو و جان بولتون، مشاور امنین ملی آمریکا، برای جنگ با ایران زمینه‌سازی می‌کنند و به راه‌حل‌هل‌های دیپلماتیک اهمیتی نمی‌دهند. به همین دلیل، دیپلمات‌های آمریکایی با درک این مسئله، تلاش کردند خود را به دیپلماسی متعهد نشان دهند و ایران را کشوری معرفی کنند که به دیپلماسی بی‌اعتناست. در دو ماه گذشته، خصوصاً پس از ماجرای سرنگونی پهپاد گلوبال هاوک، آمریکا همین خط را با جدیت دنبال کرد.

ایران از اوپک می‌رود؟

وبگاه خبری «خبرآنلاین» در گفت و گو با رضا پدیدار، رئیس انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت ایران در خصوص «آینده‌نگری سرنوشت ایران در اوپک با توجه به افت تولید»، نوشت: تحلیلگران بازار انرژی درباره سرنوشت ایران در اوپک معتقدند «سیاست‌گذاری‌هایی که وزارت نفت برای حفظ اعتبار کشور در جایگاه اوپک مطرح می‌کند، بخشی مربوط به سیاست‌های کلان کشور و بخش دیگر، مربوط به سیاست‌های تخصصی می‌شود که ایران کماکان برای حفظ اعتبار اوپک در تولید و عرضه نفت‌خام، همگام با سایر کشورها در اجلاس حضور خواهد داشت.»

در این میان، با تشدید تحریم‌ها علیه ایران شائبه‌ای مبنی بر خروج ایران از اوپک به وجود آمد؛ موضوعی که در سطح بین‌المللی نیز مطرح شده است، اما اخیراً وزیر نفت ایران درباره این مساله صراحتاً اعلام کرد که «ایران قصد خروج از اوپک را ندارد.»

اعتبار و جایگاه ایران در اوپک

رضا پدیدار، رئیس انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت ایران در مورد جایگاه و موقعیت ایران در اوپک می‌گوید: «ایران از موسسین اوپک است و جایگاه آن در اوپک مشخص شده است و دومین تولیدکننده بوده است.»

وی می‌افزاید: «به دلیل تلاطم سیاسی و اقتصادی که در دنیا حاصل شد و سرمایه‌گذاری‌هایی که در کشور عراق صورت گرفت، جای ایران تغییر کرد و از جایگاه دوم به سوم رسید و در نهایت بر اثر تحریم‌های یک‌جانبه‌ای که برعلیه کشور وجود داشت، پایگاه این کشور ضعیف شود و تولید آن کاهش پیدا کرد و در جایگاه پنجم قرار گرفت. بر این اساس، ما کماکان در موقعیت خود در اوپک هستیم و صحبت خودمان را خواهیم کرد.»

پدیدار با ذکر این نکته که اوپک یک تشکل رسمی مورد پذیرش کشورهای عضو است که در موضوع نفت با یکدیگر به اتفاق نظر می‌رسند و براساس یک سیاست‌گذاری جامع، با یکدیگر حرکت می‌کنند، متذکر می‌شود: «من تصور نمی‌کنم خارج از این چارچوب، ایران اقدامی داشته باشد و یا حتی کشورهای عضو اوپک نیز در مقابل ایران تغییری داشته باشند.»

مهدی غبرایی: مترجمان خودشان را می‌پایند تا ممیزان به آنان گیر ندهند

وبگاه خبری تحلیلی «خبرآنلاین» در خصوص ارائه راهکارهای بهبود وضعیت بازار ترجمه در گفت و گو با مهدی غبرایی، مترجم باسابقه، آورده است: بازار ترجمه ایران مدت‌هاست که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کند، مشکلاتی که گویا به این زودی‌ها توان رهایی از آن را ندارد. رقابت شدید برای جلب نظر مخاطبان به منظور سود کلان باعث شده است تا برخی از ناشرانی که اول راه هستند، ترجمه آثار خارجی را به مترجمان نه چندان با تجربه و کاربلد واگذار کنند و بدین ترتیب است که دیگر در بازار شاهد ترجمه آثار با کیفیت و خوبی ترجمه همچون گذشته نیستیم.

مهدی غبرایی معتقد است که واگذاری امور به ناشران برجسته تا حدود زیادی می‌تواند مشکلات این حوزه را بهبود ببخشد. او همچنین می‌گوید که در شرایط فعلی باید سعه صدر بیشتری نسبت به عرصه نویسندگی و ترجمه شکل بگیرد که البته در دولت آقای روحانی بسیار بهتر شده است.

وی درباره نویسندگان و مترجمان ایرانی و مشکلات این حوزه، نظر خود را این‌چنین بیان کرد: «کارشناسان حوزه ممیزی گاهی اوقات ایراداتی می‌گیرند که آزاردهنده است. نویسندگان و مترجمان ایرانی به هزار شکل و گونه خودشان را می‌پایند تا چیزی ننویسند تا به آنان گیر بدهند. نویسندگان غیر ایرانی مانند هاروکی موراکامی به راحتی می‌نویسند و هیچ مشکلی هم ندارند. با این‌حال ما باید مدام خودمان را حذف کنیم.»

اوضاع نشر و کتاب با دولت آقای روحانی بسیار بهتر شده است. فضا در عین حال بازتر هم شده است؛ اما گاهی اوقات سلیقه‌های فردی و شخصی در ممیزی شکل می‌گیرد. انسان با امید زنده است و ما هم همچنان امیدوار هستیم که سعه صدر بیشتری در زمینه ترجمه رمان شکل بگیرد

او ادامه داد: «بنابراین، نویسندگان و مترجمان خودشان را یک دور حذف کرده‌اند. وقتی که کتاب به وزارتخانه می‌رود، انتظار داریم این مشکلات درک شود. کسی مثل من که سال‌ها در حال ترجمه هستم، باید دارای شعور تلقی بشوم. من می‌دانم در کدام جامعه زندگی می‌کنم. برخی مطالب که با فرهنگ ایرانی همخوانی ندارد، حذف می‌کنیم. دیگر نباید به ما بگویند چیزهای ساده‌ای را حذف کنیم. نباید ما را اذیت کنند و مدام‌گیر بدهند. من امیدوار هستم تا فضا بهتر شود. اگر این مسئله به ناشران واگذار شود، قطعاً بهتر خواهد بود ولی بحث بسیار طولانی و درازدامنی می‌طلبد. برخی‌ها قبول نکردند و گروهی دیگر هم قبول کردند.»

این مترجم در ادامه تاکید کرد: «باید نظارت و ممیزی برداشته شود. این مسئله باید در اختیار مترجمان و مولفان باشد. اگر مشکلی شکل بگیرد با مراجع قانونی رفع می‌شود. دادگاه و هیئت منصفه‌ای هم طبق قانون اساسی شکل می‌گیرد. این موضوع بسیار ایده‌آل است ولی در شرایط فعلی باید سعه صدر بیشتری نسبت به ترجمه رمان و نویسندگان شکل بگیرد. در عین حال که ایرادات، اشکالات و مشکلات را در هنگام نقد بیان می‌کنیم باید جنبه‌های مثبت را هم بگوییم. گاهی اوقات «نقد» با «خرده‌گیری» اشتباه می‌شود. فضای مجوزها، ممیزی و کتاب با دولت آقای روحانی بسیار بهتر شده است. فضا در عین حال بازتر هم شده است؛ اما گاهی اوقات سلیقه‌های فردی و شخصی در ممیزی شکل می‌گیرد. انسان با امید زنده است و ما هم همچنان امیدوار هستیم که سعه صدر بیشتری در زمینه ترجمه رمان شکل بگیرد.»

استقلال پاتوسی را با دو میلیارد نگه نداشت!؛ شاهکار ناتمام مدیران و ضرر ده‌ها میلیاردی به فوتبال

وب سایت خبری «مشرق» در گفت و گو با علی فتح اله زاده، مدیرعامل اسبق باشگاه استقلال، آورده است: در زمستان ۱۳۹۶ وقتی مامه بابا تیام به استقلال پیوست بلافاصله پس از یکی دو بازی مشخص شد گلزنی تمام عیار با هوش و فرصت طلب است. کارشناسان از مدیران باشگاه درخواست کردند قرارداد او را به جای ۶ ماهه، بیشتر تمدید کنند که پاسخ رسید او با استقلال قرارداد یک سال و نیمه دارد اما در اردیبهشت سال ۱۳۹۷ مشخص شد او می توانسته از این تیم جدا شود و جدا شد!

حالا و درست یک سال پس از آن ماجرا در زمستان ۱۳۹۷ آیاندا پاتوسی به استقلال پیوست و این بازیکن آفریقایی هم ظرف دو، سه بازی و حتی گلزنی در همان روزهای اول مشخص کرد بازیکنی قابل برای خط میانی استقلال است و… تکرار اتفاقات مشابه!

علی فتح اله زاده در ارتباط با چرایی بروز چنین اشتباهاتی در ارتباط با به خدمت گیری بازیکنان خارجی اظهار داشت: «این ناشی از عدم آشنایی مدیران ورزشی ما با مدیریت حرفه‌ای و البته مدرن است». «در مدیریت مدرن بخشی داریم تحت عنوان تحلیل از آینده که به روزها و ماه‌های پیش رو ربط پیدا می‌کند. اشتباه غلط ما در ایران این است که یا باید زمان حال را ببینیم یا در حال رسیدگی به اشتباهات قبلی‌ها باشیم. برای همین بود که در زمستان سال قبل که سه بازی از پاتوسی را دیدم به مدیریت باشگاه استقلال پیشنهاد کردم با او قرارداد بلند مدت تر ببندند ولی اعلام شد از این بابت جای نگرانی نیست و پاتوسی یک و نیم سال دیگر قرارداد دارد».

مدیرعامل اسبق باشگاه استقلال که آخرین قهرمانی این تیم در لیگ برتر نیز ۶ فصل پیش با مدیریت او کسب شده اضافه کرد: «شاید در همان برهه با هزینه‌ای ۲ میلیاردی می‌شد جلوی ضرر ۱۸ میلیاردی امروز را گرفت که به جای ۲ میلیارد حالا باید ۲۰ میلیارد تومان پرداخت شود تا قرارداد پاتوسی را تمدید کنند! وقتی با اعلام باشگاه اصلی این بازیکن، پاتوسی از اروپا یک میلیون دلار پیشنهاد دارد چطور می‌توان او را راضی کرد در خاورمیانه با نصف این پول توپ بزند؟».

نمونه مشابه این اتفاق البته به شکل عکس نه تنها در استقلال بلکه در باشگاه پرسپولیس رخ داده است. مدیریت باشگاه پرسپولیس بدون تدبیر و تحقیق لازم و به درخواست برانکو ماریو بودیمیر کروات را با قراردادی یک سال و نیمه به خدمت گرفت. بازیکنی که در همه این ماه‌ها تنها ۳ گل در لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا و جام حذفی برای پرسپولیس زد و بیشتر اوقات نیمکت نشین بود! یا در همان استقلال جذب عجولانه الحاجی گرو و مارکوس نویمایر یا بویان نایدنوف که شکایت او و خطر کسر امتیاز از ناحیه این بازیکن هم استقلال را تهدید می‌کند!

همین حالا و ظرف ۲۴ ساعت گذشته اسامی بیش از ۱۰ مربی را شنیدیم که به مدیران باشگاه پرسپولیس معرفی شده و یا مدیریت تیم با آنها در حال مذاکره است. این مذاکرات بدون تحقیق و معرفی کیلویی گزینه به باشگاه بزرگی مثل پرسپولیس از سوی دلالان فقط و فقط نشان دهنده ضعف بزرگ مدیریت در فوتبال ایران است و در این شرایط سخت اقتصادی و تحریم ضررهای چند ده میلیاردی و جبران ناپذیری به کشور و ورزش می‌زنند.

ضرورت افزایش جمعیت کشور؛ پروانه سلحشوری: متاسفانه بسیاری از دختران به سمت تجرد قطعی پیش می روند

پایگاه خبری «شفقنا» در گفت و گو با پروانه سلحشوری، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، می آورد: این نماینده مجلس، با بیان اینکه سیاست های جمعیتی کشور باید در راستای افزایش ازدواج و کاهش آمار طلاق باشد، اظهار کرد: من موافق این هستم که جوانانمان ازدواج کنند تا با فرزندآوری به سیاست های افزایش جمعیت کمک کنند نه اینکه بخواهیم ازدیاد جمعیت را از طریق یکسری خانواده ها اعمال کنیم که فرزندان زیادی داشته باشند.

او در ادامه افزود: من موافق این هستم که جوانانمان ازدواج کنند تا با فرزندآوری به سیاست های افزایش جمعیت کمک کنند نه اینکه بخواهیم ازدیاد جمعیت را از طریق یکسری خانواده ها اعمال کنیم که فرزندان زیادی داشته باشند، اما بخش دیگر اصلاً به سمت فرزند آوری نروند؛ اگر چنین اتفاقی رخ دهد تعادل جمعیتی از بین می رود.

این نماینده مجلس افزایش ازدواج و کاهش طلاق را راهکار رسیدن به سیاست افزایش جمعیت دانست و گفت: اگر قصد داریم جمعیت را افزایش دهیم سیاست های جمعیتی ما باید در راستای افزایش ازدواج و کاهش آمار طلاق باشد. نباید ازدواج ها به گونه ای باشد که تعادل جمعیتی به هم بریزد. البته چون با شرایط اقتصادی سختی روبه رو هستیم از دولت هم نمی توان انتظار زیادی داشت ولی راهکار افزایش جمعیت، تسهیل ازدواج جوانان، حمایت از آنها و فرهنگ سازی ازدواج قشر جوان است.

سلحشوری با اشاره به آمار بالای تجرد قطعی در کشور اظهار کرد: متاسفانه ما شاهد این هستیم که بسیاری از دختران ما به سمت تجرد قطعی پیش می روند که زنگ خطری برای تعادل جمعیتی است که از آن صحبت می‌کنیم. سال گذشته آمار دخترانی که در تجرد قطعی قرار داشتند ۹۸۰ هزار نفر بود که این آمار قطعاً در سال جاری بیشتر شده است.

سید محمد صدر: آمریکا و متحدانش در پیشبرد «معامله قرن» قطعاً شکست خواهند خورد

پایگاه اطلاع رسانی و خبری «جماران» در گفت و گو با سید محمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، آورده است: در حالی که دولت آمریکا روز شنبه یکم تیرماه از طرحی ۵۰ میلیارد دلاری برای سرمایه‌گذاری در سرزمین‌های فلسطین رونمایی و آن را بخشی از طرح دولت ترامپ برای صلح میان اسرائیل و فلسطین عنوان کرد، اما تحلیلگران بر این باورند که طرح موسوم به معامله قرن آمریکا پیش از آنکه عملیاتی شود، شکست خورده است.

سید محمد صدر در گفت و گو با خبرنگار جماران، درباره هدف آمریکا از برگزاری اجلاس منامه و معامله قرن گفت: هدفی که ترامپ در طرحی به نام معمله قرن دنبال می‌کند، در چارچوب همان سیاست‌های کلی رئیس جمهور آمریکاست. ترامپ سیاست خارجی را برای سیاست داخلی می‌خواهد و از آنجا که تمام ذهن و نگاهش درگیر انتخابات آتی آمریکاست، با روحیات افراطی اش می‌خواهد بگوید کارهایی انجام می دهد که هیچکس قادر به انجام آنها نیست. لذا تمام اقدامات وی در سیاست خارجی نیز در همین چارچوب است.

وی افزود: رئیس‌جمهور آمریکا همچنین سعی می‌کند تا کلیه میراث اوباما را از بین ببرد و خارج شدن از برجام و سایر تعهدات بین‌المللی نیز بر همین مبناست. هدف او در مذاکره با رهبر کره شمالی نیز به اصطلاح عامیانه «فیل هوا کردن» است. او می‌خواهد بگوید اقدامات مهمی انجام می‌دهد.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه گفت: ترامپ فکر می کرد که در مناقشه میان فلسطین و اسرائیل می‌توان طرحی برای حل درگیری ۸۰ ساله آنها ارائه کرد و گمان می‌برد می‌تواند با این طرح، دستاوردی بزرگ برای خود در حوزه سیاست خارجی به دست آورد تا آن را صرف تبلیغات انتخاباتی‌اش کند.

نظر شما