حاشیهنگاری دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب
مهر تایید رهبری بر شبکه نشریات انقلابی
صاحبخبر - اپیزود اول: کارت ملاقاتهای همه رفقایی که از شهرستانها آمده بودند را توزیع کردیم و گروهگروه به سمت خیابان فلسطین حرکت کردند. فشار و استرس بالا بود. تنظیم متن نماینده نشریات دانشجویی که روزها برای نگارشش وقت گذاشته بودیم ذهنم را بهشدت مشغول کرده بود. بعد از اینکه اکثر رفقا به سمت بیت حرکت کردند، تازه دفتر خلوت شد تا مروری روی متن داشته باشیم. بچهها مسلط شده بودند و ارائهها راضیکننده بود. از طرفی خیالمان راحت بود که در حد خودمان برای متنها زحمت کشیده بودیم؛ از طرفی اینکه آیا زمان میرسد تا رضا متن نشریات را بخواند یا خیر، ذهنمان را مشغول کرده بود. اپیزود دوم: از راهرویی یک متری که دقیقا چسبیده به ضلع غربی حسینیه امام خمینی(ره) بود و از انتهای حسینیه به جایگاه ویژه حرکت کردیم. شور و حال دانشجویانی که از شهرهای مختلف آمده بودند و در جایجای حسینیه نوا گرفته بودند را سال گذشته چشیده بودم. وقتی در آن راهروی باریک به سمت جایگاه ویژه حسینیه حرکت میکردم حسم این بود که با هر قدم که برمیدارم یک ردیف از دانشجویان داخل حسینیه را رد میکنم. سال گذشته، خودم نسبت به جایگاهنشینها حس خوبی نداشتم. امسال اما با نگاه به سال سختی که با دوستان نشریاتیام پشت سر گذاشته بودیم خیالم راحت بود که میتوانم چند ساعتی سیر به صورت آقای خامنهای نگاه کنم. اپیزود سوم: تماما شکوه! حسینیه شلوغتر از هر سال است. عموما در دیدار دانشجویی آقا، حدود 600 نفر شرکت میکردند. بیش از 1500 نفر در حسینیه نوا گرفته بودند و همخوانی میکردند: «غم کربلا منو میکشه؛ دل من فقط به حرم خوشه...» شعری برای همخوانی آماده شده بود. جمعیت تقریبا دو باری متن همخوانی را تمرین کردند. هر دو بار که همخوانی تمرینی تمام میشد، شعاری خاص در حسینیه طنینانداز میشد؛ ای پسر فاطمه، منتظر تو هستیم؛ ای پسر فاطمه، منتظر تو هستیم... ثانیه به ثانیه فضای حسینیه پر شورتر و پر شورتر میشد. اپیزود چهارم: راس ساعت 17:26 موجی بلند در حسینیه ایجاد شد. تمام حسینیه فریاد میزد خونی که در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست. آقا وارد شده بود و همه به وجد آمده بودند. آقا که در صندلیشان نشستند، جمعیت هم کمکم و به سختی سر جایشان نشستند. لبخند و اشاره آقا، موج دانشجویان را به آرامش دعوت میکرد. اما احساسات دانشجویان گویی پایان نداشت. بالاخره با گذشت لحظاتی، مجری جلسه را آغاز کرد و کمکم آرامش در جلسه حاکم شد. پس از توضیحاتی که توسط مجری جلسه ارائه شد، با اجازه آقای خامنهای اولین سخنران به پشت تریبون دعوت شد. اپیزود پنجم: 11 سخنرانی هفت دقیقهای در برنامه بود. سه نفر از سخنرانیها که توسط وزارتین علوم و بهداشت تعیین شده بودند، در همان اول جلسه انجام شدند. خیلی آرام و ساکت. جمعیت منتظر بود. منتظر بود که مثل هرسال چند نفری از تشکلها بیایند و درد مردم را بگویند تا حرارتی مضاعف بر جلسه حاکم شود. مهدیپور، دبیرکل جامعه اسلامی دانشجویان از رسوخ طرفداران فتنه در نظام آموزش پایه و آموزش عالی گفت و صبوری، دبیر جنبش عدالتخواه سوال کرد که خلأهای کشور مربوط به اشکالات ساختاری است یا منش کارگزاران حکومتی. سخنرانی پنجم بود که نماینده دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی در استفهامی انکاری با صدایی بلند گفت: «مگر نه اینکه با 20 سالهها جنگ را بردیم و با 60 سالهها اقتصاد را باختیم» ناگهان تمام سالن را صدای احسنتها گرفت. اما کافی نبود و بلافاصله صدای ممتد کفزدن دانشجویان حاضر در سالن، حسینیه را به پرحرارتترین شرایط رساند. نماینده دفتر تحکیم وحدت از استانی-شهرستانی شدن انتخابات مجلس بهعنوان مانع مردمسالاری یاد کرد و شریفی، نماینده بسیج دانشجویی از لزوم جدا شدن شوراهای عالی انقلاب فرهنگی و فضای مجازی از محدوده دولت سخن گفت. اپیزود ششم: تمام دانشجویانی که به آنها گفته شده بود که متن آماده کنند، صحبت کرده بودند، غیر از رضا پیوندی و پیام مرادی. نماینده نشریات و اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل. از طرفی یک ساعت بیشتر تا اذان باقی نمانده بود و آقا هم باید سخنرانی میکرد. کمبود زمان اما نگرانیام را برای متن نشریات چند برابر کرده بود. اپیزود هفتم: مجری، شروع به صحبت کرد. وقتی اسم رضا پیوندی را به زبان آورد گویا تمام دنیا را به من داده بودند. از مهر ماه تاکنون برای اینکه نماینده نشریات، امسال به آقا بگوید که ما نشریاتیها پای کار انقلابیم، بیش از 30 هزار کیلومتر مسیر را طی کرده بودم. اما اسم رضا در آن جلسه، در لحظه تمام خستگیها را از من گرفت. چقدر ما خوشحال بودیم. خلاصه حرف رضا این بود که ما نشریاتیها میخواهیم فاصله واقعیتهای 40 ساله انقلاب را با فراواقعیتهایی که رسانهها درصدد القای آن هستند، از میان برداریم. راهکارش هم جوانگرایی بود. رضا گفت که رسانههای حاکمیتی ازجمله کیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی باید به دست جوانترها سپرده شود. پیشنهادی که با استقبال آقا مواجه شد و آقا در سخنرانیشان گفتند که این موضوع را قبول دارند و باید راهی ایجاد شود تا نشریاتیهای امروز بتوانند پس از پایان دانشجوییشان وارد مطبوعات و رسانههای خارج از دانشگاه شوند. پیام مرادی، آخرین سخنران از میان دانشجویان بود. از همان ابتدا با انتقاد از فرصتسوزیهای اهالی کابینه دولت با تشویق ممتد جمعیت مواجه شد. نخ تسبیح متنش فرصتسوزیها در دهه فرصتها بود. آخرش هم گفت که نزاع امروز، نزاع عقلانیت انقلابی و عقلانیت انفعالی است. اپیزود پایانی: الان که شما این متن را میخوانید، فرمایشات رهبر انقلاب منتشر شده است. اما خوب میدانم که اواخر سخنرانی آقا در زندگیام ثبت شد. آقا گفت بروید شبکه نشریات دانشجویی انقلابی ایجاد کنید و در حوزه نشریات فعالیت جدیتان را ادامه دهید. شبکه نشریات دانشجویی انقلابی. همان اسمی که چند ماهی هست شبکهای که ساختهایم را با این نام میشناسیم.∎
نظر شما