چراکه مکان کوچکتری از فضای مصلای امام خمینی(ره) به بیست وهفتمین نمایشگاه قرآن اختصاص یافته است. چنانکه حجتالاسلام سیدحمید حسینی قائممقام نمایشگاه قرآن کریم به «ایران» میگوید: «شرایط تحریم و تورم بخصوص سیل اخیر مسئولان نمایشگاه را برآن داشت تا با 6 میلیارد تومان نمایشگاه را برگزار کنند و این سهچهارم مبلغ بودجه سال گذشته بود.»ساعت 5عصر درهای نمایشگاه برای عموم باز میشود و مردم روزهدار، عمدتاً با خانوادههایشان، به نمایشگاه میآیند.
برخلاف نمایشگاه کتاب، پارکینگهای مصلی ساعت 17:30 دقیقه به روی مردم باز است. مردم در صحن مصلی روبهروی نمایشگاه از مرکز خرید کوچکی بازدید میکنند. چند غرفه کنار هم عرقیجات و مواد غذایی و خشکبار و شیرینی میفروشند. بعضی غرفهها هم برای افطار شربت و آش و حلیم آماده میکنند. البته در بینشان غرفههای صلواتی هم به چشم میخورد؛ آب جوش برای چای و کانتینرهایی که در نظر گرفته شدهاند تا به مردم افطاری مختصری بدهند.
وارد سالن اصلی نمایشگاه که میشوی بیش از هر چیز دیگری تابلوهای هنرمندان است که چشمها را خیره میکند. آثاری برگرفته از هنر اسلامی ایرانی. هنرمندان تجسمی حاضر در نمایشگاه مشغول خلق اثرند و کارگاه دایر کردهاند. اولین تابلویی که در بدو ورود نظرها را به خود جلب میکند، یک اثر منبت تمام برجسته است. تصویر یک دست با یک تسبیح. احساس میکنی پیرمردی تسبیح میگوید. مردی که غرق در تابلو شده است، میپرسد چند؟ و زنی که درست کنار تابلو پشت میزی نشسته و با ابزار مخصوصی مشغول معرّق کاری است، میگوید: 25میلیون.
او زهرا بابازاده است؛ هنرمند نگارههای چوبی که 15 سال است به خلق اثر میپردازد و 4 سال مداوم است که در نمایشگاه قرآن شرکت میکند. او در پاسخ به اینکه چرا به نمایشگاه قرآن میآید، میگوید: «بهعنوان یک هنرمند مسئولیتی دارم.من تاریخچه هنر کشورم را چه از دوران قبل از اسلام و چه بعد از اسلام با کارهایم به مردم نشان میدهم. نمایشگاه قرآن بازدیدکنندگان بسیاری دارد. حس جالبی است که برخورد مردم و بازدیدکنندگان خارجی را با آثار هنری بومی ببینم. نمایشگاه قرآن مجموعهای است از فروش کتابهای قرآنی، آثار هنری، بخش کودک، پوشاک عفاف و حجاب و حتی بخش مشاوره. اما بخش هنریاش خیلی جذابتر است.هنر ما بعد از ظهور اسلام در ایران خیلی تغییر کرد.شکل و شمایلش را در هنر هنرمندان و بناهای سنتی میتوان دید.»
بخش هنری نمایشگاه قرآن تا حدودی به نمایشگاههای بینالمللی دنیا شباهت دارد. اخیراً به معنای واقعی کلمه هویت یک نمایشگاه را پیدا کرده؛ فضایی است برای تبادل محصولات هنری هنرمندان، نه فروش. البته برخی آثارشان را برای فروش هم گذاشتهاند، اما کمتر کسی پا برای خرید جلو میگذارد.
ابراهیم حمزه استاد خط شکسته نستعلیق انجمن خوشنویسان ایران مشغول نوشتن سوره حمد است. میگوید: «روحیات مردم با گذشت زمان تغییر کرده قبلاً اگر خطی میدیدند، مکثی میکردند، اما اکنون خیلی سریع و گذرا از کنارش رد میشوند؛ مگر اینکه واقعاً این هنر را دوست داشته باشند. من شغلم خوشنویسی نیست و در کنار کارم خوشنویسی هم میکنم. برای همین با این موضوع کنار آمدهام اما آنهایی که شغلشان است طبعاً از این موضوع ناراحتند.»
کمی آن طرفتر کنارش جوانی ایستاده و در حال خلق یک اثر «نقاشیخط» است. عظیم فلاح در مورد استقبال مردم از هنرهای تجسمی نمایشگاه امسال میافزاید: «این مشکل کل هنرهای تجسمی است که نمیتواند با رسانههایی مثل سینما برابری کند. اینکه هر طبقهای از اجتماع میتواند با 10 هزار تومان یک فیلم ببیند. اما برای تجسمی این اتفاق نمیافتد. ارتباط گالریها با مردم کم است و بیشترشان فضایی فاخر دارد و محل رفت و آمد گالری دارهاست. مردم راحتتر به تئاتر و کنسرت و سینما میروند اما خیلی به گالری نمیروند. حتی در رسانههای مکتوب هم بحث تجسمی رو به افول است. چنانچه هنرهای تجسمی حمایت شود، قطعاً مردم هم ترغیب میشوند.»
او درباره قیمت تابلوهایش توضیح میدهد:«قیمت تابلوهایم با قطع
50 در 70، 2 میلیون تومان است و تابلوهای 30 در30 را 500 هزار تومان میفروشم. حتی تابلوهای 200 هزار تومانی هم دارم تا مردم راغب شوند بخرند.»
جای خالی رابطه مؤثر با خارجیها
امسال اولین سالی است که نمایشگاه قرآن بخش بینالملل را راهاندازی کرده است. 10 کشورهم درآن شرکت کردهاند. فلاح در ادامه سخنانش نسبت به کار بخش بینالملل و رابطه ضعیف با این کشورها انتقاد دارد. او میگوید:«هیچ تعاملی بین ما و بخش بینالملل اتفاق نیفتاده است. حداقل میتوانستند کار ما را به آنها هدیه دهند و آنها به موزههایشان ببرند. حتی میشد به آنها طرح داد تا خریداری کنند. این اتفاق میتوانست اعتباربخشی کند و هنرمندان خودشان تمایل به شرکت در نمایشگاه قرآن را داشته باشند و دیگر نیازی به نشان دادن معنویت برای شرکت هنرمندان نباشد. کشورهای اسلامی هنرمندان تراز اول ما را جذب خود کردهاند و ما از این ظرفیت هنوز غافلیم. من برگزیده جشنواره ملی نیایش و حکمت شدهام. مبلغ این جایزه 2 میلیون تومان است. در صورتی که اگر کسی جایزه ارسیکا را ببرد، میتواند یک ماشین خوب بخرد.جشنواره البرده امارات و سایر جشنوارهها همینطور. اگر قرار باشد نمایشگاه قرآن رونق بگیرد و به یک جشنواره تبدیل شود، باید بدانند اینجا جایگاه فروش آثار و تبادل اندیشه کاتبان و خطاطان هنرمند است. باید ما هم مثل آنها جوایز معتبر طراحی کنیم و به کار هنرمندانمان اعتبار بخشیم.» در غرفه دیگری هنرمندی در حال منبتکاری کنار کارش چندین اثر نفیس گذاشته بود تا شاید فروش رود.زنی میانسال قیمت تابلویی را پرسید و او گفت:7 میلیون. زن با نگاه حسرتآمیز از کنار تابلو رد شد. وقتی احساسش را نسبت به آن اثر پرسیدم، گفت:«خیلی دوست داشتم این تابلو را میخریدم اما خیلی گران است. مجبورم به تابلوهای فرش دیواری با قیمت ارزانتر بسنده کنم تا کار دست یک هنرمند.» فیضی استادکار این تابلو که بیش از 25 سال است در این حوزه کار میکند، میگوید: «هیچ کس از من تابلو نمیخرد، وقتی قیمت بالای تابلو را به او میگویم. آثار دیگرش را نشان میدهد و معتقد است حتی اگر قیمت تابلویم 70 هزار تومان هم بود بازهم مردم فرهنگ خرید آثار هنری را ندارند.»
برخی غرفهها خیلی شلوغند مثلاً غرفه مشاوره رایگان غرفهای با استادان روانشناس که مردم از آن استقبال خوبی کردند. غرفههای دیگر نمایشگاه هم کار فروش قرآن و سایر کتابهای مذهبی را انجام میدادند. برخی غرفهها هم قرآنهای نفیس را به معرض نمایش گذاشتهاند.
باز هم خورشید غروب میکند و وقت اذان است. صحن مصلی پر شده از روزهدارانی که صفهای عریض و طویل بستهاند تا از کانتینرهای صلواتی برای افطارشان افطاری سادهای بگیرند و...
نظر شما