در قسمت اول میزگرد «مسأله محوری در کنشگری علمی دانشجویان» حاضران در جلسه به واکاوی لزوم تغییر پارادایم انجمنهای علمی و ورود به عرصهای جدید تحت عنوان «مساله محوری» پرداختند. در این قسمت، ایدههای عملیاتی آنان برای مساله محور کردن انجمنهای علمی، مورد بحث قرار گرفت.
در این میزگرد سعید سلیمانی، علیرضا خسروزاده و محمدعلی بلادی حضور داشتند.
**ایرنا: ایدهآل و انتظار شما از انجمن علمی چیست؟ چگونه ساختاری را میخواهید تعریف کنید که دانشجویان کارشناسی سالهای اول و دوم را هم درگیر کنشگری علمی داوطلبانه کند؟
*دانشجویان کارشناسی ارشد باید بیشتر درگیر شوند
**سلیمانی: انجمنها مبتنی بر کار گروهی هستند که به واسطه بلوغ افرادی که در آن مجموعه فعالیت میکنند بلوغ خود نهاد را هم ترویج میکنند. میخواهم به این نقطه برسم که ما انجمن علمی را نهادی می بینیم که این کار گروهی را مسئله محور کند و مسالهمحور شدن را مترقیتر میدانیم چرا که به خاطر نفس کار گروهی انجمن میتوانیم دانشجویان را از مقاطع مختلف با مسائل واقعی درگیر کنیم.
در دانشگاهها سر پروژهها خیلی اتفاق میافتد که یک دانشجوی دکتری با دو دانشجوی کارشناسی ارشد و پنج تا دانشجوی کارشناسی سر یک موضوع زیر نظر یک استاد فعالیت میکنند. مدلی شبیه همین مد نظر ماست. ما وقتی راجع به یک مسئلهای صحبت میکنیم، نیاز داریم که دانشجوی کارشناسی ارشد باشد، خیلی بهتر است که دانشجوی دکتری هم باشد و از همه بیشتر به دانشجوی کارشناسی نیاز داریم چرا که او انرژی بیشتر، توان بیشتر و ذهن پویاتری دارد.
دانشجوی کارشناسی ارشد موضوع را می داند و حول آن می تواند ساختار را تعریف کند و این دانشجویان کارشناسی هستند که به او کمک می کنند تا در یک کار تیمی موفق، به یک نتیجه مشخص برسند.
ما میخواهیم دانشجویان کارشناسی ارشد با انجمنهای علمی را بیش از آن چه قبلا بودهاند درگیر کنیم و به این معنی نیست که میخواهیم در نسبت دانشجویان کارشناسی ارشد با کارشناسی، سهم دانشجویان ارشد را بیشتر کنیم. این کلیت نگاهی هست که من به این موضوع دارم.
*نهادهای کشور با دانشگاه بیگانهاند
**خسروزاده: در پاسخ به سوال اول که توقع و ایده آل ما از انجمنهای علمی چیست اجازه بدهید قبلش اشارهای بکنم به این که ما از وقتی از مسئله محور بودن انجمن های علمی صحبت میکنیم اینجور نیست که بگوییم، انجمنهای علمی بیایند و یک مسئله را از صفر تا 100 کلا حل کنند. این انتظار امکان پذیر نیست که یک مسئله حل شود. منظور ما این است که برای انجمنهای علمی باید یک زمینه و بستر فراهم شود تا در مسیر حل مساله حرکت کنند.
به عنوان مثال در مسئله ریزگردهای خوزستان، انجمنهای علمی به تنهایی این توان را ندارند که این مسئله را حل کنند. بلکه توقع ما این است که زمینهای از طریق فعالیتهای مختلفی مثل رایزنی با نهادها، برگزاری نشستهای مختلف، درگیر کردن انجمنهای علمی در مسیر مواجهه با این بحران و منتقل کردن ایدهها و راهکارها به مسئولان مرتبط در جهت رفع معضل قدم بگذارند.
در مورد ایدهآل از انجمن های علمی من با تاکید بر علوم انسانی ها موضوع را بررسی میکنم. ببینید انجمنهای علمی رابطی باید بشوند بین اساتید دانشگاه و دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی با دستگاه های اجرایی، نهاد ها، موسسات آموزشی، تحقیقاتی و پژوهشی که در بیرون از دانشگاه وجود دارند. ظرفیت بالقوه علوم انسانی در حل بخش زیادی از چالشهای همین فضای جامعه خودمان است که با آن درگیریم. این ظرفیت را میتوان صرفا با ارتباط بین دانشگاه و افرادی که در این زمینه مسئولیتی بر عهده دارند، فعال کرد. به عنوان مثال انجمن علمی اقتصاد یک دانشگاه با وزارت اقتصاد یا سازمان بورس و نهاد های زیرمجموعهای که وجود دارند ارتباط میگیرد اما متاسفانه در شرایط حاضر این ارتباط برقرار نشده است. انجمنهای علمی سراغ نهاد های مختلف نمیروند که بتوانند چالش یا معضلی از جامعه را حل کنند و نه نهادهای اجرایی سراغ این دستگاهها میآیند و گویی با دانشگاه بیگانهاند. در حال حاضر وقتی هم بخواهند بیایند صرفا یک سری حرکات نمایشی صورت میگیرد که گفته شود فلان مدیرکل آمد در دانشگاه سخنرانی کرد.
بنابراین باید در کنار همین انجمن های علمی، یک ساختاری تشکیل شود که بتواند از همین طریقی که گفتم این انجمنها علمی برای بیرون از دانشگاه به رسمیت شناخته شوند.
*انجمنهای علمی ارتباط خوبی با بدنه ندارند
** بلادی: به نظر من انجمن ایده آل تنها درون یک دانشگاه ایده آل میتواند شکل بگیرد ولی حالا ایده آلی ذهنی ما این است که اولا دانشجویان از هر مقطعی انجمن علمی را نمایندگانی از خودشان بدانند و علاقه به انجام کار داوطلبانه، در زمینه مشخصی را داشته باشند. ما داریم راجع به یک نهادی صحبت می کنیم که برای دانشجویان، جنبه انتفاعی ندارد.
در فضای فعلی این که شرایطی را به وجود بیاورید که میل به فعالیت داوطلبانه وجود داشته باشد خودش به نظرم ایده آل است و مهمتر اینکه نتیجه زحمت دانشجویان دیده شود.
باتوجه به تاکیدی که بر فردیت صورت گرفته و رزومه شدن فعالیتها معیار شده، اگر فعالیتی رزومه یا دستاورد مادی مشخصی برای فرد نداشته باشد، وارد انجمن علمی نمی شود. شما اگر میانگین اعضای فعال انجمن های علمی را بگیرید الآن احتمالا دو نفر است. این واقعا تکان دهنده است یعنی به جز دبیر که یک حکم حقوقی دارد و احساس مسئولیت میکند، فقط یک نفر دیگر به صورت میانگین در کنار این فرد فعالیت انجام میدهد و تمام این فعالیتهایی که انجام می شود بارش روی دوش دو نفر است. این نشان می دهد که انجمنهای علمی نتوانستند ارتباط خوبی را با بدنه خودشان برقرار کنند.
*استقلال دانشگاه شوخی است!
ما باید هزینه و فایده بکنیم یعنی آدم باید بداند که چه چیزی را می دهد و در ازایش چه چیزی را می گیرد. در مورد طرح مساله محور شدن انجمنهای علمی، به نظرم عیبی ندارد ما به این نتیجه برسیم که ورودی های جدید دانشگاه، خیلی ارتباطی با انجمن ها برقرار نکنند ولی کارایی انجمن ها به مقدار قابل توجهی افزایش پیدا بکند. من دانشجوی رشته توسعه هستم. در دانشگاه به ما می گویند که اگر در ایران کسی همین امروز توسعه را شروع کند توسط خود مردم پایین کشیده می شود، چراکه هزینههایی را دارد که شاید هیچ دولتی حاضر به پرداخت آن نباشد.
مثلا تمام دولتهایی که سرکار آمدهاند، میگویند که سازمان نظام مهندسی، سازمانی است که ساختاری فسادزا است ولی هیچ دولتی هم توان اصلاح و حذفش را در خود نمیبیند.
اگر ما در انجمنها میخواهیم گام بلندی را برداریم، باید هزینه هایش را به جان بخریم. ممکن است در قدم اول بگویند که فضای دانشگاهها بسته شد، تعداد انجمنها کاهش پیدا کرد و میل بچه ها کم شد ولی در ازایش باید ببینیم چه چیزی را میتوانیم به دست بیاوریم.
خود دانشگاه باید برای حاکمیت به اولویت بدل شود بعد بیاییم در مورد انجمنهای علمی صحبت بکنیم. من احساس می کنم این نگاه تبعیضی بین تشکلهای دانشگاه فوق العاده قوی وجود دارد. مثلا ما لفظ استقلال دانشگاه را به کار می بریم که دو کلمه هست ولی چقدر محتوا پشتش وجود دارد و چقدر در این زمینه کار شده. البته در وضعیت الان ما، استقلال دانشگاه، یک شوخی است.
*به خودی و غیر خودی کردن، عادت کردیم
در حوزه همین تبعیضها شما آیین نامه اردوهای علمی-دانشجویی را در نظر بگیرید. برگزاری این اردوها یکی از بیشترین مطالبات دانشجویان از انجمنهای علمی، چه در علوم انسانی و چه رشتههای فنی و مهندسی است. شما در همین آیین نامه ای که شورای انقلاب فرهنگی نوشته است، می بینید که برگزاری اردوهای مختلط کاملا ممنوع شده است مگر این که توسط تشکل های سیاسی مثل بسیج برگزار شود. اگر اردوی مختلط مشکلی دارد بسیج و انجمن علمی نباید تفاوتی بکند. انگار به این برچسب زدنها و خودی و غیرخودی کردن، عادت کردیم. وقتی این نگاه ساختار را دانشجویان می بینند، ما خودمان در لحظه اول، آنها را دلسرد میکنیم و در این مورد خاص، این آییننامه، عملا این مفهوم را می رساند که انجمن علمی حق برگزاری اردو را ندارد.
اگر کسی معتقد است که انجمن های علمی راه حل هستند در بعد ماهیتی باید جلوی این اقدامات را بگیرید تا ما بتوانیم بین دانشجویان یک فضایی را به وجود بیاوریم که بچهها انجمن علمی را از خودشان بدانند.
**سلیمانی: انجمنها مسئله محور بشوند که به چی برسند؟
*انجمنها باید تخصصی کار کنند
**بلادی: که به تاثیر گذاری عینی برسند، یعنی ما تاثیر انجمن های علمی را در جامعه به صورت عینی ببینیم. الان که نمی بینیم، 9000 انجمن کجا هستند؟ ارتباط با صنعتی که در جشنواره حرکت دیده میشود، یک ارتباط کاملا نمایشی است. صنعت با بدنه انجمن ها نمی تواند ارتباطی برقرار کند و ما به زور با دعوتنامه و غرفه دادن آنها را میآوریم کنار انجمن علمی که یک عکس یادگاری بگیرند.
چرا این اتفاق افتاده است ؟ چون مشخصا علمی که در دانشگاه تدریس میشود با علمی که مورد نیاز صنعت است دو چیز کاملا متفاوت است. کسی نتوانسته این اختلاف را کاهش بدهد. تا زمانی که این اختلاف کاهش پیدا نکند، صنعت به صورت خود به خود، به سراغ دانشگاه نمی آید.
مسئله از کجا تعریف می شود؟ مسئله از اولویتها مشخص می شود یعنی مطابق با اولویت ها ممکن است یک بار مسئله ما از صنعت باشد و خودش مسئله یک انجمن علمی بشود یا مثلا در حوزه آسیب های اجتماعی اگر یک انجمن علمی راجع به بحث فرار از مدرسه تخصصی کار کند، اگر زمانی به اطلاعاتی در این حوزه مورد نیاز باشد، به فعالیت تخصصی این انجمن ارجاع داده شود. انجمن علمی جامعه شناسی تشکیل ندهیم که یک سمینار در مورد طلاق بگذارد و یک سمینار در مورد خودکشی. بیاید تخصصی در رابطه با این کار کند که چرا امید به زندگی در کشور کاهش یافته و اگر تخصصی کار کرد خود به خود به ایده آل می رسد.
**ایرنا: زمانی که از ارتباط دانشگاه و جامعه حرف می زنید، به نظر شما خود دانشگاه موفق به برقراری ارتباط شده است؟ سهم انجمنهای علمی در برقراری این ارتباط چقدر است؟
*بُعد پرورشی و تربیتی انجمنها مهم است
**سلیمانی: من جور دیگری به موضوع نگاه میکنم، احساس میکنم که نهاد دانشگاه و یک پله پایین تر از آن نهاد انجمن علمی-دانشجویی جایی نیست که بتواند نسخه نهایی درمانی را برای چالش عرضه کند. ایدهآل من، پرورش نیرویی است که بتواند در ادامه روی آن موضوع به صورت تخصصی کار کند.
مشکلی که الان در انجمن ها داریم این است که انجمن ها بخشی از مسئولیت های دانشگاه را بدوش گرفتهاند. به طور مثال در حوزه رشته های فنی میبینیم که دانشجو وقتی فارغ التحصیل می شود نیاز دارد یک سری نرم افزارها را بلد باشد در صورتی که در هیچ درسی، هیچ استادی این موارد را آموزش نمی دهد. انجمن علمی این نقص را به دوش می کشد و دانشجویان را هم آموزش می دهد.
در مساله محوری، ما می خواهیم که یک گروه و یا انجمنی داشته باشیم که حول یک موضوع پژوهش ، تحقیقات و اطلاعات جمع آوری کرده است اما لزوما نمی تواند نسخه نهایی را تجویز کند. نسخه نهایی را اگر بخواهد تجویز کند هزاران فاکتور دیگر وجود دارد، مثلا شما برای یک موضوع مهندسی نیاز به تجربه، دید اقتصادی و فاکتورهایی دارید که دانشجو آنها را ندارد، پس دانشجو نمی تواند نسخه نهایی را صادر کند.
موضوعاتی مثل توسعه خودروسازی در ایران و یا جایگاه مس در بازار ایران و اینکه ما چه نقشی می توانیم در حوزه مس در بازار جهانی داشته باشیم موضوعاتی است که میتواند مشارکت دانشجویان را هم به همراه داشته باشد.
پس از اتمام دوران دانشجویی ما یک سری نیروی تخصصی داریم که روی موضوعات خاص کار کردهاند و بعدا می توانند در مسائل مرتبط نقش آفرینی بهتر داشته باشند.
برای من بعد تربیتی و پرورشی که این نهاد ها دارند بیشتر مهم است. ایدهآل من در انجمن علمی، تلاش برای حل مسئله هست و یاد گرفتن این که چگونه به حل مسئله بپردازد.
*انجمنها نباید کمیتمحور باشند
**خسروزاده: در تکمیل صحبت دوستان بگویم که وقتی میگوییم انجمن علمی حل مسئله ای را پیگیری کند صرفا این نیست که یک فعالیت خرد در این جهت انجام دهد بلکه تمام ابعاد فعالیت را دربر میگیرد تا در نهایت آن انجمن علمی در موضوعی که بر رویش کار میکند تبدیل به یک قطب شود.
انجمن علمی به تنهایی نمیتواند به این قطب تبدیل شود، نیازمند حمایت اساتید و دانشگاه است، باید با گروههای دانشکدهها ارتباطی داشته باشد و از سمت آنها حمایت شود و از فعالیتهای انجمنها باید آرشیو تهیه شود.
نکتهای دیگر این است که انجمن نباید کمیت محور فعالیت کند بلکه بایستی محوریت کارش را بر کیفیت بگذارد. کمیت محوری، رقابتهای کاذبی را ایجاد کرده که بیشتر هم تحت تاثیر جشنواره حرکت به وجود آمده که فلان انجمن می گوید ما شش برنامه برگزار کردیم پس ما بیایم اینها را اضافه کنیم صرفا برای این که کارنامه پر شود مستندات اضافه داشته باشند.
ادامه دارد
**9221**1601**
در میزگرد فعالان انجمنهای علمی در ایرنا مطرح شد:
مسئله محوری؛ توانمندسازی و مهارتافزایی دانشجویان -2
تهران -ایرنا - دانشجویان فعال در انجمنهای علمی معتقدند، مساله محوری به معنای حرکت در مسیر حل مسائل است و تلاش برای تجربه واقعی از مواجهه با چالشهای اساسی. فرآیندی که بر روی مهارت افزایی و توانمندسازی دانشجویان تاکید دارد.
صاحبخبر -
نظر شما