فرارو- یک فعال سیاسی گفت: «واقعیت این است که من احساس میکنم که حتی جامعه هم از این مسئله که باید تحت هر شرایطی در انتخابات حضور داشته باشند و به حداقلها راضی شوند، عبور کردهاند. زیرا ما نتیجه همین فرم انتخابات را میتوانیم امروز در مجلس و در فراکسیون امید ببینیم که به جز یک تعداد معدودی از این نمایندگان، باقی افراد نه تنها عملکرد مناسبی نداشتند بلکه زمینهساز انتقادات بسیاری شده اند و حتی به وجه جریان اصلاحات هم آسیب زده اند.»
بیشتر بخوانید:
هفته گذشته سعید حجاریان تئوریسین در یادداشتی با تاکید بر اینکه تحریم انتخابات ایده کهنه و ناکارآمدی است، هفت پیشنهاد به جریان اصلاحات در آستانه انتخابات ارائه کرد. او در این یادداشت عنوان کرد: «اصلاحطلبی در سال ۹۸، با توجه به وضعیت سیاسی داخل و خارج و همچنین شرایط اقتصادی و معیشتی، در ابعاد مختلف نیازمند چابکسازی و نواندیشی است، اما اساسیترین موضوع، «بقای اصلاحطلبی» است. شاید عقلانیترین راهبرد را بتوان در «مشارکت مشروط» جست؛ از فرصت انتخابات استفاده کرد، ولی چنان چه شروط مطرح شده برآورده نشد، عطای انتخابات را به لقایش بخشید.»
او در ادامه هفت پیشنهاد را مطرح کرد که ادغام احزاب کوچک در احزاب بزرگ یا منحل کردن آنها، تقابل با اپوزیسیون، روشن کردن میزان بحران برای عقلای جریان اصولگرا، خروج از خمودگی و رخوت و تجدید نهادی، دفاع همه جانبه در برابر اتهامات و جعلیات از جمله همین موارد بود. البته این نظرات حجاریان با انتقاداتی هم مواجه شد و برخی از فعالان سیاسی اصلاحطلب عنوان کردند که نباید دیدگاههای وی را به عنوان نظرات جریان اصلاحات در نظر گرفت، ولی با این حال نمیتوان نادیده گرفت که وی یکی از تئوریسینهای برجسته این جریان است گاه مستقیم و گاه غیرمستقیم دیدگاههای وی مورد توجه بخش عده جریان اصلاحات قرار میگیرد.
در همین خصوص عبدالله ناصری عضو شورای مشورتی سیدمحمد خاتمی طی گفتگو با فرارو عنوان کرد: «اصلاحطلبان هیچگاه با تحریم انتخابات حتی زمانی که شرایط سیاسی کشور به مراتب بستهتر از امروز بود، موافق نبودند و نیستند. آنچه که طی دو دهه اخیر از سوی کنشگران اصلاحطلب یا احزاب این جریان سیاسی مطرح شده، صرفا بحث عدم ارائه لیست انتخاباتی بود. واقعیت این است که تحریم انتخابات نه در ایران بلکه در هیچ کجای جهان کاربرد ندارد، اما مشارکت مشروطی که آقای حجاریان و پیشتر آقای تاجزاده به آن اشاره کردهاند، مسئله دیگری است که در میان احزاب و گروههای اصلاحطلب هم در خصوص آن اتفاق نظر وجود دارد.»
وی ادامه داد: «بنابراین بحث آقای حجاریان جدا از آن هفت پیشنهادی که مطرح کردهاند، مورد تایید بخش عمده جریان اصلاحات است. اما در خصوص آن هفت پیشنهاد اجرایی که ایشان مطرح کردهاند، من معتقدم که خیلی از آنها امکان اجرایی شدن ندارند. به عنوان مثال ایشان عنوان کردهاند که احزاب کوچک یا منحل شوند یا در احزاب بزرگ ادغام شوند، اما من بعید میدانم که اصلا چنین موضوعی مورد بحث و گفتگو قرار بگیرد. دلیلش هم این است که ما در حال حاضر افرادی را در جریان اصلاحات داریم که با وجود اینکه کنش اصلاحطلبانه دارند، اما منش آنها هیچ سنخیتی با منش اصلاحگرایانه ندارد؛ لذا امکان اینکه احزاب کوچک در احزاب بزرگ ادغام شود، وجود ندارد. اما باز هم تاکید میکنم که مسئله حضور مشروط در انتخابات مورد تائید اکثریت جریان اصلاحات است.»
بیشتر بخوانید:
او تصریح کرد: «در انتخابات ۹۲ و ۹۶ که اصلاحطلبان مجبور به حمایت از آقای روحانی شدند و در انتخابات ۹۴ هم به حداقلها قانع شدند و لیستهایی متشکل از همین حداقلها را برای انتخابات مجلس شورای اسلامی ارائه کردند، نه تنها دستاوردی در بر نداشت بلکه منجر به این شد که مورد انتقاد بسیاری قرار بگیرند و بخش قابل توجهی از جامعه ضعف عملکردی دولت و مجلس را از چشم اصلاحطلبان دیدند؛ لذا به نظر من اصلاحطلبان باید از این مرحله عبور کند و فضایی را شکل دهند که بتوانند با ظرفیتهای حداکثری در انتخابات حاضر شوند. یعنی باید به گونهای عمل کنند که نهادهای حکومتی به ویژه نهادهایی که نظارت استصوابی را در دستور کار قرار داده اند تغییر رویه دهند. تا یک انتخابات کاملا آزاد برگزار شود.»
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که اصلاحطلبان اهرم فشار لازم برای تغییر رویه را در اختیار ندارند آیا ممکن نیست در نهایت به هممان تحریم انتخابات منجر شود، گفت: «به عقیده من ما باید در بحث نظارت استصوابی نگاه عمیقتر و گستردهتری داشته باشیم. منظورم این است که تنها نهادی که در این موضوع حضور دارد شورای نگهبان نیست. اما با این حال من فکر میکنم با توجه به شرایط حاد ملی و معیشتی مردم به ویژه بعد از سیلهای یک ماه اخیر و مشکلات بینالمللی، نباید انتظار مشارکت پررنگی را در انتخابات ۹۸ انتظار داشت. این همان مسئلهای است که حاکمیت باید یک فکری برای آن کند.»
این فعال سیاسی افزود: «اگر قرار باشد ما مجددا از میان نیروهای حداقلی لیست انتخاباتی ارائه کنیم همان بهتر که به هیچ عنوان لیستی از سوی اصلاحطلبان منتشر نشود. ما و جامعه نیاز داریم که افرادی را راهی مجلس کنیم که علاوه بر جسارت و توانمندی، نگاه درست و منطقی به مشکلات و مسائل جاری کشور داشته باشند. تنها از این طریق است که میتوان به اصلاح امور و حل مشکلات کشور امیدوار بود. نتیجه یک انتخابات محدود را ما بارها در مجلس دیده ایم و نمونه آن هم مجالس هفتم تا دهم است. در مجالس هفتم تا نهم که اصلا شرایط به گونهای پیش رفت که حتی حداقل اصلاحطلبان هم نتوانستند حضور خاصی داشته باشند و در مجلس دهم هم که مجبور شدیم افرادی را در لیست قرار دهیم که صرفا تائید صلاحیت شده بودند.»
او ادامه داد: «واقعیت این است که من احساس میکنم که حتی جامعه هم از این مسئله که باید تحت هر شرایطی در انتخابات حضور داشته باشند و به حداقلها راضی شوند، عبور کردهاند. زیرا ما نتیجه همین فرم انتخابات را میتوانیم امروز در مجلس و در فراکسیون امید ببینیم که به جز یک تعداد معدودی از این نمایندگان، باقی افراد نه تنها عملکرد مناسبی نداشتند بلکه زمینه ساز انتقادای بسیاری شده اند و حتی به وجه جریان اصلاحات هم آسیب زده اند.»
وی در پاسخ به این سوال با توجه به شرایط موجود در سطح جامعه نمیتوان انتظار داشت که یک ماه قبل از انتخابات اصلاحطلبان برای جلب اعتماد عمومی دست به کار شوند، آیا برنامه مدونی برای مدت باقی مانده تا انتخابات وجود دارد یا خیر، عنوان کرد: «هنوز برنامه جامعی برای این مسئله وجود ندارد، اما طبیعتا شورای عالی سیاستگذاری یا احزاب عضو شورای هماهنگی، جبههای را تشکیل خواهند داد تا در این باره به یک جمعبندی برسند. اما یک واقعیت ملموس در این میان وجود دارد که آقای حجاریان در یادداشت اخیر خود و آقای خاتمی در دیدار با اعضای فراکسیون امید که اسفندماه برگزار شد، به آن اشاره داشتند، این است که رفع مسئله بی اعتمادی و ناامیدی در سطح جامعه نیازمند آن است که حاکمیت هم قدمهایی بردارد. مادامی که این اراده برای تغییر رویکردهای فعلی وجود نداشته باشد، تلاشهای اصلاحطلبان به نتیجه نخواهد رسید و روز به روز هم این ناامیدی و بی اعتمادی عمیقتر خواهد شد.»
ناصری در پایان تاکید کرد: «مسئله ناامیدی و بی اعتمادی موضوعی نیست که اصلاحطلبان مطرح کرده باشند. بلکه این نتیجه نظرسنجیهایی است که توسط بخشهایی انجام میشود که عمدتا در اختیار رقبای اصلاحات هستند؛ بنابراین من معتقدم که بخش قابل توجهی از کنشگران سیاسی اصلاحطلب و عقلای جراین اصولگرا به همین دلیل است که این روزها حضور کمرنگتری در رسانهها نسبت به گذشته دارند. اینکه میگویم در میان عقلای اصولگرا هم این مسئله وجود دارد به این دلیل است که به عنوان مثال ببینید آقای ناطق نوری یا آقای باهنر تا چه حد حضورشان در رسانهها نسبت به گذشته کاهش پیدا کردهاند. به نظر من این ناامیدی و بی اعتمادی طی این سالها میان فعالان سیاسی و برخی از مسئولان هم رسوخ کرده و باید حاکمیت به دنبال راهکار مناسب برای رفع آن باشد.»
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که اصلاحطلبان اهرم فشار لازم برای تغییر رویه را در اختیار ندارند آیا ممکن نیست در نهایت به هممان تحریم انتخابات منجر شود، گفت: «به عقیده من ما باید در بحث نظارت استصوابی نگاه عمیقتر و گستردهتری داشته باشیم. منظورم این است که تنها نهادی که در این موضوع حضور دارد شورای نگهبان نیست. اما با این حال من فکر میکنم با توجه به شرایط حاد ملی و معیشتی مردم به ویژه بعد از سیلهای یک ماه اخیر و مشکلات بینالمللی، نباید انتظار مشارکت پررنگی را در انتخابات ۹۸ انتظار داشت. این همان مسئلهای است که حاکمیت باید یک فکری برای آن کند.»
این فعال سیاسی افزود: «اگر قرار باشد ما مجددا از میان نیروهای حداقلی لیست انتخاباتی ارائه کنیم همان بهتر که به هیچ عنوان لیستی از سوی اصلاحطلبان منتشر نشود. ما و جامعه نیاز داریم که افرادی را راهی مجلس کنیم که علاوه بر جسارت و توانمندی، نگاه درست و منطقی به مشکلات و مسائل جاری کشور داشته باشند. تنها از این طریق است که میتوان به اصلاح امور و حل مشکلات کشور امیدوار بود. نتیجه یک انتخابات محدود را ما بارها در مجلس دیده ایم و نمونه آن هم مجالس هفتم تا دهم است. در مجالس هفتم تا نهم که اصلا شرایط به گونهای پیش رفت که حتی حداقل اصلاحطلبان هم نتوانستند حضور خاصی داشته باشند و در مجلس دهم هم که مجبور شدیم افرادی را در لیست قرار دهیم که صرفا تائید صلاحیت شده بودند.»
او ادامه داد: «واقعیت این است که من احساس میکنم که حتی جامعه هم از این مسئله که باید تحت هر شرایطی در انتخابات حضور داشته باشند و به حداقلها راضی شوند، عبور کردهاند. زیرا ما نتیجه همین فرم انتخابات را میتوانیم امروز در مجلس و در فراکسیون امید ببینیم که به جز یک تعداد معدودی از این نمایندگان، باقی افراد نه تنها عملکرد مناسبی نداشتند بلکه زمینه ساز انتقادای بسیاری شده اند و حتی به وجه جریان اصلاحات هم آسیب زده اند.»
وی در پاسخ به این سوال با توجه به شرایط موجود در سطح جامعه نمیتوان انتظار داشت که یک ماه قبل از انتخابات اصلاحطلبان برای جلب اعتماد عمومی دست به کار شوند، آیا برنامه مدونی برای مدت باقی مانده تا انتخابات وجود دارد یا خیر، عنوان کرد: «هنوز برنامه جامعی برای این مسئله وجود ندارد، اما طبیعتا شورای عالی سیاستگذاری یا احزاب عضو شورای هماهنگی، جبههای را تشکیل خواهند داد تا در این باره به یک جمعبندی برسند. اما یک واقعیت ملموس در این میان وجود دارد که آقای حجاریان در یادداشت اخیر خود و آقای خاتمی در دیدار با اعضای فراکسیون امید که اسفندماه برگزار شد، به آن اشاره داشتند، این است که رفع مسئله بی اعتمادی و ناامیدی در سطح جامعه نیازمند آن است که حاکمیت هم قدمهایی بردارد. مادامی که این اراده برای تغییر رویکردهای فعلی وجود نداشته باشد، تلاشهای اصلاحطلبان به نتیجه نخواهد رسید و روز به روز هم این ناامیدی و بی اعتمادی عمیقتر خواهد شد.»
ناصری در پایان تاکید کرد: «مسئله ناامیدی و بی اعتمادی موضوعی نیست که اصلاحطلبان مطرح کرده باشند. بلکه این نتیجه نظرسنجیهایی است که توسط بخشهایی انجام میشود که عمدتا در اختیار رقبای اصلاحات هستند؛ بنابراین من معتقدم که بخش قابل توجهی از کنشگران سیاسی اصلاحطلب و عقلای جراین اصولگرا به همین دلیل است که این روزها حضور کمرنگتری در رسانهها نسبت به گذشته دارند. اینکه میگویم در میان عقلای اصولگرا هم این مسئله وجود دارد به این دلیل است که به عنوان مثال ببینید آقای ناطق نوری یا آقای باهنر تا چه حد حضورشان در رسانهها نسبت به گذشته کاهش پیدا کردهاند. به نظر من این ناامیدی و بی اعتمادی طی این سالها میان فعالان سیاسی و برخی از مسئولان هم رسوخ کرده و باید حاکمیت به دنبال راهکار مناسب برای رفع آن باشد.»
نظر شما