خبرگزاري آريا- آيين نکوداشت زنده‌ياد جمشيد مشايخي با اجراي موسيقي ارکسترال «افسوس همه عمر دير رسيديم» ساخته فرزند استاد مشايخي برگزار شد.
به گزارش آريا، مراسم نکوداشت زنده‌ياد مشايخي، با همکاري مؤسسه فرهنگي و هنري صبا، بنياد رودکي، خانه سينما، بنياد سينمايي فارابي، سازمان زيباسازي شهر تهران، موزه سينما و بنياد آفرينش‌هاي هنري نياوران عصر دوشنبه 27 خرداد، ساعت 18 در مجموعه فرهنگي و هنري آسمانِ فرهنگستان هنر جمهوري اسلامي ايران برگزار شد.
منوچهر شاهسواري، عليرضا تابش، مسعود کيميايي، د اريوش اسدزاده، احمد مسجد جامعي، بهزاد فراهاني، ايرج راد، علي نصيريان از جمله هنرمنداني بودند که در اين مراسم حاضر شدند.
نکوداشتي که بي حضور استاد برگزار شد
عليرضا اسماعيلي سرپرست فرهنگستان هنربه عنوان اولين سخنران در ابتداي اين نشست گفت: درباره زنده ياد مشايخي بسيار گفتند و نوشتند. سال پيش خدمت استاد رسيديم و درباره برگزاري مراسم نکوداشت مشايخي با صحبت کرديم و قرار بود اين مراسم ارديبهشت ماه سال 98 برگزار شود ولي جامعه هنري عزادار استاد شد و امروز مراسم نکوداشت مشايخي بدون حضور ايشان برگزار مي شود.
وي اظهار داشت: در طول اين مدت که مشغول آمادگي براي برگزاري اين مراسم بوديم به خانواده زنده ياد مشايخي زحمت زيادي داديم، مخصوصاً نادر مشايخي که دست به دست ما داد تا امروز در خدمت شما باشيم.
افسوس همه عمر دير رسيديم
در ادامه آيين نکوداشت زنده ياد مشايخي مراسم، موسيقي ارکسترال «افسوس همه عمر دير رسيديم» ساخته نادر مشايخي به روي صحنه رفت.
«همه عمر دير رسيديم» يکي از ديالوگ هاي معروف سينماي ايران است. مشايخي اين ديالوگ را در فيلم سينمايي سوته دلال مقابل دوربين علي حاتمي هنگام مرگ کاراکتر نقش اول فيلم گفته بود.
رونمايي از سرديس، پرتره و کتابِ يادنامه مشايخي
در اين مراسم سيد محمد بهشتي، عضو پيوسته و عضو گروه تخصصي سينماي فرهنگستان هنر؛ ايرج راد، عضو گروه تخصصي نمايش و ادبيات نمايشي فرهنگستان هنر؛ و مسعود کيميايي، کارگردان پيشکسوت و صاحب‌نام عرصه سينما سخنراني کردند.
همچنين در اين مراسم از نقاشي پرتره اثر حبيب درخشاني، کتاب يادنامه استاد جمشيد مشايخي که به کوشش منيژه کنگراني نوشته شده است، مستند استاد جمشيد مشايخي و سرديس استاد مشايخي اثر احمد عرب‌بيگي که به سفارش سازمان زيباسازي شهر تهران ساخته شده نيز رونمايي شد.
‌جايگاه مشايخي به راحتي پر نخواهد شد
سيد محمد بهشتي عضو پيوسته فرهنگستان هنر که از ديگر سخنرانان اين مراسم بود درباره زنده ياد مشايخي گفت: جمشيد مشايخي هميشه از ايران و مفاخر و فرهنگ ايراني صحبت مي‌کرد. اين نشان مي‌داد او با مظاهر و مفاخر انس دارد. اين نکته در هنرمندان اصيل ما وجود دارد و به همين دليل در هر نقشي بازي کنند موفق و ديدني هستند. اين همراهي به آنها کمک کرده است تا سينماي ايران غناي بيشتري پيدا کنند. او جايگاهي در هنر ايران دارد که به اين راحتي پر نخواهد شد.
جسمش کنار ما نيست اما حضورش لمس مي شود
مسعود کيميايي در اين بزرگداشت درباره زنده‌ياد جمشيد مشايخي گفت: زنده‌ياد مشايخي، روحي با اخلاق‌هاي متفاوت داشت، روحيه او پر از شعر بود. اين هنرمند فرهنگ کهن و کهن‌مردي را خوب مي‌شناخت. راحت سخن مي گفت و در گفتن نظريات خود مشکلي نداشت و اين دقيقاً همان چيزي است که به ندرت پيدا مي شود.
کيميايي افزود: من با مشايخي در سه فيلم همکاري کردم. رابطه ما با يکديگر در فيلم «سرب» نزديک‌تر شد. بعد از آن بود که با سليقه و راه و رسم زندگي او آشنا شدم. در زمان تصويربرداري سرب بود که با زنده ياد مشايخي به محله‌هاي پايين‌شهر تهران مي‌رفتيم و با يکديگر قدم مي‌زديم. هر دوي ما آن کوچه‌ها، محله‌ها و ديدارها را خوب مي‌شناختيم.
وي اظهار داشت: من زياد نمي‌توانم در مورد دوستاني که امروز در کنار ما نيستند ولي حضورشان هميشه لمس مي شود حرف بزنم فقط مي توانم بگويم همکاري با مشايخي در سه فيلم براي من افتخار بود.
وامدار هنرمنداني چون زنده ياد مشايخي هستيم
ايرج راد نيز در اين مراسم گفت: هر وقت استاد مشايخي روي صحنه مي‌آمد خاک صحنه را مي‌بوسيد. اين هنرمند صحنه را جايي مقدس مي‌دانست.
را ادامه داد: تا جايي که من به ياد دارم او هميشه با عشق روي صحنه مي‌آمد زيرا آنچه روي صحنه اتفاق مي‌افتاد با آن چيزي که در بازي زندگي وجود دارد متفاوت است. در زندگي بازي مي‌کنيم مي‌خواهيم واقعيتي را مخفي کنيم اما زماني که روي صحنه بازي مي‌کنيم مي خواهيم تا حقيقتي را عيان و آشکار کنيم. مشايخي از تئاتر کارش را آغاز کرد و در اين عرصه خيلي تلاش کرد. او کوله باري از تجربه هاي خوب و بد خود را از تئاتر به سينما برد. ما هميشه وامدار اين چنين هنرمنداني هستيم.
از پدر آموختم يک ايراني را نبايد تهديد کرد
نادر مشايخي فرزند اين هنرمند نيز در اين مراسم درباره پدرش سخن گفت و اعلام کرد: وقتي پدر به وين آمد به من گفت تو چرا درک نمي‌کني ايراني بودن به چه معنا است. از آن زمان ايراني بودن براي من تبديل به سه «ت» شد. فهميدم يک ايراني را هيچگاه نبايد تهديد تبعيض و تحقير کرد. فهميدم من در ايران خوشبخت خواهم بود و اين را از پدرم آموختم و ميدانم تا وقتي يک ايراني گرسنه باشد، ايران گرسنه است.
در پايان مراسم نيز نمايشگاه گزيده پوستر فيلم‌هايي که زنده‌ياد مشايخي در آنها ايفاي نقش کرده، به همراه تصاوير شخصي و يادبودها و تنديس‌هايي که وي در طول عمر بازيگري خود دريافت کرده است به نمايش در آمد.