شناسهٔ خبر: 33101087 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: آریا | لینک خبر

انتشار مقاله تخت روانچي در روزنامه واشنگتن پست؛

شکست سياست فشار حداکثري آمريکا

صاحب‌خبر -
خبرگزاري آريا- مقاله واشنگتن پست: ايرانيان از زبان تهديد و ارعاب نفرت دارند و در عوض احترام را با احترام پاسخ مي‌دهند.
به گزارش آريا؛ مجيد تخت روانچي سفير ج.ا.ايران در سازمان ملل متحد در مقاله خود که در واشنگتن پست منتشر شده نوشته است: روز 2 مه (12 ارديبهشت)، ايالات متحده معافيت هاي مربوط به واردات نفت از ايران را متوقف کرد. اين تصميم گام ديگري در راستاي جنگ اقتصادي ايالات متحده عليه ايران بود. سياست "فشار حداکثري" براي ايجاد اختلال در اقتصاد ايران و وادار کردن ايران براي ورود به مذاکره با شرايط مدنظر ايالات متحده اعمال گرديد تا يک معاهده هسته اي جديد، جايگزين توافق سال 2015 که با دولت اوباما و پنج قدرت جهاني، مذاکره شده بود، گردد.
ايران اين آخرين اقدام غيرقانوني آمريکا را نيز مردود دانست، همانطور که سال گذشته نيز خروج ايالات متحده از توافق هسته اي، يعني "برنامه جامع اقدام مشترک" يا "برجام" را رد کرده بود. ايران همواره خروج آمريکا از برجام را نقض فاحش قوانين بين المللي از جمله قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل متحد دانسته است.
سياست فشار حداکثري آمريکا شکست خورده است
در واقع، تصميم ايران براي ماندن در توافق هسته اي، علي رغم خروج ايالات متحده از آن، به درخواست هاي کشورهاي اروپايي انجام شد تا به آنها فرصت کافي را براي جبران آنچه ايران در اثر خروج يکجانبه و عدم پايبندي آمريکا به تعهداتش از دست داده بود، بدهد.
کشور متبوع من يکسال صبورانه منتظر ماند، ولي هيچ گونه اقدام جبراني اقتصادي ملموس را دريافت نکرد. به همين دليل، ايران گزينه ديگري جز توقف برخي از تعهدات خود - نظير رعايت محدوديت ميزان ذخاير اورانيوم با غناي پايين و همينطور ذخاير آب سنگين - براي مدت دو ماه نديد، در حالي که هنوز به اعضاي باقيمانده در برجام، و به ويژه اروپا، مهلت ديگري داده است تا تعهدات خود را بر اساس اين توافق بطور کامل به انجام برسانند و زيان هاي ايران را جبران نمايند. استدلال اساسي ما اين است که از ما - و در واقع از هيچ شخص عاقل ديگري- نميتوان انتظار داشت که يک طرفه به يک توافق چند جانبه پايبند بماند.
رويکرد ايالات متحده نسبت به ايران فاقد انسجام بوده و روشن نيست. در عوض، اين سياست با يک خصومت بيمارگونه هدايت مي شود. اين يک موضوع مخفي نيست که تعدادي از مقامات بلندپايه آمريکايي - و برخي از رهبران خاورميانه اي – به رئيس جمهور آمريکا، فشار مي آورند که يک سياست تند و سخت در قبال ايران اتخاذ کند و حتي خواستار "تغيير رژيم" در ايران شده اند. اين گروه، از آنچه که ما آن را " گزارش هاي اطلاعاتي جعلي " مي خوانيم، براي اثبات اين باور غلط استفاده مي کنند که ايران مسؤول همه مشکلات خاورميانه است و اين که بايد با هر وسيله و هزينه اي و حتي اقدام نظامي با ايران مقابله کرد.
اعزام اخير ناو جنگي ايالات متحده به خليج فارس، نتيجه اتکا به همين گزارش هاي اطلاعاتي جعلي است، اين در حالي است که حتي اعضاي کنگره و متحدان آمريکا هم از اين گزارش هاي جعلي حمايت نکرده اند. اخيرا، من توجه آقاي آنتونيو گوترش، دبير کل سازمان ملل متحد را به نياز به ايجاد يک ساختار امنيتي در خليج فارس جلب کردم. در عين حال خيلي روشن مي گويم که با وجودي که ما تمايلي به جنگ در منطقه، نه با ايالات متحده و نه با هر کشوري ديگر نداريم، ولي به شدت در برابر هر گونه تجاوز عليه کشورمان ايستادگي خواهيم کرد.
سياست فشار حداکثري آمريکا شکست خورده است
به نظر مي رسد علي رغم ديدگاه برخي از همکاران نزديک ترامپ، وي قصد جنگ با ايران را نداشته باشد. با اين حال، رويکرد وي نسبت به ما متناقض است - گاهي ما را تهديد مي کند و گاهي هم خواستار گفتگو مي شود. به هر حال پيشنهاد ايالات متحده در مورد گفتگو با ايران، سه مانع عمده پيش رو دارد: اول آن که تاريخ نشان مي دهد که مذاکرات واقعي و سازنده نمي تواند زير سايه ارعاب، اجبار و تحريم ها شکل بگيرد. گفتگو وقتي مي تواند موفقيت آميز باشد که هر دو طرف به اصل احترام متقابل پايبند باشند و از موضع برابر مذاکره کنند.دوم اين که دولت ترامپ با صداي متحد در مورد نياز به گفتگو با ايران صحبت نمي کند. کساني که مشتاق تحريک براي يک درگيري هستند، تلاش مي کنند تا امکان هرگونه گفتگوي مفيد و معني دار را تخريب کنند.و سرانجام اين که، خروج ناگهاني ترامپ از توافق هسته اي برجام در سال قبل که بدون هيچ دليل موجهي - و علي رغم مخالفت يکپارچه جامعه جهاني با آن- صورت گرفت، باعث نگراني زيادي براي انجام هر معامله جديد در آينده شده است، چرا که ممکن است به سرنوشت مشابهي در فقدان تضمين براي عدم تکرارش مواجه شود.
طي ماه جاري، ترامپ گفت که ايالات متحده "به دنبال آسيب رساندن به ايران نيست." اما در 20 مه(30 ارديبهشت ماه)، ادعا کرد که "اقتصاد ايران همچنان سقوط مي کند – و اين براي مردم ايران بسيار ناراحت کننده است". اينها شواهد واضحي هستند که ايالات متحده مصمم است که به مردم ايران آسيب برساند و اين اقدام بر اساس قوانين بين المللي يک جنايت است. تحت چنن شرايطي، کدام ملت عاقلي به پيشنهاد آمريکا براي گفتگو اعتماد مي کند؟
سياست "فشار حداکثري" آمريکا عليه ايران شکست خورده است. هيچ يک از خواسته هاي ناعادلانه دولت ترامپ برآورده نشده است و من مي توانم اطمينان بدهم که سياست فشار موثر نخواهد بود. بعلاوه سياست فشار حداکثري چه دستاورد عملي داشته است؟ تنها دستاوردش اين بوده که ايالات متحده را در عرصه بين المللي منزوي کرده و شکاف بيشتري بين آمريکا و متحدانش ايجاد نموده است. اين سياست همچنين باعث خشم و رنجش تمامي آحاد ايرانيان نسبت به ايالات متحده شده است. آري، تحريم هاي غيرقانوني به مردم ايران لطمه مي زند، اما سياست هاي ايران را تغيير نمي دهد.
در طول تاريخ، ايرانيان هميشه در برابر تحميل اراده ديگران مقاومت کرده و براي هزاران سال دوام آورده اند. اين واقعيت براي هر مورخي کاملا روشن است. ايرانيان از زبان تهديد و ارعاب نفرت دارند و در عوض هميشه نشان داده اند که احترام را با احترام پاسخ مي دهند.

نظر شما