سرویس ورزشی جوان آنلاین: بی شک و بی تردید خبر توافق تراکتورسازی با مصطفی دنیزلی از آن دست خبرهایی است که علاقهمندان به فوتبال را به وجد میآورد.
حضور دوباره مرد بزرگ ترک تبار در فوتبال ایران اتفاق کوچکی برای لیگ ما نیست. دنیزلی هر چند در فوتبال ایران یک و یا حتی چند قهرمانی بدهکار است، اما چه کسی است که توانمندیها و تاثیرگذاری او را در لیگ برتر و فوتبال ایران نادیده بگیرد.
او اولین بار سال ۱۳۸۳ وارد فوتبال ایران شد. در آن زمان مصطفی آجورلو مدیرعامل وقت باشگاه پاس به دنبال ناکامی این تیم و برای حضوری مقتدرانه در لیگ قهرمانان آسیا تصمیم به کار بزرگی گرفت و درحالی که حضور دنیزلی در آن زمان هزینه سنگینی بود این بار سنگین را تقبل کرد و دنیزلی را وارد فوتبال ایران کرد. دنیزلی در سالی که با پاس معادلات لیگ برتر را بهم ریخت و فوتبال نوین و جدیدی را با سبزقامتان به نمایش گذاشته بود یک قدم تا قهرمانی کم آورد و تیم پاس در عین شایستگی آن زمان نایب قهرمانی را تجربه کرد، اما این سرمربی با پاس در لیگ قهرمانان آسیا هم نتوانست صعود را تجربه کند تا پایان همکاری دنیزلی با پاس فرا برسد.
حضور دنیزلی از سال ۲۰۰۴ الی ۲۰۰۶ در پاس درست است که منجر به قهرمانی دوباره این تیم نشد، اما دنیزلی ستارههای آینده داری را برای فوتبال ایران ساخت. دنیزلی، اما این بار تیم پرطرفدار پرسپولیس را انتخاب کرد. پرسپولیسی که سالها بود طعم قهرمانی را نچشیده بود و نه تنها رنگ قهرمانی را چند سالی بود به خود ندیده بود رنگ بازی با کیفیت هم ندیده بود، اما دنیزلی حضورش در جمع سرخپوشان روح دیگری به این تیم دمید.
به طرز باورنکردنی سبک بازی سرخپوشان که آن روزها از کمبود نیرو و مشکلات مالی رنج میبرد تغییر کرد و در روزهایی که هواداران با سکوها قهر کرده بودند کم کم پایشان به ورزشگاه باز شد، اما باز هم دست تقدیر با مرد ترک تبار یار نبود و مردی که در ترکیه به قهرمانی معروف بود و کارنامه اش با قهرمانی مزین شده بود در اردوگاه قرمز هم مثل پاس نتوانست برای سرخپوشان مقامی بیاورد.
دنیزلی درحالی که روح تازهای به کالبد پرسپولیس خسته آن زمان بخشید، اما به دلیل عدم موفقیت در کسب مقام دیگر در این تیم نماند، اما پایان کار دنیزلی در فوتبال ایران نبود.
این مربی سه سال بعد از جدایی از پرسپولیس بار دیگر به جمع قرمزپوشان بازگشت، شاید تقدیر و سرنوشت برای او این طور بود که روزهایی هدایت پرسپولیس را عهده دار باشد که این تیم نه ساختار درستی داشته باشد نه بازیکن خیلی قابل و نه وضعیت مدیریتی و مالی قابل تعریف. هر چند این مربی در بازگشت دوباره به پرسپولیس باز هم در کسب مقام توفیقی نداشت، اما از او برای هواداران پرشور پرسپولیس دو خاطره به یادماندنی باقی ماند و آن هم دو برد مقابل رقیب دیرینه که دومین برد سرخپوشان تا سالهای سال از اذهان علاقهمندان هر دو تیم پاک نخواهد شد. درست در روزهایی که استقلالیها به چهار برد متوالی خود در دربی مینازیدند و در آستانه برد پنجم به صورت متوالی بودند، اما این بار دنیزلی اجازه خودنمایی به مظلومی و ستاره هایش نداد و با یک بازی خوانی فوق العاده ورق را برای پرسپولیس برگرداند تا سرخپوشان بازی دو بر صفر باخته را با برد ۳ بر ۲ به پایان ببرند. شاید این برد به اندازه دو سال قهرمانی که دنیزلی میتوانست برای سرخپوشان به ارمغان بیاورد ارزشمند بود.
حالا باگذشت این همه سال مصطفی دنیزلی با کوله باری از قهرمانی با سه تیم بزرگ ترکیه در لیگ این کشور به ایران بازگشته است. او این بار در قامت سرمربیگری برای تیم تراکتورسازی قرار است فوتبال ایران را دچار حظ وافر کند.
به باشگاه تراکتورسازی طی سال گذشته و امسال انتقادات زیادی وارد شده است. زنوزی مالک این باشگاه فصل گذشته به دلیل یکسری تصمیمات هیجانی و شاید بدون فکر زیر تیغ انتقادات رفت. حتی تا همین دیروز و قبل از اعلام انتخاب سرمربی جدید انتقادات به زنوزی وارد بود که چطور تیمی که سرمربی ندارد در حال یارگیری است و یا چگونه میشود تیمی که شرایط مالی مناسبی دارد در جذب مربی ضعیف عمل کند و تکلیف خود را مشخص نکند به خصوص که اسامی داخلی و خارجی مختلفی مطرح شده بود، اما انتخاب و اعلام ناگهانی سرمربیگری دنیزلی روزنهای از امید را زنده کرد که بالاخره باشگاه تراکتورسازی یک تصمیم قاطع و درست گرفت.
درست است که دنیزلی اکنون با ۷۰ سال سن مربی پا به سن گذاشتهای به شمار میرود و برای تیمی مثل تراکتورسازی با حواشی خاصش هنداونه سربسته است، اما کارنامه و تجربه دنیزلی چیزی نیست که بتوان به راحتی از آن چشم پوشید و این انتخاب را برای تراکتورسازی نامناسب دانست.
درست است که فصل پیش هم تراکتورسازی با جان توشاک ۷۰ ساله به مشکلات عجیبی برخورد، اما حسن مصطفی دنیزلی به این است که او فوتبال ایران را به خوبی میشناسد و جنس هوادار ایرانی را میداند.
در شناخت او از فوتبال ایران همین بس که در جلسهای که با مسئولان تراکتورسازی برای مذاکره نهایی داشته شاگردان گذشته خود را فراموش نکرده و از احوالات آرش برهانی و جواد نکونام جویا شده است.
اکنون تراکتورسازی وارد مرحله جدیدی از دوران فعالیت خود شده است. حالا فرش قرمز این بار برای دنیزلی در تبریز پهن شده است. حالا که زنوزی از اطرافیان اضافه و شاید خود ساخته خود رها شده و یک تصمیم فنی خوب برای تیمش گرفته باید در اولین اقدام دنیزلی را با حال و هوای فوتبالی شهر تبریز آشنا کند تا مربی با این سبقه دچار مشکلات بی خود و بی دلیل نشود. نشود روزی که با استقبال چشمگیر او را قلمدوش کنند و فردا روزی با یکی دو نتیجه نامطلوب فریاد رها کن و حیا کن از یادگار امام به گوش برسد. حالا بازگشت دنیزلی را باید به فال نیک گرفت و شاید هم او با انگیزه این که این بار بیاید تا همه ناکامی هایش در ایران را فراموش کند و این بار با جام به کشورش بازگردد خود را وارد چالش کرده است.
فوتبال ایران با حضور دنیزلی که خبر سرمربیگری استراماچونی ایتالیایی در استقلال را زیر سایه خود برد، با وجود سرمربی جوان و تازه نفس آبی پوشان و در صورت حل مسائل مالی و با ماندگاری برانکو و از سوی دیگر مربیان با انگیزهای، چون قلعه نویی، یحیی گل محمدی و. رنگ بوی دیگری به خود خواهد گرفت و باید گفت: لیگ ایران وزن دیگری گرفت. منتظر روزهای هیجان انگیز لیگ میمانیم.
حضور دوباره مرد بزرگ ترک تبار در فوتبال ایران اتفاق کوچکی برای لیگ ما نیست. دنیزلی هر چند در فوتبال ایران یک و یا حتی چند قهرمانی بدهکار است، اما چه کسی است که توانمندیها و تاثیرگذاری او را در لیگ برتر و فوتبال ایران نادیده بگیرد.
او اولین بار سال ۱۳۸۳ وارد فوتبال ایران شد. در آن زمان مصطفی آجورلو مدیرعامل وقت باشگاه پاس به دنبال ناکامی این تیم و برای حضوری مقتدرانه در لیگ قهرمانان آسیا تصمیم به کار بزرگی گرفت و درحالی که حضور دنیزلی در آن زمان هزینه سنگینی بود این بار سنگین را تقبل کرد و دنیزلی را وارد فوتبال ایران کرد. دنیزلی در سالی که با پاس معادلات لیگ برتر را بهم ریخت و فوتبال نوین و جدیدی را با سبزقامتان به نمایش گذاشته بود یک قدم تا قهرمانی کم آورد و تیم پاس در عین شایستگی آن زمان نایب قهرمانی را تجربه کرد، اما این سرمربی با پاس در لیگ قهرمانان آسیا هم نتوانست صعود را تجربه کند تا پایان همکاری دنیزلی با پاس فرا برسد.
حضور دنیزلی از سال ۲۰۰۴ الی ۲۰۰۶ در پاس درست است که منجر به قهرمانی دوباره این تیم نشد، اما دنیزلی ستارههای آینده داری را برای فوتبال ایران ساخت. دنیزلی، اما این بار تیم پرطرفدار پرسپولیس را انتخاب کرد. پرسپولیسی که سالها بود طعم قهرمانی را نچشیده بود و نه تنها رنگ قهرمانی را چند سالی بود به خود ندیده بود رنگ بازی با کیفیت هم ندیده بود، اما دنیزلی حضورش در جمع سرخپوشان روح دیگری به این تیم دمید.
به طرز باورنکردنی سبک بازی سرخپوشان که آن روزها از کمبود نیرو و مشکلات مالی رنج میبرد تغییر کرد و در روزهایی که هواداران با سکوها قهر کرده بودند کم کم پایشان به ورزشگاه باز شد، اما باز هم دست تقدیر با مرد ترک تبار یار نبود و مردی که در ترکیه به قهرمانی معروف بود و کارنامه اش با قهرمانی مزین شده بود در اردوگاه قرمز هم مثل پاس نتوانست برای سرخپوشان مقامی بیاورد.
دنیزلی درحالی که روح تازهای به کالبد پرسپولیس خسته آن زمان بخشید، اما به دلیل عدم موفقیت در کسب مقام دیگر در این تیم نماند، اما پایان کار دنیزلی در فوتبال ایران نبود.
این مربی سه سال بعد از جدایی از پرسپولیس بار دیگر به جمع قرمزپوشان بازگشت، شاید تقدیر و سرنوشت برای او این طور بود که روزهایی هدایت پرسپولیس را عهده دار باشد که این تیم نه ساختار درستی داشته باشد نه بازیکن خیلی قابل و نه وضعیت مدیریتی و مالی قابل تعریف. هر چند این مربی در بازگشت دوباره به پرسپولیس باز هم در کسب مقام توفیقی نداشت، اما از او برای هواداران پرشور پرسپولیس دو خاطره به یادماندنی باقی ماند و آن هم دو برد مقابل رقیب دیرینه که دومین برد سرخپوشان تا سالهای سال از اذهان علاقهمندان هر دو تیم پاک نخواهد شد. درست در روزهایی که استقلالیها به چهار برد متوالی خود در دربی مینازیدند و در آستانه برد پنجم به صورت متوالی بودند، اما این بار دنیزلی اجازه خودنمایی به مظلومی و ستاره هایش نداد و با یک بازی خوانی فوق العاده ورق را برای پرسپولیس برگرداند تا سرخپوشان بازی دو بر صفر باخته را با برد ۳ بر ۲ به پایان ببرند. شاید این برد به اندازه دو سال قهرمانی که دنیزلی میتوانست برای سرخپوشان به ارمغان بیاورد ارزشمند بود.
حالا باگذشت این همه سال مصطفی دنیزلی با کوله باری از قهرمانی با سه تیم بزرگ ترکیه در لیگ این کشور به ایران بازگشته است. او این بار در قامت سرمربیگری برای تیم تراکتورسازی قرار است فوتبال ایران را دچار حظ وافر کند.
به باشگاه تراکتورسازی طی سال گذشته و امسال انتقادات زیادی وارد شده است. زنوزی مالک این باشگاه فصل گذشته به دلیل یکسری تصمیمات هیجانی و شاید بدون فکر زیر تیغ انتقادات رفت. حتی تا همین دیروز و قبل از اعلام انتخاب سرمربی جدید انتقادات به زنوزی وارد بود که چطور تیمی که سرمربی ندارد در حال یارگیری است و یا چگونه میشود تیمی که شرایط مالی مناسبی دارد در جذب مربی ضعیف عمل کند و تکلیف خود را مشخص نکند به خصوص که اسامی داخلی و خارجی مختلفی مطرح شده بود، اما انتخاب و اعلام ناگهانی سرمربیگری دنیزلی روزنهای از امید را زنده کرد که بالاخره باشگاه تراکتورسازی یک تصمیم قاطع و درست گرفت.
درست است که دنیزلی اکنون با ۷۰ سال سن مربی پا به سن گذاشتهای به شمار میرود و برای تیمی مثل تراکتورسازی با حواشی خاصش هنداونه سربسته است، اما کارنامه و تجربه دنیزلی چیزی نیست که بتوان به راحتی از آن چشم پوشید و این انتخاب را برای تراکتورسازی نامناسب دانست.
درست است که فصل پیش هم تراکتورسازی با جان توشاک ۷۰ ساله به مشکلات عجیبی برخورد، اما حسن مصطفی دنیزلی به این است که او فوتبال ایران را به خوبی میشناسد و جنس هوادار ایرانی را میداند.
در شناخت او از فوتبال ایران همین بس که در جلسهای که با مسئولان تراکتورسازی برای مذاکره نهایی داشته شاگردان گذشته خود را فراموش نکرده و از احوالات آرش برهانی و جواد نکونام جویا شده است.
اکنون تراکتورسازی وارد مرحله جدیدی از دوران فعالیت خود شده است. حالا فرش قرمز این بار برای دنیزلی در تبریز پهن شده است. حالا که زنوزی از اطرافیان اضافه و شاید خود ساخته خود رها شده و یک تصمیم فنی خوب برای تیمش گرفته باید در اولین اقدام دنیزلی را با حال و هوای فوتبالی شهر تبریز آشنا کند تا مربی با این سبقه دچار مشکلات بی خود و بی دلیل نشود. نشود روزی که با استقبال چشمگیر او را قلمدوش کنند و فردا روزی با یکی دو نتیجه نامطلوب فریاد رها کن و حیا کن از یادگار امام به گوش برسد. حالا بازگشت دنیزلی را باید به فال نیک گرفت و شاید هم او با انگیزه این که این بار بیاید تا همه ناکامی هایش در ایران را فراموش کند و این بار با جام به کشورش بازگردد خود را وارد چالش کرده است.
فوتبال ایران با حضور دنیزلی که خبر سرمربیگری استراماچونی ایتالیایی در استقلال را زیر سایه خود برد، با وجود سرمربی جوان و تازه نفس آبی پوشان و در صورت حل مسائل مالی و با ماندگاری برانکو و از سوی دیگر مربیان با انگیزهای، چون قلعه نویی، یحیی گل محمدی و. رنگ بوی دیگری به خود خواهد گرفت و باید گفت: لیگ ایران وزن دیگری گرفت. منتظر روزهای هیجان انگیز لیگ میمانیم.
نظر شما