شناسهٔ خبر: 33560532 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه مردم‌سالاری | لینک خبر

پژمان منتظری:

احترامم را نگه نداشتند

صاحب‌خبر -


مدافع باتجربه استقلال در دو تصمیم مهم خداحافظی رسمی خود از استقلال و تیم ملی فوتبال را اعلام کرد؛ او می‌خواهد به قول خودش یکی، دو سال آخر دور از حاشیه سرش را گرم کند!
به گزارش «ورزش‌سه»، پژمان منتظری یکی از خاص ترین فوتبالیست‌های ایرانی محسوب می‌شود؛ بازیکنی در طول فوتبالش خیلی کم مصاحبه کرد و درگیر حواشی موجود شد تا توجهش به فوتبال باشد. در تمام این دوران نیز با رویه خاص خودش به هرچیزی که می‌خواست رسید و جایگاه مناسبی در سطح ملی و باشگاهی برای خود دست و پا کرد.
منتظری که دوست داشت سال‌های آخر فوتبالش را در استقلال سپری کند، سال گذشته نیز یکی از خوب‌های این تیم بود و انتظار داشت با توجه به سابقه اش جزو اولین نفراتی باشد که قراردادش تمدید می‌شود، اما این اتفاق تا این لحظه نیفتاده تا او تصمیم به خداحافظی از هواداران آبی بگیرد. تصمیمی تلخ از سوی مدافع محبوب استقلالی‌ها. تلخی این خداحافظی وقتی توام با وداع رسمی‌اش با تیم ملی فوتبال نیز همراه شود، بیشتر به چشم می‌آید.
این مدافع باتجربه بعد از مدت‌ها سکوت در گفت و گویی صحبت‌هایی را درباره اتفاقاتی که پشت سر گذاشته و جدایی اش از استقلال انجام داد که ماحصل آن را در ادامه می‌خوانید:
حرف نمی‌زدم، یک عمر خودخوری می‌کردم
من همیشه در زندگی‌ام خط قرمزهایی برای خودم دارم. فکر می‌کنم 15 سال است که خط قرمزهایم را نگه داشتم. من اتفاقات مختلفی را در این مدت تجربه کردم اما خط قرمزهایم را رعایت کردم. اینکه در فضای مجازی کمتر حضور داشته باشم و نامم در حواشی دیده نشود. به همین خاطر خیلی کم مصاحبه کرده ام؛ در یکماه آخر حضورم در استقلال اما اتفاقاتی افتاد که مجبور شدم بعد از 15 سال خط قرمزهایم را کنار بگذارم و صحبت‌هایی را انجام بدهم. قطعاخودم بیشتر از همه اذیت شدم اما اگر آن کار را نمی‌کردم، یک عمر خودخوری می‌کردم.
می‌توانستند بگویند نگران تمدید قرارداد پژمان نباشید
مردم و هواداران استقلال طی روزهای گذشته بسیار به من محبت داشتند و بابت وضعیتم با این تیم ابراز نگرانی کردند. مثلا من بازیکن بزرگ این تیم بودم و کاپیتان استقلال بودم. آقایان در استقلال می‌توانستند مصاحبه کنند و بگویند مردم نگران تمدید قرارداد با پژمان نباشند و این حداقل کاری بود که می‌توانستند انجام بدهند اما این اتفاق نیفتاد.
حاضر بودم قرارداد سفید امضا کنم
من یک چیزی را واضح و شفاف بیان می‌کنم. من حاضر بودم قرارداد سفید به معنای واقعی نه اینکه شواف باشد و بعد در آن مبلغ نوشته شود امضا کنم. این کار را می‌کردم که هم برای وجهه خودم خوب بود و هم استارتی برای تمدید قراردادها برای فصل بعد می‌شد. اما متاسفانه هیچ کس با من صحبتی انجام نداد.
نمی‌خواستند با من تمدید قرارداد کنند
شما می‌توانید اخبار و مصاحبه‌های آقایان را جست و جو کنید و ببینید که هیچ نامی از من درباره تمدید قراردادم آورده نشده است. تا قبل از اردوی تیم ملی تمام ارکان باشگاه دو ، سه بار مصاحبه کردند اما یک بار نامی از پژمان در این صحبت‌ها نشد. مدام یا حسینی، یا وریا و یا علی کریمی نام شان برده شد. البته حسادت نمی‌کنم چون آنها هم دوستان خوب من هستند. می‌خواهم بگویم شواهد نشان می‌داد که نمی‌خواهند با من تمدید قرارداد کنند.
 آرزویم بود یکسال دیگر در خدمت استقلال باشم
وقتی آن پست را منتشر کردم، آن لحظه تصمیم به ترک باشگاه استقلال گرفتم. باشگاهی که با تمام وجود دوستش دارم و آرزویم بود یکسال دیگر خدمت این تیم باشم، اما این اتفاق نیفتاد تا حداقل شب‌ها بتوانم راحت بخوابم.
قابل هضم نیست که آخرین نفر به من زنگ بزنند
تصمیم به خداحافظی از استقلال برای من تصمیم سختی بود. برای اینکه بتوانم احترام خودم را نگه دارم اما باید این تصمیم را می‌گرفتم. شما میدانید که طی یک ماه و نیم گذشته باشگاه مدام دنبال تمدید قراردادها است و تا حدودی بازیکنان ورودی اش را نیز گرفته و قراردادها را امضا کردم. اتفاقا دفاع وسط هم جذب کردند. اینکه آخرین نفر به من زنگ بزنند، برایم قابل هضم نیست. نمی‌خواهم بزرگی باشگاه را زیر سوال ببرم اما احترامم نگه داشته نشد.
آقای فتحی! من کاپیتان شما بودم
نکته بعدی اینکه او گفت با پژمان هم مثل روزبه صحبتی نکردیم، در حالی که شرایط من با روزبه فرق می‌کند. من کاپیتان شما بودم. شما روزبه را نمی‌خواستید، پس مرا هم نمی‌خواستید!
**با فشار مردم به من زنگ زدند
الان هم که آخرین نفر به من زنگ زدند و مصاحبه کردند که وقتی پژمان از سفر برگردد با او صحبت می‌کنیم دلیلش این است که فکر نمی‌کردند مردم اینقدر فشار بیاورند. با فشار مردم مجبور شده اند زنگ بزنند که اگر اینطور نمی‌شد تماسی هم برقرار نمی‌کردند.
جرات نداشتند بگویند مرا نمی‌خواهند
من به این نتیجه رسیده ام که آقایان دوست نداشتند با من ادامه بدهند اما جرات گفتنش را به مردم نداشتند. به خاطر همین این ماجرا اینقدر طول کشید. این مساله اما واقعا خطرناک است. واقعا هیچ تعادلی میان رفتارهای مدیران استقلال وجود ندارد. شما ببینید چه برخوردی با وریا کردند. او سال اینده کاپیتان اول تیم می‌شود اما با این مصاحبه ای که کردند شخصیت بازیکن خودشان را زیر سوال بردند.
 وریا و حسینی می‌خواستند بمانند اما...
من با وریا غفوری صحبت کردم و تلاش زیادی انجام دادم تا آرامش کنم. او خودش می‌خواست در استقلال بماند و به این نتیجه رسید که در جای دیگری نمی‌تواند بازی کند. حسینی را هم مدتی است ندیدم اما مطمئنا می‌ماند و برای استقلال بازی می‌کند. اما شما می‌بینید که چه حرف‌هایی درباره شان می‌زنند. جالب است که همه اخبار تیم به بیرون درز می‌کند و آقای فتحی نیز هیچ عکس العملی نشان نمی‌دهد!
یکی دوسال سر خودم را گرم می‌کنم و خداحافظ
مطمئنا سوالی که الان ذهن همه را درگیر می‌کند این است که من سال گذشته در کجا بازی خواهم کرد. تا الان من با هیچ تیمی حتی یک کلمه هم صحبتی نکردم. به قدری ذهنم درگیر بود که 4، 5 روز بعد از اردوی تیم ملی خواستم فقط استراحت کنم. حتی موبایل‌هایم را خاموش کردم و 3، 4 روز پیش تلفن را باز کردم. دیدم آقای فتحی دو روز پیش با من تماس گرفته بود. یعنی درست یکماه بعد از پایان لیگ. خیلی‌ها تماس گرفته بودند و من جواب هیچ کس را ندادم. با این حال مطمئنا سعی می‌کنم پیشنهاد خوبی را برگزینم. می‌خواهم جایی به دور از حواشی یکی دو سال آخر فوتبالم سر خودم را گرم کنم و فوتبال را به پایان برسانم.
بازی در تیم ملی دیگر برایم کافی است
از ویلموتس که یک مربی بزرگ است بسیار تشکر می‌کنم که مرا دعوت کرد اما احساس می‌کنم که دیگر تیم ملی برای من کافی است. خداحافظی از تیم ملی برای بازیکن‌های بزرگ تر من نیز غریبانه اتفاق افتاد اما تصمیمم جدی است و با خانواده ام نیز مشورت کردم. می‌خواستم بعد از جام ملت‌ها بروم که همان زمان هم دیر بود. حالا اما این تصمیم را اجرایی می‌کنم.

نظر شما