در لابلای تمامی رویدادهای ریز و درشتی که هر روز از وزارت آموزش و پرورش به گوش میرسد، جامعه به ناگهان در شوک فرو رفت، پخش کلیپهایی از همخوانی دانش آموزان و اشعار و موسیقی نامناسب غربی که در فضای مدرسه زمزمه شد، همه آن چیزی بود که افکار عمومی را به سمت خود جلب کرد.
کلیپهایی که در چشم بر هم زدنی در فضای مجازی دست به دست شد و هر کس از نگاه خود به آن پرداخت، هر چند که این واقعیت را باید پذیرفت که گوش دادن دانش آموزان به چنین موسیقی و اشعار نامناسب امری ناپسند است زیرا کودکان و نوجوانان باید شادابی و نشاطی متناسب با سن خود را داشته باشند اما نگاه صرف انتقادی هم صد البته نمیتواند ریشه و عوامل گرایش به چنین سرگرمیهایی را آشکار کند.
صاحبنظران، کارشناسان، مسئولان اجرایی و هر کس که دغدغه آینده نسل جوان و نوجوان را دارد نظرات مختلف و متفاوتی در این رابطه داشتند اما آنچه در این میان مغفول مانده نگاه معلمان و کادر آموزشی در مواجهه با پخش این کلیپها و دلایل اصلی توجه دانش آموزان به این سبک از موسیقی غربی بدون درک مفاهیم و مضمون اشعار بود.
از این رو خبرنگار گروه دانشگاه و آموزش ایرنا بر آن شد تا نظر معلمان را که از نزدیک با دانش آموزان سر و کار دارند و بهتر میتوانند عوامل بیرونی و درونی این موضوع را تشریح کنند به گفت و گو نشسته که در ادامه خواهید خواند:
موسیقی سنتی در مدارس جایگاهی ندارد
معلم یکی از دبیرستانهای تهران نیز این موسیقیای که دارای مطالب بی محتوا است را قبول ندارد و میگوید: من با این نوع موسیقی مشکل دارم ولی با خود موسیقی مشکلی ندارم.
«علی بهشتی نیا» اظهار داشت: اکنون یک خلاء وجود دارد و آن اینکه موسیقی سنتی جایگاهی ندارد و در مدارس موسیقی تدریس نمیشود و سازها دیده نمیشود حال آنکه در بیشتر کشورهای دنیا آموزش برخی سازها در مدارس وجود دارد اما محدودیتهایی که در فضای جامعه حتی برای نمایش سازهای موسیقی ایجاد شده و محرومیتی که گریبان موسیقی سنتی را گرفته است باعث بروز مشکلاتی از این دست میشود که دانش آموزان موسیقی ضعیف گوش دهند.
وی ادامه داد: وقتی دانش آموزان و خانوادهها با انواع موسیقی مناسب به ویژه سنتی آشنا نیستند و آهنگهای استادان این هنر در مواردی اصلاً پخش نمیشود و درمواردی بندرت است، سازها دیده نمیشود به طور حتم شکل دیگری از موسیقی توجه مخاطبان را جلب میکند.
این معلم عنوان کرد: اکنون مشکلی با برگزاری کنسرت پاپ در کشور نداریم اما برای برگزاری کنسرت موسیقی سنتی همواره مشکلاتی به وجود میآید و یا مجوز داده نمیشود و یا لغو میشود.
بهشتی نیا تصریح کرد: جامعه نیاز به شادی و نشاط دارد ولی اینکه نوع موسیقی چه باشد جای بررسی دارد زیرا باید متناسب با اقتضائات زمان باشد، شرایط روز تعیین میکند که چه نوع موسیقی از سوی مخاطبان مطالبه میشود البته در این میان بخشی از مسائل در دیده نشدن موسیقی سنتی و خوب به محدویت جامعه باز میگردد و باعث میشود سبک موسیقی سنتی شناخته نشود و به قول حافظ «چون بشنوی سخن اهل دل نگو که خطاست / سخن شناس نیی جانا خطا اینجاست.»
اکنون یک خلاء وجود دارد و آن اینکه موسیقی سنتی جایگاهی ندارد و در مدارس موسیقی تدریس نمیشود و سازها دیده نمیشود حال آنکه در بیشتر کشورهای دنیا آموزش برخی سازها در مدارس وجود دارد
موسیقی مناسب به جامعه معرفی نشده است
وی عنوان کرد: زمانی که هنر خوب دیده نشود طبعاً هنر ضعیف برجسته میشود و هنگامی که موسیقی خوب دیده نشود موسیقی ضعیف برجسته میشود و اکنون مشکل ما این است که موسیقی خوب را معرفی نکردهایم که بخواهیم از آن دفاع کنیم.
این معلم که ۱۸ سال سابقه تدریس دارد، اضافه کرد: مدرسه مسئول چنین اتفاقاتی و گرایش دانش آموزان به موسیقیهای ضعیف و آهنگهای غربی نیست، مدرسه بخشی از جامعه است و تنها نباید مدیر و معلم مدرسه را در اینگونه موضوعات مقصر دانست.
بهشتی نیا ادامه داد: شاید بتوان با بخشنامه چند مدرسه را در ترویج این سبک از موسیقی در میان دانش آموزان محدود کرد اما این موضوع حائز اهمیت است که این فرد در مواجهه با فضای اجتماعی و پارک و دیگر اماکن عمومی چگونه باید مدیریت شود.
وی تصریح کرد: اتفاقاتی که اکنون برای دانش آموزان افتاده و آنها با موسیقی اصیل و سنتی آشنا نیستند، پیشتر از این برای خانواده افتاده است، همان پدر و مادرهایی که سالهای قبل باید آموزش میدیدند و به کنسرت و سینما میرفتند و با موسیقی و کتابخوانی و بسیاری از فعالیتهای فرهنگی آشنا میشدند، با این مقولهها نامانوس شدهاند، وقتی آنها کتاب نخوانند و موسیقی خوب گوش ندهند فرزندان هم کتابخوان نخواهند شد و موسیقی خوب گوش نمیدهند.
معلم دوره متوسطه اول و دوم تصریح کرد: البته در این میان ماهواره و دسترسی به فضای مجازی و شیوههای نوین ارتباطی نیز بی تأثیر نیست اما شاید بتوان ریشه این عوامل را در مسائل داخل کشور و خانوادهها جستجو کرد، اکنون خانوادهها به شدت درگیر مسائل اقتصادی هستند و این موارد باعث شده که از مطالعه، گوش کردن موسیقی خوب و پرداختن به یک هنر اصیل دورباشند و این دور بودن تأثیر بسیاری بر فرزندان آنها داشته است.
دستگاه تعلیم و تربیت ندارد
بهشتی نیا با بیان اینکه فرزندان در کنار والدین موسیقی خوب و اصیل نمیشنوند زیرا خانوادهها وقت و هزینه رفتن به کنسرت را ندارند و درگیر مسائل جنبی زندگی هستند، اضافه کرد: یکی از مقصران را در بروز چنین اتفاقات و گرایش دانش آموزان به موسیقی سطحی و دم دستی را نظام آموزشی می دانم زیرا هیچ برنامهای برای آموزش موسیقی در مدارس که بخشی از شادابی و نشاط را برای دانش آموزان در فضای آموزشی تأمین میکند، ندارد.
وی ادامه داد: دستگاه تعلیم و تربیت همچنین به طور مشخص برنامهای برای تقویت فعالیتهای هنری ندارد و اکنون هنر جایگاهی در مدارس نداشته و در بسیاری موارد معاون مدرسه برای پر کردن ۶ ساعت آموزشی خود در کلاس هنر حاضر میشود.
این معلم با تاکید بر اینکه وقتی معلم هنر در مدارس وجود ندارد و یا تعداد آنها بسیار کم است طبیعی است که چنین اتفاقاتی به وجود آید و در هر صورت شاید بتوان مقصر اصلی تولید و پخش کلیپهای موسیقی نامناسب در مدارس را نتیجه بی توجهی جامعه و مسئولان به مدیریت و هدایت درست هنر و موسیقی دانست.
بهشتی نیا تصریح کرد: کادر آموزشی و مدرسه هیچ استقلالی در تصمیم گیری ها ندارد و اگر هم در موارد مختلف تصمیم گیری کند باید پاسخگو باشد و مدیر به تنهایی این امکان را ندارد این در حالی است که مدیر و معاون مدرسه قادر هستند با در نظر گرفتن شرایط فضای آموزشی و وضعیت دانش آموزان تصمیمهای سازنده بگیرند.
وی اظهار داشت: زمانی که معاون مدرسه بودم انواع موسیقیهای مناسب را در زنگ تفریح پخش میکردم و انرژی دانش آموزان تخلیه میشد و تلاش میکردم تا مشکلات در این حیطه به حداقل برسد ضمن اینکه اکنون به دلیل آپارتمان نشینی بچهها در خانه جایی برای شادی و تفریح ندارند اگر این امکان در مدرسه نیز از آنها گرفته شود، خانه و مدرسه برای آنها تفاوتی با زندان ندارد.
این معلم اضافه کرد: به نظر میرسد افزایش سطح اختیارات و استقلال مدیران و معاونان مدارس تا حدود زیادی بتواند مسائل گریبانگیر فضاهای آموزشی را کم کند زیرا بسیاری از موضوعات با قانون رفع نمیشود البته در این میان خانوادهها نیز باید نسبت به فعالیتهایی که در مدرسه انجام میشود، آگاهی پیدا کنند.
بهشتی نیا با اشاره به اینکه از آنجا که اکنون همه به قانون استناد میکنند و بیشتر در مدارس تمرکزگرایی حاکم است اینگونه میشود که با کوچکترین اتفاق فیلم و عکس تهیه شده و در فضای مجازی منتشر میشود، ادامه داد: مدت هاست که از مدرسه محوری با هدف تمرکززدایی از مدارس صحبت میشود این در حالی است که به درستی اجرا نشده زیرا صدور بخشنامه و ارسال آن به مدارس محدود به مدیران کل آموزش و پرورش استانها و وزیر آموزش و پرورش شده که این اقدام نیز مشکلی را حل نخواهد کرد.
به گفته وی در طرح مدرسه محوری قرار است مجریان آن، معلمان باشند که باید گفت در شرایطی که معلمان انگیزه لازم را به دلیل مشکلات بسیار ندارند نمیتوان چندان به موفقیت آمیز بودن طرح امیدوار بود البته در این میان صدور بخشنامه پرورشی استثنا شده حال آنکه بیشترین بخشنامهها مربوط به همین بخش است.
این معلم تصریح کرد: آنچه در این میان باید مورد توجه قرار گیرد اینکه پرداختن به شادی و نشاط همانند دیگر مقولههای هنری استاندارد مشخصی ندارد و نمیتوان برای آن اندازه تعیین کرد زیرا محتوای هنر و موسیقی چیزی نیست که قابل اندازه گیری باشد اما میتوان با سپردن مدیریت این امور به مدیران، معاونان و معلمان مدارس و اعتماد به آنها اجازه دهیم کارها مسیر خود را طی کند.
به عقیده بهشتی نیا در نگاه کلی و فلسفی آموزش و پرورش، هنوز به مدیر، معلم و معاون اعتماد ندارد در صورتی که آنها میتوانند خلاقیت داشته باشند و اینگونه امور بهتر پیش میرود کاری که من در زمانی که معاون مدرسه بودم انجام دادم و موفقیت آمیز بود به این نحو که به دانش آموزانی که
کلاس موسیقی میرفتند نمره میدادم، خانوادههایی که کتابخوان بودند به دانش آموز نمره میدادم و یا دانش آموزی که به دنبال ورزش بود هم نمره میدادم، شاید این کار وجاهت قانونی نداشت اما به لحاظ آموزشی تأثیر مثبتی روی دانش آموزان گذاشته بود.
وی خاطرنشان کرد: نظام آموزش با مشکلات بسیاری دست به گریبان است که باید به همه آنها در یک سطح پرداخته شود و برجسته کردن یک موضوع مثلاً پخش کلیپهایی از همخوانی دانش آموزان با اشعار و موسیقی نامناسب راه به جایی نخواهد برد زیرا این مسئله تنها افکار عمومی را حساستر میکند از این رو آموزش و پرورش باید روراست باشد و مشکلات را تشریح کرده و راه حل درستی برای آنها پیدا کند.
هر چند که بردن تلفن همراه در مدارس ممنوع است اما گاه مشاهده میشود که فیلمهای منتشر شده در فضای مجازی از یک کلاس درس و توسط یکی از دانش آموزان همان کلاس گرفته شده است که با اندکی تأمل میتوان دریافت که از این تلفن همراه به طور قطع در اشتراک گذاری دیگر مطالب و موضوعات نیز استفاده میشود
تغییر نگاه به مقوله شادی در میان خانوادهها
یکی دیگر از معلمان دوره ابتدایی نیز در اظهاراتی عنوان کرد: اکنون دانش آموزان به دلیل دسترسی به فضای مجازی و انواع وسایل ارتباطی چندان حرف شنوی از معلمان وکادر آموزشی ندارند و بعضاً در خانوادههایی که این نوع از موسیقی شنیده میشود، ناخودآگاه فرزندان نیز به همان سمت گرایش پیدا میکنند.
«مرضیه محبی» ادامه داد: شرایط روز جامعه و تغییر نگاه به مقوله شادی و نشاط باعث شده تا خانوادهها سختگیریهای کمتر در قبال فرزندانشان داشته باشند و آزادی بیشتری به آنها بدهند به همین خاطر این افراد هنگامی که با عنوان دانش آموز در مدرسه و کلاس درس حاضر میشوند نیز این رویه را به همکلاسیهای خود منتقل کرده و یافتههایشان را به اشتراک میگذارند.
وی تصریح کرد: هر چند که بردن تلفن همراه در مدارس ممنوع است اما گاه مشاهده میشود که فیلمهای منتشر شده در فضای مجازی از یک کلاس درس و توسط یکی از دانش آموزان همان کلاس گرفته شده است که با اندکی تأمل میتوان دریافت که از این تلفن همراه به طور قطع در اشتراک گذاری دیگر مطالب و موضوعات نیز استفاده میشود.
شمشیر منتقدان به روی متولیان امر آموزش برندهتر است
این معلم دوره ابتدایی یادآورشد: همیشه شمشیر منتقدان در مواجهه با موضوعات مختلف به روی مدارس و کادر آموزشی برندهتر است و آنان را مقصر اصلی تمامی اتفاقات میدانند حال آنکه دانش آموزان تنها ساعاتی را در مدرسه هستند و سایر اوقات خود را در کنار خانواده و در جامعه سپری میکنند و زمینههای الگوپذیری برای آنان بسیار زیاد است.
به گفته محبی شاید در مسئله پخش کلیپهای نامناسب از برخی مدارس و آواز خواندن دانش آموزان به سبک غربی آن هم اشعاری با مضامینی که در جامعه اسلامی ما ترد شده است، کادر آموزشی که اجازه چنین حرکاتی را دادهاند بی تقصیر نباشند اما آن سوی قضیه را هم باید مورد کنکاش قرار داد که کودکان و نوجوانان گویی از مدتها قبل با این موسیقی و اشعار آن آشنا بوده و آن را حفظ کردهاند.
وی اضافه کرد: انجام فعالیتهای فرهنگی آن هم در فضاهای آموزشی کاری بس دشوار و حساس است که صرفاً با صدور بخشنامه و دستورالعمل و اینکه چگونه در مدارس به شادی و نشاط پرداخته شود راه به جایی نخواهد برد بلکه باید معلمان و مدیران به عنوان مجریان اصلی در تصمیم گیری ها دخیل باشند تا بتوانند بر اساس نیاز و ذائقه دانش آموزان البته ضمن پایبندی به اصول و ارزشهایی که در نظام آموزشی تعریف شده، برنامههای شاد داشته باشند.
طرح مشکلات و مسائل وزارت آموزش و پرورش به عنوان بزرگترین دستگاه اجرایی کشور هر چند میتواند توجهات را به این سمت جلب کند، اما این نکته نیز حائز اهمیت است که در شرایطی که رقیبان بسیاری برای آموزش به دانش آموزان وجود دارد، صرفاً طرح مسئله راه حل برون رفت از تنگناها نیست بلکه باید عزم ملی میطلبد تا راهکارهای مشخص و قابل اجرا متناسب با روحیه و اخلاق دانش آموزان ارائه شود.
راه حلهایی که صرفاً دیکته کردن یک سری دستورات و بخشنامهها به مدارس نباشد و فقط جنبه قانونی آن برجسته نشود بلکه با در نظر گرفتن تمامی جوانب مبحث شادی و نشاط از طریق پرداختن اصولی به هنر و موسیقی در مدارس پی گیری شود زیرا هر گونه خطا در این زمینه غیرقابل جبران است و پاک کردن آنچه در ذهن و ضمیر نسل جوان و نوجوان حک میشود، کاری بس دشوار و شاید بتوان گفت غیرممکن خواهد بود.
از: مریم جلوداران
دانام *۱۸۸۳*۱۶۰۱
نظر شما