گروه سیاسی خبرگزاری فارس؛ مرتضی علیزاده ـ نجات اقتصاد ایران، سرشار کردن مردم از درآمد با هدف بینیازی آنان به یارانه 45 هزار تومانی، جلوگیری از کاهش ارزش پول ملی ظرف 6 ماه به یک سوم، مقابله با هرگونه رانت و فساد، کنترل گام به گام تورم، کاهش خرجهای بیمورد دولتی، برداشتن موانع از سر راه تولید، خودداری از تبدیل کردن دولت به رقیب برای بخش خصوصی، عمل به سیاستهای ابلاغ شده از سوی رهبری، حل معضل اشتغال به ویژه برای تحصیلکردهها، اصلاح نظام اداری به منظور جلوگیری از فسادها، جذب سرمایه ایرانیان خارج از کشور، تولید ثروت ملی و توزیع عادلانه ثروت، بهبود فضای کسب و کار، هدایت نقدینگی به سمت تولید، ارائه خدمات و تسهیلات برای کارآفرینان و تولیدگران، کاستن از واردات، مقابله با افزایش چندبرابری قیمت دلار، شفافیت در ارائه اطلاعات مربوط به دولت به مردم، ممانعت از شرمندگی جوانان بیکار در مقابل خانواده و فرزندان و ... تنها بخشی از وعدههای حجتالاسلام حسن روحانی رئیسجمهور در مبارزات انتخاباتی سال ۹۲ بود که تحقق عمده آنها را همچون حل مشکل آب خوردن مردم به سیاست خارجی گره زده و بر پایه تلاش برای رفع تحریمهای هستهای ایران قرار داده بود.
وی البته چهار سال بعد و در جریان رقابتهای انتخاباتی سال ۹۶ از تنوع وعدههای خود کاست و تمرکز خود را بر وعده تکمیل ثمربخشی مذاکرات با غرب جهت رفع دائم تمام تحریمها گذاشت.
مهدی فضائلی تحلیلگر مسائل سیاسی و راهبردی که در بخش اول گفتگوی تفصیلی خود با فارس، بر غیرقابل انکار بودن نقش اصلاحطلبان در روی کار آوردن دولت تدبیر و امید تأکید کرده بود، در بخش دوم این گفتوگو از لزوم پاسخگو بودن دولت به مردم درباره این حجم از وعدههای عملی نشده سخن میگوید. وی همچنین در ادامه مطالب بخش اول از میزان صداقت اصلاحطلبان در شعارهای آزادیخواهانه و دموکراتیکشان صحبت کرد و در بخش دیگر به پرسشهای ما درباره رویکرد دولت و وزارت خارجه به لوایح مرتبط با FATF و نیز بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی پاسخ داد.
- بخش اول این گفتوگو را اینجا بخوانید
فارس: موضوع آینده عملکرد اصولگرایان و انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 به نظر جالب رسید، آیا نکته دیگری درباره این ۲ محور «نسبت اصلاحطلبان با آقای روحانی و نسبت اصولگرایان با انتخابات 1400» دارید؟ بهعنوان مثال چند ماه پیش چندین کنگره در یک روز از سوی چند حزب اصلاحطلب برگزار شد که محور یکی از این جلسات این بود که عدالتطلبی از سوی اصلاحطلبان نیز باید جدی گرفته شود و اینکه اگر تنها از سوی رقیب ـ اصولگرایان ـ به این مساله پرداخته شود ممکن است در انتخابات 1400 با مشکل مواجه شویم . . .
فضائلی: قاعدتاً اصلاحطلبان نیز آسیبشناسی رفتارهای خود را داشتهاند و در این آسیبشناسی به این نتیجه رسیدهاند که در برخی زمینهها ضعیف عمل کرده و به برخی موضوعات دیگر نیز نپرداختهاند.
* انحصارطلبانهترین رفتارها در دوران میرحسین موسوی را در دانشگاهها
اگر جریان اصلاحات قصد پرداختن به مقوله عدالت و یا مقولاتی که تا به حال به آن نپرداخته را داشته باشد، بدون شک، علت آن مهم است. یکی اینکه از طریق این آسیبشناسی به این نتیجه رسیدهاند که به اشتباه خود در نپرداختن به مقوله عدالت به دلیل اهمیت و اصالت آن در تفکر دینی پی بردهاند، که این امری پسندیده است، اما جنبه دیگر آن، این است که به نگاه ابزاری گذشته خود به عدالت روی بیاورند و اینگونه برنامهریزی کنند که چون مقوله عدالت برای مردم مهم است، در فروگذاری نسبت به آن، اشتباه جدی مرتکب شدیم و باید دوباره به آن بپردازیم.
فارس: اگر پرداختن به عدالت با انگیزه دوم یعنی نگاه ابزاری به خواسته مردم باشد و تنها برای رای گرفتن باشد، نتیجه این میشود که مواضع ضد سرمایهداری این جریان اصیل نبوده است؟
فضائلی: بله، قطعاً چنین تفکری اصیل نبوده که چنین وضعیتی بروز پیدا کرده است. باید متذکر شوم که این تفکر، تفکری ریشهدار و عمیق در مبانی دینی نبوده است.
فارس: به نظر شما مردم، مجدداً از جبهه اصلاحطلبان که حداقل از سال 76 به بعد گفتمان عدالت در آنها خیلی کمرنگ بوده است، شعار «عدالتطلبی» را می پذیرند؟
فضائلی: ممکن است، دوباره بپذیرند، کما اینکه در بسیاری از مقولات که این جریان بد سابقه بوده باز مردم آنها را پذیرفتهاند.
*در دهه ۶۰ اصلاحطلبان زشتترین برخوردها را با مخالفان خود داشتند
طرفداری این جریان از دموکراسی، نمونه خوبی برای مثال زدن است. جریان اصلاحات واقعاً جریانی نیست که طرفدار دموکراسی باشد. این جریان در دوران حاکمیت خود در زمان نخستوزیری مهندس میرحسین موسوی انحصارطلبانهترین رفتار را در دانشگاهها داشتند.
* خبرنگار فارس را در دوره خاتمی به حیاط دولت راه ندادند
قبل از اینکه جامعه اسلامی دانشجویان را پایهگذاری کنیم، در انجمنهای اسلامی عضو بودیم، اما بهدلیل اینکه به لحاظ فکری با آنها مخالف بودیم، زشتترین رفتارها را با ما داشتند و خیلی راحت و سریع، ما را حذف کردند. بهعنوان مثال، قرائت قرآن در ابتدای جلساتی که در دانشگاه برگزار میشد، برعهده من بود و زمانی که برای طیف چپ آن روز و اصلاحطلبان فعلی مشخص شد که من با آنها زاویه فکری دارم، حتی اجازه قرآن خواندن در جلسات را هم به من ندادند.
اصلاحطلبان شعارهای زیادی را داشته و دارند، اما در عمل ثابت کردهاند که تنها در حد ادعا است. بهعنوان مثال اولین شکایت از خبرگزاری فارس به اتهام آنچه انتشار اخبار محرمانه خوانده شد، از طرف وزارت علومی بود که آقای مصطفی معین وزیر آن بود. اخبار محرمانه هم این بود که چند دانشجو وارد دفتر وزیر شده و به وی اعتراض کرده بودند. یا در مثالی دیگر در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی خبرنگار فارس را به حیاط دولت راه نداده بودند.
* عملیات سنگین روانی، بایکوت و ترور شخصیت از روشهای اصلاحطلبان است
در حقیقت، زمانی که قدرت در اختیار جریان اصلاحطلبی بوده در عمل، شعارهای آزادی بیان، احترام به خبرنگار و آزادی اطلاعات و مجموعه این شعارها که این جریان قصد دارد خود را پرچمدار آن معرفی کند، زیر پا گذاشتهاند و نشان دادهاند که اصلاً به این شعارها پایبند نیستند و یک انحصارطلبی جدی در این جریان حاکم است.
قرائت قرآن در ابتدای جلساتی که در دانشگاه برگزار میشد، برعهده من بود و زمانی که برای طیف چپ آن روز و اصلاحطلبان فعلی مشخص شد که من با آنها زاویه فکری دارم، حتی اجازه قرآن خواندن در جلسات را هم به من ندادند.
بهعنوان مثال، اگر هنرپیشهای یا یک کارگردان بخواهد فیلمی بسازد یا نقشی را در فیلمی بازی کند، که جریان اصلاحطلب نپسندد، آنچنان هجمه و فضاسازی بر علیه آن راه میاندازند که بسیاری از هنرپیشهها از ترس انصراف میدهند.
* در کشور با بحران مواجه نیستیم
البته این سانسور کردنها و محدودیتها روشهای مختلفی دارد. عملیاتهای سنگین روانی، بایکوت کردن افراد و ترور شخصیت از جمله روشهای جریان اصلاحطلب است و اجازه نمی دهند هنرمندان آزادانه و از روی علاقه کاری را که دوست دارند انجام دهند.
فارس: چگونه می شود که قشر روشنفکر و نسل جوان ما با اطلاع داشتن از سابقه این طیف، خود را با آنان در یک جبهه قرار میدهند؟
فضائلی: بسیاری از این افراد از سابقه اصلاحطلبان مطّلع نیستند و البته نباید حساب جوانان و دانشگاهیان را با اصلاحطلبان یکی کرد؛ با توجه به اینکه حافظه تاریخی مردم ما بسیار ضعیف است بازخوانی و تکرار سوابق اصلاحطلبان در مقاطع گوناگون بهویژه دهه ۶۰ ضروری است.
فارس: یعنی به عبارتی به نظر شما هرچه بازخوانی تاکنون درباره این گونه سوابق اصلاحطلبان در دهه ۶۰ صورت گرفته، کافی نبوده است و باز هم نیاز به بازگویی مجدد دارد . . .
فضائلی: بله ، دقیقاً باز هم این نیاز احساس میشود.
فارس: مردم سال ۹۶ و نیز ۹۲ که به امید وعدههای آقای روحانی پای صندوقهای رای آمدند، گمان نمی کردند که روزی در صف گوشت بایستند؛ از قضا این پدیده مقارن شده است با ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی. مردم امروز باید از چه کسانی گلهمند باشند و چه کسانی را مخاطب اعتراضات خود قرار دهند؟
فضائلی: این سوال را از ۲ جنبه باید پاسخ داد. یکی اینکه مردم باید از کسانی که شعار و نوید زندگی بهتر به آنها را در انتخابات گذشته دادند، مطالبهگری داشته باشند و پیگیر ادعاهای انتخاباتی این افراد باشند.
اولین شکایت از خبرگزاری فارس به اتهام آنچه انتشار اخبار محرمانه خوانده شد، از طرف وزارت علومی بود که آقای مصطفی معین وزیر آن بود. اخبار محرمانه هم این بود که چند دانشجو وارد دفتر وزیر شده و به وی اعتراض کرده بودند.
دیگر اینکه کشور در شرایط دشواری قرار دارد و در اینکه شرایط برای بخشی از اقشار جامعه مشکل و طاقت فرساست شکی وجود ندارد، اما نمیتوان واژه بحران را برای این وضعیت به کار برد.
* مردم دولتمردان را در مقابل خود میبینند، نه در کنار خود
این شرایط سخت از ۲ عامل بیرونی و درونی تشکیل شده است. عامل بیرونی این است که در حال حاضر کشور در نبرد اقتصادی بسیار جدی قرار گرفته، دشمن متوجه نقطه ضعف ما به لحاظ اقتصادی شده و مانند هر جنگ دیگری که دشمن نقطه ضعف طرف مقابل را پیدا میکند، از همان نقطه قصد ضربه زدن به ما را دارند. دشمن چند سالی است که به دلیل ضعف های کشور در این حوزه اقتصادی و چسبندگی این حوزه با زندگی و معیشت مردم فشارهای خود را در این حوزه بیشتر کرده است.
در این موضوع تردیدی نیست که بخشی از شرایط اقتصادی که در حال حاضر با آن مواجه هستیم، ناشی از توطئه، طراحی و اقداماتی است که دشمن بر علیه ما به کار برده است، اما به نظر من آنچه که تأثیر اقدامات دشمن را مضاعف کرده، ضعفهای داخلی است.
در عرصه داخلی، ضعفهای گوناگونی وجود دارد که بخشی از آن عدم پیشبینیهای لازم است که با توجه به توصیههای اکید رهبری در این زمینه، دولت، تمهیدات لازم را برای این شرایط در نظر نگرفته بود. یکی از نمونههای بارز عدم پیشبینی و تصمیمگیریهای غلط رفتار دولت در سال گذشته در حوزه ارز، سکه و طلا است.
* ارتباط مسئولان با جامعه، تحمل مردم را در برابر مشکلات افزایش میدهد
بخش دیگری که اهمیت آن کمتر از مورد قبلی نیست، نوع ارتباط و مراوده دولتمردان با مردم است. دولتمردان طوری رفتار میکنند که مردم آنها را نه تنها در کنار خود بلکه در مقابل خود احساس می کنند. اگر مردم، مسئولان رده بالای کشور را به لحاظ نوع زیست، رفت و آمد و حضور در کنار خود احساس کنند تحمل مشکلات راحتتر میشود.
فارس: این فاصله از چه زمانی ایجاد شد؟
فضائلی: از زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی این فاصله شروع شد، در دوره آقای احمدی نژاد جدا از اشتباهات وی بازگشت خوبی به شرایط اول انقلاب در این زمینه داشتیم، اما متاسفانه بعد از دوره نهم و دهم دوباره فاصله ها آغاز شد. این فاصله گرفتن دولتمردان تنها مختص به قوه مجریه نیست و در بخش های دیگر هم مشهود است.
این فاصله ایجاد شده باعث میشود که دولتمردان برای عملکرد خود به مردم پاسخگو نباشند و مفاهمهای بین مردم و مسئولان شکل نگیرد. این ارتباط باعث تغییر شرایط نمی شود، اما موجب افزایش تحمل مردم در برابر مشکلات می شود.
فارس: در رابطه با مفاهمه ای که متذکر شدید سال گذشته زمانی که قیمت خودرو به صورت عجیبی بالا رفت آقای نوبخت در مصاحبه ای اعلام کرد که آقای روحانی از این افزایش قیمت مکدر است این قبیل صحبت ها را می توان به عنوان مفاهمه در نظر گرفت؟
فضائلی: این قبیل دیالوگها مصداق خوبی برای مفاهمه نیست و مکدر شدن خاطر رئیس جمهور دردی از مردم را دوا نمیکند.
فارس: اینکه فرمودید دشمن به دنبال ناراضی کردن و شوراندن مردم است، برخی تحلیلگران با استناد به بعضی جملات برخی از اعضای شورای شهر یا بعضی از دولت مردان و یا هر نخبه دیگری که به نوعی قرابت فکری با حاکمیت و شورای شهر فعلی دارد قراینی را مطرح می کنند که برخی در بدنه دولت به دنبال شوراندن مردم هستند، آیا شما با این نظرات موافق هستید ؟
فضائلی: باید بپذیریم که جریان نفوذ، جریانی کاملاً واقعی است که به دنبال زمینهسازی و تدارک لوازم اراده خاص دشمن بیرونی است. بدون شک در برخی مناصب دولتی و در دستگاههای مختلف، افراد نفوذی مستقیم و یا با واسطهای هستند که زمینهساز اقدامات دشمن بیرونی هستند.
* نگاه دولت به غرب، آمریکا و اروپا را جری کرده است
در حال حاضر، ۲ نگاه کلی وجود دارد یکی اینکه این است که بخش اکثریت نظام تصمیمگیری بخش اجرایی کشور که مسئولیت اصلی اداره کشور به عهده آنهاست، واقعاً در امر اداره کشور ناتوانند و از عهده حل و فصل شرایط امروز کشور بر نمی آیند و دیگری اینکه تعمدی در این کار وجود دارد.
مردم باید از کسانی که شعار و نوید زندگی بهتر به آنها را در انتخابات گذشته دادند، مطالبهگری داشته باشند و پیگیر ادعاهای انتخاباتی این جریانات باشند.
نتیجه هر دو دیدگاه یکی است. یعنی اینکه اگر دولت مردان ما تعمدی هم نداشته باشند ولی بخش قبلی یعنی بی عملی و بد عملی نتیجه اش با تعمد در یک سری از کارها برای مردم یکی است.
فارس: اگر اجازه دهید کمی هم به حوزه سیاست خارجی بپردازیم. بعد از مدتها انتظار و امروز و فردا کردن، کانال مالی اروپا موسوم به INSTEX کلید خورد؛ البته سایر تعهدات اروپا در برجام بهقدری با تأخیر مواجه شد که منجر به اعلام ضرب الاجل ۶۰ روزه از سوی ایران شد. برخی از این اقدام به عنوان گام اول اروپا در اجرای تعهدات برجامی خود بعد از خروج آمریکا یاد میکنند و برخی دیگر نیز مدعی هستند که SPV از ابتدا هم مزیت چندانی برای ایران نداشته است و INSTEX فعلی نیز از SPV پایین تر است و تعهدات آن را هم اجرا نمیکند، تحلیل شما از این اتفاقات چیست؟
فضائلی: پاسخ به این سوال از چند بخش تشکیل میشود. بیاعتمادی که نسبت به آمریکا مطرح بوده و هست در مورد اروپا هم صدق میکند. دلایل این بی اعتمادی نیز در مورد آمریکا و اروپا مشابه یکدیگر است. این بیاعتمادی ناشی از ذات تفکر و فرهنگ غربی است که در تعارض مستقیم با تفکر الهی ماست. جهت دیگر این بی اعتمادی به تجربه ما بر می گردد. بخشی از این تجربه تاریخی مربوط به قبل از انقلاب اسلامی و بخشی از آن مربوط به بعد از انقلاب اسلامی است که در هر دو حالت اروپا و آمریکا سابقه خوبی از خود نشان ندادهاند.
اولین تجربه ارتباط با اروپا به تابستان سال 82 برمی گردد. ایران در این تاریخ وارد مذاکره با تروئیکای اروپا یعنی سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه شد. فرایند این مذاکرات حدود ۲ سال طول کشید. در طول این دوران هر چه مقدار گفتوگو با طرف اروپایی بیشتر شد، فشار بیشتر شد و تعداد قطعنامههایی که در شورای حکام آژانس بر علیه ما امضا شد، افزایش پیدا کرد و نهایتاً پرونده ما بهصورت غیرقانونی به شورای امنیت ارجاع داده شد.
فارس: ولی عده این اتفاقات را محصول عملکرد دولت نهم در پرونده هستهای میدانند . . .
فضائلی: اگر شما کتاب دیپلماسی هستهای آقای روحانی را مطالعه کنید، کاملاً مشهود است که چه اتفاقاتی رخ داده است. در نتیجه توافقنامه پاریس که در دولت آقای خاتمی به امضا رسید، دولت فشار آورد که اگر این توافق انجام شود بسیاری از تحریم ها برداشته میشود و امور به حالت عادی برمیگردد. قرار بر این شد که توافقنامه پاریس به صورت مشروط به صورت شش ماهه پذیرفته شود که اگر روند امور به سمت جلو و رو به پیشرفت باشد توافق را ادامه دهیم در غیر این صورت از آن خارج شویم.
بعد از سال 84 مجدداً مذاکراتی در دولت نهم با طرفهای اروپایی از قبیل نشستهای استانبول، بغداد، آلماتی، و دیگر نشست ها برگزار شد. در این نشست ها نیز شیطنتهای آلمان، فرانسه و انگلیس کاملاً مشهود بود و عملاً بهصورت نوبتی، ما را به بازی گرفته بودند. با توجه به این سوابق، تجربیات و مبانی فکری و نظری به اروپا اعتمادی نداشته و نداریم.بعد از امضای توافقنامه پاریس کار به جایی رسید که سه کشور اروپایی نامهای تحقیرآمیز برای ما فرستادند و آقای روحانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسئول مذاکرات هسته ای در آن برهه زمانی بود از نامه این سه کشور اروپایی بسیار عصبانی شد و پاسخ بسیار تندی را به آنها داد.
از زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی فاصله میان مسئولان و مردم ایجاد شد؛ در دوره آقای احمدی نژاد بازگشت خوبی به شرایط اول انقلاب در این زمینه داشتیم، اما متاسفانه بعد از دوره نهم و دهم دوباره فاصلهها بیشتر شد.
نباید به این امیدوار باشیم که آبی از طرف اروپا برای ما گرم میشود و از این مذاکرات، چیزی عاید ایران شود. جهت دیگر این است که چه درباره اینستکس و چه درباره موارد دیگر، مادامی که ما به این مذاکرات که یک سر آن به دشمنانمان وصل است، امیدوار باشیم دستاورد چندانی نخواهیم داشت.
نمیتوان روی چنین وعدههایی حساب باز کرد و معادلات اقتصادی کشور و ساز و کارهای اقتصادی کشور را مبتنی بر چنین چیزی قرار داد.
فارس: این اتفاق افتاده است؟
فضائلی: بله، بخشی از بیعملیهای موجود در کشور ناشی از این است که منتظریم که طرف مقابل برای ما کاری کند. اگر طوری رفتار کنیم که نشان دهد معطل برنامه های آنها نیستیم آنها هم در تصمیمگیریهای خود به شکل دیگری برخورد میکنند.
متاسفانه با این شیوه مدیریت، تنها پیام ضعف را برای آنها فرستاده ایم و آنها نیز از این پیام ضعف استفاده کرده و استادانه روی آن مانور می دهند و امتیازگیری می کنند. تا زمانی که باور نکنیم می توانیم از ظرفیتهای داخلی کشور استفاده کنیم کار به جایی نخواهیم برد چرا که راه حل اساسی بازگشت به درون و اتکا به داخل است.
علاوه بر ظرفیتهای قابل توجه داخل کشور و باور و به کارگیری آن که میتواند بسیاری از مشکلات ما را حل کند، اگر تنها ابرقدرت را نبینیم و کشورهای دیگر را هم در نظر داشته باشیم، میتوانیم از ظرفیتهای دیگر کشورها استفاده کنیم. ما حتی ظرفیت کشورهای همسایه را هم به درستی نشناخته ایم چرا که کشورهای همسایه از ظرفیت ها و بازارهای مهمی برخوردارند و بسیاری از مشکلات ما میتواند با این کشور ها حل شود.
در دنیا کشورهایی هستند که با آمریکا و غرب در حال رقابت هستند و ما می توانیم از این رقابت استفاده کنیم، اما متاسفانه به دلیل نوع نگاه این دولت به غرب ظرفیت کشورهایی مانند روسیه، چین و هند نادیده گرفته میشود. چنین دیدگاهی از یک طرف ظرفیتهای چنین کشورهایی را برای ما بلااستفاده میکند و از طرف دیگر غرب را نسبت به ما تهییج به فشار بیشتر میکند.
فارس: اینجا مدافعان گفتوگو با آمریکا میگویند که آمریکا هم یکی از کشورهاست، چرا نباید از ظرفیتهای آمریکا در این راه استفاده کنیم؟
فضائلی: میتوان به طرق مختلف به این سوال پاسخ داد اگر بخواهیم مصداقی برای غیر قابل اعتماد بودن آمریکا بیاوریم باید برجام را مثال زد. در این جریان ایران به تمام تعهدات خود عمل کرد و آژانس انرژی اتمی نیز تایید کرد که ایران به تمام تعهدات خود در برجام عمل کرده اما طرف آمریکایی تعهدات را در حد هیچ انجام داد.
* ظریف صحنه را خوب نفهمیده است
رهبری در جریان برجام صحبت های مهمی داشتند که به آمریکا اعتماد ندارند، اما به اصرار برخی اجازه مذاکره را دادند و فرمودند اگر آمریکا به تعهداتش عمل کرد، آغازی برای تعامل بیشتر می شود و اگر به تعهداتش عمل نکرد تجربهای می شود که دیگر به این کشور اعتماد نکنیم.
این صحبتها برای آمریکا گویای این بود که ایران قصد آزمایش حسن نیت شما در مذاکره و تعاملات آینده را دارد که متاسفانه آمریکا در این آزمون مردود شد.
فارس: بعد از خروج آمریکا از برجام سیگنالهایی از طرف دولتمردان ایرانی مبنی بر اینکه اگر آمریکا پلهایی که خراب کرده است را ترمیم کند ما آماده ادامه مذاکرات هستیم به نظر شما این صحبت های سیگنال بود یا صرفا آقای روحانی می دانست که آمریکا برنامه ای برای ادامه مذاکرات ندارد و تنها قصد نشان دادن حسن نیت ایران به جهان را داشت؟
فضائلی: اگر بخواهیم واقع بینانه نگاه کنیم نگاه برخی از عناصر دولتی اینگونه است و این صحبتها تقریبا سیگنالهایی از طرف دولت ایران به آمریکاست.
فارس: آقای ظریف چندی پیش گفته بودند که ما ضربه اساسی و کاری را از مخالفین داخلی برجام خوردیم نظر شما در این رابطه چیست؟
فضائلی: بیان کردن چنین موضوعی بسیار باعث تاسف است. زمانی که این مطلب را خواندم تاسف خوردم و خاطرم از شخصی مانند آقای ظریف مکدر شد. روش انتقاد برخی از منتقدان در برجام روش صحیحی نبود و حتی در مقطعی رهبری نیز به این افراد تذکر داد و من نیز قصد کتمان چنین مطلبی را ندارم، اما اینکه وزیر امور خارجه در صحنه ای که آمریکا با این همه خباثت و پیشینه سیاه و کشورهای اروپایی با خباثت های تاریخی خود در طول چندین سال اخیر بر علیه ایران در یک طرف قضیه اند و تعدادی منتقد داخلی که کسی در دلسوز بودن آنها شکی ندارد و تنها روش نقد آنها تند و گاهی با بد اخلاقی همراه بوده در طرف دیگر قرار دارند، بیاید بیان کند که ما از مخالفین داخلی ضربه خوردیم، عین بدفهمی است. در خوشبینانهترین حالت می توان گفت که آقای ظریف از شدت عصبانیت چنین تعبیری را به کار برده که واقعا آقای ظریف چنین نگاهی ندارد.
*حامیان پذیرش کنوانسیونهای FATF نمیتوانند هیچ ضمانتی دهند
در ماجرای برجام زمانی که تمام منتقدان متذکر شدند که به طرف مقابل اعتماد نکنید و تضمینهای لازم را از طرف مذاکره بگیرید در جواب منتقدان آقای ظریف اعلام کردند حرف آقای کری برای من تضمین است این نشان می دهد که ایشان صحنه را خوب نفهمیده است. آیا واقعا می شود بین کلینتون، کری و ترامپ تفاوت ماهوی قائل شد.
در برخی مناصب دولتی و در دستگاههای مختلف، افراد نفوذی مستقیم و یا با واسطهای هستند که زمینهساز اقدامات دشمن بیرونی هستند.
به عنوان مثال اگر کلینتون در آمریکا به ریاست جمهوری می رسید ایران در وضعیت ایده آلی به سر می برد. کافی است اظهارات کلینتون در دوران رقابت های انتخاباتی را ببینید و یا در نطقی که پس از پایان کار در وزارت امور خارجه آمریکا در قبال ایران به کنگره تقدیم کرد را مطالعه کنید متوجه می شوید چه موضع گیری هایی بر علیه ایران داشته است. ظریف و تیم مذاکره کننده چنین تعبیری داشتند که اگر دموکرات ها بر سر کار بیایند وضعیت مذاکره به خوبی پیش می رود. چنین تعبیرهایی ما را به این بن بست رسانده است. این نوع تحلیل و نگاه به غرب است که به ما اجازه نمی دهد ظرفیت های داخلی را باور کنیم و به جای اتکا بر ظرفیتهای داخل چشم به این دوخته ایم که در انتخابات آمریکا ترامپ پیروز می شود یا کلینتون و با انتخاب ترامپ تمام معادلات ما به هم می ریزد.
فارس: اروپاییها به صورت غیر رسمی و کنایه وار شرط اجرای تعهدات برجامی خود را تصویب لوایح مربوط به FATF دانسته اند و یکی از علل مخالفتها با این لوایح در داخل کشور همین پافشاری شک برانگیز طرف غربی بر این موضوع است . . .
فضائلی: در بیانیهای که چندی پیش اروپا درباره SPV و INSTEX منتشر شد، صراحتا اعلام کردند که تنها در صورت تصویب لوایح چهارگانه به تعهدات خود پایبندند. اگر بخواهم به طور خلاصه در این باره اظهار نظری داشته باشم دو مورد از لوایح یعنی مبارزه با پولشویی و مبارزه با تروریسم توسط قوانین داخلی تصویب شد. دو مورد از این لوایح که هنوز هم مجمع بر روی آن به تصمیم جامعی نرسیده یکی CFT و دیگری پالرمو است.
باید این را بپذیریم که بین انتخاب خوب و بد قرار نداریم و در حال حاضر بین وضعیت انتخاب بد و بدتر قرار گرفته ایم. اینکه کدام طرف بد و کدام طرف بدتر است بستگی به نوع دیدگاه ما و وزن دهی که ما انجام می دهیم.
* تنها راه جلوگیری از زیادهخواهی غرب، قدرتمندتر شدن است
هیچ کدام از طرفداران پذیرش کنوانسیون پالرمو نمی توانند هیچ تضمینی بدهند که با پذیرش این کنوانسیون بهطور مشخص اتفاق مثبتی بیفتد. حداکثر حرف و ادعای این افراد این است که اگر این شرایط را نپذیریم به مراتب شرایط بدتر خواهد شد.
طرف مقابل که مخالف تایید پالرمو هستند استدلالشان این است که اگر این شرایط را بپذیریم بدتر خواهد شد. کسانی که مخالفند معتقد هستند که با پذیرفتن این شرایط پیام ضعفی را به آنها مخابره می کنیم که دشمن را گستاختر و امیدوارتر میکند که فشار موثر است. وقتی به دشمنی با این ویژگی ها چنین پیام ضعفی فرستاده می شود بدون شک مخاطرات زیادی را هم به ارمغان می آورد.
* اگر پیام ضعف بفرستیم، عرصه را برای خود تنگ کردهایم
چون مبانی تفکر غربی با مبانی تفکر الهی در تعارض است و اینکه انقلاب اسلامی باعث شد منافع آمریکا در ایران قطع شود، اساساً پذیرش این انقلاب برای آنها ممکن نیست و از هر راهی در پی ضربه زدن به ایران هستند. تنها راهی که میتواند آمریکا و اروپا را خاضع کند و یا حداقل از خواستههای خود کوتاه بیایند این است که ما قدرتمند و توانمند شویم.
در هر نقطه که اشخاص باورمند انقلابی با عقلانیت انقلابی حضور داشتند دشمن نتوانسته کاری از پیش ببرد. دشمن به دنبال پیدا کردن نقاط ضعف ماست اگر پیام ضعف برای آنها بفرستیم به مراتب آنها را گستاخ تر کرده و عرصه را برای خود تنگ تر کرده ایم.
فارس: به یاد بحث چند ماه پیش رسانههای کشور افتادم . . . یکی از روزنامههای اصلاحطلب نوشته بود که مقایسه تولید موشک و پراید مقایسه اصلا درست نیست . . .
فضائلی: قطعاً درست است، چرا که تفکری که میتواند در عرصههایی همچون فناوری موشکی، هستهای، سلولهای بنیادی و هوا فضا، نانو بیوتکنولوژی و ده ها شاخه دیگر پیش برود میتواند در عرصههای دیگر همچون صنایع خودروسازی هم پیشرفت کند.
* تعارضهای ایران و روسیه از جنس خصومت نیست
اگر این نگاه و تفکر چه در عرصه خودروسازی و چه در عرصه های دیگر بروز پیدا کند موفقیت بدون شک حتمی است.
فارس: نگاه مادی غرب و نگاه اسلامی ما باعث بی اعتمادی ما به غرب می شود. این سوال برای من پیش آمد، که آیا روسیه هم جزء غرب محسوب میشود که ما تعامل با آن داریم؟ روسیه نیز مبانی دینی و الهی ندارد و به همان اندازه غرب قابل اعتماد نیست، اما چون شما فرمودید که انقلاب اسلامی ایران را از چنگال و دهان غرب بیرون کشیده است، دشمنی غرب با ایران به مراتب بیشتر است و روسیه در زمان پهلوی به میزان غرب منافعی در ایران نداشته است . . .
فضائلی: مقوله تعارض منافع مبحث بسیار مهمی در همه عرصهها از جمله صحنه دیپلماسی و عرصه روابط بینالملل است. ما در برخی نقاط با روسیه منافع مشترکی داریم و این باعث همکاریهای متقابل میشود و در برخی نقاط با همین روسیه تعارض منافع داریم که منجر به عدم تعامل در آن زمینه خاص می شود.
برخی از این افراد که بعد از بیانیه ادعا کردند این بیانیه حرف جدیدی برای گفتن نداشت، برای این بود که آنها منتظر تجدید نظرطلبی در اصول انقلاب بودند.
کشور ما در حال حاضر، بیشترین تعارض منافع را با آمریکا و غرب دارد. روسیه نیز از این قضیه مستثنا نیست و ممکن است با این کشور نیز تعارض منافعی در برخی از زمینهها داشته باشیم. ممکن است ایران با برخی از کشورها تعارض منافع داشته باشد، اما این تعارض منافع در جهت خصومت ورزیدن در رابطه با ایران به انواع و اقسام مختلف نیست. آمریکا و غرب از هیچ حربه ای در جهت خصومتورزی با ایران فروگذار نیستند.
آمریکا و غرب از اوایل انقلاب در تمام زمینهها از قبیل کودتا، جنگ تحمیلی، حمایت از تروریستها و منافقین در جهت خصومتورزی با ایران قدم برداشته که روسیه هیچکدام از این اقدامات را انجام ندادهاند. در حقیقت، نگاه ما نگاهی کاملاً عقلایی و مبتنی بر یک تحلیلهای عقلی در کوتاهمدت و بلندمدت است که مشخص میکند، میتوانیم با کدام کشورها مراوده داشته باشیم.
فارس: و بهعنوان آخرین سوال، اگر اجازه دهید درباره بیانیه گام دوم انقلاب صحبت کنیم. انتظار اصلی در این بیانیه از چه کسی است؟ آیا مردم هنوز میتوانند به مسئولان و قوه مجریه فعلی و یا قوه مقننه فعلی میتوانند اعتماد کنند؟
فضائلی: این بیانیه هم به طور کلی تصریح به خوشبین بودن و پرهیز از ناامیدی دارد و بهعنوان کلید اساسی برای دنبال کردن توصیه ها و رسیدن به چشمانداز تمدن نوین اسلامی و یا ایران اسلامی بزرگ است.
* عجولانه بهدنبال نتیجه گرفتن هستیم
درباره موارد گذشته که به رهبری مربوط میشود، قطعاً حق هیچ کدام از توصیه های رهبری ادا نشده است، اما نمیتوان گفت که تاثیری نداشته یا تاثیر آن کم بوده است. به عنوان مثال شعار سال گذشته یعنی حمایت از کالای ایرانی تحت الشعاع خیلی اتفاقات و مسائل اقتصادی سال گذشته قرار گرفت، اما به جرات می توان گفت که موقعیتی منحصر به فرد نسبت به گذشته را برای کالای ایرانی ایجاد کرد و در جامعه و افکار عمومی کالای ایرانی موضوعیتی پیدا کرد.
ایرادی که به لحاظ فرهنگ عمومی بر ما وارد هست این است که خیلی زود می خواهیم به نتیجه برسیم و به این نکته توجه نداریم که تغییرات اجتماعی و دگرگونی و دانشی که به سبک زندگی و فرهنگ جامعه بر می گردد هم تدریجی به وجود می آید و هم تدریجی در آن تغییر ایجاد می شود.
* توصیههای رهبری اگر تبدیل به گفتمان شود، قوای سهگانه ناچار به پاسخگویی خواهند بود
درباره قوای سهگانه هم به همین شکل است؛ اگر چه کمکاری، ضعف، و بیعملی و بد عملی وجود دارد، ولی ما باید مطالبهگر باشیم و این مطالبه داشتن و تبدیل موضوعات مختلف به گفتمان عمومی حتما موثر خواهد بود.
اگر این موضوعات به گفتمان تبدیل شود مجموعههای مختلف نمیتوانند از زیر آن شانه خالی کنند و ناگزیرند که به این مطالبات عمومی پاسخ دهند. رسانهها ابزارهای بسیاری مهمی در تبدیل کردن این موضوعات به گفتمان هستند.
این بیانیه در برهه زمانی از طرف مقام معظم رهبری صادر میشود که هجمههای سنگین چندین ساله ای را برای القای یأس برای ناکارآمد بودن نظام جمهوری اسلامی راه انداخته بودند. تمام تلاش ها و هجمه های دشمنان برای این بود که نشان دهند 40 سال نقطه پایانی انقلاب اسلامی است و نظام جمهوری اسلامی به آخر خط رسیده است.
* بیانیه گام دوم خط بطلانی بر تجدیدنظرطلبی در اصول انقلاب است
این بیانیه خط بطلانی بر این هجمه ها و تلاش ها بود. این بیانیه با عنوان بیانیه گام دوم برای چهل ساله دوم مطرح شده و با توجه به محتوای بیانیه، نگاه تاریخی، توصیف وضع موجود، چشم انداز، راه رسیدن و تحقق چشم انداز و یک قوه محرکه و پیشران است، که جامعه ایران را می تواند به چشم انداز تمدن نوین اسلامی و جامعه ای که زمینهساز ظهور امام زمان «عج» است برساند. این یعنی اینکه تمام تلاش ها و دل بستن های دشمن برای القای یاس و ناامیدی اثری نداشته است.
چطور میتوانیم در عرصههای هستهای، نانو، بیوتکنولوژی، هوافضا و ... جزء هشت کشور برتر دنیا قرار بگیریم، اما در خودرو سازی نمی توانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم؟ دلیل این است که در این عرصه تفکر انقلابی حضور نداشته و یا کم رنگ بوده است.
مخاطب اصلی این بیانیه جوانان ایران هستند، تا مسئولیت بپذیرند و خود را آماده کنند که ایران را از نقطه فعلی به نقطه مطلوب و مورد نظر برسانند. بیانیه گام دوم از این نظر ارزشمند است که در زمانی که بحث تجدید نظر در آرمان ها، شعارها و ارزش های انقلاب از طرف عده ای مطرح شده و می شود و اینکه انقلاب ها بعد از مدتی از آرمان ها و ارزش های خود دست می کشند از این حیث هم این بیانیه خط بطلانی بر چنین تفکرات و نظریات کشید.
فارس: افرادی هم قصد وارد کردن نقد و یا القای ناامیدی به جامعه را دارند، واکنشهایی به این بیانیه داشتند . . .
فضائلی: برخی از این افراد که بعد از بیانیه ادعا کردند این بیانیه حرف جدیدی برای گفتن نداشت، برای این بود که آنها منتظر تجدید نظرطلبی در اصول انقلاب بودند.
بعد از اینکه دیدند رهبری نه تنها از این آرمانها عدول نکرده بلکه راه رسیدن به موفقیت و ادامه راه را پافشاری بر این آرمان ها میداند و اگر خطایی هست به دلیل این است که ما از ارزش ها وشعار های انقلابی فاصله گرفته ایم و به این دلیل متحمل خسارت های زیان باری شده ایم. اگر این اتفاق صورت نگرفته بود هم مشکلات کمتری داشتیم و هم دستاوردها و پیشرفت های ما به مراتب بیشتر بود.
* جریان انقلابی به ندرت حاکم بر اقتصاد بوده است
به عنوان مثال حوزه اقتصاد یکی از مهمترین نقاطی است که در آن دچار مشکل شده ایم. عرصه اقتصاد دقیقا یکی از نقاطی است که در آن تفکر انقلابی حضور نداشته است. ما در هیچ دوره تفکر انقلابی که باورمند به نسبت به ارزشهای دینی و اسلامی باشد و پای این ارزش های برای اجرا بایستد تا به حال نداشته ایم.
فارس: آیا این تفکر در دهه اول انقلاب هم حضور نداشت؟
فضائلی: می توان گفت دهه اول انقلاب شرایط خاص خود را داشت. ولی در همان زمان هم می توان نارسایی هایی را مشاهده کرد. به وجود آمدن اصطلاح چپ در دولت مهندس موسوی، این افراد به دنبال ارزش های اسلامی نبودند و یک سری القائات غیر اسلامی داشتند و در همان مقطع هم نقدهایی به دولت مطرح بود که این شیوه تمرکز گرایی در دولت و واگذار نکردن به مردم و از این قبیل اقدامات نشان دهنده دور بودن اقتصاد، از تفکر اقتصاد اسلامی بود. جریان قالب و حاکم در عرصه اقتصادی ما یا هیچ وقت و یا به ندرت تفکر انقلابی جدی با مدیریت جهادی داشته است.
این سوال قطعاً سوال به حقی است که چطور ما می توانیم در عرصههای هستهای، نانو، بیوتکنولوژی، هوافضا و ... جزء هشت کشور برتر دنیا قرار بگیریم، اما در خودرو سازی نمی توانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم؟ دلیل این است که در این عرصه تفکر انقلابی حضور نداشته و یا کم رنگ بوده است.
در نقاطی که تفکر انقلابی حضور داشته پیشرفتهای چشمگیری داشته و حرف های جدی برای گفتن داریم. داشتن تفکر انقلابی محدود به حوزه خاصی نمی شود و در حوزه های مختلف سیاست، فرهنگ، اقتصاد داشتن تفکر و روحیه انقلابی الزامی است.
برای اینکه بتوانیم مسیر را اصلاح کنیم و خطاهای خود را جبران کنیم باید از این گذشته درس بگیریم و توجه داشته باشیم که این روحیه و تفکر است که می تواند نجات دهنده کشور باشد. به واقع به جز دوران خیلی کوتاهی در بخش اجرایی کشور عمده عمر انقلاب در دست جریان انقلابی نبوده است.
به عنوان مثال اتفاقاتی که در دوره اخیر آیت الله آملی در قوه قضاییه در مبارزه با فساد رخ داد قابل تقدیر است و نشان دهنده حضور تفکر انقلابی و نسیم روحیه انقلابیست که به سمت قوه قضاییه وزیده است.
رهبری در این بیانیه متذکر شده است که ما کمکاریهایی در مقوله عدالت و مبارزه با فساد داشته ایم و تصریح کردند که درست است اقدامات ارزش مندی در این زمینه انجام شده ولی این اقدامات در تراز نظام اسلامی و آرمان های انقلابی نیست. مقام معظم رهبری در جایی دیگر اشاره می کنند که بین باید ها و واقعیتها فاصله ای رنج آور ایجاد شده است.
بر خلاف ادعای عده ای مبنی بر اینکه این بیانیه حرف تازه ای برای گفتن ندارد این بیانیه، بیانیه ای بسیار مهم با نکاتی تازه است. من در مطلبی با عنوان تازه های بیانیه گام دوم، تازه های این بیانیه را ذکر کردم و در جاهایی که این بیانیه تازه به نظر نمی رسد، بوی تازگی می دهد چرا که در این نقاط رهبری ایستادن بر اصول انقلاب را تاکید می کنند و این تاکید کردن تازگی این مطلب را می رساند.
انتهای پیام/
نظر شما