گروه اقتصادی خبرگزاری آنا، نفت یک منبع عظیم و ارزشمند انرژی در دنیای امروز است و این منبع انرژی از سالیان پیش در اقتصاد جهان مورد استفاده قرار میگرفته است، ولی با توجه به اینکه صنایع در سالهای گذشته به توسعهیافتگی صنایع امروزی نبود نیاز به نفت نیز به اندازه قرن بیست و یکم میلادی نبوده است.
در این شرایط، ملی شدن صنعت نفت برای کشورهایی که این ذخایر انرژی را دارند بسیار اهمیت دارد و با مدرن شدن زندگی انسانها و صنعتی شدن اقتصاد جهان بر اهمیت نفت در زندگی مردم و ملی شدن صنعت نفت افزوده شد. زمانی که مته حفاری «جرج برناردرینولدز» خاک مسجد سلیمان را شکافت و فوران نفت با شادمانی بی حد و حصر دارسی همراه شد، او از شوق، چنان فریادی کشید که حتی دولتی های لندنی هم صدایش را شنیدند.
در آن زمان شرایط بین المللی در این دوره، به نحوی بود که کشورهای مختلف به ویژه روسیه، انگلیس و آمریکا با پیشنهادهایی به دولت ایران، خواستار کسب امتیاز نفتی بودند و از آنجا که انگلیس، امتیاز بهره برداری از منابع نفت جنوب کشور را در اختیار داشت، روسها درصدد کسب امتیاز منابع نفتی شمال و آمریکاییها نیز به دنبال امتیاز نفت، در ایران بودند.
دکتر مصدق که رهبری گروهی متشکل از 16تن از نمایندگان مجلس چهاردهم را برعهده داشت، در خصوص واگذاری امتیاز نفت به خارجیها گفت: «به بهانه اینکه به یک کشور نفت داده شده است، نباید به هیچ کشور دیگری امتیاز داد چرا که این دور باطل تمامی نخواهد داشت».
مصدق در دوران مبارزات خود برای ملی کردن صنعت نفت، بارها بر این نکته تاکید داشت که ایرانیان باید خود منابع نفتی کشورشان را اداره و بهره برداری کنند. وی برای مقابله با فشار شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، قانونی را در این دوره مجلس به تصویب رساند که دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیروهای خارجی در ایران هستند، منع میشد.
حرکت ملی شدن صنعت نفت در شرایطی شکل گرفت که ایران بزرگترین تولیدکننده نفت خام خاورمیانه بود و پس از آمریکا، ونزوئلا و شوروی سابق؛ چهارمین تولیدکننده معتبر نفت خام دنیا محسوب می شد. به دنبال تلاشهای مصدق برای نجات سرمایههای کشور از دست بیگانگان، دربار پهلوی اجازه نداد وی در دوره پانزدهم مجلس، به مجلس راه یابد. در این دوره هدف عوامل وابسته به انگلیس این بود که قرارداد سال 1933 دوره رضاشاه را به دست دولت ساعد مراغهای و با تصویب مجلس تنفیذ کنند. اما بر اثر فشار افکار عمومی مقصود انگلیسیها تأمین نشد و عمر مجلس پانزدهم بهسر رسید. لذا، نارضایتی انگلیس از حرکت ملی شدن صنعت نفت و تلاش برای برهم زدن این حق خواهی ملت ایران، امری کاملا طبیعی بود. شرکت نفت انگلیس که به دلیل تاراج منابع نفتی ایران، دارای سرمایه هنگفتی شده بود اکنون منافع خود را در خطر می دید.
گسترش فعالیتهای سیاسی پس از شهریور 1320 سبب گسترش مبارزات مردم و به ویژه توجه آنان به وضع قرارداد نفت شده بود. مصدق در مجلس و بیرون از آن این جنبش را که به «نهضت ملی شدن نفت» معروف شد، هدایت میکرد. در انتخابات مجلس شانزدهم با همه تقلبها و مداخلات شاه و دربار، مصدق در دور دوم انتخابات، به مجلس راه یافت و در این دوره طرح 'ملی شدن صنعت نفت' به رهبری وی در مجلس تصویب شد.
قانون ملی شدن صنعت نفت در واقع پیشنهادی بود که به امضای همه اعضای کمیسیون نفت در مجلس شورای ملی ایران در 17 اسفند 1329 به مجلس ارائه شد. کمیسیون نفت، کمیسیونی بود که در اول تیر 1329 در دوره شانزدهم مجلس شورای ملی ایران برای رسیدگی به لایحه نفت (معروف به لایحه گس-گلشائیان) تشکیل شد و همین کمیسیون پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت را در اسفند 1329 به مجلس ارائه داد و سرانجام با تلاش های مصدق و همراهان وی ، ماده واحده ملی شدن صنعت نفت در 24 اسفند 1329 در مجلس شورای ملی مطرح و در 29 اسفند همان سال به تصویب رسید.
در متن پیشنهاد تصویب شده ، آمده بود: به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد مینماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری در دست دولت قرارگیرد.
مجلس سنا نیز این پیشنهاد را در 29 اسفند 1329 تصویب کرد و پیشنهاد به قانون تبدیل شد.
ملیشدن صنعت نفت به عنوان جنبشی برآمده از عمق خواستههای ملت، هرچند در برهه و مقطعی توانست ضربهای بر روند غارت و چپاول منابع نفت ایران وارد آورد، اما به دلایل گوناگونی حفظ این دستاوردها ممکن نشد و آنچه که با هزینههای بسیار به دست آمده بود در چشم برهمزدنی مضمحل شد و به کودتای آمریکایی- انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و تحکیم هرچه بیشتر استعمار خارجی و استبداد داخلی انجامید.
شاید آنچه نهضت ملی را به شکست کشاند فقط اختلافات هواخواهان نهضت نبود، بلکه ناتوانی آنها در دستیابی به نقطه مشترکی بود که بتوانند با وجود همه اختلافنظرها بر سر آن به تفاهم برسند و اصل موجودیت نهضت را بر باد ندهند. نهضت ملی به علت ترکیب و ماهیت خود نه فقط نمیتوانست عامل یک تحول اساسی در کشور ما باشد، بلکه عدم تجانس در میان عناصر تشکیلدهنده آن و شکاف در رهبری آشکارا نشان میداد که این جبهه قابل دوام نیست و دچار انشعاب و از هم پاشیدگی شد.
اگر نهضت ملی را از ابتدا در نظر بگیریم از زمانی که طرح ملی شدن صنعت نفت تازه مطرح شده بود، میبینیم که این اختلافات در بینش و منش رهبران وجود داشت؛ ولی در هدف بزرگتر یعنی پیروزی نهضت و شکست استکبار گم شده بود و همه بینشهای خود را فدای هدف نهضت کرده بودند؛ ولی زمانی که نهضت به پیروزیهایی دست یافت، همه یاد اهداف شخصی خود افتادند و از این زمان بود که هرکسی به فکر منافع خود به سمتی رفت.
البته اشتباه دکتر مصدق هم این بود که تصور میکرد آمریکا دوست ملت ایران است. وی تصور میکرد که میتواند به کمکهای اقتصادی آمریکا تکیه کند و همین موضوع موجب نوعی خوشبینی بدون مبنا به آمریکا شده بود. بنابراین، دکتر مصدق بیش از آنکه نگاه خود را به توان داخلی معطوف کند، با خوشبینی نسبت به آمریکا، تصور میکرد که میتواند از بحران عبور کند.
از دیگر اشتباهات مصدق (که به اختلاف میان او و نیروهای مذهبی دامن زد) این بود که راه تودهایها را بسیار باز گذاشت. دلیل این موضوع نیز از این قرار بود که میخواست تودهایها کمی در جامعه ظهور و بروز داشته باشند تا به آمریکا هشدار دهد اگر به دولت کمک نشود، تودهایهای وابسته به شوروی، مملکت را تصاحب میکنند. میزان میدان دادن دکتر مصدق به تودهایها چنان بود که دکتر سنجابی در خاطرات خود نقل میکند در بزرگداشت حادثهی سی تیر، حضور تودهایها چنان بود که حتی تعجب مرا نیز برانگیخت.
نهضت ملی شدن صنعت نفت اگرچه به رهبری کسانی چون آیتالله کاشانی و دکتر مصدق آغاز شد، اما در ادامه به دلایل مختلف با شکست مواجه شد. یکی از مهمترین آن دلایل، اعتماد دکتر مصدق به مقامات آمریکایی بود. رهبر معظم انقلاب اسلامی در اینباره میفرمایند: دولت مصدّق که نفت را، منبع ثروت ملّی کشور را از چنگ انگلیسیها و از دست انگلیسیها با کمک افرادی که بودند -مرحوم آیتالله کاشانی و دیگران- توانست خارج کند، یک اشتباه تاریخی انجام داد و آن تکیهی به آمریکا بود... از این خوشبینی و سادهاندیشی، آمریکاییها استفاده کردند، [کودتای] بیستوهشتم مرداد را به راه انداختند.
حضرت آیتالله خامنهای فرمودند: «نفت ما دربست در اختیار انگلیسها بود، در نهضت ملّی شدن صنعت نفت، درخواست این بود که نفت را از دست انگلیسیها بگیریم و دست خودمان باشد. خب، این چیز خیلی زیادی نبود، البتّه مهم بود امّا استقلال کامل نبود.»
انتهای پیام/4071/ن
نظر شما