به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، بعد از مصاحبه علی خطیر درباره جزئیات مذاکره با حسین حسینی و وریا غفوری این دو بازیکن به‌شدت علیه معاون باشگاه استقلال موضع‌گیری کردند و دیروز هم نوبت به پژمان منتظری رسید تا علیه باشگاه نکاتی را مطرح و اعلام کند که دیگر قصد ندارد برای استقلال و البته تیم‌ملی بازی کند. بخشی از اظهارات منتظری در گفت‌وگو با ورزش سه را در ادامه می‌خوانید.

 مرا نمی‌خواستند

بازیکن بزرگ تیم و کاپیتان استقلال بودم. آقایان می‌توانستند مصاحبه کنند و بگویند مردم نگران تمدید قرارداد با پژمان نباشند و این حداقل کاری بود که می‌توانستند انجام دهند، اما این اتفاق نیفتاد. حاضر بودم قرارداد سفید به‌معنای واقعی نه اینکه شوآف باشد و بعد در آن مبلغ نوشته شود، امضا کنم. این کار را می‌کردم که هم برای وجهه خودم خوب بود و هم استارتی جهت تمدید قراردادها برای فصل بعد می‌شد. اما متاسفانه هیچ‌کس با من صحبتی انجام نداد. دو‌بار با آقای خطیر صحبت کردم که وضعیت تمدید قراردادها را زودتر مشخص کنید. بعد از 45 دقیقه به این نتیجه رسیدیم که حتما قبل از پایان فصل تمدیدی‌های باشگاه مشخص و اقدام شود. اما نمی‌دانم استراتژی باشگاه چه بود که تا بعد از بازی با العین صبر کردند و همان روز شروع به تمدید قرارداد کردند. آن روز با سیدحسین حسینی، وریا غفوری و علی کریمی وارد مذاکره شدند و جالب اینکه آن روز هم هیچ صحبتی با من نشد. تا قبل از اردوی تیم‌ملی تمام ارکان باشگاه دو، سه بار مصاحبه کردند، اما یک‌بار نامی از پژمان در این صحبت‌ها نشد. مدام حسینی، وریا و علی کریمی نام‌شان برده شد. البته حسادت نمی‌کنم چون آنها هم دوستان خوب من هستند. می‌خواهم بگویم شواهد نشان می‌داد که نمی‌خواهند با من تمدید قرارداد کنند.

 می‌خواستم یک‌سال دیگر در استقلال بمانم

وقتی آن پست اینستاگرامی را منتشر کردم، آن لحظه تصمیم به ترک باشگاه استقلال گرفتم. باشگاهی که با تمام وجود دوستش دارم و آرزویم بود یک سال دیگر در خدمت این تیم باشم، اما این اتفاق نیفتاد تا حداقل شب‌ها بتوانم راحت بخوابم. تصمیم به خداحافظی از استقلال برای من تصمیم سختی بود. برای اینکه بتوانم احترام خودم را نگه دارم باید این تصمیم را می‌گرفتم. اینکه آخرین نفر به من زنگ بزنند، برایم قابل هضم نیست. نمی‌خواهم بزرگی باشگاه را زیر سوال ببرم، اما احترامم نگه داشته نشد.

 مجیدی دوست داشت بمانم

برخی گفتند آقایان شفر و مجیدی مرا نمی‌خواستند. اتفاقا شفر می‌خواست قرارداد من تمدید شود. آقا فرهاد هم از روزی که به استقلال آمد و به خانه‌اش برگشت من جز احترام چیز دیگری از او ندیدم. همیشه با من مشورت می‌کرد و احترامم را نگه می‌داشت. مطمئن هستم که مجیدی هم دوست داشت قراردادم تمدید شود.

 فتحی گفت چشمی را نمی‌خواهد

فتحی بعد از آنکه من پست اینستاگرامی را منتشر کردم در مصاحبه‌ای گفته بود که با خیلی از بازیکنان مثل روزبه چشمی هم صحبتی نکرده‌ایم. جالب است در مذاکره آخر با فتحی که در هتل صحبت می‌کردیم او به من اعلام کرد روزبه را نمی‌خواهند. 20 دقیقه باهم بحث کردیم که روزبه سرمایه استقلال است و برچسب ملی روی او است و شما نباید به‌خاطر اینکه نتوانستید اخلاقش را کنترل کنید، این‌طور رفتار کنید. درنهایت به این نتیجه رسیدیم که از روزبه درست استفاده شود چون بازیکن باکیفیتی است اما بازهم به رویه قبل برگشتند و او را از دست دادند.

 با پاتوسی هم حرف نزدند

آخرین‌بار که با پاتوسی حرف زدم نگران بود و می‌گفت کسی با من حرفی نزده. من به او اطمینان دادم که باشگاه کارهای تمدید قراردادش را انجام می‌دهد و خیالش راحت شد.

 اسرار لو می‌رود و آقایان در خوابند

یک‌بار آقای کی‌روش در اردوی تیم‌ملی اعلام کرد فلان خبر تحت هر شرایطی نباید به بیرون از اردو درز کند. یک نفر اشتباهی خبر را به بیرون داد، اما آنقدر موضوع را دنبال کردند که همانجا ختم شد و فهمیدند اشتباه بوده است. کی‌روش برای این موضوع همه کار کرد، اما الان در استقلال اخبار باشگاه خیلی راحت به رسانه‌ها و فضای مجازی می‌رسد. من چنین وضعیتی را در هیچ تیمی در دوران فوتبالم ندیدم. قبل از بازی با الهلال خبری به بیرون درز کرد و گفتند شفر دست خطیر را رد کرده است. من خودم واسطه شدم که آنها آشتی کنند. اما یک چیز جالب بود. فقط من، شفر، خطیر، علی کریمی و فتحی در آن صحنه حضور داشتیم که شفر دست آقای خطیر را رد کرد. کلا پنج نفر بودیم، چه‌کسی آن خبر را به بیرون داد؟ من با خطیر تماس گرفتم و گفتم این اتفاقات زشت است که اخبار استقلال به‌راحتی به بیرون می‌رود، اما شما می‌بینید که فایل صوتی و قراردادهای محرمانه و... در فضای مجازی منتشر می‌شود و آقایان در خواب هستند.

 یکی، دو سال سرم را گرم می‌کنم و خداحافظ

با هیچ تیمی حتی یک کلمه هم صحبتی نکردم. به قدری ذهنم درگیر بود که چهار، پنج روز بعد از اردوی تیم‌ملی خواستم فقط استراحت کنم. می‌خواهم جایی به دور از حواشی یکی، دو سال آخر فوتبالم سر خودم را گرم کنم و فوتبال را به پایان برسانم. اگر شد با کمترین پول خارج از ایران باشم و اگر هم نشد تصمیم جدید می‌گیرم.

 حضور در تیم‌ملی کافی است

دیگر تیم‌ملی برای من کافی است. خداحافظی از تیم‌ملی برای بازیکن‌های بزرگ‌تر از من نیز غریبانه اتفاق افتاد، اما تصمیمم جدی است و با خانواده‌ام نیز مشورت کردم. می‌خواستم بعد از جام‌ملت‌ها بروم که همان زمان هم دیر بود. حالا اما این تصمیم را اجرایی می‌کنم.