ورزش ایران سال سختی را پیشرو دارد و پشت سر گذاشتن این شرایط نیازمند برنامهریزی و مدیریت صحیح است. تنها در این صورت است که میتوان نسبت به آینده ورزش کشور امیدوار بود، والا با حرف، شعار و اظهارنظر کاری از پیش نمیرود. این همان نکتهای است که وزیر ورزش و معاونانش باید بیش از پیش به آن توجه کنند و برای محقق شدن اهداف تلاش بیشتری انجام دهند.
اهمیت کسب سهمیه المپیک و پس از آن سربلندی در این بازیها به قدری مهم است که همه کشورهای صاحبنام در عرصه ورزش در تمام برنامهریزیهایشان المپیک را ملاک اصلی قرار میدهند و بر اساس آن پیش میروند. در ورزش ما، اما خبری از برنامهریزیهای بلندمدت و نگاه به آینده دور نیست. اصولاً یک سال قبل از المپیک مسئولان یاد کسب سهمیه و اهمیت آن میافتند و در مدت کوتاه قبل از اعزام کاروان به این بازیها هم دم از حمایت از ورزشکاران میزنند. این شیوهای است که طی سالها مدیریت ورزش ایران را تحت تأثیر قرار داده و نتایج تلخ زیادی را نیز به همراه داشته است. با این حال اینبار شرایط نسبت به گذشته متفاوتتر است؛ مشکلات اقتصادی در ورزش هم مشهود است و با توجه به افزایش هزینهها تیمهای مختلف برای اعزام به اردوهای خارجی و رقابتهای بینالمللی با چالش مواجه هستند. سلطانیفر هم دقیقاً به این مسئله اشاره کرده است: «امیدوارم سال ۹۸ که با محدودیتهای مالی هم مواجه هستیم، توأم با کسب بیشترین سهمیه در المپیک و پارالمپیک ۲۰۲۰ شود.»
در روزگاری که دشمن برای ناامید کردن مردم به هر روشی متوسل میشود اینکه وزیر ورزش به آینده خوشبین باشد جای امیدواری دارد، اما باید دید که ورزشکاران و مربیان نیز تا این اندازه به آینده امیدوار هستند یا نه. قطعاً محدودیتهای مالی تأثیر مستقیمی در آمادهسازی تیمها خواهد داشت. تا همین امروز نیز اردوهای زیادی به دلیل مشکلات مالی و قیمت بالای ارز لغو شده و فدراسیونها قید اعزامهای زیادی را زدهاند. با این حساب نمیتوان مثل گذشته از ورزشکاران انتظار معجزه داشت. عملکرد چند رشته مدالآور که همیشه چشم و چراغ ورزش ما بودهاند در ماههای اخیر خوب نبوده و نگرانیهای زیادی را به همراه داشته است. جدا از عملکرد تیمهای ملی و بحثهای فنی، متأسفانه به تأخیر افتادن مجامع انتخاباتی نیز به بلاتکلیفی ورزش قهرمانی دامن زده است. کشتی ورزش اول ایران همچنان به دست سرپرست اداره میشود و هر روز اخبار حاشیهای از کاندیداها و بیاخلاقیهای زیادی برای گرفتن رأی بیشتر در رسانهها منتشر میشود. بدتر از همه اینکه تلاشی برای برگزاری هرچه سریعتر انتخابات فدراسیون کشتی صورت نمیگیرد و به نظر میرسد قرار نیست به این زودیها این رشته رنگ آرامش به خود ببیند. وزنهبرداری دیگر رشته مدالآور هم در انتظار برگزاری مجمع انتخاباتی است. از یاد نبریم که مدالهای کشتی و وزنهبرداری همیشه در بازیهای المپیک فریادرس کاروان ما بوده و باید بیش از اینها قدر این مدالها را بدانیم.
از سوی دیگر قهرمانان ما به تحمل سختیها عادت دارند و هیچ مانعی سد راه موفقیت آنها نمیشود، ولی مشکلات معیشتی، تبعیض بین فوتبال و سایر رشتهها و همچنین عملی نشدن وعدهها دیگر توان و انگیزهای برای آنها باقی نگذاشته است. از یک طرف آقایان با لحن توهینآمیز ورزشکاران را به تحمل شرایط سخت دعوت میکنند و دست به مقایسههای معالفارق میزنند از طرف دیگر انتظار گرفتن سهمیه و حتی مدال المپیک دارند و این در حالی است که نه پاداشها پرداخت میشود و نه خبری از حمایت معنوی از ورزشکاران است. پس با چه متر و معیاری میتوان منتظر کسب حداکثر سهمیه المپیک و پارالمپیک بود؟ همه مردم وضعیت نابسامان اقتصادی را به خوبی لمس کرده و حتی بهتر از مسئولان از افزایش هزینهها خبر دارند. اگر پرداخت پاداشهای مصوب بازیهای آسیایی و پاراآسیایی ماههاست به بهانه کمبود بودجه پرداخت نشده، اما میتوان این کمبود و تأخیر را با حمایت معنوی برای ورزشکاران قابل تحمل کرد، نه اینکه با اظهارنظرهای تند، غیرمنطقی و جهتدار داغ دل مدالآوران را تازه کنید و انتظار گرفتن سهمیه المپیک را هم داشته باشید.
اهمیت کسب سهمیه المپیک و پس از آن سربلندی در این بازیها به قدری مهم است که همه کشورهای صاحبنام در عرصه ورزش در تمام برنامهریزیهایشان المپیک را ملاک اصلی قرار میدهند و بر اساس آن پیش میروند. در ورزش ما، اما خبری از برنامهریزیهای بلندمدت و نگاه به آینده دور نیست. اصولاً یک سال قبل از المپیک مسئولان یاد کسب سهمیه و اهمیت آن میافتند و در مدت کوتاه قبل از اعزام کاروان به این بازیها هم دم از حمایت از ورزشکاران میزنند. این شیوهای است که طی سالها مدیریت ورزش ایران را تحت تأثیر قرار داده و نتایج تلخ زیادی را نیز به همراه داشته است. با این حال اینبار شرایط نسبت به گذشته متفاوتتر است؛ مشکلات اقتصادی در ورزش هم مشهود است و با توجه به افزایش هزینهها تیمهای مختلف برای اعزام به اردوهای خارجی و رقابتهای بینالمللی با چالش مواجه هستند. سلطانیفر هم دقیقاً به این مسئله اشاره کرده است: «امیدوارم سال ۹۸ که با محدودیتهای مالی هم مواجه هستیم، توأم با کسب بیشترین سهمیه در المپیک و پارالمپیک ۲۰۲۰ شود.»
در روزگاری که دشمن برای ناامید کردن مردم به هر روشی متوسل میشود اینکه وزیر ورزش به آینده خوشبین باشد جای امیدواری دارد، اما باید دید که ورزشکاران و مربیان نیز تا این اندازه به آینده امیدوار هستند یا نه. قطعاً محدودیتهای مالی تأثیر مستقیمی در آمادهسازی تیمها خواهد داشت. تا همین امروز نیز اردوهای زیادی به دلیل مشکلات مالی و قیمت بالای ارز لغو شده و فدراسیونها قید اعزامهای زیادی را زدهاند. با این حساب نمیتوان مثل گذشته از ورزشکاران انتظار معجزه داشت. عملکرد چند رشته مدالآور که همیشه چشم و چراغ ورزش ما بودهاند در ماههای اخیر خوب نبوده و نگرانیهای زیادی را به همراه داشته است. جدا از عملکرد تیمهای ملی و بحثهای فنی، متأسفانه به تأخیر افتادن مجامع انتخاباتی نیز به بلاتکلیفی ورزش قهرمانی دامن زده است. کشتی ورزش اول ایران همچنان به دست سرپرست اداره میشود و هر روز اخبار حاشیهای از کاندیداها و بیاخلاقیهای زیادی برای گرفتن رأی بیشتر در رسانهها منتشر میشود. بدتر از همه اینکه تلاشی برای برگزاری هرچه سریعتر انتخابات فدراسیون کشتی صورت نمیگیرد و به نظر میرسد قرار نیست به این زودیها این رشته رنگ آرامش به خود ببیند. وزنهبرداری دیگر رشته مدالآور هم در انتظار برگزاری مجمع انتخاباتی است. از یاد نبریم که مدالهای کشتی و وزنهبرداری همیشه در بازیهای المپیک فریادرس کاروان ما بوده و باید بیش از اینها قدر این مدالها را بدانیم.
از سوی دیگر قهرمانان ما به تحمل سختیها عادت دارند و هیچ مانعی سد راه موفقیت آنها نمیشود، ولی مشکلات معیشتی، تبعیض بین فوتبال و سایر رشتهها و همچنین عملی نشدن وعدهها دیگر توان و انگیزهای برای آنها باقی نگذاشته است. از یک طرف آقایان با لحن توهینآمیز ورزشکاران را به تحمل شرایط سخت دعوت میکنند و دست به مقایسههای معالفارق میزنند از طرف دیگر انتظار گرفتن سهمیه و حتی مدال المپیک دارند و این در حالی است که نه پاداشها پرداخت میشود و نه خبری از حمایت معنوی از ورزشکاران است. پس با چه متر و معیاری میتوان منتظر کسب حداکثر سهمیه المپیک و پارالمپیک بود؟ همه مردم وضعیت نابسامان اقتصادی را به خوبی لمس کرده و حتی بهتر از مسئولان از افزایش هزینهها خبر دارند. اگر پرداخت پاداشهای مصوب بازیهای آسیایی و پاراآسیایی ماههاست به بهانه کمبود بودجه پرداخت نشده، اما میتوان این کمبود و تأخیر را با حمایت معنوی برای ورزشکاران قابل تحمل کرد، نه اینکه با اظهارنظرهای تند، غیرمنطقی و جهتدار داغ دل مدالآوران را تازه کنید و انتظار گرفتن سهمیه المپیک را هم داشته باشید.
نظر شما